سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [۱] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانههای آمریکایی و به ویژه خبرگزاریهای منتقد ترامپ، بخشهایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان میداد حاوی توصیفات افشاگرانهای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.
جلد کتاب «اتاق اتفاق: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون» (+)
سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخشهایی از کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» را که در آنها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگطلب است، بلکه به فریبکاری و سیاستزدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آنچه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد. بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
در همینباره بخوانید:
›› «سگ هار» سیاست خارجی ترامپ کیست؟
›› بولتون یک نومحافظهکار جنگطلب است که اعتقادی به قوانین بینالمللی ندارد
مشرق پیش از این شماری از جنجالیترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را میتوانید از اینجا بخوانید. همچنین قسمت اول مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از اینجا بخوانید. آنچه در ادامه میخوانید، قسمت دوم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» است.
در همینباره بخوانید:
›› افشاگری جان بولتون: توسل ترامپ به چین برای پیروزی در انتخابات
›› روایت جان بولتون: خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود
قسمت دوم/
در حالی که رئیسجمهور بنا به الزام قانونی باید به زودی یک بار دیگر در مورد بازگشت یا عدم بازگشت تحریمهای پیش از توافق با ایران تصمیمگیری میکرد، من تصمیم گرفتم عقب بنشینم و چیزی نگویم. اگر میخواستند، میدانستند چهطور میتوانند با من تماس بگیرند؛ اما هیچکس تماسی نگرفت. ترامپ کاری را که ماه اکتبر انجام داده بود، تکرار کرد؛ جلوی بازگشت مجدد تحریمها را گرفت، اما پایبندی ایران به توافق را تأیید نکرد. به این ترتیب هیچ پیشرفتی [به سوی خروج آمریکا از توافق] حاصل نشد.
۶ مارس، باز هم با ترامپ دیدار کردم. در فرصتی که در لابیِ بال غربی [بخشی از مجموعه کاخ سفید] منتظر بودم، داشتم از تلویزیون میدیدم که خبرنگاران از ترامپ پرسیدند دلیل آمادگی کره شمالی برای مذاکره با آمریکا چیست؛ و ترامپ با خوشحالی جواب داد: «من.» امیدوار بودم بداند که کره شمالی واقعاً نگران است که او (بر خلاف اوباما) در صورت لزوم، آمادگی استفاده از قدرت نظامی را دارد. حدود ساعت ۴:۴۰ به دفتر بیضی رفتم و یک بار دیگر در مقابل میزِ کاملاً خالیِ «رزولوت» [میز کار رئیسجمهور، که هیچ کاغذ یا یادداشتی روی آن نبود که نشان دهد یک کشور از پشت این میز اداره میشود] نشستم. با ورود «کِلی [۲] » [رئیس وقت ستاد کارکنان کاخ سفید]، ترامپ از من پرسید: «من درخواست این جلسه را داده بودم یا تو؟» گفتم من درخواست دادم؛ گفت: «فکر میکردم من خواسته بودم؛ اما خوشحالم که آمدی، چون میخواستم تو را ببینم.»
