سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [۱] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانههای آمریکایی و به ویژه خبرگزاریهای منتقد ترامپ، بخشهایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان میداد حاوی توصیفات افشاگرانهای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.
جلد کتاب «اتاق اتفاق: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون» (+)
سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخشهایی از کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» را که در آنها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگطلب است، بلکه به فریبکاری و سیاستزدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آنچه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد. بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
در همینباره بخوانید:
›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟
›› بولتون یک نومحافظهکار جنگطلب است که اعتقادی به قوانین بینالمللی ندارد
مشرق پیش از این شماری از جنجالیترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را میتوانید از اینجا بخوانید. همچنین قسمت اول مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از اینجا، قسمت دوم را از اینجا، قسمت سوم را از اینجا، قسمت چهارم را از اینجا و قسمت پنجم را از اینجا بخوانید. آنچه در ادامه میخوانید، قسمت ششم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» است.
در همینباره بخوانید:
›› افشاگری جان بولتون: توسل ترامپ به چین برای پیروزی در انتخابات
›› خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود
›› عجله مکرون برای امضای یک «توافق جدید» به جای برجام
›› هدف من و نتانیاهو تغییر رژیم ایران بود/ مکرون مأمور ترامپ در برجام است
›› ترامپ گفت «کار ترکیه را تمام کن» / آیا پوتین از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه خبر داشت؟
قسمت ششم/
شنبه ۸ سپتامبر، گروههای شبهنظامی شیعه در عراق، که بدون تردید توسط ایران تأمین شده بودند، به سفارت بغداد و کنسولگری ما در بصره حمله کردند و خود ایران نیز با موشک به اهدافی در نزدیکی اربیل در کردستان عراق حمله کرد [۲] . در آستانه سالگرد ۱۱ سپتامبر و با توجه به حمله سال ۲۰۱۲ به مجموعه دیپلماتیک آمریکا در بنغازی، باید واکنشی استراتژیک به این حملات نشان میدادیم. اما این کار را نکردیم. «کِلی [۳] » [رئیس وقت ستاد کارکنان کاخ سفید] به من گفت ترامپ بعد از برگزاری یک مراسم تبلیغاتی، دوباره علاقهاش را به خروج کامل از خاورمیانه، سر او «خالی کرده است.» اگر به دقت درباره این موضوع فکر نمیکردیم، کشته شدن نیروهای آمریکایی در عراق، که به خودی خود مصیبتبار بود، میتوانست موجب خروج آمریکا از عراق هم بشود که به نوبه خود در درازمدت مصیبت دیگری برای ما، اسرائیل و همپیمانان عرب ما میبود.
معترضان عراقی مقابل کنسولگری ایران در بصره، ۱۶ شهریور ۹۷؛ پس از حمله به کنسولگری آمریکا در بصره که واشینگتن «شبهنظامیان تحت حمایت ایران» را مسئول آن دانست، عدهای از عراقیها کنسولگری ایران در این شهر را به آتش کشیدند؛ نیویورکتایمز، ضمن انتشار این عکس، مینویسد: «برخی آمریکا یا عربستان را به طراحی این حمله متهم کردهاند» (+)
