نویسنده مجموعه کتاب های روایت تفکر گفت: من با همه دوستانی که در آن مجموعه بودیم الان اختلاف نظرهایی داریم اما در یک چیز مشترکیم و آن این است که دیگر حرف نزنیم و عمل کنیم.

به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می خوانید، متن کامل گزارش نشست نقد و بررسی مجموعه کتاب‌های روایت تفکر در کتابفروشی اسم انقلاب در تاریخ ۱۲ بهمن ماه است.

مجری: امروز در کتابفروشی اسم جمع شدیم تا نقد و بررسی داشته باشیم از مجموعه‌کتابهای روایت تفکر. مجموعه ۵ جلدی نوشته سعید زاهدی که سرپرست نویسندگان هستند که این مجموعه ۵ جلدی ۵ دوره و برهه تاریخی جهان را مورد بررسی قرار می‌دهد. مهمانان این برنامه دکتر وحید یامین پور رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی. دکتر سیدحسین شهرستانی مدیر حکمت و هنر و اندیشه همین دانشکده. جناب سعید زاهدی سرپرست مجموعه نویسندگان این مجموعه. سوال اول از نویسنده شروع کنیم که بفرمایید چه نیازی بود تا این کتاب را تولید کنید؟

زاهدی: در سال ۸۴ بحث مهمی بود با نام استعمار فرانو که کارهای هنری خوبی در مورد آن انجام می‌شد که مهمترین آنها یک پوستر بود که پخش شد و به ۲۷ کشور هم فرستاده شد. مقام معظم رهبری طی سفری که به کرمان داشت در سال ۸۲ در مورد پیشرفت‌هایی گفته بود انقلاب اسلامی در آن سال‌ها به آن رسیده بود مثل سلول‌های بنیادی، انرژی هسته‌ای و حماسه‌هایی در حوزه سد سازی رخ داده بود. و همچنین در مضرات لیبرالیسم و سوسیالیسم و محصولات اندیشه غربی. پیشنهاد که بودیم که دو دوره ۵ جلدی بنویسیم  که یکی در حوزه ما می‌توانیم و دومی در مورد اندیشه تاریخ، فرهنگ و تمدن که مثلا اگر می‌گویم لیبرالیسم و سوسیالیسم بد است چرا بد است؟ که بالاخره بعد از چند ماه با سازمان ملی جوانان بر سر مجموعه دوم به توافق رسیدیم و کار را شروع کردیم.

**: وقتی عنوان را می‌بینیم؛ روایت تفکر، فرهنگ و تمدن ولی وقتی که به متن مراجعه می‌کنیم می‌بینیم که اینها در هم تنیده‌اند و جدا از هم نیست شما به عنوان مألف بفرمایید چرا؟ و همچنین چه محدودیت‌هایی برای تألیف این کتاب ایجاد شد؟

زاهدی: نوشتن این کتاب داستان مفصلی دارد. آن موقع اینطور حرف زدن جدید بود. ما می‌خواستیم در این حوزه اندیشه‌ای مهم داستان بگویم. بعد دیدیم که کسی متوجه نمی‌شود مجبور شدیم که اینجور عنوان بزنیم و بعد در اول هر جلد چند مقاله بیاوریم تا کاملا توضیح دهد. دیدم کسی حوصله خواندن مقاله ندارد مقاله‌ها را حذف کردیم و به یک مقدمه بسنده کردیم. هم در این حوزه نسبتش را با انقلاب اسلامی نمی‌دانستیم چیست و هم متن ادبی در مورد آن نداشتیم. البته گذشتن از این محدودیت‌ها به خاطر جوانیمان بود.