ترامپ از پشت میز «رزولوت» با فضانوردان آمریکایی در ایستگاه فضایی بینالمللی صحبت میکند؛ بولتون در کتابش خاطرنشان میکند که میز کار ترامپ در دفتر ریاستجمهوری، بر خلاف میز کارش در نیویورک، پر از روزنامه، گزارش یا یادداشت نبود، انگار نه انگار که این، میز کار رئیسجمهور کشور است (+)
صحبتهایمان را با کره شمالی آغاز کردیم. به او توضیح دادم که فکر میکنم کیم جونگاون سعی دارد برای به پایان رساندن کارهای نسبتاً اندک (اما ضروری) باقیمانده برای دستیابی به قابلیت ساخت سلاح هستهایِ عملیاتی، زمان بخرد. این به این معنا بود که کیم جونگاون، حالا دیگر به طرز ویژهای از استفادهی آمریکا از قدرت نظامی واهمه داشت؛ میدانست که تحریمهای اقتصادی به تنهایی نمیتواند او را از دست یافتن به هدفش بازدارد. خیلی مطمئن نبودم که ترامپ متوجه این موضوع شده باشد، اما گزارشهایی را نیز در مورد فروش تجهیزات ساخت و مواد اولیه سلاحهای شیمیایی به سوریه توسط کره شمالی [۳] ، احتمالاً با هزینه ایران، ارائه کردم. در صورت صحت این گزارشها، این رابطه میتوانست برای کره شمالی و ایران بسیار مهم و حیاتی باشد و نشان میداد که پیونگیانگ تا چه حد خطرناک است؛ امروز سلاح شیمیایی میفروخت و به زودی دست به فروش سلاحهای هستهای میزد. از ترامپ خواستم تا از این استدلال برای توجیه خروج از توافق هستهای ایران و اتخاذ مواضع شدیدتر علیه کره شمالی استفاده کند. کِلی هم موافقت کرد و از من خواست همچنان به اقداماتم در انظار عمومی ادامه بدهم؛ به او اطمینان دادم این کار را خواهم کرد.
ترامپ در مورد توافق هستهای ایران گفت: «نگران نباش؛ من از این توافق خارج خواهم شد. گفتهام باید آن را اصلاح کنند، اما چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.» بعد به این موضوع اشاره کرد که چهقدر دلش میخواهد «تیلرسون [۴] » [وزیر خارجه وقت آمریکا] را اخراج کند و گفت: «میدانی که مشکل از کجاست. خیلی دوست دارم تو را آنجا [در سِمت وزارت خارجه] بگذارم.» اما گفت فکر میکند گرفتن رأی اعتماد [از کنگره] سخت خواهد بود، چون اکثریت جمهوریخواهان صرفاً ۵۱ به ۴۹ بود. گفت: « «رند پالِ [۵] » حرامزاده [سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی] علیه تو رأی میدهد و «مککانل [۶] » [سناتور جمهوریخواه ایالت کنتاکی و رهبر اکثریت سنا] نگران است که پال جمهوریخواهان دیگر را هم (که به رأی او برای تأیید قاضیها و مسائل دیگر نیاز دارند) متقاعد کند تا به تو رأی منفی بدهند. خودت در اینباره چیزی دستگیرت شده؟» گفتم پال به من رأی نخواهد داد، اما بعید میدانم بتواند جمهوریخواهان دیگر را با خودش همراه کند. (ترکیب واقعی در سنا روزبهروز بیشتر به ۵۰ به ۴۹ نزدیک میشد، چراکه وضعیت جسمانی «جان مککین [۷] » [سناتور جمهوریخواه سابق ایالت آریزونا] همچنان رو به وخامت میرفت و این احتمال وجود داشت که دیگر هرگز به واشینگتن بازنگردد.) همچنین بر مبنای صحبتهایی که با سناتورهای جمهوریخواه داشتم، گفتم میتوانیم چند نفر از دموکراتها را نیز با خودمان همراه کنیم، به خصوص که در سال انتخابات هم هستیم. بعید میدانستم ترامپ را متقاعد کرده باشم؛ او هم پرسید: «به چه سِمت دیگری علاقه داری؟» جواب دادم: «مشاور امنیت ملی.» کِلی سکوت خود را شکست و تأکید کرد که این شغل مستلزم تأیید سنا نیست؛ و ترامپ با خوشحالی پرسید: «یعنی لازم نیست نگران دلقکهای کنگره باشم؟» کِلی و من هر دو جواب دادیم: «دقیقاً.»
