چپ ایرانی بیش از ۴۰ سال است که درباره "حق اعتراض" به مردم ایران دروغ گفته و توضیح نداده است که تجمع قانونی در کشورهای دیگر جهان هرگز به معنی مخالفت با حکومت و یا مقامات بلندپایه نیست.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"کمیته X؛ از تقدیس خشونت تا اصرار بر تجمع خیابانی"

میرلوحی: باید راه مخالفت با مقامات بالای نظام هموار شود!

محمود میرلوحی، عضو اصلاح‌طلب شورای شهر تهران در یک مصاحبه که کانال تلگرامی امتداد آنرا بازنشر داد؛ پیرامون اصرار شورای شهر تهران به تعیین محل تجمعات اعتراضی گفته است: ببینید در تمام دنیا این مساله بسیار آسان است. در میدان تقسیم استانبول من نیم ساعت ایستادم و در آن زمان ۱۰ گروه آمدند، پلاکاردهایشان را نشان دادند، عکس‌های‌شان را گرفتند و رفتند و تمام شد. ما اجازه این حرکت‌ها را به مردم ندادیم و این مسائل انباشته شده است و هنوز هم از جمع‌ شدن ۲۰۰ نفر در یک محل می‌ترسیم حتی در مورد روز کارگر.

او همچنین می‌افزاید: من در هند دانشجو بودم و هر وقت دلم می‌خواست ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا دانشجو را جمع می‌کردیم و می‌رفتیم آنجا، ما ۳ روز اعتصاب کردیم در ایندیاگیت، نه باتومی بود و نه کسی گفت چرا نشسته‌اید، ما اینها را دیده‌ایم. اما الان با فضای مجازی همه حرف خود را راحت می‌زنند اما اگر لازم شد، می‌آیند و اعتراض‌شان را می‌کنند. در امریکا سر جورج فلوید افراد آمدند و اعلام نظر کردند. به نظرم این باید حل شود و نباید بیشتر از ۴۰ سال در برابر این اصل قانون اساسی مقاومت شود، قانونی که به مردم این حق را داده است. بعد اینکه طبق همین اصل هم قرار نیست که مردم به خیابان بیایند که موافقت خودشان را اعلام کنند، قرار است مخالفت کنند، مخالفت‌شان هم این نیست که بیایند با یک بخشدار جزء مخالفت کنند، نخیر، قرار است بیایند و با مقامات عالیرتبه مخالفت کنند. همین در تمام دنیا رایج است، هم مخالفت و هم مخالفت با مقامات بالا! لذا باید راه این امر طبق قانون باز شود. [۱]

*البته اظهارات میرلوحی بعنوان یک رجل سیاسی که در جریان انتخابات مجلس یازدهم و با تحریم انتخابات، از فرایند دموکراسی خارج شده؛ دیگر نباید برای دموکراسی‌خواهان و کسانی که به اعتراض مدنی می‌اندیشند، مسموع باشد.

مع‌الوصف علت اصرار میرلوحی و دوستان رادیکال شده او در سازمان اصلاحات بر "تجمعات اعتراضی" کاملا مشخص است و رخدادهایی مثل دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ که منجر به کشته شدن ده‌ها نفر شد؛ دو نتیجه کوچک از همین اصرارها بود.

اظهارات میرلوحی در بحث تجمعات نیز حاوی اطلاعات غلط زیادی است.

مثل تظاهرات دانشجویان در هند که میرلوحی توضیح نداده اگر یک کلمه شعار علیه حاکمیت هند یا نخست‌وزیر این کشور داده می‌شد؛ چه اتفاقی رخ می‌داد؟! تجربه واکنش نظامی حکومت هند به تظاهرات و تجمع در ایالت آسام و یا واکنش امنیتی دولت ترکیه به تجمعات شکل گرفته پیرامون مخالفت با اردوغان؛ نمونه‌ای از تعارضاتی است که میرلوحی برای صحیح جلوه‌دادن حرف‌هایش به آنها اشاره نمی‌کند.

