سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**اسرائیل به ۱۵ کیلومتری ایران رسیده، باید برجام منطقه ای را قبول کنیم
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «تبعات یک توافق احتمالی برای منطقه» به قلم «علی بیگدلی» نوشت: «مبادله سفیر در آینده نزدیک بین اسرائیل و امارات میتواند نهایتا به استقرار پایگاههای نظامی رژیمصهیونیستی در منطقه منجر شود که وضعیت امنیتی را بسیار محدود خواهد کرد. بنابراین خاورمیانه دارد وارد دوران جدیدی از حیات خود میشود و پوستاندازی میکند و سیاست گذشتهاش دیگر چندان پاسخگو نیست. مخصوصا که رهبری این تغییرات را شیخنشینهای خلیجفارس برعهده گرفتهاند و فضا را محدودتر میکنند. رژیمصهیونیستی بهعنوان دشمن شماره یک ما از کنار دریای مدیترانه در فاصله ۱۵ کیلومتریمان در خلیجفارس نشسته؛ مساله مهمی که حوزههای امنیتی را مورد تهدید قرار میدهد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اگر رژیمصهیونیستی در نزدیکترین نقطههای مرزی ما مستقر شوند از جهت سیاسی مساله بسیار پراهمیتی است چون در آینده بحرین و عمان و نهایتا عربستان هم تحت سلطه خود درمیآورد و منطقه خلیجفارس دیگر منطقه همیشگی نخواهد بود و از نظر امنیتی محدود خواهد شد. از این رو باید در سیاستهای خلیجفارس دقتنظر داشته باشیم. نقطههای امیدواری ما جهاد اسلامی در فلسطین بوده و اگر قطر بتواند با وساطت بین رژیمصهیونیستی و فلسطین میانجیگری کند عملا مساله فلسطین در معاملات منطقهای تحت تاثیر اقدمات اینها قرار میگیرد. درحقیقت باید تغییری در سیاستهای منطقهای بهوجود آورده شود».
رهبر معظم انقلاب- ۱۱ شهریور- با اشاره به اقدام دولت امارات در برقراری روابط با رژیم صهیونیستی فرمودند: «البته این وضعیت دیری نخواهد پایید، اما لکه ننگ آن بر پیشانی کسانی که غصب کشور و آواره کردن ملت فلسطین را به بوته فراموشی سپردند و پای صهیونیستها را در منطقه بازکردند، باقی خواهد ماند».
در سالهای گذشته و زمانیکه گروهک تکفیری تروریستی داعش تا ۴۰ کیلومتری مرز ایران پیشروی کرده بود، فعالین اصلاح طلب مدعی بودند که «عراق و سوریه هم برجام می خواهد» و «ایران باید با الگوی برجام، مذاکرات منطقه ای را کلید زده و مسئله داعش را حل کند».
در همان مقطع سردار حاج قاسم سلیمانی در پاسخ به این ادعا گفته بود: «برخی اوقات ما از راه دیپلماسی اقداماتی میکنیم که اقدامات خوبی هم هست اما برخی گرهها و مشکلات فقط با دیپلماسی حل نمیشود و آنجا اتفاقات دیگری است که از همه رفتارهای دیپلماسی معمولی عبور میکند، درها را میگشاید، پیوندها را ایجاد و یخها را ذوب میکند و اخوت و صمیمیت ایجاد میکند و خون شهید نصیری(از شهدای مدافع حرم) از این خونها بود».
حاج قاسم با فرماندهی مدافعان حرم و دلاورمردان محور مقاومت، کمر داعش را در عراق و سوریه شکست. آمریکا و سران رژیم صهیونیستی تصور می کردند که در آینده نزدیک، تروریست های داعشی در خیابان های تهران و همدان و کرمانشاه، زن و کودک و پیر و جوان را قتل عام خواهند کرد. اما این رویای شیطانی خیلی زود به یک کابوس بی پایان برای سران آمریکا و اسرائیل تبدیل شد.
رژیم جعلی اسرائیل اکنون با مشکلات عدیده ای در سرزمین های اشغالی مواجه است. این رژیم کودک کش و جنایتکار هیچ سهمی در آینده منطقه ندارد. ان شاءالله به فضل الهی رژیم جعلی و جنایتکار اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد.
