کد خبر 1111972
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۹

در سال ۲۰۱۸ نرخ دستگیری مرتبط با تبهکارهای جدی گزارش شده به پلیس حدود ۲۲ درصد بوده است اما تعداد جرایم رخ داده دو برابر چیزی است که به پلیس گزارش می‌شود و نرخ دستگیری برای کل جرایم نصف این میزان.

به گزارش مشرق، در حالی که آمریکاییان در سراسر کشور صدای  اعتراض خود را نسبت به خشونت های پلیس بلند کرده اند، کسانی نیز با مطالبه کاهش یا ایجاد تغییرات در هزینه های دولت برای نیروی پلیس به میدان آمده اند. اما نه این عده و نه کسانی که انجام اصلاحات در نیروی پلیس را پیشنهاد می کنند، مشکل کلیدی جرایم حل نشده را در نظر نگرفته اند.

بیشتر بخوانید:

شلیک پلیس آمریکا به یک مرد سیاه‌پوست +فیلم

تحقیق اخیر من از ۵۰ سال داده های کشوری مربوط به جرم و جنایت، تایید می کند همانطور که پلیس گزارش می دهد، آنها موفق به حل اکثر جرایم جدی در آمریکا نمی شوند. اما آمارهای واقعی بدتر از چیزی است که داده های پلیس نشان می دهد. در آمریکا به ندرت پیش می آید که گزارش یک جرم به دستگیری یک مظنون منجر شود وبعد به محکومیت وی بینجامد.

این داده ها نشان می دهند که در طول ده ها سال به طور مداوم کمتر از نیمی از جرایم جدی رخ داده به پلیس گزارش می شوند. اگر هم دستگیری در این موارد صورت بگیرد، تعداد اندکی از مرتکبین جرایم دستگیر می شوند.

در واقعیت حدود ۱۱ درصد از کل جرایم بزرگ به دستگیری منجر می شود و حدود ۲ درصد آنها به یک محکومیت ختم می شود. از این رو تعداد کسانی که پلیس آنها را مسئول جرایم می کند- که من آن را نرخ «پاسخگویی جنایی» می نامم- بسیار پایین است.

بسیاری از جرایم گزارش نمی شوند

پلیس تنها می تواند به حل جرایمی بپردازد که از وقوع آنها با خبر می شود و تنها می تواند از فعالیت خود در مورد آن دسته از رفتارهای مجرمانه آماری ارائه دهد که درباره آنها گزارشی دریافت کرده است. اما سهم بزرگی از جرایم وجود دارند که پلیس هرگز از وقوع آنها مطلع نمی شود.

با مقایسه پیمایش های انجام شده از سوی دیگران در ارتباط با گزارش های پلیس، روشن می شود که اصولا کمتر از نیمی از  تبهکاری های خشن- جرایمی نظیر یورش ها و دستبردهای حاد- به پلیس گزارش شده اند.

نرخ واقعی دستگیری‌ها

در سال ۲۰۱۸  نرخ دستگیری مرتبط با تبهکارهای جدی گزارش شده به پلیس حدود ۲۲ درصد بوده است. اما از آنجا که تعداد جرایم رخ داده دو برابر چیزی است که به پلیس گزارش می شود، نرخ دستگیری برای کل جرایم رخ داده نیز نصف میزانی است که پلیس گزارش کرده است، یعنی فقط ۱۱ درصد.

نرخ واقعی محکومیت‌ها

درصد رسمی جرایم جدی که در آن یک شخص واقعا محکوم شده، حتی از این هم پایین تر است، هر چند داده هایی که این واقعیت را تایید کنند بسیار اندک است. دایره آمار قضایی نرخ های محکومیت کشوری را از سال ۲۰۰۶ به این سو گزارش نکرده است، اما در آن سال از مجموع جرایم جدی گزارش شده به پلیس، تنها۴.۱ درصد موارد بعد از گزارش آن جرم، به محکومیت فردی انجامیده است.

در این مورد نیز با به حساب آوردن این واقعیت که تعداد جرایم رخ داده دو برابر این میزان است، نرخ محکومیت کشوری در سال ۲۰۰۶ در واقع نزدیک به ۲ درصد بوده است.

حل جرایم بدون دستگیری

راه هایی وجود دارد که پلیس از طریق آنها درگیری ها و جرایم را بدون دستگیر کردن کس یا کسانی حل می کند؛ برای مثال با واسطه گری همسایگان در حل و فصل اختلافات و هدایت جوانان سرکش به سرویس های اجتماعی و برنامه های اجتماع محور. اما وقتی که معیار موفقیت ادارات پلیس را بر اساس تعداد دستگیری های انجام شده  فرض کنیم، دامنه چنین موفقیتی چندان گسترده نخواهد بود.

هنگام بررسی رویکردها نسبت به اصلاحات در پلیس، مهم است به خاطر داشته باشیم که آمریکاییان هنوز حدود نیمی از جرایم بزرگ را گزارش نمی کنند و پلیس نیز بسیاری از مواردی را که گزارشی درباره آنها دریافت نکرده حل نمی‌کند. بهبود حقیقی نیروی پلیس در آمریکا مستلزم مد نظر قرار دادن این دو شکاف موجود در آمارها و عملکرد پلیس نیز می باشد.

منبع: فارس