سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** کرونا بهانه خوبی برای مذاکره و توافق با آمریکاست
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «بهانه ای به نام کرونا» به قلم «فریدون مجلسی» از فعالین اصلاح طلب نوشت:«سخنانی که طرفین ایرانی و آمریکایی در روزهای گذشته عنوان کرده و نسبت به زندانیان خود ابراز نگرانی کردهاند میتواند بهانهای شود تا تبدیل به گامهایی دیگر برای هرگونه مراوده سیاسی شود. ایالات متحده به مرور زمان در حال حس کردن تبعات این بیماری است و شاید به مرور زمان سیاستمداران این کشور متوجه جدی بودن این قضیه شوند. طرفین به جای اظهارنظرهای احساسی و مقابله شدید و لحظهای میتوانند با بررسی پیشنهادها و ایجاد فرصت، اینگونه تنشها را در راستای ایجاد صلح بیشتر در جهان بهکار گیرند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«تاریخ همواره ثابت کرده است که میتوان در بدترین شرایط نیز با رفتار منطقی به توافق رسید که در ابتدا این امر نیازمند یک اراده جدی از سوی طرفین است...ترامپ معتقد است اگر بتواند گرهای از مشکلات ایالات متحده و ایران را باز کند برای وی امتیاز بسیار مهمی در انتخابات خواهد بود...ترامپ به دنبال این است که با تکیه به توافقی بهتر برای آمریکا، جو بایدن(نامزد دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری)را نیز در این عرصه شکست دهد».
فریدون مجلسی در ادامه تاکید کرد:«شاهد هستیم که دولت آمریکا برای ایجاد ارتباط با ایران یک بار کرونا و بار دیگر مبارزه با داعش و بار دیگر...را بهانه قرار میدهد تا به هر شکل ممکن نخستین ارتباط جدی را پس از خروج از برجام ایجاد کند».
علیرغم تجربه عبرت آموز و پرهزینه برجام و همین طور با وجود اقدام جنایتکارانه دولت تروریست آمریکا در به شهادت رساندن سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، طیف اصلاح طلب همچنان در پی یافتن بهانه برای مذاکره با آمریکاست.
این طیف، همچنان به دولت آمریکا خوشبین است و مدعی است که می توان با مذاکره و توافق با آمریکا، به ایجاد صلح بیشتر در جهان رسید. آیا دغدغه آمریکا ایجاد صلح در جهان است؟! دولتی که «کودک کشی» در اقصی نقاط جهان جزو امور روزمره اش است، دغدغه صلح برای جهان دارد؟! دولتی که حامی اصلی داعش، گروهک منافقین، رژیم صهیونیستی، آل سعود و...است، قطعا کوچکترین دغدغه ای برای صلح ندارد.
اصلاح طلبان، غائب همیشگی کلاس تاریخ هستند. برای همین اصرار دارند که از یک سوراخ چندین بار گزیده شویم. همین طیف در ماجرای برجام تاکید داشتند که «دولت آمریکا به برجام پایبند خواهد بود و به واسطه یک توافق، اعتبار بین المللی خود را خدشه دار نمی کند»! و «دولت بعدی آمریکا به هیچ عنوان نمی تواند از برجام خارج شود»! و «مردم آمریکا اجازه نمی دهند که دولت بعدی از برجام خارج شود»! و «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»! و «رئیس جمهور آمریکا فردی مودب و باهوش است»! و «آمریکا قول داده که به تعهداتش عمل کند»! و ...
حالا اصلاح طلبان پیشنهاد مذاکره با شخصی را می دهند که پیش از این او را دیوانه و مزاحم نامیده بودند. به نظر شما، انسان عاقل و دوراندیش با یک دیوانه مزاحم معامله برد-برد می کند؟! آیا می شود به وعده و قول یک دیوانه مزاحم حساب کرد؟!
چندی پیش روحانی درباره مذاکره با آمریکا گفته بود:«امروز آمریکاییها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره میدهند که با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانه شدند که با شما مذاکره کنند؛ شما مذاکره دیروز را علنی زیر پا میگذارید و به مذاکره امضا شدهای که به تأیید شورای امنیت سازمان ملل رسیده بیاعتنا هستید».
**روحانی از اختیارات لازم برخوردار نیست
«عبدالرضا هاشم زایی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «اختیاراتی که نیست» نوشت:«صحبت بر سر این است که چرا ریاست ستاد کرونا برعهده رییسجمهوری نیست و چرا این مسوولیت به دست وزیر مربوطه قرار گرفته است؟ پیش از پرداختن به این پرسشها اما باید به این پرسش اساسی و کلان پاسخ دهیم که آیا در طول این ۶ سال، رییسجمهوری بهواقع در حد مقام ریاستجمهوری و چنانکه قانون اساسی این حدود و اختیارات را تعیین کرده، از اختیار لازم برخوردار است یا خیر؟! به این ترتیب میبینیم که به خودی خود تفاوتی میان اینکه رییسجمهوری، رییس ستاد کرونا باشد یا یک وزیر وجود ندارد».
هاشم زایی در ادامه نوشت:«در طول این سالها ثابت شده رییسجمهوری فاقد اختیارات لازم است... آنچه بیش از هر چیز حائز اهمیت است، اختیارات است، نه آنکه چه کسی ریاست ستاد را به عهده دارد و چه کسی از این مقام بیبهره مانده».