در حال حاضر «دونالد ترامپ»، «جو بایدن»، «باراک اوباما»، «مایک پمپئو»، «امانوئل ماکرون»، «آنگلا مرکل»، «بوریس جانسون»، «جوزپ بورل» و به عبارتی دموکرات ها و جمهوری خواهان آمریکایی در کنار سران تروئیکای اروپا(فرانسه، آلمان، انگلیس) در مسئله ایران هیچ اختلاف نظری با یکدیگر ندارند.
طرف غربی مدعی است که ایران باید در حال حاضر، محدودیت های برجام را دائمی کند و علاوه بر آن، در صنعت موشکی و قدرت منطقه ای و حقوق بشر و مسئله به رسمیت شناختن اسرائیل تجدیدنظر جدی انجام دهد.
در این میان، برخی در داخل در نقش عوامل سفارتخانه های غربی، برای پیاده سازی این نقشه ضدایرانی تلاش می کنند.
** جریان برانداز با جریان اصلاحات دشمن است؛ نمونه اش «مسعود بهنود»!
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «اپوزیسیون برانداز باتوجه به تغییر لحظه ای تحولات جهانی و تحلیل همیشگی خود مبنی بر اینکه تا وقتی امید به اصلاحات و اصلاحطلبان در ایران باشد، دگردیسی در صحنه قدرت ایران اتفاق نخواهد افتاد رو به همان روش نخنما شده کهنه و چرک قدیمی خود برای ترور اصلاحات آورده است...و صد البته جای بسی تعجب است که قرابتی میان برخی راستهای افراطی داخل و راستهای افراطی خارج نشین در تخریب و ترور اصلاحات و اصلاحطلبان است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «براندازان باید به این مساله توجه داشته باشند که کسب قدرت در ایران با تخریب اصلاحطلبی و چهرههای ارزشمند و هزینه داده اصلاحات و تلاش برای گروگانگیری روح و روحیه ملت ایران، بازی عقب افتاده و نخ نما شدهای است که کمترین بهرهای را از آن نمیتوانند کسب کنند».
نویسنده یادداشت مذکور مدعی شده است که جریان برانداز در نقطه مقابل جریان اصلاحات در داخل قرار دارد. این ادعا هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.
همین چند روز پیش «مسعود بهنود» ضدانقلاب خارج نشین و از نیروهای شاخص طیف برانداز در لندن، در صفحه اول روزنامه اعتماد مقاله نوشت. طنز ماجرا اینجاست که کارمند بی بی سی فارسی(رسانه ملکه انگلیس) در این یادداشت مدعی شد که کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ اصلا با هدایت کشورهای خارجی(انگلیس و آمریکا) صورت نگرفته و اراذل و اوباش و فاحشه ها(شعبان بی مخ و پری بلنده) نیز در این کودتا سهمی نداشتند!
به عبارت دیگر یک عضو فعال جریان برانداز خارج نشین که اکنون مواجب بگیر ملکه انگلیس است در یک روزنامه داخلی(متعلق به نماینده اصلاح طلب مجلس دهم) درباره کودتای ۲۸ مرداد به روشنگری! پرداخت. آیا این نشانه دشمنی جریان برانداز خارج نشین با طیف اصلاح طلب در داخل است!؟
علاوه بر این، همین چند روز پیش افرادی همچون سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده و علیرضا علوی تبار و پروانه سلحشوری در نامه ای مشترک با جریان برانداز خارج نشین از جمله رجبعلی مزروعی و اردشیر امیرارجمند و...پیوند اشکار طیف تندروی اصلاح طلب در داخل و جریان برانداز خارج نشین را نمایش دادند.
جریان تندروی اصلاح طلب در فتنه ۷۸ و فتنه ۸۸ و اغتشاشات دی ۹۶ و آبان ۹۸ بارها و بارها پیوند آشکار خود با جریان برانداز را اثبات کرده است.