با این حال، تا روز دوشنبه، «واکنش» ما به یک بیانیهی احتمالی در محکومیت نقش ایران در این حملات تقلیل پیدا کرد. «متیس [۴] » [وزیر دفاع وقت آمریکا] حتی با همین کار هم مخالف بود و هنوز میگفت کاملاً مطمئن نیستیم که این گروههای شبهنظامی شیعه، وابسته به ایران باشند؛ حرفش بیش از حد سادهلوحانه بود. تزلزل ما در تصمیمگیری تا روز سهشنبه همچنان ادامه داشت. تا اینکه متیس تشکیل جلسهای را دفتر بیضی [دفتر کار رئیسجمهور آمریکا] جلو انداخت که قرار بود در آن بیانیهای یک پاراگرافی صادر شود. در این جلسه، من، ترامپ، پنس [۵] [معاون اول ترامپ]، متیس، پمپئو و کِلی حضور داشتیم، اما آنقدر برای صدور بیانیه دیر شده بود که کمتر کسی اصلاً به آن توجهی میکرد؛ هرچند محتوای خود بیانیه هم چنگی به دل نمیزد. کارشکنیهای متیس اینگونه بود؛ بدون هرگونه واکنش نظامی و چهبسا حتی یک بیانیه رسانهای در واکنش به حملات علیه پرسنل و تأسیسات نظامی آمریکا. ایران و گروههای شبهنظامی چه درسی از انفعال کامل ما گرفتند؟
چنانکه قابلپیشبینی هم بود، تهدیدات گروههای شبهنظامی شیعه ظرف چند هفته بعد بیشتر شد و دو حمله راکتی دیگر علیه کنسولگری ما در بصره صورت گرفت. پمپئو برای جلوگیری از تکرار فاجعهای شبیه به بنغازی، تقریباً بلافاصله تصمیم گرفت کنسولگری را (که بیش از هزار نفر شامل کارمندان دولت و پیمانکاران در آن کار میکردند) تعطیل کند. این بار، حتی متیس نیز نمیتوانست ارتباط ایران با حملات را انکار کند. اما باز هم بدون آنکه خود را از تک و تا بیندازد، و در حالی که هنوز با هرگونه پاسخ نظامی مخالفت میکرد، نگران این هم بود که بستن کنسولگری، این پیام را مخابره کند که ما قصد داریم از عراق عقبنشینی کنیم. با این وجود، پمپئو، ۲۸ سپتامبر، تعطیلی کنسولگری را اعلام کرد [۶] . وقتی به رخدادهای تابستان سال ۲۰۱۹ و سرنگون شدن پهپاد آمریکا توسط ایران و دیگر اقدامات ستیزهجویانه ایرانیها در منطقه نگاه میکنید، یادتان بیاید که [دلیل این اقدامات آن است که] یک سال قبل، دولت واکنشی به اقدامات تحریکآمیز ایران نشان نداده بود.
در همینباره بخوانید:
›› ایران، یک - آمریکا، هیچ؛ بلوفهای «نورثروپ گرومن» سازنده پهپاد ساقطشده RQ-4 درباره جنگ با ایران
›› ایران تنها شکارچی گلوبالهاوک/ ۱۰ پهپاد دیگر آمریکا را هم بزنیم، جنگ نمیشود
اروپاییها دیگر تمرکز خود را از خطر حمله اسد به ادلب برداشته و معطوف به حمله احتمالی ترکیه به شمال شرقی سوریه کرده بودند؛ منطقهای مثلثیشکل واقع در شرق رود فرات، جنوب ترکیه، و غرب عراق. این منطقه عمدتاً تحت کنترل معارضان سوری قرار داشت که اکثریت آنها را مبارزان کُرد تشکیل میدادند. به علاوه، چندین هزار نیروی آمریکایی و ائتلاف هم در آنجا مستقر بودند تا به ادامه حملات علیه «خلافت منطقهای داعش» کمک کنند. این حملات که در دوران ریاست جمهوری اوباما (که سیاستهای غلطش در عراق در وهله اول کمک بزرگی به ظهور داعش و خلافت آن کرده بود) شروع شده بود، سرانجام به موفقیت نزدیک میشد. ما به آزادسازی مناطق تحت تصرف داعش در غرب عراق و شرق سوریه نزدیک شده بودیم؛ اگرچه همچنان با نابودی خود داعش فاصله داشتیم و این گروه تروریستی هنوز هزاران جنگجو و تروریست وفادار داشت که در عراق و سوریه رفتوآمد میکردند، اما هیچ منطقه مشخصی را در کنترل خود نداشتند.
اردوغان ظاهراً به نابودی خلافت داعش علاقهمند بود، اما دشمن واقعی او کُردها بودند. او بنا بر دلایلی، بعضاً موجه، اعتقاد داشت که کردها با «حزب کارگران کردستان» یا «پکک» (که از مدتها قبل در فهرست گروههای تروریستی آمریکا قرار داشت) در ترکیه متحد شدهاند. دلیل اینکه داشتیم با یک گروه تروریستی برای نابود کردن یک گروه تروریستی دیگر همکاری میکردیم این بود که اوباما درک نکرده بود که ایران، چه الآن و چه در آینده، تهدید به مراتب جدیتری است. بسیاری از طرفهای درگیر در این جنگ، از جمله ایران، گروه تروریستی وابسته به آن، حزبالله، و دولت تقریباً دستنشانده ایران در سوریه، با داعش مبارزه میکردند. با این حال، تهران، بر خلاف اوباما، روی جنگ بعدی هم تمرکز کرده بود؛ جنگِ بعد از شکست داعش. همزمان با تضعیف خلافت داعش، ایران حوزه کنترل خود را در منطقه افزایش داد و آمریکا را با ائتلاف متحدان عجیب و غریبش [از جمله گروههای تروریستی] تنها گذاشت.
