به گزارش مشرق، اگر ظرف این چند روز به اصولگرایان بهخاطر تعدد لیستها انتقاد شده و در مقابل گفته میشد که اصلاحطلبان بهخاطر عملکرد شورای نگهبان در ردصلاحیت برخی کاندیداهای آنها، بنای حضور در انتخابات را ندارند و حتی اگر هم بخواهند در تهران وارد گود شوند امکان ارائه یک لیست 30 نفره برایشان نیست، حالا نهتنها یک لیست از آنها پر شده که لیستهای دوم و سومشان هم به دست مردم رسیده و ممکن است نوبت به چهارمی و پنجمی هم برسد.
مدتی قبل از آغاز فرآیند ثبتنام انتخابات، اصلاحطلبان خود معترف بودند که بهخاطر شرایط خاصی که دولت حسن روحانی و فراکسیون امید برایشان رقم زده، امکان موفقیتشان در انتخابات آتی به حداقل رسیده و با ریزشی که در بدنه اجتماعی آنها طی یکی، دو سال اخیر رخ داده، راه بسیار دشواری را برای پیروزی پیشرو دارند. این را نه اصلاحطلبان نزدیکتر به دولت که حتی جریان رادیکالی چون اتحاد ملت و اعضای دفتر سیاسی آن هم عنوان میکردند، چنانکه بعد از پایان ثبتنام انتخابات و قبل از آنکه شورای نگهبان فعالیت خود را آغاز کند، از اتحاد ملتیها تا کارگزارانیها نوشتند و گفتند که با وجود تلاشهای سیدمحمد خاتمی و با اینکه رئیس دولت اصلاحات دست به تلفن شده و از خیلیها خواسته که ثبتنام کنند، اما بازهم چهرههای اصلاحطلب بهخاطر امید ناچیز به رایآوری و پیروزی، از حضور سر باز زدهاند.
بیشتر بخوانید:
این فرآیند البته تا پیش از جلسه پنجشنبه گذشته مجید انصاری، سرلیست اصلاحطلبان در انتخابات آتی، آنچنان دقیق رسانهای نشده بود و در دیدار وی با جوانان حزب ندای ایرانیان بود که این عضو مجمع روحانیون فاش کرد سیدمحمد خاتمی از 110 نفر از الیتهای اصلاحات طلب ثبتنام در انتخابات را کرده ولی تنها پنج نفر آنها این مطالبه را پاسخ گفتهاند و برای نامنویسی اقدام کردهاند. با این وضعیت اما باید گفت امروز یک تناقض بزرگ میان اصلاحطلبان رخ داده، تناقضی که برخی معتقدند یک پشت ایجاد آن اراده و طراحی نهفته و برخی دیگر مخالفند و میگویند جبر زمانه اصلاحات را به این ورطه کشانده است. خلاصه صورت این مساله و تناقض یادشده هم این است که چطور گفته میشود اصلاحطلبان در انتخابات کاندیدایی ندارند، لذا رسما وارد نمیشوند، ولی در مقابل لیستها یکی پس از دیگری به میدان سیاست میآیند؟
پاسخ به این سوال چه از نگاه گروه اول باشد یا دوم، مبنای یکسان و ادله بنیادی واحدی دارد که هیچکس آن را انکار نمیکند.
اول: اکنون مشخص شده که هسته مرکزی اصلاحات که زیر عبای محمد خاتمی قرار دارند، دستور ثبتنام را از وی گرفته و در عین حال اقدام نکردهاند. موضوعی که بهنظر میرسد قبل از هر فرد دیگری، شامل محمدرضا عارف هم هست و احتمالا نفر اول آن 110 نفر، کسی نبوده جز رئیس شورای عالی و از اینرو اینکه چرا او و دیگر چهرههای موجه اصلاحطلب که با وجود اطمینان از تایید در شورای نگهبان، نسبت به این کار اقدام نکردهاند باید مورد بررسی قرار گیرد.
دوم: چرایی تزلزل در مراجعه به ستاد انتخابات و ثبتنام را باید در اظهارات شخص محمد خاتمی جستوجو کرد. دقیقا یکسال پیش و در اسفندماه سال 97 او در دیدار با اعضای فراکسیون امید حرف مهمی میزند و میگوید: «دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر میکنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوقها خواهند آمد؟ بعید میدانم مگر اینکه در یکسال آینده تحولی رخ دهد.» همین حرف و البته انتقادهای وی از روحانی و حتی آنجاکه از مردمی که شرایطشان در دولتهای یازدهم و دوازدهم بدتر شده بود عذرخواهی کرد، نشان داد او هم از رایآوری ناامید شده و میداند بدنه اجتماعی اصلاحات تا کجا ناامید شده و دیگر به وعدهها اعتماد نخواهد کرد.
