رئیس جمهور کنونی فرانسه می خواهد همچون «شارل دوگل» اروپا را مطابق با تصویر ذهنی فرانسه متحد کند.

به گزارش مشرق، سایت تحلیلی «دفنس وان» به تازگی مقاله ای به قلم «کوری شایک» معاون مدیرکل انستیتوی بین المللی مطالعات استراتژیک و استاد مطالعات جنگ در کالج کینگ منتشر کرده است. نویسنده مقاله معتقد است که اظهارات «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه در مورد «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی»  (ناتو) جاه طلبانه بوده و دیگر کشورهای اروپایی با سیاستهای وی همراهی نمی کنند.

بیشتر بخوانید:

ماکرون از «مرگ مغزی ناتو» دفاع کرد

ترجمه متن کامل مقاله در ادامه آمده است.

«امانوئل ماکرون» در مصاحبه ای بی سابقه با نشریه انگلیسی «اکونومیست»، با اشاره به اینکه «در حال حاضر با مرگ مغزی ناتو روبرو هستیم» گفت که آمریکا «در حال پشت کردن به ما است» و این موضوع را می‌توان در خروج ناگهانی نیروهای آمریکا از شمال شرق سوریه بدون مشورت با متحدان ناتو مشاهده کرد. او با ابراز تردید نسبت به بقای بند دفاع متقابل ناتو گفت: «استنباط من این است که ما باید واقعیت آنچه را که ناتو در سایه تعهد ایالات متحده انجام می دهد، بار دیگر ارزیابی کنیم».

آنچه او می خواهد این است که اروپا «اقتدار نظامی» خود را از ایالات متحده امریکا پس بگیرد. باید گفت که این خواسته جاه طلبانه بوده و نقشه های ماکرون نه تنها بلندپروازانه  بلکه غیرممکن است. ماکرون با این استدلال که «دونالد ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکاست که ایده فرانسه در مورد پروژه اروپا را به اشتراک نمی گذارد» ثابت می کند که تاریخ دان فقیری است. زیرا  نه تنها ترامپ، بلکه بیشتر روسای جمهور آمریکا ایده پاریس در مورد پروژه اروپایی را به اشتراک نگذاشته اند؛ زیرا نظرات فرانسه همواره به اتحاد اروپا بدون ایالات متحده امریکا گرایش داشته  و خودداری از اینکه ایالات متحده اروپا را رها کند، بخش اصلی روابط فراآتلانتیکی بوده است.

رئیس جمهور فعلی فرانسه درصدد بازگشت به سنت سلف خود، شارل دوگل، است؛ فردی که غم و اندوه ناشی از اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم را با احیای عزت نفس فرانسه جبران کرد. ماکرون نیز همچون دوگل می خواهد اروپا را طبق تصور فرانسه متحد سازد؛ با این امید که آلمان نیز این لایحه را تصویب کند. ماکرون مانند دوگل، در این رویا سیر می کند که کشورهای اروپایی قدرت نظامی خود را به یک مرکز واحد جهت تعیین سیاستهای امنیتی غرب بسپارند. اما این استراتژی اجرا نمی شود زیرا اولا فرانسه هنوز شرکای اروپایی خود را متقاعد نکرده که از ایالات متحده آمریکا قابل اطمینان تر است. از طرفی شهروندان آمریکایی نسبت به همتایان فرانسوی خود بیشتر تمایل دارند که از نیروی نظامی کشورشان برای دفاع از متحدین استفاده شود- علیرغم اینکه ترامپ مخالف آن است. همچنین اروپایی ها می دانند که آمریکا ۷۰ سال رهبری نظامی ناتو را بر عهده داشته است.