ترامپ بارها از «رکس تیلرسون» (جلوی تصویر، چپ) وزیر خارجه وقتش شکایت کرده و گفته بود دلش میخواهد او را اخراج کند (+)
در همینباره بخوانید:
›› «جان مککین» هم آرزوی سرنگونی نظام ایران را به گور برد
›› پشت پرده پیگیری ماجرای دستگیری سربازان آمریکایی توسط سپاه
شنبهی پیش از عید پاک، ساعت شش و نیم بعدازظهر، گفتوگوی عجیبی با ترامپ داشتم. تقریباً فقط او صحبت کرد. حرفهایش را با «رکس [تیلرسون] افتضاح است» شروع کرد و بعد دلیلش را با تمرکز روی تصمیم تیلرسون برای تخصیص ۲۰۰ میلیون دلار به بازسازی سوریه توضیح داد. ترامپ این کار را دوست نداشت؛ گفت: «من میخواهم کشور خودمان را بسازم، نه کشورهای دیگر را.» من به عنوان یکی از اعضای سابق آژانس توسعه بینالمللی آمریکا [۸] [USAID]، حامیِ استفاده از کمک خارجیِ آمریکا برای پیشبرد اهداف امنیت ملی حمایت میکردم، اما ضمناً میدانستم که چنین اقداماتی علاوه بر نقاط قوت، نقاط ضعفی هم دارند. سعی کردم فرصتی برای صحبت پیدا کنم، اما ترامپ همچنان ادامه میداد و مرتباً میگفت: «میدانم که تو متوجه هستی.» سپس گفت: «آنجا [اطرافت در سِمت جدید] خبرچینهای زیادی هستند. میتوانی از شر هر کسی که میخواستی، خلاص شوی»؛ کاری که من پیشاپیش برای انجامش خود را آماده کرده بودم. سرانجام گفتوگو به پایان رسید و هر دو گفتیم: «عید پاک مبارک.»
دوشنبهی فردای عید پاک، ترامپ دوباره تلفن کرد. پرسیدم: «مراسم تخممرغغِلدهی [۹] چهطور پیش میرود، آقای رئیسجمهور؟» در حالی که «سارا سندرز [۱۰] » [سخنگوی کاخ سفید] با بچههایش، و افراد دیگر به دفتر بیضی رفتوآمد میکردند، گفت: «عالی»؛ و سپس به همان گفتوگوی عجیب روز شنبهشبش (در واقع همان تکگوییاش) برگشت: «میخواهم از این جنگهای وحشتناک (در خاورمیانه) خارج شوم. داریم داعش را به خاطر کشورهایی میکشیم که دشمن ما هستند.» من منظور ترامپ را روسیه، ایران و رژیم اسد در سوریه برداشت کردم. گفت مشاورانش دو دسته شدهاند، آنهایی که میخواهند «برای همیشه» در آنجا بمانیم و آنهایی که میخواهند «برای مدتی» بمانیم. در مقابل، ترامپ گفت: «من اصلاً نمیخواهم بمانیم. از کُردها خوشم نمیآید. از دست عراقیها فرار میکنند؛ از دست تُرکها فرار میکنند؛ تنها زمانی فرار نمیکنند که ما دور تا دورشان را با اف-۱۸ بمباران کنیم.» بعد پرسید: «باید چه کنیم؟» من که فکر میکردم وسط جشن فردای عید پاک بهترین زمان برای بحث در مورد استراتژی خاورمیانه نیست، گفتم هنوز منتظر آماده شدن تأییدیه موقت صلاحیت امنیتیام هستم. همین موقع، پمپئو [۱۱] [وزیر خارجه آمریکا] وارد دفتر بیضی شد و گفت: «به من و جان کمی زمان بده...» و بلافاصله صحبتش با ورود تعدادی دیگر کودک با والدینشان قطع شد. کاملاً روشن بود که ترامپ خواستار خروج از سوریه است و در جلسه شورای امنیت ملی هم که روز بعد برگزار شد، دقیقاً همین تمایل را به زبان آورد. با این حال، باید در مورد چیزهای زیادی تصمیمگیری میشد و با نزدیک شدن به پایان موفقیتآمیز مبارزه برای نابودی خلافت داعش، اطمینان داشتم که میتوانیم از منافع آمریکا محافظت کنیم.