سوم: نکته مهم دیگری در این میان قابلتوجه است. اصلاحطلبان مقبولیت سیاسی سابق را از دست داده و حالا به چه کنم، چه کنم افتادهاند، این جای خود، اما اینکه چرا با فرمان خاتمی حتی نزدیکترین افراد به وی سرخط نمیشوند، از یک فروپاشی تشکیلاتی، متاثر از فروپاشی سیاسی خبر میدهد و گویای این است که شاید مدتها زمان نیاز باشد تا اصلاحطلبان بتوانند خود را بازیابی کنند و حتی مساله لیدری خود را مرتفع سازند. مسالهای که حداقل تا سال 96 مزیت آنها نسبت به اصولگرایان بود ولی حالا آنها هم از این ناحیه دچار مشکل شدهاند. این حرفی است که کرباسچی، دبیرکل کارگزاران چندیپیش بیان کرده بود و البته در برخی نقاط هم تاییدشده و همراهانی یافته بود.
با توجه به این سه نکته، حالا میتوان به سوال اول رجوع کرد و چینش سیاسی و میدانی امروز اصلاحات را بررسی کرد. تاکنون حداقل انتشار سه لیست از جریان اصلاحطلب قطعی است، فهرست یاران هاشمی، فهرست برای ایران و نهایتا فهرستی که عارف قرار است منتشر کند. این در کنار یکی، دو لیست دیگری است که وعده آن داده شده. این وضعیت و تشتت امروز اصلاحطلبان حتما امری خودخواسته و طراحیشده نیست، بلکه ناشی از یک جبر سیاسی و در اثر ناکارآمدی سنگین دولت، شورای شهر و فراکسیون امید مجلس است و با وجود اینکه چندلیسته شدن اصولگرایان، اصلاحاتیها را قدری به موفقیت امیدوار کرده است اما همچنان آنها درگیر نحوه کنش سیاسی هستند و در این میان از همه مهمتر، دوراهی بزرگی است که محمد خاتمی پیشرو دارد، یعنی به انتخابات ورود کرده یا به صورتی غیررسمی از لیستها حمایت کند (مانند فهرست کارگزاران که اثر آن روز گذشته روی صفحه یک روزنامه سازندگی دیده میشد).
اصلاحطلبان امروز محتاج حمایت چهرههای سیاسی مانند خاتمی هستند، چانکه مجید انصاری بهصراحت آن را عنوان کرده بود، اما مسیر باز و امکانات فراهم نیست، خاتمی اگر هم بخواهد بهراحتی نمیتواند به انتخابات ورود کند، چراکه خودش هم بهخوبی میداند 98، 94 نیست و تکرار دیگر جواب نمیدهد.
رادیکالها بلای جان انتخابات
در حالی که عمده افراد و جریانهای اصلاحطلب تصمیم گرفتهاند در انتخابات شرکت کنند و نهتنها شرکت که با تمام قوا لیست داده و به رقابت سیاسی بپردازند، همچنان برخی اعضای رادیکال این جریان سیاسی منتقد کنشگری فعال در انتخابات هستند و معتقدند با تحریم انتخابات باید نسبت به عملکرد شورای نگهبان و حتی بالاتر از آن یعنی نظام اعتراض کرد.پنجشنبه و جمعه گذشته و در حالی که از مدتی قبل پیشبینی میشد و خبر آن هم رسانهای شده بود، حزب کارگزاران سازندگی برخلاف تصمیم اعلامی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نسبت به انتشار لیست انتخاباتی اقدام و هر 30 کاندیدای خود را برای تهران معرفی کرد؛ لیستی که نمایه تمام اصلاحطلبانه ندارد و به گفته روزنامه سازندگی، تلفیقی از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان است.
