کد خبر 1042332
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۸

رییس دولت اصلاحات باید نسبت به عواقب وخیم سیاست «فراخوان‌های تصویری» خود احساس مسوولیت کند.

به گزارش مشرق، اصلاح‌طلبانی که روزگاری بنا بر نظر یکی از تئوریسین‌های خود، هیچ‌گاه «به فرموده» کسی عمل نمی‌کردند، چند سالی می‌شود که اصلی‌ترین کنش سیاسی‌شان حول به فرمودگی «سیدخندان» می‌گذرد؛ کنشی که جز خسران برای کشور، آورده دیگری به دنبال نداشته است.

بیشتر بخوانید:

خردگرایان و قاعده «به فرموده»

یکی از نقاط افتراق جبهه اصلاح‌طلبی با جبهه رقیب یعنی اصول‌گرایی، بنا به ادعای خود اصلاح‌طلبان، تفاوت در شکل و ماهیت کنش جمعی این دو جبهه است. به عبارتی، اصلاح‌طلبان همیشه مدعی بوده‌اند که برخلاف دیگران، کنش سیاسی‌شان نه بر مبنای فرموده مقام یا فرد ذی‌اقتدار بالادستی بلکه بر اساس اولویت و رجحان خرد جمعی احزاب و تشکل‌ها و اقناع برآمده از آن، تنظیم می‌شده است. با این حال چند سالی می‌شود که رویزیونیست‌های وطنی، دقیقاً آنگونه که می‌نمایند، نیستند، یعنی کنش سیاسی آنها طی دو انتخابات مجلس دهم و ریاست‌جمهوری یازدهم نه خردمحورانه بلکه منقادمحورانه بوده است.

در جریان انتخابات مجلس دهم در اسفند سال 94، محمد خاتمی به‌عنوان پیشوای جبهه اصلاح‌طلبی با انتشار یک ویدئوی چنددقیقه‌ای، از مخاطبان خود خواست تا به کل نفرات لیست 30 نفره اصلاح‌طلبان در تهران (معروف به لیست امید) رأی دهند. این سیاست از بالا به پایین، کمتر از دو سال بعد یعنی در انتخابات اردیبهشت سال 96 نیز تکرار شد. خاتمی با انتشار یک ویدئوی کوتاه دیگر، خواستار رأی به لیست 21 نفره تنظیم‌شده برای انتخابات شورای شهر تهران و رأی مجدد به حسن روحانی شد. در هر دو برهه، جبهه اصلاح‌طلبی و پایگاه اجتماعی این جبهه بدون آنکه به شناخت صحیح و کاملی از نامزدهای عمدتاً گمنام لیست‌های امید برسد، «به فرموده» خاتمی عمل کرد و به فرمان مرجع بالادستی خود، گردن نهاد.

ایده «تحریم انتخابات» برای حفظ وجاهت «رییس»

لیست‌های تنظیمی از سوی جبهه اصلاح‌طلبی با ورود به نهادهایی مثل مجلس و شورای شهر تهران، آنطور که باید و شاید نتوانستند به انتظارات مردم جامه عمل بپوشانند. عملکرد ناامیدانه لیست‌های امید، چیزی نیست که صرفاً رقبا بخواهند از سر خرده‌گیری به آن بپردازند بلکه خود نخبگان اصلاح‌طلب نیز در برخی اقرارات‌شان، به روشنی و به صراحت، کارنامه نمایندگان منتسب به خود را به تیغ نقد کشانده‌اند. بدترشدن وضع معیشتی مردم طی چهار سال گذشته که به نوعی محصول فرمانبرداری از سیاست «به فرموده» و «تکرار می‌کنم»های خاتمی است، موجب شد تا حتی رییس دولت اصلاحات در سخنرانی‌های مختلف خود عنوان کند که حربه فراخوان تصویری، دیگر برای تهییج پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان جهت رأی به لیست‌های سفارشی امید، کارساز و نتیجه‌بخش نخواهد بود.

بر این اساس و با هدف حفظ وجاهت خاتمی و جریان سیاسی تحت امر او، برخی اصلاح‌طلبان نظیر سعید حجاریان و حامیان نظریات او، پیشنهاد اولیه تحریم انتخابات در صورت عدم تحقق شروط این جریان را از جانب اصلاح‌طلبان مطرح کردند که البته بعدها از ناحیه خود آنان چنین تصمیمی بی‌فایده و منجر به افزایش فاصله حاکمیت و جریان اصلاحات خوانده شد. مثلاً عده‌ای از اصلاح‌طلبان مانند بهزاد نبوی و عبدالواحد موسوی‌لاری با بی‌فایده‌خواندن چنین پیشنهادهایی، خواستار مشارکت فعالانه اصلاح‌طلبان در انتخابات شدند و تاکید کردند که باید برای مشارکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات اقدام کرد چون به زعم این افراد، در این صورت جریان اصلاح‌طلب شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات خواهند داشت و هر چه حضور مردم پای صندوق‌های رأی بیشتر شود، به نفع این جریان خواهد بود.