«مصطفی تاجزاده» از فعالین اصلاح طلب و از محکومین فتنه ۸۸ چندی پیش صراحتا گفته بود: «تفاوت ما با براندازان عمدتاً در راهحلی است که ارائه میکنیم آنان یا به انقلاب باور دارند یا به سرنگونی با کمک قدرتهای خارجی به طور مشخص امریکا. ما با هر دو راه مخالف هستیم به دلیل اینکه هزینه چنین اقداماتی به مراتب بیشتر از مزایا و فواید آنها میبینیم و معتقدیم که اصلاحات اگر چه کند و زمانبر اما با اطمینان بیشتر و هزینه کمتر و با حفظ نظم و ثبات میتواند ما را به اهداف مشترک نزدیک کند».
** قالیباف نباید وارد حوزه انتخابیه خوزستان می شد!
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «قالیباف و سفرهای استانی تا ۱۴۰۰» نوشت: «نظارت یا مچگیری؟ به نظر میرسد مجلس اصولگرایان کارویژهای در یک سال باقیمانده از دولت روحانی برای خود تعریف کرده است...احضار یک به یک وزرای دولت و حتی تهدید به طرح استیضاح خود روحانی و دیگر وزرایش مانند زنگنه هم حاکی از دستفرمان سال آتی مجلس است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «قالیباف نمیخواهد از قالب توصیفشده برای خودش یعنی مدیر جهادی بیرون بیاید. او وقتی رئیس مجلس هم هست تصور میکند مانند یک شهردار باید پروژههای عمرانی را افتتاح کند و بر مسائل اجرائی نظارت داشته باشد...رئیس مجلس و برخی نمایندگان تهران در حالی به خوزستان رفتهاند که طبق قانون این وظیفه نماینده خوزستان است که از حوزه نمایندگیاش سرکشی کند نه نماینده تهران. تا به حال سابقه نداشته که نمایندهای وارد حوزه نماینده دیگر شود».
شرق در ادامه نوشت: «سفرهای رئیس مجلس شبیه سفرهای رئیس دولت نهم و دهم است. سفرهای استانی هم با احمدینژاد آغاز شد. همان وقت عدهای این سفرها را نماد و تبلور پوپولیسم و عوامگرایی میدانستند. ارثیهای که برای روحانی هم ماند و تا دولت نخستش هم به آن وامدار مانده بود».
ظاهرا حضور قالیباف میان مردم خونگرم خوزستان و شنیدن صدای آنها و نشستن پای درد و دل این مردم غیور و شریف، اصلاح طلبان را حسابی عصبی و پریشان کرده است.
از نگاه فعالین و رسانه های اصلاح طلب، شنیدن صدای مردم مصداق پوپولیسم و عوامفریبی است و صحب درباره لزوم رفع حصر و حضور زنان به عنوان تماشاچی در ورزشگاه و اجرای سند ۲۰۳۰ نشانه مردم داری و حرفه ای بودن است.
روزنامه اصلاح طلب شرق آنقدر در «سیاسی کاری» و «سیاسی بازی» و «منافع قبیله ای» غرق شده است که مدعی است که رئیس مجلس شورای اسلامی فقط باید در حوزه انتخابیه تهران حضور داشته باشد و به شهرهای دیگر از جمله خوزستان سفر نکند! این در حالی است که نمایندگان مجلس، نماینده تک تک مردم ایران هستند.
اصلاح طلبان از نمایش مدیریت جهادی عصبانی هستند. این طیف بیشتر از آنکه از این نوع مدیریت عصبی باشند، از آن وحشت دارند. چرا!؟ به این دلیل که نتیجه مدیریت اصلاح طلبان در دولت و مجلس دهم موجب شد تا به پراید ۹۰ میلیونی و سکه ۱۱ میلیونی و دلار ۲۵ هزارتومانی برسیم.
اصلاح طلبان از قالبیاف عصبانی هستند. چرا که سرلیست این طیف در حوزه انتخابیه تهران در انتخابات مجلس یازدهم علیرغم تبلیغات فراوان تنها ۷۰ هزار رای آورد و در نقطه مقابل، قالیباف یک میلیون و سیصد هزار رای کسب کرد.