شواهد نشان می‌دهند «جو بایدن» نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری امسال آمریکا، در صورت پیروزی، به دنبال تکمیل کارِ ترامپ و امضای توافقی هسته‌ای-منطقه‌ای-موشکی با ایران خواهد بود.

به گزارش مشرق، مشاوران و تیم سیاست خارجی بایدن، برنامه منسجم، چندمرحله‌ای، و پیچیده‌ای را برای پرونده ایران در نظر گرفته‌اند [۱] . شاید بتوان گفت چکیده‌ای جامع از این برنامه، گزارش «ایلان گلدنبرگ» (عضو سابق وزارت خارجه آمریکا که در امور خاورمیانه و ایران تخصص دارد و پرونده ایران در تیم بایدن به عهده وی گذاشته شده) و همکارانش در اندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکا» تحت عنوان «بازتعامل با ایران [۲] » است. نسخه‌ای از این گزارش، اواخر ماه جولای در اختیار ستاد انتخاباتی بایدن، و احتمالاً «جِیک سالیوان» مشاور ارشد نامزد دموکرات‌ها در حوزه سیاست خارجی، قرار گرفته است. [ترجمه‌ی کامل این گزارش را می‌توانید از این‌جا بخوانید.]

«بازتعامل با ایران»؛ گزارش کامل اندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکا» را از این‌جا و ترجمه آن را از این‌جا بخوانید (+)

دموکرات‌ها به دنبال حل تدریجی و گام‌به‌گام معمای ایران نیستند و درصدد هستند ابعاد این معما را نه به صورت مرحله‌ای، بلکه به صورت موازی با هم حل کنند. این معما از سه جزء بسیار مهم و راهبردی تشکیل شده است: برنامه هسته‌ای، نقش منطقه‌ای، و برنامه موشکی. این استراتژی در عین تمایز از دوران اوباما، تفاوت‌های جدی‌ای نیز با دوره ترامپ دارد. تیم بایدن حرکت مستقیم به سوی یک معامله بزرگ و یک‌پارچه بدون در نظر گرفتن اقدامات مقدماتی، موقتی و کوتاه‌مدت را بی‌فایده و غیرقابل‌دسترسی می‌داند. بنابراین پرسش اساسی‌ای که در این‌جا مطرح می‌شود این است: دموکرات‌ها در صورت پیروزی در انتخابات ماه نوامبر، در مورد ایران چه در سر می‌پرورانند؟

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی‌کند.
فایل آن‌را از اینجا دانلود کنید: video/mp4
توضیحاتی درباره سیاستِ دولت احتمالی بایدن در قبال ایران [دانلود]

پیش از ورود به این بحث باید روشن کرد که سالیوان، گلدنبرگ و «دانیل بنایم» مشاور امور خاورمیانه در دولت اوباما، به عنوان چهره‌های اصلی مسئول تصمیم‌گیری درباره ایران در تیم بایدن، نسبت به برجام و پیامدهایش چه تصوری دارند. برداشت این افراد از گذشته، می‌تواند بنیان سیاست‌هایشان در آینده را تعیین کند.

در همین‌باره بخوانید:

›› «کامِلا هریس» معاون اول و شریک انتخاباتی بایدن کیست؟

مؤلفه‌های توافق جدید با ایران

از نظر مسئولان سیاست ایران در تیم بایدن، برجام، نشانی از امکان‌پذیر بودن رسیدن به توافق استراتژیک با ایران است و در عین حال، امکانات فنی و تکنیکیِ آن به نحوی است که حتی می‌توان در بدترین سناریو، یعنی فروپاشی این معاهده‌ی جامع، دوباره مفاد و امکانات فنی‌اش را برای انعقاد یک قراردادِ جدید در نظر گرفت. با این وجود، برجام وجوهِ منفی نیز داشته است که مهم‌ترینِ آن‌ها در نظر گرفتن زمان کوتاه برای تعهدات، یعنی به پایان رسیدن زودهنگامِ بندهای موسوم به «غروب آفتاب»، و انقضای محدودیت‌های هسته‌ای علیه ایران بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ است.

اندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکا» معتقد است در صورت پیروزی بایدن در انتخابات امسال آمریکا، امکان مذاکره و توافق میان تهران و واشینگتن وجود دارد (+)

از نگاه این تیم، فراتر از چالش‌های فنی، توجه به دشواری‌ها و موانع سیاسی نیز بسیار حائز اهمیت است. در حقیقت، یکی از دلایلی که باعث شد فضای لازم برای خروج آمریکا از برجام فراهم شود، بی‌توجهی دولت اوباما به سیاست داخلی آمریکا و همچنین عدم مشارکت جدیِ متحدان کلیدی ایالات متحده در خاورمیانه در فرآیند مذاکرات منتج به برجام بود. از نگاه مشاوران بایدن، هر توافقی در آینده بدون توجه به این دو متغیر، ثبات و دوام لازم را نخواهد داشت و به سرنوشت تلخ و تراژیک برجام دچار می‌شود. از همین رو ضروری است در فرآیند مذاکرات جدید با ایران، هم رایزنی و مشورت با کنگره، و هم مذاکره با بازیگران کلیدی در منطقه انجام شود، و تمام دغدغه‌های این طرف‌ها در توافق آینده مورد ملاحظه قرار گیرد.

