اما یکی از جالب‌ترین نکات در ارتباط با جهاد سازندگی توجه همزمان به «انسان‌سازی» در کنار ارائه خدمات به مردم مناطق محروم بود.

به گزارش مشرق، فرهنگ جهادی و زندگی جهادی هر چند امروز تبدیل به واژه‌ای پرکاربرد شده اما هنوز هم که هنوز است مواجهه با یک رفتار یا حرکت جهادی، بخشی از جامعه ایرانی را با تحیر روبه‌رو می‌کند. آن هم در شرایطی که روحیه فعالیت‌های جهادی در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و دهه طلایی 60، جزء جدایی‌ناپذیر زندگی مردم ایران بود ولی حالا برای مردم به عنوان پدیده‌ای جدید شناخته می‌شود!

واقعیت این است که اگر فعالیت‌های گسترده جهادی دهه 60 که در قالب تشکیلاتی ارزشمند، موثر و مهم یعنی «جهاد سازندگی» انجام می‌شد، بدرستی به نسل‌های بعدی بازگو می‌شد و اگر انبوه فعالیت‌های این نهاد و سایر نهادهایی که در زمینه خدمت‌رسانی جهادی کار می‌کردند، به جامعه امروز معرفی می‌شد، شاید شنیدن عناوینی چون «مدیر جهادی» چندان به گوش برخی مخاطبان ناآشنا نبود. احتمالا به واسطه همین فراموشی و نادیده گرفتن فرهنگ دهه 60 و الگوهای مدیریتی آن دوره است که مقام معظم رهبری مدتی قبل از لزوم توجه به ارزش‌های دهه 60 و بازگشت مسؤولان به روحیه انقلابی آن دوره سخن گفتند. 

در این فضا انتشار کتاب‌هایی همچون «رسم جهاد» که دربرگیرنده تجربه‌هایی از کار جمعی در جهاد سازندگی است، بخوبی می‌تواند روایتگر بخشی از سیل فعالیت‌های جهادی در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی باشد؛ روایت‌هایی که از دل خاطرات حسینعلی عظیمی گردآوری شده است. مهندس حاج‌حسینعلی عظیمی از فرماندهان ارشد یگان مهندسی رزمی جهاد سازندگی در دوران دفاع ‌مقدس و از مسؤولان قرارگاه کربلای جهاد بود که نقش موثری در شکل‌گیری فعالیت‌های جهادی در کشور داشت و او را می‌توان دایره‌المعارف عرصه جهاد سازندگی در ایران دانست؛ چهره‌ای که چند ماه پیش و در اواخر سال 98 پس از سال‌ها فراق به جمع یاران شهیدش پیوست و آسمانی شد. 

* سؤال امپراتور ژاپن درباره «جهاد سازندگی»

«رسم جهاد» روایت بسیار روان و خوشخوان از چگونگی شکل‌گیری تشکیلاتی به نام «جهاد سازندگی» در کشور است؛ اثری که با یک پیشگفتار جالب توجه آغاز می‌شود: «روزی که با یکی از مسؤولان سابق جهاد استان لرستان مصاحبه می‌کردیم، ایشان خاطره جالبی به نقل از مرحوم آقای رفسنجانی تعریف کردند: «زمانی که به ژاپن رفته بودم، جلسه‌ای نیز با امپراتور وقت ژاپن داشتم. امپراتور به من گفت به‌رغم اینکه ما تحولات انقلاب شما را دنبال می‌کنیم ولی برای برخی از سوالات خود پاسخ روشنی نداریم؛ اول اینکه ما مدتی است روی سازمانی در کشور شما به نام جهاد سازندگی مطالعه می‌کنیم. چطور این نهاد توانسته در مدت کوتاهی، مردم مناطق محروم را با خود همراه کند و بسیاری از آن مناطق را توسعه دهد؟...»

