به گزارش مشرق، حامد اشتری که پیش از این با رمان «قربانی طهران» خود را به خوانندگان جدی رمان و داستان شناسانده بود، این بار مجموعه داستانش را با نام «من از گاوی که لگد میزند میترسم» به انتشارات شهید کاظمی سپرد.
این اثر که به تازگی منتشر شده دارای داستانهایی با درونمایه هویتشناسی بوده و بین داستانهایش ارتباط معنایی برقرار است.
اشتری در جدیدترین اثرش میکوشد در عین ماجراپردازی مخاطب را به هویت ایرانی-اسلامیاش توجه داده و در خلال داستانهای مختلف طعنههای گوناگونی به فراموش کنندگان این هویت و شیفتگان دنیای مدرن بزند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
« شبها حوالی نه به خانه میرسیدم و میدیدم پای گوشی باانگیزه در حال تایپ است و هرچند دقیقه دست جلوی دهانش میگیرد و میخندد. یکبار صبرم سرآمد و خیلی ملایم گفتم: «عزیزم میشود گاهی غذایی بار بذاری؟؟ آشی...سوپی...» سخت برآشفت و فریاد زد که: «هاااان! روحیهی کثافتِ مردسالارِ ایرانی ت بازهم طغیان کرده؟ مگر کلفت آوردی؟ از من توقع داری با دستان هنرمندم برای تو سبزی خردکنم و آش هم بزنم؟» از کمالالملک گرفته تا میرعماد و حاتمی کیا و مهدی اخوان ثالث و سید مهدی شجاعی همه را به فحش کشید و فریاد زد: «همهتان یک کوفتید. هرچقدر هم فرهیخته باشید بازهم روحیه مردسالاری کثافت ایرانی از بطنتان بیرون میزند.» کلافه راه میرفت و داد میزد: «شما تهنّر دارید نه هنر!»
بعد که آرام شد و ازش دلجویی کردم معنی تهنّر را پرسیدم. گفت: «چیزی ست شبیه تغافل! یعنی خود را به هنر زدن و هنرمند واقعی نبودن!»