یک نکته کلیدی دیگر در مورد تیم بایدن، نوع نگاه آن به تحریم‌های یک‌جانبه آمریکاست. مشاوران بایدن معتقدند کمپین «فشار حداکثری» ترامپ نشان داد که آمریکا به طور یک‌جانبه قادر به تأثیرگذاری جدی بر تجارت بین‌المللی با ایران و سرمایه‌گذاری در این کشور است. از همین رو تحریم‌های یک‌جانبه یکی از جدی‌ترین اهرم‌های ایالات متحده در هر نوع مذاکره‌ای با تهران خواهد بود؛ چراکه هم می‌تواند آن را به چماقی در مذاکرات تبدیل کند و نظر طرف مقابل را به مسئله‌ی ظرفیت ایالات متحده در بازگرداندن تحریم‌ها به طور یک‌جانبه جلب نماید، و هم می‌تواند اسباب انعطاف‌پذیری در مذاکرات را به وجود بیاورد و فضا را برای توافق «بیش‌تر در برابر بیش‌تر» فراهم سازد. به دلیل جایگاه ویژه این اهرم در مذاکرات آتی، هیچ جای سند راهبردی منتشره، از حذف کلی تحریم‌ها سخنی گفته نمی‌شود، بلکه به جای آن از واژگانی نظیر «کاهش» و «تخفیف» استفاده می‌شود؛ و کاربرد کلماتی نظیر relief (یا «تنفس تحریمی») به همین دلیل بوده است.

از نظر مشاوران بایدن، کمپین فشار حداکثری ترامپ اثبات کرد که ایالات متحده فضای مانور بیش‌تری نسبت به آن‌چه در ابتدا تصور می‌شد، دارد، و از این رو می‌تواند در هر توافقی در آینده حرف آخر را بزند.

راه‌حل تدریجیِ دولت اوباما برای حل معمای ایران (منبع(+)

راه‌حل یک‌پارچه‌ی دولت ترامپ برای حل معمای ایران (منبع(+)

راه‌حل سه‌مرحله‌ایِ دولت احتمالی بایدن برای حل معمای ایران (منبع(+)

در همین‌باره بخوانید:

›› «الیوت آبرامز» هماهنگ‌کننده جدید سیاست‌های ضدایرانی دولت ترامپ کیست؟

 با توجه به این ملاحظات باید جرح و تعدیل‌هایی را برای آینده در نظر گرفت که از این قرارند:

۱) حفظ برجام با تمام امکانات فنی و تکنیکی‌اش و در عین حال، تلاش برای رفع نواقص آن؛ یا تلاش برای رسیدن به یک توافق جایگزین با همه ظرفیت‌های فنی لازم، بر اساس الگوبرداری از توافق جامع مشترک؛

۲) در نظر گرفتن ملاحظات طرف‌های منطقه‌ای، یعنی نقش منطقه‌ای و برنامه موشکی ایران، در مذاکرات آینده با هدف به حداقل رساندن امکان تأثیرگذاری منفی متحدان کلیدی منطقه‌ای آمریکا بر هرگونه توافقی در آینده؛ و

۳) ایجاد یک کارگروه دوحزبی (با اتفاق‌نظر دو حزب اصلی آمریکا) و حضور آن به عنوان یک نهاد ناظر در مذاکرات آینده، به جای تلاش برای «اطاله بررسی [۳] » و دور زدن کنگره، مانند آن‌چه در دوره اوباما انجام شد.

اندیشکده‌های نزدیک به دولت احتمالی بایدن (منبع(+)

برنامه سه‌مرحله‌ای تیم جو بایدن برای ایران چیست؟

اکنون زمان آن است که به سراغ پرسش اصلی برویم: تیم سیاست خارجی بایدن در مورد ایران چه در سر دارد؟ برنامه تیم بایدن بسیار عمل‌گرایانه است، اما در عین حال پیچیدگی‌های خاص خودش را هم دارد. استراتژی دولت احتمالی بایدن شامل سه مرحله خواهد بود:

کاهش تنش‌ها و توافق محدود اولیه، شامل کاهش تحریم‌های بشردوستانه و پایان ممنوعیت سفر مقامات ایران، از جمله محمدجواد ظریف، به آمریکا، توافق منطقه‌ای بر پایه اصل «آرامش در برابر آرامش» و بازگشت دوجانبه به برجام طی یک فرآیند ۳۰ الی ۶۰ روزه یا ترتیبات هسته‌ای جایگزین آن.