* انسان‌سازی در کنار جهاد سازندگی

اما یکی از جالب‌ترین نکات در ارتباط با جهاد سازندگی توجه همزمان به «انسان‌سازی» در کنار ارائه خدمات به مردم مناطق محروم بود. در بخشی از کتاب «رسم جهاد»، مهندس حاج‌حسینعلی عظیمی در ارتباط با توجه به این ویژگی مهم می‌گوید: «از نظر جهادی‌ها مهم‌ترین عنصر در سازندگی، انسان است. محور تمام توسعه‌ها و تمام ساخت‌ها انسان است. کشور عقب‌افتاده، آدم‌هایش عقب‌افتاده‌اند و کشور پیشرفته، آدم‌هایش پیشرفته‌اند. بقیه عناصر سازندگی و پیشرفت، فرع بر قضایا است. وقتی انسان را در روستا بالا می‌کشی، روستا توسعه پیدا می‌کند. ارزش انسان با چه زیاد می‌شود؟ با 4 چیز؛ یک: ایمان، نه با موعظه بلکه با رفتار، 2: دانش؛ 3: بصیرت که فکر نکند دنیا به همین کوچکی است که می‌بیند؛ 4: همت که از همه مهم‌تر است. حرف جهادی‌ها با یک روستایی این بود: «تو انسان و خلیفه خدا هستی. چرا فقط یک روستا را آباد کنی؟ بیا انقلاب اسلامی را پیش ببر، کشور را نجات بده. مستضعفان را نجات بده». این کار فقط در روستا انجام نمی‌شد، در جبهه اتفاق می‌افتاد. جوان روستایی‌ای که به جبهه می‌آمد، طوری از لحاظ معنوی متعالی می‌شد که در یکی 2 ماه می‌توانستید بوی شهادت را از او استشمام کنید».

* جهادگرانی که خودشان یک پا رئیس‌جمهور بودند

تصور اینکه زمانی در این کشور روستاهایی وجود داشت که حتی نام آنها روی نقشه نبود و بسیاری از مسؤولان اصلا از وجود آنها اطلاعی نداشتند، برای ما که در عصر فناوری‌های نوین زندگی می‌کنیم، عجیب به نظر می‌رسد اما مرور خاطرات مرحوم حاج‌حسینعلی عظیمی در کتاب «رسم جهاد» نشان‌دهنده وجود چنین وضعیت عجیبی بود که باید از آن به عنوان میراثی از دوران پر از تبعیض حکومت طاغوتی پهلوی یاد کرد. در بخشی از کتاب «رسم جهاد» آمده است: «بچه‌های جهاد تعداد بسیار زیادی روستا را کشف کردند که اوایل حتی اسم آنها هم روی نقشه‌ها نبود. برای رفتن به این روستاها باید از قاطر استفاده می‌کردند. اعضای جهاد در تهران هم خبر داشتند؛ چون از تهران دائم به شهرستان می‌رفتند و از آنها اطلاعات می‌گرفتند. مانند رئیس‌جمهور که به سفر استانی می‌رود و از پروژه‌های در حال اجرا خبردار می‌شود؛ هر کدام از بچه‌های جهاد هم برای خودشان یک پا رئیس‌جمهور بودند. از تمام روستاهای ایران خبر داشتند و دقیقا می‌دانستند که در آنها چه می‌گذرد».

* مرجعیت جهاد در کارهای انقلابی

جهادی‌ها هر جا که رفتند، منشا حرکت و تحول شدند؛ این واقعیت غیرقابل‌انکاری است که نباید در روزگار فعلی از آن غافل شد. جالب اینکه فعالیت مضاعف آنها طی دوران فعالیت مخلصانه جهاد سازندگی در کشور، باعث شد نیروهای جهاد سازندگی محور فعالیت‌های انقلابی در همه بخش‌های کشور باشند. مرحوم عظیمی درباره نقش موثر این چهره‌ها در خاطراتش در کتاب «رسم جهاد» می‌گوید: «جهاد خیلی زود مرجع توجه مردم شد. برنامه تلویزیونی هم داشت. به‌اصطلاح، مارش جهاد در کشور پر سروصدا بود. یک نفر از شورای مرکزی جهاد در هیأت دولت حضور داشت که مانند معاون اجرایی فعلی رئیس‌جمهور بود؛ هر کار انقلابی‌ای که داشتند به جهاد ارائه می‌دادند. به اداره‌های دیگر هم می‌گفتند به جهاد کمک کنید و هماهنگ باشید. کارها را جهاد پیش می‌برد و پیشنهادها را هم جهاد می‌آورد. در دولت جایگاهی پیدا کرده بود و در استان‌ها کمک‌دست‌ استانداران شده بود. سیل می‌آمد، زلزله می‌شد یا مطلب دیگری بود، جهاد پیشتاز بود. اگر راهپیمایی بود، اول بچه‌های جهاد پرچم‌شان بالا می‌رفت. اگر می‌خواستند انتخابات برگزار کنند، باید بچه‌های جهاد صندوق را معین می‌کردند و در روستاها می‌چرخاندند. اصلا کسی غیر از جهاد آنجاها بلد نبود. همه جا بچه‌های جهاد در کارهای انقلابی پیشتاز بودند و امور را بر عهده می‌گرفتند». 

این کتاب با تحقیق و تدوین علی مشایخی و محمدرضا حسینی آماده و از سوی انتشارات «راه‌یار» روانه بازار نشر شده است.

*وطن امروز