در همین حال، در پنتاگون جنجال به پا بود. پنجشنبه، ۱۳ دسامبر، روحیه حاضران دور میز صبحانه در اتاق فرماندهی به چند دلیل به شدت پایین بود. اصلیترین دلیلش هم این بود که همه ما، بدون آنکه یک کلمه در اینباره حرف بزنیم، احساس میکردیم دوران متیس در دولت به پایان رسیده است. من بدم نمیآمد که متیس و کارشکنیهایش داشتند با هم دولت را ترک میکردند، اما رفتن او بخشی از یک روند مشکلساز و تقریباً اجتنابناپذیر بود. تعدد و چگونگی جابهجایی مقامات ارشد در هیچکدام از سه دولت جمهوریخواه قبلیای که در آنها خدمت کرده بودم، حتی شبیه به این دولت هم نبود.
ترامپ و اردوغان، ۱۴ دسامبر، با هم گفتوگوی تلفنی داشتند. قبل از این تماس، ترامپ را در جریان اوضاع سوریه قرار دادم و او گفت: «هر طور شده باید از آنجا بیاییم بیرون.» نگران بودم که این را مستقیماً به اردوغان هم بگوید. ترامپ به اردوغان گفت اگر ترکیه نابودی بقایای داعش را به عهده بگیرد، آمریکا سوریه را ترک خواهد کرد؛ به این ترتیب، آمریکا میتواند بقیه کار را به ترکیه بسپارد و از سوریه خارج شود. اردوغان قول مساعد داد، اما گفت نیروهایش نیاز به پشتیبانی لجستیک دارند. بعد نوبت به بخش دردناک گفتوگو [برای شخص من] رسید. ترامپ گفت از من (که مطابق معمول، همزمان در حال گوش دادن به تماس تلفنی ترامپ بودم) خواهد خواست فوراً روی طرحی برای خروج نیروهای آمریکا از سوریه کار کنم تا به این ترتیب، ترکیه مسئولیت جنگ با داعش را به عهده بگیرد.
از من خواست این کار را بیسروصدا انجام بدهم، اما در عین حال گفت داریم سوریه را ترک میکنیم، چون کار داعش تمام شده است. چیزی نگذشت که ترامپ گفت باید بیانیهای تهیه کنیم و در آن بگوییم در جنگ علیه داعش پیروز شدهایم، مأموریتمان در سوریه را به پایان رساندهایم، و حالا میخواهیم خارج شویم [۷] . ذرهای شک نداشتم که خروج از سوریه هم (مثل خروج از افغانستان) برای ترامپ یکی دیگر از وعدههای انتخاباتیای است که مصمم است بگوید به آنها عمل کرده است. کمی بعد با متیس تماس گرفتم تا او را در جریان قرار بدهم؛ ناگفته پیداست که از شنیدن این خبر اصلاً ذوقزده نشد.
در همینباره بخوانید:
›› ترامپ در سوریه تسلیم جمهوری اسلامی شد/ نقش ایران و متحدانش در بیرون انداختن آمریکاییها
›› نقش نفت در خروج آمریکا از سوریه/ آیا ترامپ روی چین تمرکز خواهد کرد؟
این مسئله برای من یک بحران شخصی بود. احساس میکردم خروج از سوریه اشتباه بسیار بزرگی است؛ هم به دلیل تداوم تهدید جهانی داعش و هم با توجه به اینکه موجب افزایش نفوذ پیشاپیش قابلتوجه ایران میشد. از مدتها قبل، از ماه ژوئن، به پمپئو و متیس گفته بودم باید سیاستهای تکهتکه خود در سوریه را پایان دهیم؛ باید به جای آنکه تمرکز روی هر بار یک استان یا منطقه (مثلاً منبج، ادلب، منطقه آتشبس جنوب غربی، و غیره)، روی موضوع گستردهتر تمرکز کنیم. از آنجایی که بیشتر مناطق تحت کنترل خلافت داعش آزاد شده بودند (اگرچه هنوز با از میان رفتن خود تهدید داعش فاصله زیادی داشتیم)، موضوع گستردهتر، متوقف کردن ایران بود. با این وجود، در آن مقطع اگر آمریکا کُردها را رها میکرد، مجبور بودند یا با اسد علیه ترکیه متحد شوند (چراکه کردها بهدرستی، ترکیه را تهدید بزرگتری علیه خود میدانستند) که به این ترتیب، اسد که وابسته ایران بود، تقویت میشد، یا به تنهایی به جنگ ادامه بدهند که به این ترتیب، در منگنه اسد-اردوغان گیر میکردند و شکستشان تقریباً قطعی بود. پس چه کار باید میکردیم؟
