فضل‌الله صابری گفت: بسیاری از محققان، پژوهش را به صورت کلی و تحلیلی انجام می‌دهند اما اینکه بخواهیم مخاطب را پیدا و جذب کنیم حتماً باید وارد جزئیات، تاریخ و وقایع شنیدنی آن شویم.

به گزارش مشرق، «سخت است برای افرادی که امروزه در محاصره امواج صوتی ـ تصویری گوناگون قرار دارند توضیحی بدهی که روزی روزگاری در گوشه‌ای ملتهب از این سرزمین تنها شبکه اجتماعی رادیو بود و فقط صدا بود که مردم یک شهر را به هم پیوند می‌داد و آنان را دلگرم می‌کرد تا زیر بارش گلوله‌های دشمن امیدشان را از دست ندهند. تنها صدا بود که به رزمندگانی که توش و توان نظامی چندانی نداشتند - و اگر هم داشتند در برابر دشمن تا دندان مسلح چیزی بیش از دست خالی نبود - پشت گرمی می‌داد تا خاک وطن را که عزیز تر از جان می پنداشتند از میان چنگ و دندان غاصبان بعثی بی‌رحم تر از تاتار و مغول بیرون بکشند و آزاد کنند و نهال نو پای نظام جمهوری اسلامی را از تندباد حوادث محفوظ دارند . رادیو بود که به شهروندانی که حاضر به ترک دیار نشده بودند موقعیت‌های امن و نا امن را اطلاع می‌داد و به آنها می‌گفت هنوز زندگی پابرجاست به سرودی پیامی ترنمی تلاوتی و ...»

جملاتی که در بالا آمده بخشی از نوشته‌های کتاب «فرکانس‌ ۱۱۶۰» است که روزهای دفاع مقدس را از پشت دریچه رادیو به مخاطبانش معرفی می‌کند. کتابی که برای نخستین بار به وقایع رادیو آبادان در سالهای جنگ می‌پردازد. نویسنده این کتاب فضل‌الله صابری است که سال‌ها در رادیوآبادان مشغول کار بوده و خاطرات خودش را مستند کرده است. آنچه در ادامه می‌آید گفت‌وگویی با این مستندساز درباره این کتاب است.

کتاب «فرکانس ۱۱۶۰» به روزهای رادیو آبادان قبل و بعد از انقلاب اسلامی می‌پردازد. چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید شرایط این رادیو را در آن زمان و هشت سال دفاع مقدس مکتوب کنید؟
من با رادیو ملی نفت آبادان و برنامه‌های آن قبل از انقلاب اسلامی آشنا بودم اما تصور نمی‌کردم که خودم در رادیو آبادان مشغول کار شوم. زمانی که وارد رادیو شدم آنجا به سرعت به دلیل شرایط اضطراری جنگ ـ که ۵۵ روز به آن مانده بود ـ مسئولیتی گرفتم و خیلی از کارهای آنجا را به عهده من قرار داده شد و توانستم به آرشیو، منابع و مآخذ دسترسی پیدا کنم و خودم علاقه‌مند بودم در پرونده‌ها جستجو کنم. خیلی از مواردی که در کتاب گفته‌ام به صورت مستمر دسترسی پیدا کردم به اضافه اینکه خودم از نزدیک در بطن حوادث بودم توانستم آن‌ها را نقل کنم و آن‌هایی را که نبودم از زاویه دید همکارانم بیان کردم و سعی کردم اثری مستند باشد که در آینده کشور و موضوعاتی مانند پدافند غیر عامل و همچنین در شرایط بحرانی استفاده شود.

این اثر با اسناد زیادی از رادیوآبادان همراه شده است. مشکلی برای گردآوری اسناد نداشتید؟
مشکلات من برای تدوین کتاب مربوط به فضایابی نبود و بیشتر به گردآوری منابع اختصاص داشت. برای اینکه صحنه‌ها فراموش نشود آن‌ها را یادداشت و سعی می‌کردم گزارش بگیرم و گزارش‌ها در مستندات آمده است. یکی از اساسی‌ترین مشکلات این بود که افراد را راضی کنیم که صحبت کنند و برخی کم لطفی کردند که این گفت‌وگوها را انجام دادند. برخی دوستان هم ترجیح دادند خاطراتشان را به صورت جداگانه تبدیل به کتاب کنند که امیدوارم این اتفاق بیفتد.


