مسئله اصلی مردم، نه فریاد زدن و اعتراض کردن، بلکه رسیدگی به مطالبات و اموراتشان است. همان مطالباتی که دولت اصلاح طلبان، هفت سال است که بخش اعظمی از آن را معطل گذاشته است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

**حجاریان:اصلاح طلبان در سال ۸۸ تندروی نکردند

«سعید حجاریان» از لیدرهای جریان اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «من معتقدم اصلاح‌طلبی باید نقد شود. این کار به قوت گرفتن اصلاح‌طلبی کمک می‌کند. اصلاح‌طلبان هم باید نقد شوند و تک‌تک‌شان به نقد کشیده شوند اما نه از موضع‌ تندروی. شاید بتوان آنها را از منظر فرصت‌سوزی نقد کرد زیرا آنها خیلی کارها را باید می‌کردند و نکردند...در دولت اصلاحات از سوی اصلاح‌طلبان تندروی رخ نداد و نمی‌دانم چرا دوستان بر سر عذرخواهی رقابت می‌کنند».

حجاریان در ادامه در پاسخ به این سوال که «در انتخابات سال ۱۳۸۸ چطور؟ آن زمان هم اصلاح‌طلبان متهم به تندروی شدند» گفت: «بسیار خب! باید مصداقش را بگویند....مگر می‌شود ستاد انتخاباتی یک نامزد را پلمب کرد؟ مگر می‌شود با حکم سفید امضا افراد یک ستاد را دسته‌جمعی بازداشت کرد؟ من معتقدم دوستان عذرخواه باید تاریخ بیست و چندساله اصلاحات را چند مرتبه دوره کنند تا بدانند تندروی‌ها از سوی چه کسانی سر زده است».

این لیدر جریان اصلاحات در ادامه گفت: «من معتقدم شدت گرفتن بحث تندرو و کندرو چند خاصیت دارد. اول اینکه مسئله نمایندگی اصلاح‌طلبان را تا حدودی ترمیم می‌کند. مثلا اگر اصلاح‌طلبی، در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای، ۱۸ تیر، توقیف نشریات یا دیگر مسائل مانند انتخابات مجلس ششم، اصلاح‌طلبان را مقصر بداند، خودبه‌خود بی‌اعتبار می‌شود و به اعتبار جریان پیشرو اصلاح‌طلبان اضافه می‌کند... اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند همزمان روی ۲ صندلی بنشینند و هم این باشند و هم آن؛ حالا ممکن است کسی اسم این رویکرد را تندروی بداند، خب بداند».

اصلاح طلبان در سال ۸۸ علیرغم اینکه در جلسات خصوصی و محفلی خود تاکید داشتند که تقلبی صورت نگرفته، اما پشت تریبون و در رسانه های خود مدعی تقلب بودند. این طیف با دروغ تقلب، ۸ ماه کشور را دچار آوب و التهاب کرد.

اصلاح طلبان با ادعای تقلب، فضای کشور را ملتهب کرده و خسارت های زیادی به مردم وارد کردند. این طیف به هیچ عنوان حاضر نبود که مراحل قانونی جهت اعتراض به نتیجه انتخابات را طی کند و هیچ مستندی نیز برای ادعای خود نداشت.

طیف اصلاح طلب در سال ۸۸ با دروغ تقلب، علیه جمهوریت شورش کرده و رای مردم را لگدمال کرد. اصلاح طلبان در گام بعدی با سردادن شعار «جمهوری ایرانی» و جسارت به مراسم عزاداری عاشورای حسینی علیه اسلامیت شورش کردند.

اما با اینحال حجاریان که خود جزو دستگیرشدگان فتنه ۸۸ است، مدعی است که نه تنها در آن سال بلکه حتی در مجلس ششم و فتنه ۷۸ نیز هیچگونه تندروی از سوی اصلاح طلبان رخ نداده است.

فعالین اصلاح طلب بارها مدعی شده اند که جریان برانداز از مخالفان جدی جریان اصلاحات هستند. این ادعا در حالی است که در سال ۸۸ مریم رجوی(سرکرده گروهک جنایتکار منافقین)، عبدالمالک ریگی(سرکرده گروهک تروریستی در جنوب شرق کشور)، نتانیاهو(نخست وزیر رژیم اسرائیل) و دیگر دشمنان مردم ایران همگی حامی فتنه گران و سران فتنه بودند و آنان را تشویق می کردند.

** عبدی: امنیت در ایران، گورستانی و انفعالی است

«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب که پیش از این «الگوی پیشرفت ایران» را خیالی نامیده بود، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «انفعال، خطرناکتر از اعتراض» نوشت: «انقلابی که به نام مستضعفین بود، اکنون در شرایطی قرار دارد که کارگران و جانبازانش باید خود را به ‌دار بکشند یا به شعله‌های آتش بسپارند و برای داشتن آب شرب و گرفتن دستمزد اندک‌شان معترض شوند، در مقابل کسانی در سطوح بالای مدیریتی قرار دارند که با افتخار می‌گویند پول گرفته‌اند و رشوه‌دهنده مثل برادر او بوده و به او ده‌ها میلیارد داده و مدیر پول‌گیرنده چنان وضعی دارد که تاکنون نیاز نداشته که حتی درب ساختمانی‌های ده‌ها میلیاردی اهدایی به خود را باز کند».

