در آستانه سالروز ارتحال حضرت امام(ره) و قیام ۱۵ خرداد نشست فرهنگی «عصر روح الله» به صورت زنده از طریق فضای مجازی برگزار شد و حاضران درباره زوایایی از تأثیرات امام خمینی بر شعر و ادبیات صحبت کردند.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نشست فرهنگی «عصر روح الله» امروز سه‌شنبه ۱۳ خرداد همزمان با فرارسیدن سالروز ارتحال حضرت امام خمینی(قدس سره) و قیام ۱۵ خرداد، با حضور محمدسَرور رجایی (شاعر و فعال فرهنگی افغانستانی) و حسین قرایی (نویسنده و پژوهشگر تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب) و  با اجرای میثم رشیدی مهرآبادی به صورت زنده از طریق فضای مجازی برگزار شد.

آغاز دوران نویسندگی با نوشتن از امام

محمدسرور رجایی در ابتدای این نشست با بیان خاطره‌ای درباره آغاز فعالیت خود در حوزه نویسندگی و همچنین علاقه مردم افغانستان به امام خمینی(قدس سره) گفت: من از سال‌های نوجوانی به نوشتن علاقه داشتم و پیش از اینکه به ایران بیایم این کار را انجام می‌دادم، در حالی که در آنجا کسی را برای راهنمایی و آموزش نداشتم و هرچه می‌خواستم برای خودم می نوشتم. اولین باری که تصمیم گرفتم به صورت جدی دست به قلم شوم و مطلبی بنویسم، مربوط به زمانی بود که در پیشاور پاکستان ساکن بودم به مناسبتی به خانه فرهنگ ایران رفتم و در مسابقه مقاله نویسی با محوریت امام خمینی(قدس سره) شرکت کردم.

وی افزود: در آنجا من مطلبی در پنج برگ نوشتم و تحویل دادم. متاسفانه در روز نهایی اعلام برندگان به دلیل اینکه کارت دعوت نداشتم من را به خانه فرهنگ راه ندادند و برگشتم، اما همان شب یکی از دوستانم از برگزیده شدن من به عنوان نفر سوم خبر داد. در حالی که نفرات اول و دوم دو فرد پاکستانی با مدرک دکترا بودند. در آن زمان مبلغ ۱۰۰۰ روپیه پاکستانی و همچنین یک جلد کتاب «جاذبه و دافعه علی(علیه السلام)» اثر استاد شهید مطهری را دریافت کردم. بعد از این ماجرا به ایران آمدم و آموزش‌ها زیر نظر استادان را دنبال کردم.

رجایی در ادامه سخنان خود به کتاب «در آغوش قلب‌ها» از انتشارات راه یار اشاره کرد و گفت: من این کتاب را در سه بخش خاطرات، اشعار و عکس ها از تأثیرات امام خمینی(قدس سره) در افغانستان تهیه کردم. درواقع با انتشار این کتاب می‌خواستم این پیام را بدهم که دوستان ایرانی هم بدانند که امام نه تنها در ایران بلکه در فراسوی مرزهای ایران علاقه‌مندان و مریدانی بسیاری داشته و دارد که بسیاری از آنها حتی در این مسیر به شهادت رسیدند.

زوایایی از علاقه و ارادت مردم افغانستان به امام

این شاعر و نویسنده با اشاره به تأثیرات قیام امام راحل و انقلاب اسلامی در افغانستان گفت: امروز بسیاری از مردم و جامعه افغانستان و همچنین بسیاری از مردم ایران نمی دانند زمانی که انقلاب در سال ۵۷ به پیروزی رسید، عکس امام در بالای دروازه سفارت ایران در کابل نصب شده بودند و این اتفاق باعث شد مردم برای دیدن عکس اما هجوم آورند. در این زمان ازدحام مردم به حدی می‌شود که نیروهای امنیتی شهر کابل چهار خیابان منتهی به سفارت ایران در کابل را می‌بندند.

وی تأکید کرد: مردم افغانستان اعم از شیعه و سنی ارادت خاصی به امام خمینی (قدس سره) داشته و دارند. تا جایی که در تاریخ می بینیم وقتی که مردم اعتراضات مسلمان قندهار بر علیه دولت کمونیستی افغانستان شدت می‌گیرد، آنها با شعار «... رهبر ما خمینی است» قیام خود را آغاز می کنند.

رجایی یادآور شد: جالب است بدانید پیش از انقلاب و پیش از کودتا در افغانستان عکس هایی از امام خمینی(قدس سره) در خانه مقلدان و علاقه‌مندان امام وجود داشت. این در حالی بود که دولت آن زمان یکی از مصادیق جرم را داشتن عکس یا رساله حضرت امام اعلام کرده بود که مجازاتی تا حد اعدام داشت. در دوران جهاد وقتی مجاهدان اسلامی از ایران به افغانستان می آمدند، بخشی از مواد فرهنگی اعم از کتاب‌ها و نوارهای کاست و به خصوص عکس حضرت امام را با کیفیت خوبی که در ایران چاپ می‌شد، به عنوان سوغات، هدیه و یک تحفه ارزشمند برای دوستانشان در افغانستان می‌آوردند.