در این کتاب خاطراتتان را بسیار دقیق بیان کرده‌اید و با ذکر جزئیات به برخی اتفاقات پرداخته‌اید. این موضوع یکی از نکات مهمی است که خواننده را به مطالعه کتاب علاقه‌مند می‌کند. این حوادث را چگونه دقیق ثبت و ضبط کرده‌اید؟
بسیاری کار تحقیق را به صورت کلی و تحلیلی انجام می‌دهند اما اینکه بخواهیم مخاطب را پیدا و جذب کنیم حتماً باید وارد جزئیات، تاریخ و وقایع شنیدنی آن شویم. امروزه گفتن کلیات سودی را نصیب ما نمی‌کند؛ کتاب‌هایی اثرگذار هستند که به رگه‌های ذهن راوی نزدیک شده و یا از نمادها استفاده کنند. وقتی کلی‌گویی کنیم مشخص می‌شود کتاب چندان خواندنی نیست یا فرد چندان زمانی برای نوشتن کتاب صرف نکرده است. برای نوشتن این اثر من مرتب یادداشت‌برداری می‌کردم و بعضی یادداشت‌ها را هم به صورت فیلم مستند و حتی نمایش درآورده‌ام. با سی نفری نیز گفت‌وگو کردم هرکدام حتی اشاره‌ای می‌کردند که کافی بود تا آن حادثه احیا کنم و موضوع را با جزئیات بیان کنم.

اتفاقاتی که شما با استفاده از اسناد آرشیوی رادیو بیان کرده‌اید به نوعی ثبت تاریخ معاصر است. به نظر شما ما تا چه اندازه از اسناد رادیو و تلویزیون می‌توانیم برای نوشتن و ثبت یک اثر تاریخی استفاده کنیم.
اگر به اسناد اصلی رادیو و تلویزیون دست بیابیم بهتر می‌توانیم به اصل موضوع برسیم. ما حتی با دسترسی به این اسناد می‌توانیم به رفتار خودمان در جنگ نقب بزنیم و حتی بگوییم در جایی شاید تصمیم اشتباه گرفته‌ایم و آن تصمیم منجر به اشغال مکانی شده است. گاهی متاسفانه در رادیو آبادان از فضای عقلانی فاصله گرفته‌ایم و وارد فضای احساسی شدیم که شاید بهتر بود به مصالح کشور برمی‌گشتیم. اصل آرشیوها و منابع و مآخذ اگر نوارهای اصلی باشد و یا آرشیوی که خود صدا و سیما از آن استفاده ‌می‌کند را در اختیار نویسندگان قرار دهد بخش‌هایی از تاریخ را بیان می‌کند که بسیار شنیدنی، خواندنی و دیدنی خواهد شد.

به عنوان کسی که مستندنگاری کرده‌اید چه سختی‌هایی بر سر راه مستندنگار وجود دارد؟ به خصوص مستندنگارانی که بخواهند جنگ را به تصویر بکشند.
 بزرگترین مشکل، همکاری نکردن افرادی است که آمار، اطلاعات، منابع و مآخذی دارند. برخی از این‌ افراد معتقدند گنجینه تاریخ باید سربسته بماند در حالیکه همه جای دنیا مرسوم است بعد از چند دهه که می‌گذرد بخش زیادی از اسناد محرمانه منتشر می‌شود و متصدیان دسترسی را برای مردم آسان‌تر می‌کنند. این‌ اسناد را باید در دسترس قرار داد و ما آنچه را که از ذهن‌ها بیرون می‌کشیم مستند ‌می‌کنیم. برخی مدیران هم سلیقه‌ای با موضوع برخورد می‌کنند یعنی از نگاه ما که به عنوان دست‌اندرکار مستندنگاری هستیم درباره اتفاقات مهم کمتر مصاحبه می‌کنند در حالیکه ما باید از این طریق تاریخ را به نسل‌های بعد منتقل کنیم.

تألیف این کتاب چند سال زمان برد؟
این کتاب هفت سال برای نوشتن زمان برد و هم‌اکنون سریالی هم بر اساس این کتاب در حال تهیه است. مهرداد خوشبخت تدوین‌گر فیلم «به وقت شام» با من تماس گرفتند و قرار است با همین عنوان کتاب سریال «فرکانس ۱۱۶۰»  تولید می‌شود.
 
کتاب «فرکانس ۱۱۶۰ (اینجا آبادان؛ صدای مقاومت و ایستادگی)» به قلم فضل‌الله صابری در ۵۲۸ صفحه، شمارگان ۱۲۵۰ نسخه و به بهای ۵۰ هزارتومان از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. / ایبنا