تهدیدات میدانی، به شدت خطیر بودند؛ اول از همه هزاران زندانی داعشی در زندانهای کُردها. اواسط دسامبر، ترامپ پیشنهاد داد زندانیان داعشی را از شمال شرقی سوریه به گوانتانامو ببریم، اما متیس مخالفت کرد. بعد، ترامپ خواستار این شد که هر کشوری شهروندان خودش را از زندانهای کردها پس بگیرد که اصلاً غیرمنطقی نبود، اما دولتهای خارجی به شدت با آن مخالفت کردند، چون نمیخواستند خودشان تروریستها را وارد خانه خودشان بکنند. طبیعی بود که هیچکس نخواهد چنین کاری بکند، اما این مقاومت کشورهای مختلف به هیچ وجه به پیدا شدن یک راهحل کمکی نمیکرد. به هر حال، تا زمانی که من در کاخ سفید حضور داشتم، نتوانستیم راهحلی برای این موضوع پیدا کنیم.
مسئله دیگر، خروج نیروهای آمریکایی و ائتلاف از سوریه بود. من درباره امکان حفظ [پایگاه آمریکا در] منطقه آتشبس «التنف [۸] » واقع در داخل سوریه در مرز سهگانه این کشور با اردن و عراق، سؤال کردم. این منطقه در شمال شرقی سوریه نبود، اما تحت کنترل نیروهای آمریکا بود. حفظ التنف موجب خنثی شدن یک گذرگاه مرزی کلیدی در جاده میان بغداد و دمشق میشد و ایران و کشورهای دیگر را وادار میکرد برای ورود از عراق به سوریه از گذرگاه دورتری در شمال این گذرگاه کلیدی استفاده کنند. عجیب اینجاست که متیس مردد بود که آیا التنف ارزش نگه داشتن را دارد یا نه؛ شاید به این دلیل که به جای ایران روی داعش متمرکز بود. نگرانی اصلی من، ایران بود و در تمام دوران مسئولیتم به عنوان مشاور امنیت ملی، در مورد التنف روی نظرم مصمم باقی ماندم. به علاوه، چرا باید سرزمینی را به خاطر هیچ از دست میدادیم؟
نقشه کنترل طرفهای درگیری بر مناطق مختلف سوریه، اواسط ماه دسامبر سال ۲۰۱۸؛ دولت (آبی)، کُردها (سبز)، شورشیها (زرد) و داش (سیاه) (+)
طبق توافقی که انجام شده بود، من، متیس، «دانفورد [۹] » [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا] و پمپئو با همپیمانان آمریکا تماس گرفتیم تا آنها را برای آنچه در شرف وقوع بود آماده کنیم؛ اما هیچ نشانهای از حمایت دریافت نکردیم. «اتین [۱۰] » [مشاور دیپلماتیک رئیسجمهور فرانسه] به من گفت مکرون میخواهد حتماً در مورد این تصمیم با ترامپ صحبت کند، که برای من غافلگیرکننده نبود. واکنش دیگران نیز به همین ترتیب قابلپیشبینی بود. بعدازظهری که مکرون تماس گرفت، من در اتاق بیضی بودم؛ مکرون اصلاً راضی نبود. ترامپ با گفتن اینکه کار ما با داعش تمام شده، و ترکیه و سوریه بقایای آن را از بین خواهند برد، اعتراضات مکرون را رد کرد. مکرون هم گفت تمرکز ترکیه روی حمله به کردهاست و حتی با داعش هم مصالحه خواهد کرد. سپس با گفتن اینکه در مدت بسیار کوتاهی پیروز خواهیم شد و این کار را تمام خواهیم کرد، از ترامپ خواست از سوریه خارج نشود. ترامپ بالأخره موافقت کرد یک بار دیگر با مشاورانش مشورت کند؛ و گفت من با مشاوران مکرون صحبت کنم (کاری که پیشاپیش انجام داده بودم)، و متیس و دانفورد هم با همتایان خود گفتوگو کنند. تقریباً بلافاصله، متیس تماس گرفت و گفت «فلورنس پارلی» وزیر دفاع فرانسه، اصلاً از این تصمیم ترامپ راضی نیست. «رون درمر» سفیر اسرائیل [در آمریکا] هم به من گفت آن روز بدترین روزش در دوره ریاستجمهوری ترامپ بوده است.