عبدی در ادامه نوشت: «این روزها اتفاقاتی در کرمانشاه و به ویژه خوزستان رخ داده است که نشان می‌دهد درک درستی از کیفیت این ظرفیت خطرناک وجود ندارد و مدیران استانی به جای آنکه نگران اصل و ریشه این خطر باشند، نگران رخدادهای تشدیدکننده آن هستند. نکته بسیار جالب این است که چون چنین ظرفیتی برای ابراز نارضایتی وجود دارد، به صورت غریزی هر حادثه معمولی را نیز عاملی جهت نقض امنیت تلقی می‌کنند.  البته از یک جهت درست فکر می‌کنند. مثل آن است که در انبار پنبه‌های آغشته به بنزین نگران زدن کوچک‌ترین جرقه شویم که آن را به آتش خواهد کشید. ولی کیست که نداند جرقه‌ها و بالاتر از آن دیر یا زود رخ می‌دهد، باید محیط را از ظرفیت آتش‌سوزی پالایش کرد»

این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه نوشت: «این ساختار چگونه می‌تواند به یک پیرزن بگوید که ۱۰ یا ۲۰ متر ساختمان غیرمجاز را با بلوک سیمانی نساز و درون آن زندگی نکن، چون قانون می‌گوید که مجاز نیست؟ چگونه می‌توان از کارگران بخواهد که برای مقابله با تحریم تاخیر در دریافت دستمزد خود را تحمل کنند؟ در حالی که حکومت در همین شرایط صدها میلیون دلار پول زبان‌بسته را به نام وام به همان مدیران می‌پردازد. با چنین وضعی نمی‌توان مفهوم امنیت انفعالی و گورستانی را برای بلندمدت میان مردم تبلیغ کرد و آن را جا انداخت».

عباس عبدی، با طعنه و کنایه، خودکشی و خودسوزی افراد را به انقلاب اسلامی نسبت داده است. این در حالی است که در هفت سال اخیر و در نتیجه حضور اصلاح طلبان در دولت(با اختیارات و امکانات بسیار گسترده) شاهد تعطیلی گسترده کارخانه ها و کارگاه های تولیدی، افزایش ۴۰۰ درصدی قیمت مسکن و اجاره بهای واحدهای مسکونی، افزایش سرسام آور خودرو و لوازم خانگی و گوشت و برنج و اقلام ضروری خانوار بوده ایم.

دولت اصلاح طلبان در ۷ سال اخیر حامی درجه یک مفسدین اقتصادی بود و مدیران نجومی بگیر و مفسدان دانه درشت و حرام خوار را «ذخیره نظام»! و «نخبه»! و «کارآفرین برتر»! معرفی کرد.

دولت اصلاح طلبان در هفت سال اخیر، هم چرخ کارخانه ها را از کار انداخت و هم چرخ سانتریفیوژها را. وضع فعلی اقتصادی کشور، میوه برجام است. به عبارت دیگر، قیمت فعلی پراید و سکه و دلار همان سیب و گلابی برجام است.

در سایه اقتدار و امنیت جمهوری اسلامی ایران، یکروز نفتکش های ایرانی محموله بنزین را به ونزوئلا صادر کردند و دیگر روز، اولین ماهواره نظامی ایران به فضا پرتاب شد و روز دیگر پالایشگاه ستاره خلیج فارس افتتاح شد.

مجموعه اقداماتی که هم امنیت را ارتقا داد و در ادامه در سایه امنیت و اقتدار، ماحصل اقتصادی برای کشور در برخواهد داشت.

جریان غربگرا به عنوان بانی و مسبب وضع موجود اقتصادی، ژست شاکی به خود گرفته و امنیت فعلی در کشور را گورستانی و انفعالی جا می زند.

مسئله اصلی مردم، نه فریاد زدن و اعتراض کردن، بلکه رسیدگی به مطالبات و اموراتشان است. همان مطالباتی که دولت اصلاح طلبان، هفت سال است که بخش اعظمی از آن را معطل گذاشته است.

**ناامیدکردن مردم از مجلس، کارویژه اصلاح طلبان برای ۱۴۰۰

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «احمد غلامی» نوشت: «مجلس مقتدر، مجلسی است که مطالبات توده‌های مردم را مورد توجه قرار دهد و به خواسته‌های کثیر مردم التفات داشته باشد. آیا مجلس و مدیریتِ آن چنین خواهند کرد؟ آیا اگر فهرستی از خواسته‌های مردمی که به این نمایندگان رأی نداده‌اند انتشار یابد، این مجلس انگیزه و توانِ پیگیری این مطالبات را دارد؟ نه این مجلس و نه هیچ مجلسِ دیگری در این شرایط اقتصادی و سیاسی توانِ چنین کاری را ندارد. ازاین‌رو است که مجلس نه می‌خواهد و نه می‌تواند معجزه‌ای کند».

پیش از این، نمایندگان لیست امید در مجلس دهم، رفع حصر، برگزاری کنسرت، حضور زنان در ورزشگاه و موارد مشابه را به عنوان مطالبات عموم جامعه مطرح می کردند.

برای همین یکروز سلفی حقارت را در کارنامه خود ثبت کردند و روز دیگر اروپاگردی. حالا حامیان لیست امید در مجلس دهم که به دلیل کارنامه بسیار ضعیف در انتخابات مجلس یازدهم شکست خوردند، مشغول ناامیدسازی مردم از مجلس یازدهم هستند.

در میان مطالب منتشر شده در رسانه های این طیف، هیچ خبری از مطالبه گری برای رسیدگی به خواسته های عموم مردم نیست. هدف اصلی برای اصلاح طلبان، کسب قدرت برای رسیدن به مقاصد حزبی و قبیله ای است.

برچسب‌ها