ثانیا ماکرون انتظار دارد سایر کشورهای اروپایی کمک های نظامی خود را افزایش دهند؛ در حالی که نگرانی های آنها را به حساب نمی آورد. اکونومیست در سال ۲۰۰۲ بطور تلویحی نوشت:«فرانسه آرزو می کرد بعد از جنگ اروپای قدرتمند، سوار چابک اما کاملاً مطیع اسب آلمانی باشد». باید گفت ترمز جاه طلبی های فرانسه، آمریکا نیست بلکه دیگر کشورهای اروپایی هستند. ماکرون از سیاست ارتباط مجدد اروپا با کرملین جهت مذاکره درباره دستور امنیتی جدید در اروپا حمایت می کند، در حالی که کشورهای حوزه بالتیک و  لهستانی ها از این سیاست حمایت نمی کنند. او از یک ارتش اروپایی دفاع می کند که آلمان آن را نمی پسندد؛ زیرا بیش از سایر کشورها مجبور خواهد شد بودجه آن را تأمین کند.

ایالات متحده آمریکا در حوزه موضوعات فراآتلانتیکی به طور سنتی از فرانسه پیش افتاده است؛ زیرا سیاستهای آمریکا در راستای سیاست کشورهای اروپایی  بوده و افزون بر آن، مقامات واشنگتن برای ایجاد اجماع با اروپایی ها رنج و مشقت فراوانی متحمل شده اند. در سال ۱۹۶۶ ، دوگل به ایالات متحده آمریکا اطلاع داد  که ارتش آمریکا و مقر نظامی ناتو باید از فرانسه خارج شود. پاسخ خویشتندارانه و محتاطانه رئیس جمهور وقت آمریکا- «لیندون جانسون»- هنوز هم یکی از بهترین نمونه های رهبری آمریکا است.

به طور کلی باید گفت که نظر ۱۴ کشور دیگر عضو ناتو با نظر دولت فرانسه در مورد منافع خود مشابهتی ندارند. ایالات متحده آمریکا مصمم است سیستم بازدارنده ناتو را حفظ نموده و جهت حمایت از اهداف مشترک و حیاتی غرب آنرا تقویت کند. تأکید بر «هدف مشترک» در طول بحران دهه ۱۹۶۰ اعضای ناتو را در کنار هم قرار داد و این نکته را یادآور شد که ایالات متحده آمریکا از ایده های خود یک مزیت عملی عظیم کسب می کند؛ مزیتی که پایه وفاداری اروپا را تشکیل می دهد. «آنه‌گرت کرامپ-کارن باوئر» وزیر دفاع آلمان اخیراً گفته است: «روابط فرا آتلانتیک برای او مسئله ای شخصی است زیرا پدرش به عنوان یک سرباز در جنگ جهانی دوم به دست آمریکایی ها زخمی شد و خود را بسیار خوش شانس می دانست که اسیر آمریکایی ها شده است».

اظهارات ماکرون این ایده را تقویت می کند که سبک تندخومآبانه دولت ترامپ برای آمریکا گران تمام می شود. فرانسه تنها کشوری نیست که سهم آمریکا در اروپا را ناچیز می شمرد. در بزرگداشت ۳۰ سالگی اتحاد آلمان،  «هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان از فرانسه ، انگلیس و اتحاد جماهیر شوروی سابق (روسیه کنونی) قدردانی کرد (همه کشورهایی که مخالف اتحاد بودند) اما چیزی از ایالات متحده آمریکا نگفت (تنها کشوری که [ظاهراً] از اتحاد دو آلمان حمایت کرده و جهت رسیدن به این هدف تلاش کرده بود). البته باید گفت این اقدامات نتیجه اعزام شخصی مثل «ریچارد گرنل» به عنوان سفیر به برلین، عدم توجه به نگرانی های آلمان و تخریب منافع آن، سرزنش دولتهای دوست در اجلاس سران ناتو توسط ترامپ و ناچیز شمردن بند تعهد جدی دفاع متقابل ناتو از سوی آمریکا است.

در پایان باید گفت که سیاست آمریکا نباید برای اروپاییان بیگانه باشد. این بدان معناست که پاسخ درست ایالات متحده آمریکا به سیاست ماکرون باید اینگونه باشد: «واشنگتن اقداماتی را انجام دهد که به بهترین وجه  آرمانهای آمریکایی را زنده نگه داشته و با متحدان آمریکا با قاطعیت رفتار کند».

منبع: مهر