در همینباره بخوانید:
›› لرزه ترامپ بر اندام نتانیاهو: میگذاریم ایران هر کاری میخواهد در سوریه بکند
روز بعد، چهارشنبه، ۱۹ دسامبر، من، متیس و پمپئو جلسه صبحانه هفتگی خود را در اتاق فرماندهی برگزار کردیم. با وجود گفتوگوهای مفصل روز قبل در پنتاگون، این جلسه هم به سوریه اختصاص داشت. مقالات متعددی در رسانهها منتشر شده بود که پر از اطلاعات غلط بودند [۱۱] و به نظر من عمدتاً پنتاگون از طریق متحدانش در کنگره آنها را منتشر کرده بود. همان روز، ترامپ ویدیویی را هم در توئیتر منتشر کرد [۱۲] و در اینباره توضیحات خودش را داد، که سیلی از تماسهای رسانهها و اعضای کنگره با کاخ سفید را به همراه داشت. جمهوریخواهان کنگره تقریباً بلااستثنا با تصمیم ترامپ در مورد سوریه مخالف بودند، اما عمدتاً میگفتند از گفتوگو با رسانهها اجتناب میکنند؛ اما دموکراتها در این خویشتنداری شریک نبودند. البته این سکوت جمهوریخواهان مقابل سیاستهای اشتباه امنیت ملی، نهایتاً به کشور یا به خود این حزب کمکی نکرد. آن روز صبح، واکنش منفی نشریه «هیل» را گزارش کردم، اما ترامپ باورش نمیشد؛ شاید به این دلیل که هنوز هم تضمینهای «رند پال [۱۳] » [سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی] مبنی بر اینکه ترامپ نماینده حامیان واقعی حزب جمهوریخواه است، را باور داشت.
تا روز پنجشنبه، ترامپ دیگر فهمیده بود که پوشش رسانهای درباره خروج آمریکا از سوریه چه بلایی سر او آورده است، و اینکه این تنها بخش کوچکی از بلایی است که در صورت خروج کامل ما از افغانستان به سرش خواهد آمد. به این نتیجه رسیدیم که تعیین مهلت برای خروج کار عاقلانهای نیست، اما تأکید کردیم که این کار باید «منظم» انجام شود. آن روز بعدازظهر، متوجه شدم که متیس در اتاق بیضی با ترامپ تنهاست و مراسم برنامهریزیشده برای امضای یک لایحه، بیش از حد طول کشیده است. در حال صحبت بودیم که متیس و بلافاصله پشت سرش ترامپ، بیرون آمدند. فوراً فهمیدم که اتفاقی افتاده است. به نظر میرسید متیس از دیدن اینکه من بیرون منتظر آمدن آنها بودهام، حیرت کرده، اما به هر حال با من دست داد؛ بدون اینکه چهرهاش احساسات زیادی را نشان بدهد. ترامپ گفت: «جان، بیا داخل» و من رفتم. فقط ما دو نفر در اتاق بیضی بودیم. ترامپ گفت: «میخواهد برود. هیچوقت واقعاً از او خوشم نمیآمد.»
بعد از مراسم امضای لایحه، ترامپ و من تقریباً بیست دقیقه در مورد نحوه مدیریت کنارهگیری متیس صحبت کردیم. ترامپ میخواست پیش از به راه افتادن ماشین روابط عمومی متیس، توئیتی در اینباره منتشر کند. متیس نامه استعفای بلندبالایی خطاب به ترامپ نوشته و در آن دلایل رفتنش را توضیح داده بود. بدون شک این نامه را برای انتشار عمومی و گسترده نوشته بود، اما ترامپ حتی آن را نخوانده بود؛ فقط نامه را روی میز «رزولوت» [میز کار رئیسجمهور آمریکا] گذاشته بود و یک نفر هم برای برگزاری مراسم امضای لایحه، نامه را از روی میز برداشته بود. وقتی نامه را پیدا کردیم و آن را خواندیم، در کمال تعجب متوجه شدم که متیس خواسته تا پایان ماه فوریه در سِمتش به عنوان وزیر دفاع باقی بماند و در این مدت، ضمن شهادت در کنگره، در نشست وزرای دفاع ناتو در ماه فوریه نیز سخنرانی کند.