البته این نکته دوم را باید همتراز نکته اول و مهم و در جریان کنشهای سیاسی اصلاحطلبان راهبردی بدانیم، چراکه اساسا نهتنها ارائه لیست از سوی سازندگی نوعی مخالفت با افراد رادیکال این جریان بود که ائتلاف دوباره با احزابی چون اعتدال و توسعه و تیم نزدیک به دولت، نفی راهبردی است که اتحاد ملتیها و چند حزب دیگر اصلاحطلب در پیش گرفته بودند و هرگونه ائتلاف با احزاب غیراصلاحطلب را منتفی میدانستند.آنچنانکه اصلاحطلبان در این یکی، دو روز گفتهاند بهجز اتحاد ملت و اعتماد ملی، دیگر جریانها و گروههای منتسب به این جریان فعالیتهای خود را آغاز کردهاند و لیستهایشان هم منتشر شده یا قرار است منتشر شود. در کنار محمدرضا عارف، ریاست شورای عالی که گفته شده لیست اختصاصی خود را برای تهران منتشر خواهد کرد، احزابی چون مجمع روحانیون مبارز، مردمسالای، همبستگی، ندای ایرانیان، مجمع اسلامی فرهنگیان و... ازجمله مجموعههایی هستند که اکنون در کنار سازندگی منتقد سکوت و تحریم هستند و لذا فعالانه وارد انتخابات شدهاند.
همین رفتار هم البته باعث شده طی یکی، دو روز گذشته صدای اهالی تحریم درآمده و انتقادهای بعضا تندی روانه آنها شود.یکی از این انتقادها، یادداشت محمدجواد روح، عضو دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت بود که خطاب به کارگزارانیها نوشت: «حق هر حزب سیاسی است که بنابر تحلیل خود از مجموعه شرایط و فضای سیاسی در قبال انتخابات موضعگیری کند. کارگزاران هم از این قاعده مستثنا نیست. فقط جا دارد یادآور شویم که این حزب، از انتخابات مجلس پنجم تاکنون، هرگاه بدون ائتلاف و اتحاد با جناح چپ عمل کرده، شکست خورده است. مهمترین آنها هم دو شکست سردار سازندگی در سالهای ۷۸ و ۸۴ بود. امیدواریم اینبار هوش هیجانی دوستان درست عمل کرده باشد.» علاوهبر روح، محمود صادقی نماینده کنونی مردم تهران در مجلس هم نوشت: «بیانیه کارگزاران سازندگی بار دیگر ذات فرصتطلبانه الیگارشی مدعی اصلاحطلبی را آشکار کرد.»
او البته پیش از این هم نسبت به سازندگی منتقدانه وارد شده و همان روزهایی که انتقادهای اعضای سازندگی و دیگر گروههای اصلاحطلب نسبت به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات بالا گرفته بود، گفت: «پیوند کارگزاران با اصلاحطلبان از ابتدا بیش از آنکه هویتی باشد، سیاسی بود. بهترین توصیف برای این جریان همان راست مدرن برآمده از راست سنتی است. خاستگاه اصلی الیگارشی در نظام جمهوری اسلامی و بیاعتنا و بلکه معارض با عدالت اجتماعی که تبار اصلی اصلاحطلبان است.»
پاسخ به این نظرات البته از سوی فعالان سیاسی کارگزاران که حالا میگویند بزرگان اصلاحات (که مفهومی جز سیدمحمد خاتمی را در پی ندارد) هم از آنها در جریان انتشار لیست برای انتخابات مجلس حمایت کردهاند، شاید تندتر از آن چیزی بود که اعضای اتحاد ملت گمان میکردند. اکبر منتجبی، عضو حزب کارگزاران در مطلبی که روز جمعه منتشر کرد و فردایش در روزنامه سازندگی هم چاپ شد، در پاسخ به روح متذکر شد او تاریخ را وارونه روایت کرده است. او نوشت: «شما بهعنوان یک کنشگر سیاسی مخیر به این هستید که در انتخابات شرکت بکنید یا نکنید؛ لیست بدهید یا ندهید؛ بر بوق تحریم بدمید یا ندمید؛ ناامیدی را ترویج بکنید یا نکنید؛ اما نمیتوانید تاریخ را وارونه روایت کنید و روز را شب جا بزنید.»
منتجبی که روح را یک فعال رسانهای معرفی میکند و نه سیاسی، در یادداشت خود مثالهایی ازجمله ماجرای شکست مصطفی معین، کاندیدای حزب مشارکت در سال 84 را آورده و سپس نوشته است: «در اینکه مردم ناامید هستند و دلخور شکی نیست اما بهتر است بهجای آنکه سوار موج ناامیدی و دلخوری مردم شوید، برگردید و ببینید در چند سال گذشته چه در مجلس و چه در شهرداری چه کردید؟ آقای عارف، رئیس فراکسیون امید یکی از اعضای هیاتموسس حزب مشارکت بود، چرا او و فراکسیون امید که با حمایت خاتمی به مجلس راه یافتند، اینچنین منفعل بودند در حالی که جمع قابلتوجهی از اعضای مجلس را همراه داشتند؟ پاسخ صادقانه به این پرسشها و پرسشهای مشابه و نیز عذرخواهی از مردم، ممکن است –البته ممکن است- درصدی از اعتبار از دست رفته شما را بازگرداند. در غیر این صورت با وارونه جلوهدادن تاریخ هیچ اتفاقی نمیافتد.»
