به گزارش مشرق، همه گیری ویروس کرونا در هر گوشهای از دنیا باعث ناامیدی بسیاری از کشورها در مقابله با این ویروس شده است. به همین سبب، مردم و دولتها در مواجهه با این ویروس به وحشت افتادهاند و اقتصادها تهدید شده است. انتظار میرود این بحران بدون تمایل و همکاری جدی جهانی، بیشتر و بیشتر شود.
بیشتر بدانید:
جدول/ ادامه تاخت و تاز کرونا در جهان
با توجه به تأثیر بسیار زیاد این ویروس بر جهان از جنبههای مختلف، بسیاری معتقدند تغییر در نظم موجود جهانی و روابط بین الملل در دوره پساکرونا اجتناب ناپذیر خواهد بود.
در این راستا گفتگویی را با «مهمت اوگوتچو» رئیس باشگاه انرژی لندن و مشاور نخست وزیر سابق ترکیه انجام داده ایم که در ادامه میآید.
*ویروس کرونا چه تأثیراتی بر نظم فعلی جهان خواهد گذاشت؟
در مورد نظم نوین جهانی، به ویژه در طول ۳۰ سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بحثهای زیادی صورت گرفته است. با این حال ما هنوز نتوانسته ایم یک طرح جدید و عملی را برای حکمرانی جهانی در تجارت، امور مالی، سرمایه گذاری، ژئوپلیتیک و انرژی ایجاد کنیم، و با تمامی تغییرات و الزامات شگرف آن به خوبی سازگار شویم.
یکی از دلایل این امر، عدم تمایل آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت، برای گشودن فضا در عرصه بین المللی برای سایر قدرتهای پویای در حال ظهور همانند چین، هند، روسیه، برزیل، اندونزی و همچنین وزنههای منطقهای از قبیل ترکیه و ایران است.
با توجه به اینکه همه ما این موضوع را میدانیم که تنها راه موفقیت، احیای روح همکاری و همبستگی بین المللی است، روزنه امیدی به وجود آمده است. بدیهی است که هیچ ملتی به تنهایی قادر نخواهد بود که چنین بیماری خطرناک و پیامدهای آن را مهار کند. به همین دلیل است که سه گانه ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا که هدایت جهان را برعهده دارند، باید فوراً یک برنامه همکاری، نه تنها برای خودشان بلکه برای کل جهان آماده کنند. این برنامه ممکن است به ما کمک کند تا پایههای یک نظم جهانی دیرینه را برای پذیرفتن واقعیتهای جدید در زمین ایجاد کنیم تا زخمهای سیاره خود را التیام بخشیم.
با این حال، به نظر من، تحقق این خواسته، به این زودی ها انجام نمیگیرد و مهم نیست که چقدر ما به آن تمایل داشته باشیم زیرا شرایط فعلی است که آن را به ما تحمیل میکند و رهبران واشنگتن، بروکسل، مسکو و پکن هنوز آماده برداشتن این گام حیاتی برای تحقق این خواسته نیستند. آنها بیشتر از آنکه دغدغه بازنویسی قوانین حاکم بر تمام زندگی افراد در این سیاره را داشته باشند، بیشتر نگران ثروت رو به کاهش و آرزوهای خود هستند.
آنها نمیخواهند که توازن شکننده قدرت به هم خورده و به سایر کسانی که در این موازنه قدرت هستند امتیازی داده شود. متأسفانه فرصتهای از دست رفته، عواقب مخربی به همراه خواهند داشت.
*نظم فعلی جهان بیشتر مبتنی بر رویکردهای لیبرالیسم و تا حدودی رئالیسم است. نقایص رویکردهای گفته شده در مواجهه با ویروس کرونا چیست؟
باید اعتراف کنیم که همه گیری ویروس کرونا، مانند حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، بحران مالی سال ۲۰۰۸ و بسیاری از اتفاقات بزرگ ناگوار قبل از آن، شوک عظیمی به همراه آورده است که به این زودی ها از بین نخواهد رفت.
ما نمیدانیم که این ویروس تا چه زمانی ادامه مییابد و آیا موج دوم این ویروس و یا ویروس دیگری آنطور که گفته شده وجود خواهد داشت تا ما را بیش از این شوکه کند.
در حالی که انتظار داریم اقدامات مشترک و هماهنگ در سطح جهانی رخ دهد، شکاف بین مراکز قدرت سنتی یعنی ایالات متحده و اروپا رو به گسترش بوده و همبستگی داخلی رو به تضعیف است. روسیه در تلاش است تا در اوراسیا موقعیت مهمی را به عنوان حیاط خلوت برای خود ایجاد کرده و حتی در خاورمیانه و حوزه مدیترانه با یک ازدواج صوری با چین موقعیتهایی را برای خود فراهم آورد.