اظهارات امثال موسوی‌لاری در حالی است که برخی دیگر از اصلاح‌طلبان، معتقدند که این جبهه سیاسی حتی در صورت کامروایی کامل در انتخابات پیش رو، از امکان لازم برای بهبود امور برخوردار نیست. در این‌باره، محمدرضا تاجیک، تئوریسین و تحلیلگر اصلاح‌طلب گفته است: «حتی اگر اصلاح‌طلبان در تسابق‌های بزرگ پیشاروی پیروز هم بشوند، از امکان و استعدادی بیش از دولت کنونی برای بهبود امور برخوردار نیستند؛ لذا شایسته آن است که عِرض خود نبرند و زحمت مردمان ندارند و عاقلانه چندی از دیار قدرت 
رخت بربندند.»

«تکرار می‌کنم» تکرار می‌شود؟  

با وجود عواقب و پیامدهای وخیم سیاست «تکرار می‌کنم» و با توجه به پی‌بردن شخص خاتمی به ریزش مقبولیت خود، به نظر می‌رسد این بار دیگر رییس دولت اصلاحات روی حربه فراخوان تصویری قمار نکند. این مساله‌ای است که برخی چهره‌های اصلاح‌طلب نیز روی آن اذعان دارند. عبدالله ناصری، مشاور خاتمی در گفت‌وگویی با تاکید بر اینکه «شرایط جامعه امروز به گونه‌ای است که من فکر می‌کنم آقای خاتمی پیامی نخواهد داد»، گفت: «علت این پیام ندادن هم این است که او(خاتمی) می‌داند که اثرگذاری لازم را ندارد.»

او در عین حال مدعی شد: «هرچند آقای خاتمی به فکر منافع ملی و مشارکت بالا در انتخابات هستند. من تاکید می‌کنم که آقای خاتمی حوادث و مسائل و اوضاع کشور را خیلی هوشمندانه رصد می‌کند.» ناصری با اشاره به حضور خاتمی در پای صندوق رأی در منطقه دماوند در جریان انتخابات مجلس نهم، تاکید کرد: «همچنان که در سال 90 مطالبه‌ای نداشت اما تکلیف خودش می‌دانست که حمایت کند، حالا هم اگر ضرورتی بداند پیام می‌دهد. اگر آقای خاتمی ویدئویی در این‌باره منتشر نکنند، نشان از این دارد که جمع‌بندی روشنی از شرایط کشور هنوز ندارد.» غلامعلی رجایی، دیگر فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در گفت‌وگوی دیگری با تکرار اظهارات ناصری، گفت: «به نظرم آقای خاتمی این دوره پیام ویدئویی دوره قبل را نمی‌دهد اما مردم را دعوت به حضور در انتخابات می‌کنند.» رجایی با اشاره به دلیل عدم وجاهت «تکرار می‌کنم» اظهار کرد: «مردم هم یا برخی توقع ندارند که آقای خاتمی مانند دوره قبل پیام بدهد یا اگر آن پیام تکرار شود آن را نمی‌پذیرند، چون دولتی سر کار آمد که ناکارآمد بود.»

عذرخواهی کنید

فعالان اصلاح‌طلب با وجود اینکه بر منسوخ‌شدن حربه «تکرار می‌کنم» تاکید کرده‌اند، اما به این نکته مهم اشاره نکرده‌اند که رییس دولت اصلاحات باید با پذیرفتن مسوولیت عواقب این حربه، رسماً از همه مردم ایران عذرخواهی کند. اصلاح‌طلبانی که همیشه مدعی مسئولیت‌پذیری در پیشگاه ملت ایران هستند و رقیب خود را به بی‌مسوولیتی متهم می‌کنند، باید بدانند که تنها راه باقیمانده برای این جبهه سیاسی و رییس آن، عذرخواهی از مردم به دلیل تهیه اسباب و لوازم روی کارآمدن دولت و مجلس و شورای شهر ضعیف و منفعل است؛ هرچند تجربه نشان داده که چپ‌های دیروز و اصلاح‌طلبان امروز، رسم طلبکاری را بهتر از بدهکاری می‌دانند.

منبع: صبح نو