یک نشریه اصلاح‌طلب می‌گوید بی‌تدبیری‌های دولت روحانی و جازدن عارف از ثبت‌نام در انتخابات مجلس، میخ‌هایی بود که بر تابوت اصلاح‌طلبان کوبیده شد.

به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

مجله اندیشه پویا با اشاره به ماجرای سهمیه‌بندی بنزین نوشت: به‌نظر می‌رسد رئیس‌جمهور و دولت او، باوری نیز به این شکست ندارند. در اولین گفتاردرمانی پس از سهمیه‌بندی قیمت بنزین، روحانی ‌اشاره داشت که انتقادی اگر به دولت او وارد باشد به تأخیر انداختن واقعی کردن قیمت بنزین است. این البته جدی‌ترین انتقادی بود که به دولت وارد بود، و تا این لحظه هنوز استدلال قانع‌کننده‌ای نشنیده‌ایم که چرا دولت، بالا بردن قیمت بنزین را تا بحرانی‌ترین نقطه ممکن به تعویق انداخت، و به‌جای اصلاحات لازم در زمان مقرر، سیاست‌گذاری مهلک در بدترین زمان ممکن را انتخاب کرد. اینکه چرا واقعی کردن قیمت بنزین به تعویق افتاد.

اما ‌اشتباه روحانی فقط این نبود که این بدترین سیاست ممکن برای اصلاح قیمت‌ها و پناه بردن به نظام یارانه‌ای غیرمولد را انتخاب کرد و ماشین دولت را یک بار دیگر در مسیر امتناع از توسعه، در مسیر یک مردم‌فریبی ویرانگر، و در مسیر ورشکستگی قرار داد؛‌اشتباه اصلی او پنهان‌کاری در طراحی و اجرای چنین طرحی بود؛ اینکه بی‌نیاز از توجیه نخبگان و عموم مردم، سیاست‌گذار توضیح نداد به چه دلیلی چنین سیاست ناکارآمدی را انتخاب کرده و پیشنهادهای اصلاحی دیگر برای واقعی کردن قیمت سوخت را کنار گذاشته است.


اندیشه پویا روحانی را تنهاترین رئیس‌جمهوری تاریخ کشور خوانده و با ‌اشاره به خنده بی‌موقع رئیس‌جمهور می‌نویسد: رئیس‌دولت عملاً خود را بی‌نیاز از نخبگان، دانشگاهیان و روشنفکران نشان داد. این انتخاب او بود که بی‌نیاز از همراهی هر نیروی اجتماعی و سیاسی و دانشگاهی، در مسیری قرار بگیرد که به تنهاترین رئیس‌جمهور تاریخ کشور تبدیل شود.


آخرین میخ بر تابوت امید از دست رفته آنهایی که دوبار به روحانی رأی داده بودند، آن خنده بی‌موقع رئیس‌جمهور بود در حین انکار اطلاعش از ماجرا ریشخندی غریب که چه‌بسا در تاریخ حکمرانی بی‌مانند بماند. آن خنده متفرعن و بی‌تفاوت روحانی، آن ریشخند تاریخی، یک نقطه عطف بود؛ یک نشانه بود؛ نشانه‌ای از یک سیاستمدار شکست‌خورده که در مرحله «انکار» بیماری به‌سر می‌برد. آنهایی که به روحانی رای داده بودند، آنقدر حقیر نبودند، آنقدر بیگانه نبودند، که مستحق چنین ریشخندی باشند.


نویسنده در ادامه به عدم ثبت‌نام محمدرضا عارف در انتخابات مجلس ‌اشاره می‌کند و می‌نویسد: آخرین ترجیع‌بند این سیاست‌ورزی ناکارآمد، صحنه آرایی ناامیدکننده اصلاح‌طلبان در ثبت‌نام نامزدها برای انتخابات مجلس بود؛ اینکه رئیس‌فراکسیون امید در مجلس،‌گریز از پاسخگویی درباره ناکارآمدی خود در رهبری این فراکسیون را با گریز از صحنه انتخابات پیش‌رو تکمیل کرد. محمدرضا عارف از ثبت‌نام در انتخابات مجلس عقب نشست و ترجیح داد عملکرد ناامیدکننده خود در مجلس را به شکست اصلاح‌طلبی پیوند زند. سرمایه‌های اصلاح‌طلبی، بی‌هیچ چشم‌انداز و فکر مشخصی، غایب بزرگ ثبت‌نام در انتخابات مجلس پیش رو بودند؛ و با چنین غیابی، چه جدال بیهوده‌ای را در هفته‌هایی قبل‌تر بر سر طرح «سرا» به نمایش گذاشتند.