به گزارش مشرق سردار محمدرضا نامی در گفتوگو با فارس اظهار داشت: بنده از سال 59 با عضویت در بسیج در کردستان به همراه حاج احمد متوسلیان در عملیاتهای مختلف از جمله شنام، تته و پاکسازی اورامانات شرکت داشتهام.
وی ادامه داد: اولین عملیاتی که حضور داشتم عملیات فتحالمبین است که در آن مسئول واحد دیدهبانی تیپ ذوالفقار و هدایت آتش توپخانه بودم. بعد از عملیات والفجر مقدماتی در سال 61 به عنوان مسئول اطلاعات تیپ ذوالفقار انتخاب شدم و در عملیات والفجر یک و والفجر 3 که با موفقیت نیروهای ما روبرو شد نیز حضور داشتم.
سردار نامی افزود: شهید حاج ابراهیم همت بعد از عملیات بیتالمقدس فرماندهی لشکر 27 محمدرسولالله(ص) را برعهده گرفتند و من نیز پس از عملیات والفجر 3 که شهید نورانی به شهادت رسید و شهید کابلی فرمانده تیپ ذوالفقار لشکر شد به عنوان جانشین تیپ ذوالفقار انتخاب شده و به منطقه مریوان رفتیم.
وی بیان داشت: بعداز فتح خرمشهر به دلیل تغییر تاکتیک قوای ایران مبنی بر تثبیت خاک و پیشروی به خاک دشمن عملیاتهایی طراحی و اجرا شد که از آن جمله میتوان به عملیاتهای والفجر مقدماتی و رمضان اشاره کرد که در حقیقت عدمالفتح رزمندگان بود؛ بنابراین جنگ تا قبل از عملیات فتحالمبین با بنبست روبرو شده بود.
این رزمنده و جانباز دفاع مقدس درباره عملیات خیبر گفت: بعد از این ناکامیها عملیات خیبر طراحی و اجرا شد؛ این عملیات در منطقه هورالعظیم اجرا شد که در منطقهای کاملاً آب گرفته بود و شهر العماره در شمال آن و بصره در جنوب آن قرار داشت. انجام عملیات در یک منطقه کاملاً آبگرفته مشکلاتی را برای نیروهای ما ایجاد کرده بود.
مسئولین عملیات بعد از انتخاب مکان عملیات هدف را بر این قرار دادند که نقاط ضعف خودمان را به نقاط قوت و در مقابل نقاط قوت دشمن را به نقاط ضعف تبدیل کنیم. در نتیجه کار شناسایی توسط سردار شهید «علی هاشمی» انجام شد و فرماندهی عملیات برعهده قرارگاه مرکزی خاتمالنبیا با حضور لشکرهای 27 محمدرسولالله (ص)، 10سیدالشهدا (ع)، 14 امام حسین(ع)، 41 ثارالله (ع)، 31 عاشورا، 8 نجف، 7 ولیعصر (ع)و 5 نصر انجام شد.
وی تصریح کرد: در عملیات خیبر یگانهای زمینی شرکتکننده از نیروهای سپاه بودند که توسط نیروهای هوایی ارتش و هوانیروز حمایت میشدند و بخشی از توانایی نیروی دریایی ارتش نیز به کمک نیروهای عملکننده آمد.
عملیات خیبر بعد از یک شناسایی چند ماهه در سوم اسفند سال 62 با رمز «یا رسولالله» در منطقه هورالهویزه و محور طلاییه آغاز شد و هدف آن فتح جزیره مجنون و جاده العماره ـ بصره بود تا شهر بصره مورد تهدید جدی قرار گیرد و دشمن را مجبور به صلح عادلانه کنیم.
جانشین تیپ ذوالفقار در دوران دفاع مقدس گفت: عملیات خیبر اولین عملیات آبی ـ خاکی دفاع مقدس بود و لازمه آن این بود که نیروها با شرایط جنگ در آب نیز آشنا باشند لذا آموزش نیروها از چند ماه قبل مثل غواصی و فراهم کردن قایقها و وسایل مورد نیاز شناسایی و عملیات در آب آغاز شد.
سردار نامی تصریح کرد: وقتی عملیات شروع شد محور طلاییه برعهده لشکر 27 محمدرسولالله(ص) قرار گرفت که ما در آنجا با موانع سخت و چند لایه دشمن روبرو شدیم به طوری که امکان تصرف کامل و عبور از این منطقه را پیدا نکردیم و علیرغم اینکه نیروها در العماره، بصره و جزیره مجنون مقاومت میکردند تا خط در طلاییه شکسته شود، متاسفانه بعد از 9 روز تلاش شبانه روزی به نتیجه لازم نرسیدیم و بچهها پشت محور طلاییه ماندند.