در همینباره بخوانید:
›› ترامپ در سوریه تسلیم جمهوری اسلامی شد/ نقش ایران و متحدانش در بیرون انداختن آمریکاییها
تمرکزم روی ایران بود و با توجه به اینکه موعد تصمیم بعدی در خصوص تمدید یا عدم تمدید معافیتهای تحریمی، ۱۲ می بود، این فرصت را پیدا کردم تا برای موضوع خروج [از توافق] فشار بیاورم. پمپئو سهشنبه عصر از فلوریدا با من تماس گرفت و در مورد آنچه باید درباره توافق هستهای انجام میشد کلی آسمان و ریسمان به هم بافت. نمیتوانستم تشخیص بدهم که هنوز به خاطر فرآیند سخت تأیید صلاحیتش عصبی است (که البته کاملاً قابلدرک بود) یا اعضای وزارت خارجه که از احتمال خروج ما از توافق شدیداً مضطرب شده بودند، او را به بازی گرفتهاند. بعد از گفتوگویی سخت و گاهی همراه با عصبانیت در مورد انتقادهای اجتنابناپذیر از سوی افراد اخلاقمدار علیه تصمیم به خروج از توافق، پمپئو گفت از وزارت خارجه خواهد خواست تا پیامدهای ناشی از خروج ما را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهد؛ کاری که اعضای وزارت خارجه تا آن زمان با سرسختی در برابر انجامش مقاومت کرده بودند. نگران بودم که عصبانیت آشکار پمپئو در مورد از میان بردن توافق هستهای ایران منجر به تأخیر بیشتر در این تصمیم شود. با توجه به اینکه بوروکراسی دولتی از این عدم قطعیت استفاده میکرد تا از نابودی یک توافق بینالمللی مقدس دیگر ممانعت به عمل آورد، تردید در سطوح سیاسی دولت میتوانست مهلک باشد.
ترامپ بقیه هفته را در فلوریدا ماند، اما من در واشینگتن بر ایران تمرکز کرده بودم. مدتها بر این باور بودم که تهدید هستهای ایران، با اینکه به لحاظ عملیاتی به اندازه کره شمالی پیشرفته نیست، اما میتواند به همان اندازه، و بلکه به طور بالقوه بیشتر از آن، خطرناک باشد، به این دلیل که اهداف مذهبی و انقلابی، انگیزه رهبران ایران را شکل میدهند. برنامه هستهای تهران (به علاوه فعالیتهای آن در زمینه سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک) و قابلیتهای موشکهای بالستیک آن، ایران را به تهدیدی منطقهای و جهانی تبدیل میکرد. در خاورمیانهای که پیشاپیش دچار تنش بود، پیشرفت ایران در حوزه هستهای، الهامبخش دیگران (ترکیه، مصر و عربستان سعودی) شده بود تا اقداماتی را با هدف نهاییِ دستیابی به قابلیتهای سلاحهای هستهای انجام دهند؛ و این مدرکی بود که نشان میداد پدیده اشاعه هستهای در جریان است. همچنین وجه تمایز نهچندان خوشایند ایران، این بود که این کشور بانک مرکزیِ تروریسم بینالمللی هم بود؛ با سابقهای فعال، به خصوص در خاورمیانه، شامل حمایت از گروههای تروریستی با سلاح و منابع مالی، و بهکارگیری قابلیتهای نظامی متعارفش در کشورهای خارجی برای کمک به اهداف استراتژیکش. و با گذشت چهل سال، هیچ نشانهای از فروکش کردن تب انقلاب اسلامی ایران در رهبران سیاسی و نظامی آن دیده نمیشود.