آنچه برای ترامپ (با توجه به ماهیت گفتوگویش با متیس) عجیبتر به نظر میرسید، محتوای نامه و انتقاد متیس به سیاستهایش بود. برای ترامپ توضیح دادم که این زمانبندی کاملاً توجیهناپذیر است، اگرچه مطمئن نبودم که منظورم را درک کرده باشد. با این حال، ترامپ از آن به بعد دیگر عدم علاقهاش به متیس را بیشتر و بیشتر نشان داد. یک بار گفت: «وقتی نامش را «سگِ دیوانه» گذاشتم، در واقع از او یک هیولا ساختم» ؛ دستکم تا حدی درست میگفت. (لقب اصلی متیس «آشوب» بود.) ساعت ۵:۲۰ به دفترم برگشتم و به پمپئو تلفن کردم. تا آن موقع، توئیت ترامپ منتشر شده و حملات رسانهها درباره استعفای متیس نیز در راه بود. پمپئو گفت متیس سر راهش به کاخ سفید [قبل از دیدار با ترامپ]، در وزارت خارجه توقف کرده و نسخهای از نامه استعفای خود را به وی داده است. متیس به پمپئو گفته بود: «رئیسجمهور دیگر توجهی به من نمیکند. به این روش میخواهد نشان دهد که من را نمیخواهد. دیگر وقت رفتن است.» من گفتم به نظرم تکتک این گزارهها صحیح هستند؛ و پمپئو هم اظهار موافقت کرد.
در همینباره بخوانید:
البته همه این جنجالها در مورد متیس بر ماجرای سوریه، و به موازات آن افغانستان، هم تأثیرگذار بود، به خصوص که متیس در نامهاش دستور ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را عاملی تعیینکننده در استعفای خود توصیف کرده بود. با این حال، موضوع پیدا کردن جانشین برای متیس نیز باقی بود. روز شنبه، دو روز بعد از ملاقات با متیس در اتاق بیضی، ترامپ حدود ساعت شش و پانزده دقیقه بعدازظهر به من گفت نمیخواهد برای رفتن متیس تا ماه فوریه منتظر بماند، و تصمیم گرفته «پت شاناهان» معاون وزیر دفاع را به عنوان وزیر دفاع موقت معرفی کند. (آن زمان، ترامپ هنوز میان معرفی شاناهان به عنوان وزیر دفاع دائم، یا انتخاب «جک کین» ژنرال بازنشسته ارتش، برای این شغل مردد بود.) به علاوه، ترامپ حالا میخواست متیس فوراً برود و حتی دوشنبه [شب پیش از کریسمس] نیز در پنتاگون نباشد. به ترامپ یادآوری کردم که چیزی به کریسمس باقی نمانده، اما گفت: «کریسمس سهشنبه است [و تا آن زمان دیر میشود]. باید او را همین امروز اخراج کنیم.»
در همینباره بخوانید:
›› «پاتریک شاناهان» گزینه ترامپ برای وزارت دفاع آمریکا کیست؟
آنچه خواندید، قسمت ششم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود. قسمت اول مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از اینجا و قسمت دوم را از اینجا، قسمت سوم را از اینجا، قسمت چهارم را از اینجا و قسمت پنجم را از اینجا بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه به زودی در اختیار مخاطبین محترم قرار خواهد گرفت. همچنین برای مطالعه ترجمههای قبلی مشرق از کتابهای مهم بینالمللی، از جمله توصیفات قبلی درباره اوضاع داخلی دولت ترامپ، میتوانید به کتابخانه مشرق مراجعه کنید.
[۱] The Room Where It Happened: A White House Memoir Link
[۲] Rockets hit Iranian Kurdish opposition offices in Iraq's Koya Link
[۳] جان اف. کلی لینک
[۴] جیمز متیس لینک
[۵] مایک پنس لینک
[۶] Blaming Iran, U.S. Evacuates Consulate in Southern Iraq Link
[۷] Trump orders rapid withdrawal from Syria in apparent reversal Link
[۸] Al-Tanf (U.S. military base) Link
[۹] Joseph Dunford Link
[۱۰] Philippe Étienne Link
[۱۱] Trump to Withdraw U.S. Forces From Syria, Declaring ‘We Have Won Against ISIS’ Link
[۱۲] After historic victories against ISIS, it’s time to bring our great young people home! Link
[۱۳] رند پال لینک