وی گفت: شهید همت روزها با یک موتور در خط مقدم حرکت میکرد و با دوربین به دنبال پیدا کردن راهی بود؛ در آن روزها میشد ناراحتی و خستگی را در چهرهاش به خوبی مشاهده کرد. یک روز وقتی سردار محسن رضایی با بیسیم درخواست صحبت با شهید همت را کرد؛ همت آنقدر کلافه و خسته بود حاضر به صحبت با برادر رضایی نشد و به شهید زجاجی گفت شما به جای من صحبت کنید.
در نهایت بعداز 9 شبانه روز با اینکه لشکر 14 امام حسین(ع) با فرماندهی شهید حسین خرازی هم برای کمک به نیروها به منطقه طلاییه آمد اما به هدف لازم نرسیدیم و در همین منطقه ماموریت لشکر 27 تمام شد.
وی خاطرنشان کرد: ماموریت ویژه دیگر لشکر 27 محمدرسولالله(ص) حفظ جزیره مجنون بود که بعداز تشکیل جلسه بین فرماندهان در کوتاهترین زمان تصمیمگیریهای لازم انجام شد و قرار شد من به همراه شهید کابلی که فرمانده تیپ ذوالفقار بود به جزیره مجنون برویم.
قرار شد با یک بالگرد به منطقه مجنون برویم و موتوری هم برای اینکه بتوانیم به راحتی در منطقه تردد کنیم از پشتیبانی گرفتیم؛ قبل از حرکت شهید همت و شهید زجاجی نیز به ما هم ملحق شدند. پس از حرکت و حضور در حوالی هورالعظیم به همراه شهید همت از ارتفاع بالا منطقه را کاملاً شناسایی کردیم در حالی که هر لحظه امکان داشت بالگرد ما مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
سردار نامی بیان داشت: وقتی در پد شمالی جزیره مجنون پیاده شدیم، به درخواست شهید همت به همراه شهید زجاجی سوار بر موتور شروع به گشتزنی در منطقه کردیم و پس از سرکشی از مقر تیپهای مختلف به مقر لشکر علیبنابیطالب (ع) رفته و آخرین وضعیت جزیره مجنون را با حضور شهیدان زینالدین، باکری و کاظمی بررسی کردیم.
وی ادامه داد: یک روز بعد از آغاز عملیات، شهید «حاج عباس کریمی» که آن زمان مسئول اطلاعات لشکر 27 محمدرسولالله بود از طریق بیسیم اطلاع داد که "به نامی بگویید بیاید، آقای همت کارش دارد".
وی خاطر نشان کرد: عصر آن روز به جفیر یعنی قرارگاه تاکتیکی لشکر رفتیم که آنجا زمزمههای شهادت حاج همت را شنیدم؛ در واقع زمانی که شهید کریمی به بنده پیغام داد که همت کارَت دارد، شهید همت به شهادت رسیده بوده اما برای اینکه هنوز پیکرش را پیدا نکرده بودند و خبر شهادت به لشکر نرسیده بود، اینطور پیام داد. با شنیدن خبر شهادت سردار ابراهیم همت، بار سنگین مسئولیت، تازه خودش را بر شانههای ما نشان داد، این حس همه بچهها بود و همه احساس میکردند کسی نمیتواند خلأ وجود شهید همت را پر کند.
سردار نامی درباره نحوه شهادت همت افزود: شهید همت هنگامی که در خط مقدم با موتور در حال حرکت بود در یکی از دژها براثر برخورد ترکش یک خمپاره به سرش به شهادت میرسد و به روی دژ میافتد و چون زمان شهادتش در شب بود شناسایی به سختی صورت میگیرد و در نهایت آقای شیبانی از نیروهای لشکر 27 او را از روی لباسش شناسایی میکند.
این رزمنده و جانباز دفاع مقدس تصریح کرد: به خاطر دارم وقتی حضرت امام در پیامی به فرماندهان اعلام کردند "به هر شکلی هست جزیره مجنون باید حفظ شود" شهید همت در شرایطی که با کمبود نیرو و تجهیزات مواجه بودیم و با فشار فراوانی که به وی وارد میشد، گفت "مگر خودمان مردهایم اسلحه دست میگیریم و میجنگیم" و واقعاًَ در جزیزه مجنون یک روحیه عاشورایی از فرماندهان لشکر گرفته تا رزمندگان حاکم بود.