مکرون معتقد بود یکی از موضوعاتی که جای آن در برجام خالی است و باید در یک توافق جایگزین گنجانده شود، برنامه موشکی ایران است (+)
ابتدا با «مارک سِدویل [۱۲] » [مشاور امنیت ملی انگلیس] و سپس با همتای آلمانیام «یان هکر [۱۳] » دیدار کردم، و گفتوگویی طولانی با «فیلیپ اتین [۱۴] » [مشاور دیپلماتیک رئیسجمهور فرانسه] داشتم [و درباره تصمیم آمریکا برای خروج از توافق هستهای به آنها توضیح داد]. با اینکه بارها اشاره کردم که هنوز تصمیم نهایی گرفته نشده، اما در ضمن تلاش کردم به هر شکل ممکن توضیح دهم که راهی برای «اصلاح» توافق وجود ندارد؛ کاری که وزارت خارجه آمریکا بیش از یک سال بود اصرار داشت انجام بشود. این خبر [خروج آمریکا از توافق] برای هر سه همتایم و دولتهای آنها، خبر تلخی بود. به همین دلیل هم بود که مکرراً این واقعیت را برایشان تشریح میکردم؛ خودم میدانستم، یا دستکم امیدوار بودم، که ترامپ تا چند هفته دیگر از توافق خارج خواهد شد. این خبر مثل صاعقه، ناگهانی و شدید بود، و من میخواستم هر کاری از دستم برمیآید انجام بدهم تا دستکم نزدیکترین همپیمانانمان از شنیدن این خبر غافلگیر نشوند. با توجه به دیدار قریبالوقوع ترامپ با مکرون و مرکل در کاخ سفید، فرصتهای زیادی برای بحث و گفتوگوی کامل در مورد این موضوعات وجود داشت؛ اما آنها باید از قبل میدانستند که این بار ترامپ قصد دارد از توافق خارج شود. احتمالاً.
مکرون، ۲۴ آوریل، برای اولین بار پس از تشکیل دولت ترامپ به آمریکا سفر کرد؛ سفری مملو از مراسمات تشریفاتی که حتماً حتی فرانسویها را هم تحت تأثیر قرار داد... پیش از جلسه دونفره ترامپ و مکرون در دفتر بیضی، رسانهها برای گرفتن عکسهای مرسوم و پرسیدن سؤال وارد شدند. ترامپ توافق ایران را «احمقانه»، «مضحک» و چیزهایی از این دست توصیف کرد [۱۵] . نمیدانستم اینبار مردم این حرفها را جدی میگیرند یا نه. بعد از خارج شدن خبرنگاران از دفتر بیضی، ترامپ و مکرون به تنهایی گفتوگو کردند که بیش از حد انتظار طول کشید و عمده این زمان (آنطور که ترامپ بعداً به من گفت) صرف توضیحات وی به مکرون در مورد خروج ما از توافق ایران شد [۱۶] . مکرون تلاش کرد ترامپ را متقاعد کند تا از توافق خارج نشود، اما کاری از پیش نبرد. در عوض تلاش کرد ترامپ را برای مذاکرات بزرگتری در چارچوب «محورهای چهارگانه» به دام بیندازد؛ مذاکراتی که در جلسهای گستردهتر و پس از گفتوگوی دونفره ترامپ و مکرون، در اتاق کابینه درباره آن صحبت شد. (این چهار محور عبارت بودند از: مدیریت برنامه هستهای ایران برای حال؛ مدیریت آن در آینده؛ برنامه موشکهای بالستیک ایران؛ و امنیت و صلح در منطقه [۱۷] .)
استقبال پرزرقوبرق ترامپ از امانوئل مکرون، در اولین سفر رئیسجمهور فرانسه به آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ (+)
مکرون سیاستمدار باهوشی بود و سعی داشت شکستی آشکار را به چیزی تبدیل کند که از دیدگاه وی دستکم تا حدی مثبت به نظر میرسید. او که در مدت جلسه تقریباً به طور کامل به انگلیسی صحبت کرد، بدون هیچ ابهامی در مورد توافق گفت: «هیچکس معتقد نیست که این توافق، کامل است [۱۸] » و تأکید کرد که باید در جهت «یک توافق جامع جدید» مبتنی بر همان چهار محور تلاش کنیم. در جریان جلسه، ترامپ نظر من را در مورد توافق ایران خواست. من گفتم این توافق مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای نخواهد شد و امکان ندارد که بتوان ایرادات اساسی توافق را «اصلاح» کرد. من با آگاهی از تمایل شدید ترامپ به معامله در هر موضوعی، به جمله مشهور آیزنهاور [رئیسجمهور سابق آمریکا] اشاره کردم که گفته بود: «اگر نمیتوانید مشکلی را حل کنید، آن را بزرگ کنید» ؛ و گفتم فکر میکنم این همان کاری است که مکرون دارد انجام میدهد. این کار را میتوانستیم بعد از خروج از توافق و وضع مجدد تحریمها بیشتر مورد بررسی قرار دهیم؛ منوچین [۱۹] [وزیر خزانهداری آمریکا] هم تأکید کرد که برای بازگرداندن تحریمها «کاملاً آماده» هستیم.