آیا رهبری چین میتواند شکاف باقی مانده از ایالات متحده را پر کند؟ آیا پکن میتواند فراتر از نقش ابرقدرت منطقهای ظاهر شده و رقابتهای سرمایه گذاری آزاد و تجارت جهانی را به عهده گیرد؟ آیا این کشور میتواند در تغییرات آب و هوایی و انرژی نیز نفش رهبری را ایفا کند؟
چین در تلاش است تا مشکلات اقتصادی ساختاری خود را که حتی قبل از وقوع فاجعه ووهان نیز وجود داشته است را برطرف کند.
البته اینکه آیا قدرت دولت چین دلیل اصلی موفقیت آمیز این کشور در کاهش و شاید حتی توقف انتقال داخلی ویروس است جای سوال دارد. آیا چین از این بحران، با یک قدرت جهانی مقتدرتری ظاهر خواهد شد؟
این بحران همچنین شکافهای واضحی را در سیاستهای آمریکا ایجاد کرده است. اقدامات دفاعی در برابر حملات بیولوژیکی جز اصلی امنیت ملی است. ایالات متحده قبل از شروع شیوع بزرگ بعدی، باید فناوری بیشتری را برای کار در زمینه ردیابی بیماریها همانطور که چین با موفقیت انجام داد، بکار گیرد.
اتحادیه اروپا با مشکلات فزاینده ای روبرو است. کشورهای جنوبی و شمالی اروپا با یکدیگر رقابت میکنند، در حالی که ویکتور اوربن نخست وزیر مجارستان در مبارزه با شیوع بیماری به مراتب مقتدرانهتر ظاهر شد. جای تعجبی نخواهد بود که اگر اتحادیه اروپا کشورهای ضعیفش از گروه اعضای قدرت جدا شود.
من معتقدم که برای پیروزی در مبارزه با ویروس کرونا و بهبود سریع پس از آن، سیستمهای اقتصادی و سیاسی آزاد، شفاف و کارآمد لازم است. شکاف رهبری از هر شکاف دیگری در غرب بزرگتر است.
با وجود همه احتمالات، ما باید خوش بینی خود را حفظ کرده و خود را برای جلوگیری از یک فاجعه غیر منتظره آماده کنیم.
* گرچه شیوع ویروس، رویکردهای رئالیسم و اصل محوری این مکتب یعنی «خودیاری» را در کانون توجه قرار داده است، اما نواقص رویکرد رئالیسم را که مبتنی بر امنیت دولتی با موضوع امنیتی نظامی است را نشان داده است. شیوع ویروس همچنین نشان داد که اقتصادهای نظامی نیز قادر نیستند امنیت ملتها و دولتها را در دوره پسا کرونا حفظ کنند. نظر شما در مورد این چیست؟
در جهانی که به طور فزاینده ای بهم پیوسته است تأثیر جهانی شیوع یک بیماری محلی نیز میتواند عواقب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی گستردهای داشته باشد.
ارتش نمیتواند از اثرات ویرانگر آن فرار کند. در عصر موشکهای بالستیک بین قارهای، بمب افکنهای دوربرد و هواپیماهای بدون سرنشین کنترل از راه دور، نقش ارتش نیز تغییر خواهد کرد.
اگرچه ما هنوز در مناطق مختلف جهان، شاهد جنگهای مستقیم یا نیابتی هستیم اما من معتقدم که جنگهای آینده دیگر با تانک، جنگندهها و موشکها صورت نخواهد گرفت. جبهههای جنگ از نوع سنتی آن به جبهههای جنگ تجارت، سرمایه گذاری، فناوری، ارز، انرژی، آب، مواد غذایی و سایر ارزشها تغییر خواهد کرد.
بدون تردید ویروسهای بیولوژیک نیز بخشی از این جنگ بی رحمانه نامتقارن بدون ایجاد خونریزی و تخریب فیزیکی هستند. اخیراً، شاهد بودیم که ۱۰ فروند پهباد تقریباً نیمی از امکانات تولید و پردازش نفت عربستان سعودی را از بین برد.
جای تعجب نیست که با شیوع ویروس کرونا، نظریههای مبنی بر توطئه که این ویروس را ساخته دست بشر میدانند افزایش یابد و این موضوع را که این ویروس یک سلاح بیولوژیک ساخت چین بوده که در یک مرکز تحقیقات پزشکی نظامی در خارج از شانگهای توسعه یافته است را محتمل بدانند. در این راستا، سخنگوی دولت چین، ایالات متحده را برای ایجاد و انتشار این ویروس در ووهان در یک اقدام خصمانه برای مهار پادشاهی میانه مقصر دانست.