**: وقتی می خواهیم یک کتاب بنویسیم به یک ایده یک خطی احتیاج داریم ایده یک خطی در این کتاب چیست؟

یامین‌پور: نیازی به تاریخ‌نگاری خلق این کتاب نبود. در اواخر سال دهه ۷۰ یک مکتبی شکل گرفت در دانشگاه امام صادق که از همه طرف بد و بی‌راه می‌شنید. از طرف بسیج، روشنفکران و مسئولان دانشگاه. جریانی بود کاملا بر علیه نظام‌های اداری و فکری آن دوره. اسم آن غرب‌شناسی بود. در آن دوره مثل بی‌خانمان‌ها در چادر روی چمن زندگی میکردیم. مسئله زمان آگاهی بود ایده این کتاب یک کلمه است زمان آگاهی. آگاهی به مختصات تاریخ. . نور کجاست؟ ظلمت کجاست؟ طاغوت کجاست؟ جبهه حق کجاست؟ عجیب است که برای این سوال‌ها منبعی وجود نداشت. مهمترین شخص دکتر محمد رجبی بود و نزدیک ترین سنت فردیدی‌ها بود. مثل آقایان زرشناس، محمد مددپور، محمد رجبی و چند نفردیگر. البته ما فردیدی نبودیم. بعد از اینکه به دنبال سوالات رفتیم و کمی آگاهی پیدا کردیم و جواب‌ها را دست و پا کردیم به فکر تولید افتادیم. خیلی اذیت شدیم هیچکس ما را تحویل نمی‌گرفت ولی بلاخره تصمیم گرفتیم که تولید کنیم پاسخ‌ها اولیه و جمع و جور به پرسش‌های اساسی بود که مطرح بود خیلی هم قابل اتکا نیست ولی بعد از گذشت  ۱۴ یا ۱۵ سال هنوز که هنوزه به این  مجموعه چیزی روی دست آن نیامده است.

**: سوال این است شما همیشه دغدغه این را دارید که هنر طفیلی فلسفه نباشد بازنمایی هنر و هنرمند را در این مجموعه چگونه است؟

شهرستانی: من قبلا این کتاب را خواندم. کتاب قابل دفاعی است. و از آقای زاهدی انتظار دارم که مسئولیت این کتاب را به عهده بگیرند. این کتاب بر پایه نظریه دکتر فردید و با بیان دکتر رجبی تألیف شده است. زیرا اولین چیزی که به ذهن می‌رسید این است که درس‌گفتارهای تاریخ تمدن مرحوم فردید در آن دیده می‌شود نکته بعدی این است که این کتاب دارای یک پارادوکس است. دکتر فردید اعتقاد به این دارد که تمدن را ظهور اسماء الهی می‌داند ولی این مجموعه در بیان این نظریه است که تمدن قدم به قدم به وجود می‌آید. هرچند آقای فردید به ساخت انسان در هدایت الهی توجه داشته است اما مفهوم تمدن در این کتاب به تکوین تمدن خدا گونه انسان است و در مراحل کتاب خودش را آشکار کرده است. نکته بعدی این است که این مجموعه جزوه‌ای است که به کتاب تبدیل شده است. از این جهت می گویم مرحوم فردید روحیه شفاهی داشته‌اند و بقیه طرفداران ایشان نیز همین گونه بوده‌اند. این روحیه در کتاب نیز دیده‌ می‌شود. این خود دچار یک بحران می شود این یک کتاب آموزشی است نه تأسیسی در حوزه علم. علت دیگر آن این است که این کتاب هیچ پشتوانه ارجاعی ندارد و خودش نیز منبع نیست چون آموزشی است. البته به گونه‌ای که صورت‌بندی شده است قابل تقدیر ولی در منظومه تفکر فردید این کتاب قابل دفاعی نیست.

**: اگر جلد بعدی این مجموعه را بخواهید بنویسید. یعنی از سال ۱۹۷۰ و شروع انقلاب اسلامی به خاطر رویدادهای مهمی که پشت سر هم اتفاق افتاده است بنویسید را چگونه می‌نوشتید؟ آیا به هیمن صورت؟

زاهدی: ما در این کتاب در جلد پنجم تا ۱۱ سپتامبر را هم نوشتیم. انقلاب اسلامی را نوشتیم. در واقع ما بعد از این کتاب چند بار خواستیم بازنویسی کنیم اما نشد. به نتیجه نرسید.

یامین پور: تلقی ما این بود که دانشجوی ۱۵ سال قبل اگر می‎‌خواهد از دگم‌های اندیشه‌ای اطرافش فرار کند باید نگاه خود را به خودش و پیرامون خود تغییر دهد و این انکشاف بود. وقتی از این منظر به آن نگاه کنی علم بیرون می‌آید. کتاب دانشگاهی معتبر از بیرون می‌آید. ما می‌خواستیم بگوییم که نسبت به این اتفاقات حرف داریم که با آنچه که در تلویزیون و دانشگاه می‌گویند فرق دارد. این کتاب آموزشی است برای آشنایی است و نه بداهه‌گویی. سعی شده اطلاعاتی که داده می شود مستند و معتبر باشد البته بعضیی از کتاب‌ها، فیلسوفان، تاریخ نویسان و هنرمندان بیشتر علاقه داشتیم و بعضی‌ها را کمتر که این هم طبیعی است.