اصلاحطلبان با ۵ لیست میآیند
پنج روز مانده به انتخابات، تحرکات گروههای سیاسی به نقطه جوش رسیده و بازار لیستهای انتخاباتی حسابی داغ شده است. هر روزی که میگذرد لیستی جدید سر برمیآورد و خروجی دورهمی جمعی از سیاسیون به فهرستی متمایز از بقیه منتهی میشود. تکثر لیستها حالا به وجهمشترک طیفهای مختلف سیاسی تبدیل شده و این موضوع صرفا به یک جریان اختصاص ندارد. پس از آنکه شورای ائتلاف اصولگرایان و جبهه پایداری حسابشان را از هم سوا کردند و عدالتخواهان و مداحان و وزرای دولت احمدینژاد نیز هریک راه خودشان را رفتند، اینبار نوبت اصلاحطلبان بود که انتخابات را به بستری برای وزنکشی گروههای مختلف این جریان مبدل سازند.در چنین فضایی کارگزاران نخستین گروهی بود که از لیست اختصاصی خود رونمایی کرد.
چراغ اولین لیست اصلاحطلبان در حالی از سوی کارگزاران روشن شد که شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات هفته پیش برای احزاب این جریان فرمان آتش به اختیار صادر کرده بود؛ اتفاقی که بهنظر میرسید بیش از هرچیز ریشه در فشارهای اتحاد ملت و اقمار آن –که بیشرین سهم را در شورای عالی به خود اختصاص دادهاند- بهعلاوه اعتماد ملی داشته باشد. هرچه باشد طیف رادیکال این جریان بهواسطه ردصلاحیت نیروهای نام و نشاندار خود از سویی و ترس از شکست بهواسطه چسبندگی غیرقابل انکار به دولت و عدم امکان بسیج بدنه اجتماعی از دیگرسو، علاقه چندانی به مشارکت در انتخابات نداشتند. همین باعث شد مثل همیشه اراده آنها در شورای عالی سیاستگذاری به کرسی بنشیند و تصمیم عدم ارائه لیست از سوی این شورا و پایکار آوردن رئیس دولت اصلاحات به تصویب برسد.چشم باقی گروههای اصلاحطلب اما به تصمیم اتحاد ملت و اعتماد ملی دوخته نشده و همانطور که در یکی، دو روز گذشته مشاهده شد هریک از آنها ساز خود را مینوازند.
بر همین اساس کارگزاران با انتشار فهرستی 30 نفره که عنوان «یاران هاشمی» را یدک میکشد اعلام کرد رویکردی فراحزبی را در دستورکار قرار داده و آنچه منتشر کرده، ائتلاف سیاسی تازهای میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را در کشور نمایندگی میکند؛ ائتلافی که نیروهایی از احزابی چون اعتدال و توسعه، حزب اسلامی کار، حزب ندای ایرانیان، خانه کارگر و مجمع اسلامی فرهنگیان را در خود جای داده است. در این فهرست مجید انصاری از مجمع روحانیون مبارز، علیرضا محجوب و سهیلا جلودارزاده از خانه کارگر، زهرا ساعی، خسرو رحمانی و حسن قجاوند از حزب اعتدال و توسعه، محمدحسین شیخمحمدی و وحید توتونچی از حزب ندای ایرانیان، محمدهادی انتشاری و محمدرضا بادامچی از حزب اسلامی کار، اعظم صمصامی و امیر عسگری از مجمع اسلامی فرهنگیان، داوود محمدی از انجمن اسلامی معلمان، علیحسین رضاییان از انجمن اسلامی مدرسین در کنار افشین علاء (شاعر)، سعید باقری (وکیل)، محمدحسین مقیمی (استاندار پیشین تهران)، سیدفرید موسوی، محمدرضا نجفی، لیلا کمانی، محمد آدابی، محمدرضا شریفی، محمدنبی ابراهیمی، محمداحسان متقی و علی صابری بهعنوان نیروهای مستقل و نیز پروانه مافی، افشین خلیلی، ابوالفضل رباطی، محمدعیسی انصاری و هادی احمدی بهعنوان نیروهای حزبی کارگزاران حضور دارند. به فاصله کمتر از 24 ساعت، دومین لیست اصلاحطلب نیز که محصول ائتلاف هشت حزب این جریان تلقی میشود با عنوان «برای ایران» رسانهای شد؛ لیستی که قدری پر و پیمانتر از