خدا را شکر هر دو طرف بعداً در این تبادل اتهامات، آتش بس اعلام کردند. با این وجود، حتی ذکر این احتمال نشان میدهد که اگر کسی بخواهد، میتواند از ویروس کرونا بعنوان یک سلاح بیولوژیکی مؤثر استفاده کند.
این ویروس باعث خانه نشینی ما شده و منجر به غرق شدن کشتی صنایع و سقوط سهام گشته، در زنجیره تأمین مواد غذایی اختلال ایجاد کرده و تحرکات جهانی را متوقف ساخته است. این در حالی است که شما به سختی میتوانید از طریق یک اقدام نظامی معمولی به این اهداف برسید.
حتی در حالی که بیشتر توجهها به تأثیر ویروس بر سیاستهای بهداشتی و اقتصادی معطوف شده است پیامدهای امنیتی ناشی از شیوع آن نیز وجود دارد.
به نظر نمیرسد که برنامه جایگزینی برای مقابله با چنین شیوع بیماری و تأثیرات آن بر آمادگی و عملیات نظامی خود داشته باشیم. حتی در جدیدترین مفهوم استراتژیک ناتو یعنی در یک سند رسمی نیز، کلمه همه گیر، برای راهنمایی کردن دولتها به اتحاد برای آماده سازی در برابر تهدیدات آینده وجود ندارد.
خبرهایی وجود دارد مبنی بر اینکه برخی از نیروهای نظامی با اجرای حملات جدیدی در عراق، سوریه و لیبی، سعی در سو استفاده از این بحران ویروس دارند.
من معتقدم که ویروس کرونا برای ما هشدار دهنده است مگر اینکه خودمان را برای یک واکنش جهانی مؤثر و غیر خودخواهانه آماده کنیم و به سمت ایجاد نظم جدید برای رسیدن به صلح، رفاه و تعادل زیست محیطی حرکت کنیم، در غیر این صورت متأسفانه بدترین حالت ممکن، به وقوع میپیوندد.
* اگر بپذیریم که نظم جهانی پساکرونا، نسبت به نظم فعلی متفاوت میباشد آیا این تغییرات، ساختاری و اساسی خواهند بود؟ کدام مفاهیم تغییرات اساسی را تجربه خواهند کرد؟
به خاطر بیاوریم که پس از جنگ جهانی دوم، درک مشترک از چرایی وقوع هر دو جنگ جهانی، ملی گرایی و عدم فراهم آوردن فضا برای ملل بزرگ در صحنه جهانی بود.
اگر امروز تعداد بیشتری از کشورها راه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا را ادامه دهند که میگوید «هر کسی مسئول اعمال و رفتار خود است» و «اول کشور من»، بعید است که در دوره پسا کرونا، ما به یک دنیای دوستدار محیط زیست، سالم، بدون درگیری، دارای نظم عادلانه جهانی در امور مالی، انرژی، تجارت و ژئوپلیتیک که آرزو همه ماست برسیم.
این یک دیدگاه رایج است که لزوماً دموکراسیهای لیبرال، حکمرانان مؤثری نیستند. در عوض، شایستگی واقعی یک جامعه لیبرال، آزادی مطبوعات، اطلاعات و حاکمیت قانون آن است. این تضمین کننده واکنش به موقع به شیوع ویروس نیست. سنگاپور آزادی اطلاعات به مراتب بیشتری را نسبت به چین دارد و کره جنوبی یک دموکراسی لیبرال است. واکنش آنها به بیماری همه گیر تا کنون نسبتاً موفق بوده است، اگرچه وضعیت آنها به اندازه استان هوبی چین زیاد جدی نبوده است.
بنابراین، راه حل یک نظام ترکیبی است که صدای مردم را از طریق انتخابات مردمی با دادن قدرت تصمیم گیری بیشتر به شایسته سالارها ترکیب میکند. تأکید ارزش آسیایی جمع گرایی بر فردگرایی عاملی است که به ظهور معجزه آسیای شرقی در نیمه دوم قرن گذشته شد که به عنوان یکی از دلایل اصلی موفقیت این منطقه در مبارزه با همه گیری نسبت به ملل غربی شناخته شده است.
در این عصر سرعت و با توجه به درسهایی که از بحرانها و کشمکشهای قبلی آموخته ایم، تأسف آور است که بگوییم یک تلاش مشترک نمیتواند به سرعت انجام شود و باید صبر کنیم تا دردها و ناامیدی هایمان در همه جای دنیا بیشتر گردد. ناگفته پیداست که بحرانهای جدی اجتماعی و سیاسی باعث تشدید اوضاع خواهد شد.