در هر مقطعی که افکارعمومی از عملکرد و کارنامه دولت گلایه می کند، اصلاح طلبان به خط شده و ترفند نخ نمای «کمبود اختیارات» را مطرح می کنند.
یک سوال؛ مگر انتصاب رئیس سازمان هلال احمر بر عهده شخص رئیس جمهور و به عبارتی جزو اختیارات رئیس جمهور نیست؟! پس چرا اکنون حدود ۱۰۰ روز است که این سازمان رئیس ندارد؟!؛ آن هم در مقطع حساسی که کشور درگیر مبارزه با ویروس کروناست!
سازمان هلال احمر در مقطع فعلی، یکی از مهمترین بخش هایی است که به کمک مردم می آید. پس چرا این سازمان رئیس ندارد؟!
پیش از این نیز صندلی سخنگویی دولت- به عنوان یک بخش کلیدی برای ارتباط با مردم- حدود ۳۰۰ روز خالی بود! این در حالی بود انتصاب سخنگوی دولت بر عهده شخص رئیس جمهور بود!
علاوه بر این، در دولت روحانی سفارتخانه های ایران در دو کشور چین و هند، جندین ماه بدون سفیر بود. این در حالی است که انتخاب سفیر جزو اختیارات وزیر خارجه دولت است. غفلت و تاخیر در انتخاب سفیر ایران در این دو کشور، خسارات زیادی به کشور وارد کرد.
چندی پیش «علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای سیاستگذاری اصلاحات با اشاره به اختیارات و امکانات گسترده دولت گفته بود:«مدتهاست که شاهد تشکیل نهاد جدیدی تحت عنوان شورای عالی هماهنگی اقتصادی متشکل از سران قوا و به ریاست رئیسجمهور با اختیارات بسیار بالا و فراقانونی هستیم. بدین نحو که اگر چیزی را مصلحت دیدند که در قانون وجود نداشته میتوانند اجرا کنند و بعداً به مجلس مراجعه کرده و آن را قانون کند. آقای رئیسجمهور در این حد اختیارات دارد اما اتفاق خاصی نیفتاده است».
«مصطفی هاشمی طبا» فعال سیاسی اصلاح طلب نیز پیش از این گفته بود:«آقای روحانی حتی از اختیارات خودش هم استفاده نمیکند...رئیسجمهور بهتر است از اختیارات خود استفاده کند و مشکلات را کاهش دهد، بعد به سراغ اختیارات بیشتر برود».
کارشناسان بارها تاکید کرده اند که مشکل دولت روحانی، کمبود اختیارات نیست، بلکه فقدان اراده و اهتمام برای بهره مندی از اختیارات است.
**مشکلات کشور تقصیر دولت پنهان است
روزنامه ابتکار در مطلبی با عنوان «مصائب دولت کرونازده» نوشت:«مشکل دولت روحانی، بیش از آنکه به عوامل خارجی نسبتی داشته باشد، به خود این دولت و همچنین عوامل داخلی دولتهای در سایهای برمیگردد که همیشه در محافل مختلف مطرح بوده است. دولتی که از زمان روی کار آمدن با بحرانهایم مختلفی در سطح داخلی و خارجی مواجه بوده است حالا دیگر به حدی حلقه این بحرانها تنگتر شده است که بحث ناکارآمدی دولت حسن روحانی مطرح است. اما آیا واقعا همه این کم و کاستیها به عملکرد دولت برمیگردد یا نه عوامل دیگری بر ایجاد بحران برای دولت دخیل بودهاند؟ چه اندازه نهادهای دیگر با دولت همراهی داشتهاند و تصمیمات دولت تدبیر و امید را اجرایی کردهاند».
روزنامه آرمان نیز در مطلبی مشابه نوشت:«تاکنون بارها مطرح شده که چرا دولتها در ایران نمیتوانند آنطور که باید عملکردهای مطلوب و نتایج مطلوبتر داشته باشند. بسیاری این مساله را به دلیل محدودیتهای اختیاری دولتها و از طرفی برخی موازی کاریها عنوان میکنند و معتقدند از آنجا که دولتها باید بجز عملکرد خود پاسخگوی عملکرد سایر نهادهای موازی نیز باشند با این شرایط جامعه شاهد کارآمدی کمتری خواهد بود. هر چند که وجود دولت پنهان در برخی مقاطع را نیز نمیتوان نادیده گرفت».
در چهار سال اول دولت روحانی، قصور و تقصیرهای دولت به گردن «دولت قبل» می افتاد. برخی دولتمردان و فعالین اصلاح طلب مدعی بودند که دولت در حال «آواربرداری» است و این مرحله ۴ سال زمان می برد و در دولت دوم روحانی، فصل برداشت فرا می رسد.
اما در دولت دوم روحانی، خبری از فصل برداشت نبود. در این میان تنها بهانه ها تغییر کرد. در این مقطع، دیگر ترفند «دولت قبل» جواب نمی داد و برهمین اساس، ترفند «دولت پنهان» و «دولت سایه» مطرح شد.
این رفتار غیرحرفه ای و غیراخلاقی، این سوال را در افکارعمومی ایجاد کرد که اگر تمام امور در اختیار دولت پنهان است، پس چرا هربار در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، اصلاح طلبان خود را به آب و آتش زده و به هر اقدامی دست می زنند تا هر طور شده به پاستور برسند؟!
لازم به ذکر است که روحانی در دوران تبلیغات ریاست جمهوری گفته بود:«والله العلی العظیم، اگر مشکلات راه حل نداشت،کاندید نمی شدم».