فهرست کارگزاران بهنظر میرسد و علاوهبر سرلیستی مجید انصاری، نیروهایی چون مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری، علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر، داوود محمدی دبیرکل انجمن اسلامی معلمان، محمدحسین مقیمی استاندار پیشین تهران، محمدرضا راهچمنی دبیرکل حزب وحدت و همکاری، علی داستانی از اعضای شورای مرکزی حزب همبستگی، سهیلا جلودارزاده عضو خانه کارگر، امیر عسگری از مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، افشین اعلاء فعال سیاسی، پروانه مافی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، اعظم صمصامی عضو مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، محمدرضا بادامچی عضو حزب اسلامی کار، محمدهادی انتشاری فعال سیاسی اصلاحطلب، فریده اولادقباد از نمایندگان فعلی مجلس، فخرالدین صابری نماینده ادوار مجلس، سعید باقری فعال سیاسی اصلاحطلب، محمدرضا شریفی اقتصاددان، زهرا ساعی از اعضای خانه کارگر و نماینده فعلی مجلس، محمدعلی وکیلی روزنامهنگار، سیدفرید موسوی، محسن علیجانی، محمدرضا نجفی، مهدی شیخ و ابوالفضل سروش از نمایندگان فعلی مجلس، محمدحسین شیخمحمدی و وحید توتونچی از فعالان سیاسی اصلاحطلب، حسن انصاری عضو حزب آزادی، علیحسین رضاییان عضو شورای مرکزی انجمن مدرسین دانشگاهها و حبیب پارسا عضو سازمان نظام مهندسی را در خود جای داده است.بازی لیستهای احزاب اصلاحطلب البته به همینجا محدود نشد و آنطور که محمد سالاری، قائممقام دبیرکل حزب همبستگی اعلام کرده این حزب نیز مانند کارگزاران سازندگی لیست مستقل خواهد داد؛ لیستی که البته قرار نیست الزاما کامل و 30 نفره باشد. سالاری البته درباره شرکتنکردن حزب متبوعش در ائتلاف احزاب اصلاحطلب توضیح بهخصوصی ارائه نداده و فقط به همین میزان بسنده کرده که این لیست احتمالا اشتراکات زیادی با لیستهای موازی خواهد داشت.
این آخرین لیست اصلاحطلبی نیست که وارد رقابتهای انتخاباتی میشود و آنطور که روزنامه سازندگی دیروز خبر داد، لیست اختصاصی محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم در راه است. بر این اساس، گویا محمدرضا عارف بهعنوان رئیس فراکسیون امید مجلس دهم تصمیم گرفته فهرستی شامل همه نامزدهای فراکسیون در تهران منتشر کند.روزنامه اعتماد هم روز گذشته خبر داد تشکیلات خانه کارگر تصمیم گرفته با یک لیست اختصاصی چهارنفره در این انتخابات شرکت کند؛ لیستی مرکب از علیرضا محجوب، سهیلا جلودارزاده، محمدرضا بادامچی و زهرا ساعی، اعضای شورای مرکزی این مجموعه که اگرچه نامشان در فهرست کارگزاران هم به چشم میخورد اما گویا تصمیمشان برای حضور مستقل جدی است. آنطور که اعتماد مینویسد ناشناخته بودن اکثر اعضای لیست کارگزاران و غیبت نامهایی چون مصطفی کواکبیان، محمدعلی وکیلی و مهدی شیخ احتمالا مردمسالاری را هم به صرافت لیستی مجزا خواهد انداخت.
هرچه هست بهنظر میرسد در شرایطی که تا پیش از این، اصلاحطلبان، ردصلاحیتها را عامل محدودیت در معرفی کاندیداها تلقی میکردند تا اینجای کار دستکم با سه لیست قطعی اصلاحطلب مواجهیم و احتمالا لیستهای دیگری هم طی روزهای آینده وارد کارزار انتخابات خواهد شد؛ لیستهایی که با انتشارشان بیش از هرچیز شعار انتخابات غیررقابتی و درونگروهی رنگ میبازد و جریان حامی تحریم و ایده مشارکت چراغخاموش را در جایگاه بازنده انتخابات مینشاند.