به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات پژواک خرد معاصر درباره روابط سیاسی چین و آمریکا نوشت: دو ابرقدرت چین و آمریکا در حال جدایی اقتصادی و فناورانه در میانه یک جنگ سرد جدید هستند. بیجینگ و واشنگتن در یک بازی بزرگ سرزنش دیگری بر سر کرونا ویروس قرار داشته و تقریبا در تمام جبهه ها از تنشهای تجاری گرفته تا دریای چین جنوبی، تایوان، سین کیانگ و هوآوی در تقابل با یکدیگر هستند. از همه بدتر اینکه، جدال اخیر آنها در مورد وضع قانون امنیت ملی برای هنگ کنگ توسط بیجینگ، مارپیچ نزولی روابط دو طرف را تسریع کرده و دو اقتصاد برتر دنیا را در مسیر برخورد خطرناک قرار داده است.
بی اعتمادی و دشمنی فزاینده بین بیجینگ و واشنگتن، نه تنها روابط چین و آمریکا را پیش گویی خود محقق کننده کرده، بلکه بخش اعظمی از جهان را نیز به شدت قطبی کرده است، زیرا بلاتکلیفی، و سردرگمی و دشواری اقتصادی در اثنای گسترش بحران کروناویروس بر جهان حکمفرما است.
گراهام آلیسون، استاد دانشگاه هاروارد در خصوص روابط دو کشور اظهار داشته که «باقیمانده سال 2020 می تواند آزمون سختی برای چین و آمریکا باشد، همانند آنچه طی پنج ماهه پایانی سال 1941 در روابط آمریکا و ژاپن به وقوع پیوست.»
آلیسون می گوید حمله هوایی غافلگیرانه ژاپن به پرل هاربر در 7 دسامبر 1941، فراسوی تصور آمریکا قرار داشت که «ملتی با یک چهارم اندازه آمریکا حمله ای را علیه قدرتمندترین کشور جهان صورت دهد.»
اگرچه به نظر می رسد هر دو کشور اشتیاق کمی برای نبرد در یک جنگ فاجعه بار دارند، اما دیگر تحلیل گران نیز اظهار داشته اند که هنوز خطر درگیری وجود دارد که بعید است عمدی و یا از پیش برنامه ریزی شده باشد.
مالکولم دیویس، تحلیل ارشد موسسه سیاست استراتژیک استرالیا، در این ارتباط معتقد است «چین کروناویروس را فرصتی برای بهره برداری از ضعف آمریکا قلمداد کرده و در نتیجه ممکن است به دنبال حل مناقشات سرزمینی از طریق زور باشد. من تصور می کنم در نتیجه فرض اینکه آمریکا نمی خواهد یا قادر به واکنش نظامی نیست امکان سوء محاسبه از سوی بیجینگ وجود دارد.»
در سند منتشر شده توسط کاخ سفید در مورد رویکرد استراتژیک ترامپ در برابر چین در ماه می، واشنگتن رسما شکست سیاست تعامل خود در طول 40 سال در روابط با چین را مورد تصدیق قرار می دهد.
نسلهای مختلف نخبگان آمریکا از جمله رؤسای جمهور، مکررا این پرسش را مورد بحث قرار داده اند: آیا چین می تواند به صورت مسالمت آمیز ظهور کند؟ یا به طور خاص، آیا واشنگتن باید بیجینگ را وارد نظام بین الملل کند یا باید از رشد سریع آن جلوگیری کند؟
هنری کسینجر، وزیر خارجه سابق آمریکا نیز به طور جدی نسبت به آینده روابط چین و آمریکا بدبین است. وی چین را تنها رقیب استراتژیک واشنگتن خوانده و سال گذشته در بیجنگ هشدار داد که یک منازعه نظامی نامحدود میان دو کشور می تواند از جنگ های جهانی قبلی نیز بدتر باشد.
برای کسینجر و آلیسون، اصلاحات نظامی سالیان اخیر شی جین پینگ، سند دیگری است که نشان می دهد چین در حال آماده شده برای بدترین سناریو یعنی منازعه مسلحانه میان دو کشور است. کسینجر دو سال پیش اظهار داشت که «از چشم اندازی تاریخی، چین و آمریکا محکوم به منازعه هستند.»
فو یینگ، معاون سابق وزیر خارجه چین، در این رابطه معتقد است «بزرگترین عدم قطعیت برای ارتش هر دو کشور این است که دو طرف هنوز یک مکانیسم موثر مدیریت بحران را ایجاد نکرده و ابهاماتی در خصوص خطوط حداقلی دو طرف، قواعد تعامل و خطوط قرمز آنها وجود ندارد. در نتیجه، طرفین به طور دائم دیگری را مورد آزمایش قرار می دهند که این امر نیز خطر برخود و پیامدهای غیر قابل کنترل را افزایش می دهد.»
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.