ترامپِ بسازوبفروشکار گفت: «روی پِیِ بد، نمیشود [ساختمانِ خوب] ساخت. کری توافق بدی کرده است. نمیگویم چه کار میخواهم بکنم، اما اگر به این توافق پایان بدهم، مقدمات انجام یک توافق جدید را در اختیار خواهم داشت. ترجیح میدهم به جای آنکه از خیرش بگذرم [و توافق ناقصی را بپذیرم]، همه چیز را از اول حل کنم.» گفت باید «به جای اصلاح یک توافق بد، یک توافق جدید بکنیم.» (مکرون بعداً در تماسی به ترامپ گفته بود که مشتاق است به سرعت برای رسیدن به توافقی جدید تلاش کنیم، که البته ترامپ به آن اهمیتی نداد.) پس از آن، جلسه به تجارت و موضوعات دیگر پرداخت و حدود ساعت ۱۲:۲۵ برای آمادگی جهت برگزاری کنفرانس مشترک خبری به پایان رسید. در این کنفرانس، نه ترامپ و نه مکرون چیز جدید یا متفاوتی در مورد ایران بیان نکردند، اگرچه، ترامپ گفت: «هیچکس نمیداند من چه کار میخواهم بکنم... البته، آقای رئیسجمهور [مکرون]، شما میتوانید حدس خیلی خوبی در اینباره بزنید.»
مکرون عجله داشت کار روی یک توافق جدید به جای برجام شروع شود (+)
مدتی بعد، با اعلام موافقت متیس [۲۰] [وزیر دفاع وقت آمریکا] در تاریخ ۲۵ آوریل، گام بسیار بزرگی در جهت آمادهسازی برای خارج شدن از توافق برداشته شد. متیس گفت: «اگر شما تصمیم به خروج دارید، من هم میتوانم با این تصمیم کنار بیایم» ؛ حمایتی که اگرچه چندان مشتاقانه نبود، اما دستکم نشان میداد که متیس تا سر حد مرگ برای این موضوع نخواهد جنگید. با این حال، متیس در هر فرصتی که به دست میآورد، مخالفت خود با خروج از توافق را تکرار میکرد؛ و ترامپ چند روز بعد قاطعانه به وی میگفت: «نمیتوانم در توافق بمانم.» این جمله به صراحت نشان میداد که ما از توافق خارج خواهیم شد. صبح ۲۵ آوریل، ترامپ یک بار دیگر به من تأکید کرد که میخواهد منوچین کاملاً آماده باشد تا بعد از خروج از توافق، «سنگینترین تحریمهای ممکن» را وضع کنیم. آن روز صبح با اتین نیز ملاقات کردم و به وضوح فهمیدم که مکرون آنچه را که در جلسه دونفرهاش با ترامپ گذشته، به طور کامل به طرف فرانسوی انتقال نداده است. این خبر فوقالعاده بود، زیرا به این معنا بود که مکرون، صحبتهای ترامپ در مورد خروج قریبالوقوع ما از توافق را کاملاً متوجه شده است.
آنچه خواندید، قسمت دوم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود. قسمت اول این مجموعه گزارش را میتوانید از اینجا بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه به زودی در اختیار مخاطبین محترم قرار خواهد گرفت. همچنین برای مطالعه ترجمههای قبلی مشرق از کتابهای مهم بینالمللی، از جمله توصیفات قبلی درباره اوضاع داخلی دولت ترامپ، میتوانید به کتابخانه مشرق مراجعه کنید.
[۹] مراسم سالیانه در کاخ سفید در روزِ دوشنبهی بعد از عید پاک، که در آن کودکان تخممرغ روی چمن غِل میدهند