وی ادامه داد: اولین عملیاتی که حضور داشتم عملیات فتحالمبین است که در آن مسئول واحد دیدهبانی تیپ ذوالفقار و هدایت آتش توپخانه بودم. بعد از عملیات والفجر مقدماتی در سال 61 به عنوان مسئول اطلاعات تیپ ذوالفقار انتخاب شدم و در عملیات والفجر یک و والفجر 3 که با موفقیت نیروهای ما روبرو شد نیز حضور داشتم.
سردار نامی افزود: شهید حاج ابراهیم همت بعد از عملیات بیتالمقدس فرماندهی لشکر 27 محمدرسولالله(ص) را برعهده گرفتند و من نیز پس از عملیات والفجر 3 که شهید نورانی به شهادت رسید و شهید کابلی فرمانده تیپ ذوالفقار لشکر شد به عنوان جانشین تیپ ذوالفقار انتخاب شده و به منطقه مریوان رفتیم.
وی بیان داشت: بعداز فتح خرمشهر به دلیل تغییر تاکتیک قوای ایران مبنی بر تثبیت خاک و پیشروی به خاک دشمن عملیاتهایی طراحی و اجرا شد که از آن جمله میتوان به عملیاتهای والفجر مقدماتی و رمضان اشاره کرد که در حقیقت عدمالفتح رزمندگان بود؛ بنابراین جنگ تا قبل از عملیات فتحالمبین با بنبست روبرو شده بود.
این رزمنده و جانباز دفاع مقدس درباره عملیات خیبر گفت: بعد از این ناکامیها عملیات خیبر طراحی و اجرا شد؛ این عملیات در منطقه هورالعظیم اجرا شد که در منطقهای کاملاً آب گرفته بود و شهر العماره در شمال آن و بصره در جنوب آن قرار داشت. انجام عملیات در یک منطقه کاملاً آبگرفته مشکلاتی را برای نیروهای ما ایجاد کرده بود.
مسئولین عملیات بعد از انتخاب مکان عملیات هدف را بر این قرار دادند که نقاط ضعف خودمان را به نقاط قوت و در مقابل نقاط قوت دشمن را به نقاط ضعف تبدیل کنیم. در نتیجه کار شناسایی توسط سردار شهید «علی هاشمی» انجام شد و فرماندهی عملیات برعهده قرارگاه مرکزی خاتمالنبیا با حضور لشکرهای 27 محمدرسولالله (ص)، 10سیدالشهدا (ع)، 14 امام حسین(ع)، 41 ثارالله (ع)، 31 عاشورا، 8 نجف، 7 ولیعصر (ع)و 5 نصر انجام شد.
وی تصریح کرد: در عملیات خیبر یگانهای زمینی شرکتکننده از نیروهای سپاه بودند که توسط نیروهای هوایی ارتش و هوانیروز حمایت میشدند و بخشی از توانایی نیروی دریایی ارتش نیز به کمک نیروهای عملکننده آمد.
عملیات خیبر بعد از یک شناسایی چند ماهه در سوم اسفند سال 62 با رمز «یا رسولالله» در منطقه هورالهویزه و محور طلاییه آغاز شد و هدف آن فتح جزیره مجنون و جاده العماره ـ بصره بود تا شهر بصره مورد تهدید جدی قرار گیرد و دشمن را مجبور به صلح عادلانه کنیم.
جانشین تیپ ذوالفقار در دوران دفاع مقدس گفت: عملیات خیبر اولین عملیات آبی ـ خاکی دفاع مقدس بود و لازمه آن این بود که نیروها با شرایط جنگ در آب نیز آشنا باشند لذا آموزش نیروها از چند ماه قبل مثل غواصی و فراهم کردن قایقها و وسایل مورد نیاز شناسایی و عملیات در آب آغاز شد.
سردار نامی تصریح کرد: وقتی عملیات شروع شد محور طلاییه برعهده لشکر 27 محمدرسولالله(ص) قرار گرفت که ما در آنجا با موانع سخت و چند لایه دشمن روبرو شدیم به طوری که امکان تصرف کامل و عبور از این منطقه را پیدا نکردیم و علیرغم اینکه نیروها در العماره، بصره و جزیره مجنون مقاومت میکردند تا خط در طلاییه شکسته شود، متاسفانه بعد از 9 روز تلاش شبانه روزی به نتیجه لازم نرسیدیم و بچهها پشت محور طلاییه ماندند.