قضاوت عجیب میرلوحی که درباره تابستان داغ آمریکا و حواشی قتل جورج فلوید می‌گوید: " افراد آمدند و اعلام نظر کردند" نیز به شدت قابل تأمل است!

تظاهراتی غیر قانونی که هفته‌ها به طول انجامیده؛ نیروهای نظامی وارد عرصه برخورد با مردم شده‌اند، ترامپ از زیر زمین کاخ سفید مردم را به برخورد با سگ‌های وحشی تهدید کرده است، ‌ده‌ها نفر کشته و زخمی شده‌اند و حتی در برخی مناطق آمریکا به لحاظ نمادین اعلام خودمختاری شد!

اظهارات میرلوحی مبنی بر اینکه "مردم باید مخالفتشان را اعلام کنند و این مخالفت هم باید با مقامات بالا باشد و این مقوله در تمام دنیا رایج است" هم یک دروغ فتنه‌گرانه بیشتر نیست.

خانم "هانا آرنت" در کتاب "انقلاب" توضیح می‌دهد که تظاهرات و تجمع در قانون اساسی آمریکا هرگز به معنی مخالفت با حکومت و یا ردّ مقامات نیست بلکه به معنی رساندن صدای اعتراض به گوش مقامات حاکمیت آمریکا با روشی غیر از سیاست‌ورزی مرسوم است.

فلذاست که باید گفت چپ ایرانی عملا ۴۰ سال است با به رخ کشیدن تظاهرات قانونی در آمریکا و نگفتن واقعیت‌ها؛ افکار عمومی را سر کار گذاشته است و از گفتن واقعیت ماجرا ابا می‌کند.

پر واضح است که شمشیر کشیدن علیه حکومت و مخالفت خیابانی با مقامات ارشد یک کشور به معنی شورش و اغتشاش است و هیچ حکومتی در جهان هم بخاطر امنیت مردم و حفظ حاکمیت نمی‌تواند با کیک و آبمیوه به استقبال شورشیان برود.

در اینجا لازم به توضیح است که مردم عزیز ما باید بدانند که اولا مشکلات فعلی تماما دستکند امثال آقای میرلوحی و دوستان ایشان در دولت، مجلس دهم و شورای شهر هستند. (مشکلاتی که برخی معتقدند عامدانه ایجاد شده است)

و ثانیا راه حل این مشکلات نیز نه تجمع و اغتشاش که مورد اصرار میرلوحی و شهردار تهران قرار دارد [۲] بلکه "صندوق رأی" و کنار زدن افراد ناکارآمد و اغتشاش‌دوست از مناصب اجرایی کشور است.

میرلوحی پیش از این به دلیل اتهام زدن به شهردار سابق تهران به شلّاق و حبس محکوم شده بود.

او یکی از طلایه‌داران تحریم انتخابات و خروج اصلاح‌طلبان از فرایند دموکراسی در ایران نیز هست.

ما در مجموعه وبلاگ مشرق بارها تأکید کرده‌ایم که تقلای کمیته X و اعضای آن بر تقدیس خشونت و تأکید بر ضرورت تجمع خیابانی در کنار این خشونت‌ورزی؛ ضرورت تأملات امنیتی را طلب می‌کند.

***

هدیه بزرگ عباس عبدی به خبرنگاران در آستانه "روز خبرنگار"

عباس عبدی، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران اظهار کرده است: "نظام رسانه‌ای در ایران، شلخته و بی‌اعتبار است. "

او می‌افزاید: شما اگر در جمعی ۵۰ نفره بنشینید و مشکل جسمانی خود را بازگو کنید احتمال دارد ببینید که همه شروع به اظهارنظر کرده و توصیه های گوناگونی می کنند. در حالی که همگی فاقد تخصص هستند و نظراتی کاملا متفاوت مطرح می کنند.

