کسی که به راحتی دروغ می‌گوید، به راحتی حسادت او را می‌کشد، یا اینکه بخل نمی‌گذارد نفس بکشد؛ چنین افرادی طبق این آیه یک «الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ» است.

به گزارش مشرق، آیت‌الله محمدعلی جاودان در جلسه این هفته درس اخلاق خود در حسینیه مرحوم شیخ مرتضی زاهد، با اشاره با آیات ۴ تا ۶‌سوره تین که خداوند می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ * ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ * إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیرُ مَمْنُونٍ» گفت: انسان را در بهترین صورت ممکن خداوند خلق کرده است، سپس او را به پایین‌ترین جای ممکن رساند و انسان همانجا ماند مگر اینکه کوشش کرد و خودش را از آن گودال هولناک نجات داد.

قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا» آیه‌۱۴۵ سوره نساء: بی تردید منافقان در پایین‌ترین طبقه از آتش اند و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت. مراتب پایین را به زبان ما «درک» می‌گویند و در این آیه «الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ» جایگاه منافقان است. بنابراین خداوند انسان را با آن ساختمان بی‌نظیر ساخته است و او را به پست‌ترین و پایین‌ترین جایگاه ممکن فرستاده که اگر انسان همت کرد از آنجا می‌تواند نجات یابد و از درکات به درجات برسد.

این استاد اخلاق شهر تهران با اشاره به راه نجات از درکات جهنم اظهار کرد: کسی که به راحتی دروغ می‌گوید، به راحتی حسادت او را می‌کشد، یا اینکه بخل نمی‌گذارد نفس بکشد؛ چنین افرادی طبق این آیه یک «الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ» است. اگر از این‌ها انسان نجات یافت حالا فرصت است که از درکات به درجات برسد و آنجا هم راه نجات از درکات و صعود به درجات را قرآن بیان نموده و می‌فرماید: «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیرُ مَمْنُونٍ» آیه‌۶ سوره تین: مگر آنان که‌ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، پس آنان را پاداشی بی‌منت و همیشگی است.

کسانی که‌ایمان آورده و عمل صالح کرده‌اند از آن درکات و از آن «أَسْفَلَ سَافِلِینَ» نجات پیدا می‌کنند و به اعلی علیین می‌رسند. خدای متعال انسان را خلق نکرده که در «أَسْفَلَ سَافِلِینَ» بماند، اما برخی خودشان ماندگاری در «أَسْفَلَ سَافِلِینَ» را انتخاب می‌کنند که در آن بمانند!

آیت‌الله جاودان بیان کرد: خداوند یک مجموعه‌ای از کسانی که در اعلی علیین بوده‌اند را به‌عنوان راهنما برای ما فرستاده است و این مجموعه کسانی هستند که در اعلی علیین جایگاه داشتند و خداوند آن‌ها را به جمع بشر که در «أَسْفَلَ سَافِلِینَ» زندگی می‌کنند، فرستاد، تا آن‌ها از بشر دستگیری کنند و راه را به آن‌ها نشان دهند و آن‌ها را به اعلی علیین همراه خودشان ببرند. حضرت صادق (ع)یکی از آن مجموعه‌های اعلی علیین است که به «أَسْفَلَ سَافِلِینَ» آمده و در اینجا زندگی کرده است و دست کسانی را که دست‌شان را به ایشان داده و بیرون نکشیده‌اند، را بگیرند تا به اعلی علیین برسانند.

در میان شاگردان حضرت صادق (ع)ایشان شاگردی برجسته و از خانواده‌ای اصیل و آبرومند داشتند که در طراز اعلی شاگردان حضرت بود تا جایی که در مجلس درس حضرت، این شاگرد جایگاه خاصی در کنار امام داشت و آنجا و در کنار امام می‌نشست. یک روز که این شاگرد به جلسه درس حضرت رفت، دید فردی که با شرایط کلاس آشنا نبوده و از شهری دیگر آمده بود، جای مخصوص این شاگرد طراز اول حضرت نشسته است! وی یک لحظه معطل شد، اما سپس همانجا نشست. بعد که درس تمام شد و نزد امام رسید، حضرت فرمودند: چرا معطل شدی؟!با اینکه لحظه زیادی هم نبود شاید یک دقیقه معطل شده بود اما امام فرمودند چرا معطل شدی؟ پس اینکه لحظاتی معطل شدی در وجود تو یک مشکلی بوده است که معطل شدی! بعد امام فرمودند: برای درمان این مشکل باید خرما بفروشی و این شاگرد با این شخصیت بزرگ که از خانواده معتبری هم بود و مردم او را به بزرگی می‌شناختند حرف امام را اطاعت کرد و طبقی گرفت و چند بسته خرما در آن خالی کرد و دم در مسجد نشست و شروع به خرما فروشی کرد!

آیت‌الله جاودان گناه را عامل عدم حضور قلب در نماز دانست و گفت: شما نماز را که شروع می‌کنید؛ بسم الله الرحمن الرحیم را که می‌گویید مثل اینکه اصلاً نگفتید، این به‌خاطر مشکلات درونی شماست و اگر گناه کنید و به گناه هم عادت کرده باشید، دیگر اصلاً متوجه نماز خواندن نخواهید بود.خصوصاً اگر گناه اعتیادی داشته باشید، مثل اینکه معتاد به نگاه کردن به نامحرم باشید، که این خیلی خطرناک است و اصلاً نمی‌توانید در نماز تمرکز داشته باشید.

اما کسی که از صبح تا شب گناه نمی‌کند اما خیالاتی از گذشته در ذهن او وجود دارد این خیالات موقع نماز سراغ او می‌آید. نماز، گران قیمت است و انسان می‌تواند با دو رکعت نماز درست و صحیح بهشت را بخرد و بهشت بر انسان واجب می‌شود، نه اینکه تمام عمر همینطور بی‌حضور و فقط برای ادای تکلیف نماز بخوانید، کافی است دو رکعت نماز درست بخوانید و بهشت را به شما می‌دهند. متأسفانه برخی همینطور به زندگی عادی خود عادت کرده‌اند، مثل هر روز هم این زندگی عادی را ادامه می‌دهند، مثلاً سر وقت فلان غذا را می‌خورند و استراحت می‌کنند و بعد مثلاً حرف می‌زنند و تلویزیون نگاه می‌کنند و خیلی عادی و بدون اصلاح نفس و کسب معنویت زندگی می‌کنند، چنین زندگی عادی هرگز آدمی را به نمازی که بهای آن بهشت است، نمی‌رساند. مرحوم آیت‌الله حاج آقا حق‌شناس فرموده بود که ذهن من در اختیار من است. تا انسان اختیاردار ذهن خود شود چهل سال ریاضت می‌خواهد، تازه ذهنش به اختیار خودش آمد، تازه می‌گویند بفرمایید راه بروید از این به بعد باید راه بروید. آن وقت تو در شلوغی بازار هستید ولی درست راه می‌روید.
*صبح نو