**: فرض را بر این بگذاریم که در مورد تمدن به موفقیت‌های خوبی رسیده باشیم ولی وقتی بازاریابی من خوب نباشد می‌تواند یک کتاب رقیب در دو سال به چاپ دوازدهم برسد. خصوصا اینکه در حوزه تمدن دو رقیب یکی هوش مصنوعی و علم‌شناختی به وجود آمده است. آینده آن را چگونه می‌بینید؟

یامین‌پور: واقعیت این است که ما رقیب نیستیم بازار کتاب دست ما نیست و قبل از آن ارتباط هم در دست ما نیست این هم هست که شبکه های سازمان یافته توزیع هم دست ما نیست. شبکه‌های سازمان یافته توزیع وجود دارد که ۴۰ سال جمهوری اسلامی نتوانست به آن دست بزند. کل گردش مالی سینمای ایران تقریباً یک چهارم گردش مالی فقط نمایشگاه تهران است. ولی دستمان هم خالی نیست و ما وظیفه داریم که حرفی که زدیم آن را بسته‌بندی کنیم و درست به بازار عرضه کنیم.

**: علوم شناختی و هوش مصنوعی برای تاریخ بشرنویسی چه تهدیدهایی و چه فرصت‌هایی دارد؟

شهرستانی: این کتاب اوایل دهه ۸۰ شروع به تألیف شده است در همان زمان هم اینطور نبود که هیچ دیدگاهی وجود نداشت. جناب فردید پیشگام در این عرصه نبوده است مثل اقبال و دیگه اساتید دانشگاه ادبیات فهم دقیقی از غرب داشتند. شاگردان فردید هم در این زمینه کتاب‌های نوشته بودند. مثل دکتر داوری اردکانی مشابه این دیدگاه مددپور، آوینی و  زرشناس این تجربه در آن سالها رخ داده است انکشاف نبوده است و این فضل تقدم برای هیچ کدام از ما نبود ما می‌توانستیم مسیرهای گوناگونی را برویم یکی از مسیرهایی که مهم بوده است تعمیق این تفکر یا آوردن این تفکر در هنر باشد البته صورت‌بندی شدن این تفکر به شکلی که در این مجموعه می‌بینیم یکی از همین مسیرهای مهم است.

در مورد آینده تمدن‌نویسی باید این را در نظر داشته باشیم که انسان موجودی است که تاریخ می‌نویسند به صورت لحظه‌ای. و هر آنی که شکل می‌دهد در حال روایت تاریخ است. ولی اینکه چرا در غرب تمدن نگاری شکل گرفت به خاطر این بود که صاحب تغییر در تاریخ انسان بود. در انقلاب اسلامی هم اول همین تفکر وجود داشت که چون در تاریخ دارد تغییر ایجاد می‌کند پس می‌توان تمدن انسان را از نگاه خودش بنویسد که بعدا متوجه شد که اینطور نیست و این خودش یک امتیاز است.

در مورد علوم شناختی هم باید گفت که در جهان فلسفه تکنولوژی به صورت جدی مطرح است از نیم قرن پیش که تکنولوژی آن خرابی را به بار آورد فلسفه تکنولوژی شکل گرفت. و فن‌سالاران این عرصه با یکه تازی بدون توجه به فلسفه تکنولوژی همچنان دارند پیش می‌روند. پدیده‌ای که ما با آن مواجهیم و حتی فن سالاران هم به تازگی با آن مواجه شدند اینکه خرد تکنولوژی بسیار عقبتر از خود تکنولوژی در حال پیشرفت است. نشانه‌های آن هم در فضای مجازی دیده می‌شود که تکنولوژی فضای مجازی در دست غرب است اما خرد آن را هم ندارند.

**: جناب آقای زاهدی بحث را جمع‌بندی می‌کنند و جلسه را به پایان می‌بریم.

زاهدی:  من به عنوان نویسنده این مجموعه دیگر نوشتن درباره تاریخ تمدن را نمی‌فهمم. آن موقع رسالتی داشتیم که غرب‌شناسی و تاریخ تمدن را به دانشجویان بشناسانیم. خب از آن زمان سال‌ها می‌گذرد. من با همه دوستانی که در آن مجموعه بودیم الان اختلاف نظرهایی داریم اما در یک چیز مشترکیم و آن این است که دیگر حرف نزنیم و عمل کنیم. ما استاد دانشگاه نشدیم. ما میان مردم رفتیم تلاش کردیم در هر موضوعی که بیشتر کاربردی است چیزی را بسازیم این اتفاق مهمی بود که از غرب‌شناسی شروع شد و به اینجا رسید. به خاطر همین ما از حرف زدن درمورد این حرف بزنیم ولی من دیگه دوست ندارم حرف بزنم دوست دارم کار کنم و در این زمینه فعالیت کنم تا تمدن ساخته شود.