وی گفت: شهید همت روزها با یک موتور در خط مقدم حرکت میکرد و با دوربین به دنبال پیدا کردن راهی بود؛ در آن روزها میشد ناراحتی و خستگی را در چهرهاش به خوبی مشاهده کرد. یک روز وقتی سردار محسن رضایی با بیسیم درخواست صحبت با شهید همت را کرد؛ همت آنقدر کلافه و خسته بود حاضر به صحبت با برادر رضایی نشد و به شهید زجاجی گفت شما به جای من صحبت کنید.
در نهایت بعداز 9 شبانه روز با اینکه لشکر 14 امام حسین(ع) با فرماندهی شهید حسین خرازی هم برای کمک به نیروها به منطقه طلاییه آمد اما به هدف لازم نرسیدیم و در همین منطقه ماموریت لشکر 27 تمام شد.
وی خاطرنشان کرد: ماموریت ویژه دیگر لشکر 27 محمدرسولالله(ص) حفظ جزیره مجنون بود که بعداز تشکیل جلسه بین فرماندهان در کوتاهترین زمان تصمیمگیریهای لازم انجام شد و قرار شد من به همراه شهید کابلی که فرمانده تیپ ذوالفقار بود به جزیره مجنون برویم.
قرار شد با یک بالگرد به منطقه مجنون برویم و موتوری هم برای اینکه بتوانیم به راحتی در منطقه تردد کنیم از پشتیبانی گرفتیم؛ قبل از حرکت شهید همت و شهید زجاجی نیز به ما هم ملحق شدند. پس از حرکت و حضور در حوالی هورالعظیم به همراه شهید همت از ارتفاع بالا منطقه را کاملاً شناسایی کردیم در حالی که هر لحظه امکان داشت بالگرد ما مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
سردار نامی بیان داشت: وقتی در پد شمالی جزیره مجنون پیاده شدیم، به درخواست شهید همت به همراه شهید زجاجی سوار بر موتور شروع به گشتزنی در منطقه کردیم و پس از سرکشی از مقر تیپهای مختلف به مقر لشکر علیبنابیطالب (ع) رفته و آخرین وضعیت جزیره مجنون را با حضور شهیدان زینالدین، باکری و کاظمی بررسی کردیم.
وی ادامه داد: یک روز بعد از آغاز عملیات، شهید «حاج عباس کریمی» که آن زمان مسئول اطلاعات لشکر 27 محمدرسولالله بود از طریق بیسیم اطلاع داد که "به نامی بگویید بیاید، آقای همت کارش دارد".
وی خاطر نشان کرد: عصر آن روز به جفیر یعنی قرارگاه تاکتیکی لشکر رفتیم که آنجا زمزمههای شهادت حاج همت را شنیدم؛ در واقع زمانی که شهید کریمی به بنده پیغام داد که همت کارَت دارد، شهید همت به شهادت رسیده بوده اما برای اینکه هنوز پیکرش را پیدا نکرده بودند و خبر شهادت به لشکر نرسیده بود، اینطور پیام داد. با شنیدن خبر شهادت سردار ابراهیم همت، بار سنگین مسئولیت، تازه خودش را بر شانههای ما نشان داد، این حس همه بچهها بود و همه احساس میکردند کسی نمیتواند خلأ وجود شهید همت را پر کند.
سردار نامی درباره نحوه شهادت همت افزود: شهید همت هنگامی که در خط مقدم با موتور در حال حرکت بود در یکی از دژها براثر برخورد ترکش یک خمپاره به سرش به شهادت میرسد و به روی دژ میافتد و چون زمان شهادتش در شب بود شناسایی به سختی صورت میگیرد و در نهایت آقای شیبانی از نیروهای لشکر 27 او را از روی لباسش شناسایی میکند.
این رزمنده و جانباز دفاع مقدس تصریح کرد: به خاطر دارم وقتی حضرت امام در پیامی به فرماندهان اعلام کردند "به هر شکلی هست جزیره مجنون باید حفظ شود" شهید همت در شرایطی که با کمبود نیرو و تجهیزات مواجه بودیم و با فشار فراوانی که به وی وارد میشد، گفت "مگر خودمان مردهایم اسلحه دست میگیریم و میجنگیم" و واقعاًَ در جزیزه مجنون یک روحیه عاشورایی از فرماندهان لشکر گرفته تا رزمندگان حاکم بود.