این شاعر و نویسنده افغانستانی ادامه داد: وقتی به یک تعداد از شعرها و خاطره ها  و عکس‌ها رسیدم و احساس کردم این مجموعه قابلیت کتاب شدن را دارد، آن را منتشر کردم. همه خاطرات این کتاب برای من عزیز و زیبا هستند؛ از خاطرات شهدایی که حق بزرگی به گردن ما داشتند تا خاطرات نوجوانی ما و «الله اکبر بازی» و خاطرات دنبال کردن تحولات انقلاب اسلامی ایران در افغانستان از طریق رادیو.

رجایی با اشاره به یکی از خاطرات این کتاب گفت: اوایل انقلاب در خانه ما مراسمی بود و همه اقوام و اهالی روستا جمع بودند. ما از رادیو اخبار ایران را دنبال می‌کردیم در میان خش خش صدای گوینده و قطع و وصل شدن های مستمر صدای گوینده اخبار، صدایی به وضوح شنیده شد که «امام خمینی بر اثر گلوله ای کشته شد!». لحظه ای همه سکوت کردند. در ادامه برخی شروع گریه کردند و برخی مات شان برده بود. بعد از مدتی یکی از بزرگان گفت نگران نباشید، ان شاء الله که این خبر دروغ است. فردای آن روز که ما آن خبر را به صورت کامل شنیدیم متوجه شدیم که فقط بخشی از خبر را که اعلام شده بود، «استاد مطهری یکی از یاران امام خمینی به گلوله به شهادت رسید» را شنیده بودیم.

مجری برنامه در این بخش به معرفی دو کتاب دیگر با موضوع امام خمینی پرداخت. ابتدا کتاب آدم شدن چه مشکل (خودسازی و تربیت نفس در کلام و آثار امام خمینی(ره)) که تدوین و گردآوری آن بر عهده سیدحسین هوشی سادات بوده و نشر نارگل آن را منتشر کرده است.

و در ادامه، کتاب روایت دلخواه پسری شبیه سمیر که روایتی داستانی از یک رزمنده دفاع مقدس است که تصمیم می گیرد عکس حضرت امام را روی جیب پیراهنش بدوزد. این داستان را هم محمدرضا شرفی خبوشان نوشته و انتشارات شهرستان ادب، آن را منتشر کرده است.

۱۵ خرداد؛ مبدا انقلاب اسلامی

در ادامه این نشست حسین قرایی، پژوهشگر تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب درباره فضای کلی ادبیات انقلاب اسلامی متأثر از شخصیت امام خمینی(قدس سره) گفت: وقتی صحبت از این دوران می‌شود، من به ادبیات قبل از انقلاب بازمی‌گردم. من معتقدم ما باید ریشه انقلاب اسلامی را در ۱۵ خرداد بجوییم. ۱۵ خرداد سال ۴۲ مبدا انقلاب اسلامی است که با تحرکاتی در شهرهای مختلف پیشوا، ورامین، شیراز، قم، تهران و سایر شهرها پایه‌گذاری شد.

وی افزود: ژولیده نیشابوری یکی از شعرایی است که به گفته خودش شعری دارد برای امام که در ۱۵ خرداد سال ۴۲ در مقابل جمعیت در مدرسه فیضیه خوانده است. در متنی که از این شعر موجود است، خود این شاعر مقدمه مفصلی و در آن روایت کرده که چطور برای خواندن شعر پیش از سخنرانی امام خمینی(قدس سره) در مدرسه فیضیه دعوت شده و پس از خواندن شعر خود درباره نهضت امام خمینی(قدس سره) و شکست رژیم طاغوت، آن مجلس به هم ریخت و در نهایت ژولیده دستگیر شد.

قرایی تاکید کرد: به اعتقاد من با همین سند ۱۵ خرداد را می‌توان مبدا انقلاب اسلامی دانست. البته در ادامه خوشدل تهرانی هم اشعاری در این زمینه سرود که مشخص نیست آیا او از ژولیده تأثیر گرفته یا ژولیده از او و در ادامه آنها هم، تقی اعلایی در پیشوا این روند را ادامه داد.

نویسنده برجسته عصر امام

این شاعر در ادامه از رحیم مخدومی به عنوان یکی مهم‌ترین نویسندگان عصر انقلاب یاد کرد و گفت: کتاب «جنگ پابرهنه» از رحیم مخدومی، کتابی پرمخاطب و عمیق است که هر فصل آن با یک آیه شروع می‌شود. در واقع مخدومی در این کتاب از ادبیات مطالبه می‌کند؛ مطالبه گری درست.

وی افزود: سابقه معلمی مخدومی تأثیر مهمی در نویسندگی‌اش داشته است. سر و کله زدن با بچه ها از او یک نویسنده عصر انقلاب ساخت، همانطور که همنشین بودن امام با فقرا از ایشان یک رهبر انقلاب ساخت. به نظر من رحیم مخدومی در عصر ما دچار حجاب معاصرت شده است.

حسین قرایی در ادامه با تقدیر از نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور برای برگزاری این نشست‌ و مجموعه نشست‌های از این دست که به دلیل شرایط حاکم بر کشور به صورت آنلاین پخش می‌شود، به خوانش فصلی از کتاب «جنگ پابرهنه» از رحیم مخدومی پرداخت.

گفتنی است پخش کلیپ هایی در تبیین اندیشه امام(ره) و نیز شعرخوانی شاعران مطرحی چون علی محمد مودب و سارا جلوداریان از دیگر بخش های برنامه بود.