کد خبر 1024671
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۳

کتاب راجع به شهیدی است که اتفاقا کتابهایی دیگر هم، در مورد ایشان چاپ‌شده! اما محسن عزیز متفاوت است.

به گزارش مشرق، یکی از مخاطبان پیگیر و کتابخوان در یادداشتی درباره کتاب «یک محسن عزیز» نوشت:

حیف بود که معرفی این کتاب در صفحه‌ی من نباشد، حیف بود صفحه‌ام متبرک نشود با نام این شهید، کتابی که احتمالا اکثر مخاطبهای این صفحه خوانده‌اند و یا اسمش را شنیدند. و من بعد از چندماه به صرافت معرفی‌اش بیفتم.

کتاب راجع به شهیدی است که اتفاقا کتابهایی دیگر هم، در مورد ایشان چاپ‌شده! اما محسن عزیز متفاوت است.
تلاش‌های دوساله‌ی خانم غفارحدادی، برای این‌که نوشته‌های این کتاب مستند باشد، قابل تحسین است.


کتابی که در آن نقش خانواده و بخصوص مادر خانواده، پررنگ است، مادری از تبار سادات که نُه فرزندش را عالی تربیت می‌کند و عاقبت هم گل سرسبدش را تقدیم انقلاب می‌کند.
تلنگری هم هست برای بعضی از ما مادرها که چقدر غافلیم از اهمیت وجودمان در تربیت بچه‌ها.
من کتاب (خط مقدم) اثر دیگر خانم غفارحدادی را دوست داشتم، خیلی. اخیرا هم دوباره خواندمش، و در کتاب محسن‌عزیز دیدم که قلم خانم نویسنده، رشد خیلی خوبی داشته و این باعث امیدواری است که کتابهای بعدی ایشان عالی‌تر (عالی‌تر کلمه‌ی درستی است ؟) باشد.
مثلا کتابی راجع به زندگی شهید حاج‌علیرضا موحددانش...

در بیشتر قسمتهای کتاب، می‌شد که کتاب را می‌بستم، و فکر می‌کردم به محسن عزیز. به خلوصش، به تقوایش و به پاکی‌اش.
جوانی از خانواده‌ای متمول که در یکی از بهترین دانشگاه‌های ایران، دانشگاه شریف ( که آن موقع آریامهر نام داشت ) قبول شد، و راحت پشت‌پا زد به تمامش.

اگر اهل کتاب، عیدی دادن باشید، این کتاب برای عیدی دادن گزینه‌ای عالی است.
نگران به هم خوردن حالات خوش نوروز باستانی نباشید، از آن دسته از کتابهای دفاع‌مقدسی نیست که جگر آدم را ریش‌ریش کند، بیشتر تعجب‌آور هست جوانی که هنوز بیست و دوسالش نشده بود، چطور در عرض چهارسال آن‌قدر شتابان پله‌های خودسازی و تقرب را طی کرد.
در سرتاسر کتاب شاهد طنزی ملیح هستیم، طنزی که ردش را تقریبا در تمام آثار خانم غفارحدادی می‌توانیم ببینیم حتی در کتاب خط مقدم.
و از نکات مثبت کتاب، این است که نویسنده‌اش یک خانم است‌ و همین‌ باعث شده که ریزبینی‌ها و ظرافت‌هایی را ما ببینیم.
من خواندن این کتاب را توصیه می‌کنم، مخصوصا به شریفی‌ها، که حداقل بدانند عکس دانشجوی جوانی که سال‌ها بر دیوار ورودی دانشگاه صنعتی شریف، نقاشی شده بود و هی عوض شد، چقدر روح بزرگی داشت، چقدر ماه بوده، اصلا نمی‌شود عاشقش نشوی!
رحمت خدا بر تمام شهدا.