اما اگر این مشکل به یک پزشک متخصص ارجاع داده شود، فقط با یک نظر مواجه هستید. درست یا غلط بودن تجویز او هم قابل سنجش برای ما نیست، زیرا قاعده این است که حرف پزشک متخصص در اکثر مواقع درست است. بنابراین بیمار هرچه او گفت را انجام می دهد.

ممکن است دو پزشک با دو تجربه و دو رویکرد علمی وجود داشته باشند، و دو تجویز گوناگون دهند بازهم تکلیف روشن است. ولی دیگر ۵۰ نفر نظر بی ربط و غیرکارشناسانه نمی دهند. در قضایایی که مثال آن را زدید (آشفتگی و حرف و حدیث پیرامون خبرهایی مثل قرارداد ایران و چین که ابعاد آن نامشخص است) این گونه است. هر کسی حساب توئیتر و کانالی دارد و در گروهی عضو است و راجع به هر چیزی به هر شکلی اظهارنظر کارشناسی می کند. این وضعیت فضای مغشوشی را به وجود می آورد که به تنش و بحران در رسیدن به بصیرت و آگاهی می انجامد. زیرا هیچ کس متوجه نخواهد شد که حقیقت ماجرا چیست؟

عبدی تصریح می‌کند:‌ در حالی که اگر  رسانه‌ای معتبر باشد و کارکرد آن درست صورت گیرد، طوری که خبر را دقیق بازگو کنند و تلاش شود با پرسیدن سوالات مناسب ابعاد خبر را تکمیل کنند. دیگر نیازی نیست افراد بدون صلاحیت حرفه‌ای این کار را کنند همین که چند رسانه با گرایش های مختلف این کار را انجام دهد، کفایت می‌کند. ولی چون رسانه معتبر نداریم هر کس به خود اجازه می‌دهد وارد ماجرا شود. [۳]

*این ترّهات آقای عبدی در حالی است که اتفاقا تنوع رسانه‌ها، گسترش شبکه‌های اجتماعی و امکان امعان نظر از سوی همه؛ ‌ یکی از نشانه‌های دموکراسی پیشرفته و حاکمیت خوب است.

البته ما متوجه ذهن پیر و البته علائق کمونیستی آقایان "هسته سخت اصلاحات" هستیم که چگونه به جامعه تک‌صدایی می‌اندیشند که هر منتقدی در آن بایستی "سفله" معرفی شود [۴] و مردم نیز آنچنان که عبدی زمانی گفته بود: "لشکر قابلمه به‌دست‌ها"!

در عین حال باید دانست که مراجعه عمومی به "تحلیل صحیح" و لزوم پیروی مردم، رجال سیاسی و اصحابه رسانه از نظرات کارشناسی یک اصل اساسی و همواره لازم‌الاجراست اما به نظر می‌رسد در صحبت‌های عبدی ماساژ این اصل مطمح نظر نیست و بیشتر متلک‌پرانی به فضای رسانه‌ای و زحمات اصحاب قلم در ایران مد نظر است.

اگرچه در نظام رسانه‌ای ضعف‌هایی وجود دارد اما وقتی اصلی‌ترین پروژه‌های اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر مثل برجام، مثل سیاه‌نمایی، مثل تحریم انتخابات و مثل تقلا برای ایجاد فتنه اقتصادی در همین رسانه‌ها مورد پیش‌بینی و اقتراح واقع شده؛ پس نظام رسانه‌ای در ایران، نه شلخته و بی‌اعتبار که اتفاقا مایه اعتبار است و در ادامه توانسته بی‌آبرویی دشمنان ملت را نیز رقم بزند.

عباس عبدی به تازگی در اظهارات خود دست به تقدیس خشونت زده و همچنین آرزو کرده است که اوضاع کشور بدتر شود تا مردم برای خروج از وضعیت تصمیم بگیرند!

* منبع عکس: جماران

***

1_ yun.ir/khzvy4

2_ mshrgh.ir/1013818

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1460422

4_ mshrgh.ir/1091200

برچسب‌ها