هدف از این مرحله استفاده حداکثری از دوران «ماه عسل» دولت در آمریکا، یعنی زمستان و بهار ۲۰۲۱، و همچنین بهره‌برداری از ماه‌های پایانی دولت میانه‌روی روحانی است. به دلیل بازه زمانی کوتاه، و اضطراری بودنِ برخی مسائل، از جمله پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران و ضرورت توقف یا عقبگردِ این برنامه، دولت آینده‌ی ایالات متحده درصدد انعقاد یک توافق محدود اولیه با هدف کاهش تنش‌ها میان طرفین خواهد بود. در این مرحله، اصلاحات مدنظر آمریکا و شرکایش در مورد برجام، از جمله گسترش زمان بندهای «غروب آفتاب» به دلیل پیچیدگی‌هایش عملیاتی نخواهد شد؛ با توجه به انقضای توافق در سال ۲۰۲۳، چنین اصلاحی به مراحل بعدیِ این استراتژی موکول شده است.

نکته بسیار حائز اهمیت در این مرحله این است که دولت آمریکا بدون اخذ تضمین از دولت ایران جهت بازگشت به میز مذاکره (پس از شروع به کار دولت جدید در تهران) در ارتباط با برنامه هسته‌ای و همین‌طور نقش منطقه‌ای و برنامه موشکی این کشور، به بازگشت به برجام تن نخواهد داد و این مسئله را برای طرف مقابل روشن می‌کند که در صورت عدم بازگشت ایران به میز مذاکره، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا، اواخر تابستان ۲۰۲۱ دوباره بازگردانده خواهد شد. تیم بایدن احتمالاً تجربه دولت اوباما را در این زمینه مدنظر قرار داده است؛ در حالی که دولت سابق ایالات متحده خود را آماده می‌کرد تا پس از برجام وارد مذاکرات جدیدی با ایران در مورد موضوعات دیگر شود، موانع جدی در داخل ساختار قدرت در جمهوری اسلامی برای انجام این گفت‌وگوها ایجاد شد و از همان زمان بود که دولت اوباما با فشارهای فزاینده‌ای از سوی حزب جمهوری‌خواه در داخل و متحدان خود در خاورمیانه مواجه شد.

رایزنی با کنگره، ۱+۵، ‌اسرائیل و دولت‌های خلیج [فارس] ، که همزمان با مرحله‌ی اول آغاز می‌شود و در حالت ایده‌آل تا تابستان سال ۲۰۲۱ به نتیجه خواهد رسید. دولت آمریکا در این مرحله تلاش خواهد کرد تمام ملاحظات طرف‌های مختلف را برای جلب حمایت آن‌ها از مذاکرات آینده مورد توجه قرار دهد و شرایط را برای پیاده‌سازی مرحله سوم استراتژی مهیا کند. در عین حال، در قالب یک فرآیند «ترغیب، اقناع، و ارعاب» هشدارهای لازم درباره عدم همراهی با رویکرد جدید دیپلماتیک به طرف‌های مختلف داده خواهد شد تا پیامدهای هرگونه تصمیمِ منفی‌ای در این‌باره برای آن‌ها کاملاً روشن شود.

طراحی دو مسیر موازی برای مذاکرات جامع بلندمدت، که از پاییز سال ۲۰۲۱ آغاز خواهد شد. منظور از دو مسیر موازی آن است که از یک طرف، توافق جدید هسته‌ای با تمدید زمان بندهای «غروب آفتاب»، و بازرسی‌ها و دسترسی‌های شدیدتر مدنظر قرار خواهد گرفت، و از طرف دیگر، مذاکرات در مورد تحولات منطقه‌ای و برنامه موشکی آغاز می‌شود. به منظور ترغیب ایران، تلاش می‌شود این مذاکرات همزمان با این کشور، در سطح منطقه نیز پیگیری شود. در مسیرِ غیرهسته‌ای، تمام بازیگران کلیدی منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای، نظیر روسیه، چین، و اروپا، مشارکت خواهند کرد؛ در مسیر هسته‌ای نیز بر مشارکت گروه ۱+۵ و ایران تأکید خواهد شد.

این دو مسیر در عین وابسته بودن به یک‌دیگر، استقلال خودشان را نیز حفظ می‌کنند تا عدم پیشرفت در یک مسیر به دلیل پیچیدگی‌های موجود در آن، منجر به توقف پیشرفت در مسیر دیگر نشود. در عین حال، باید برای تهران نیز روشن کرد که در صورت عدم همکاری در گفت‌وگوهای منطقه‌ای، امتیازی در حوزه هسته‌ای نیز دریافت نخواهد کرد.

مراحل سه‌گانه‌ی برنامه احتمالی بایدن برای ایران در صورت پیروزی در انتخابات (منبع ترجمه(+)

توضیحات تکمیلی

در مسیر مذاکرات منطقه‌ای، تشکیل یک مجمع منطقه‌ای، توافق در مورد عدم مداخله در امور داخلی یک‌دیگر، ‌امضای پیمان‌های امنیت دریایی، و محدودسازی استفاده از تسلیحات متعارف، نظیر موشک‌های بالستیک، و ترتیبات هسته‌ایِ منطقه‌ای، مدنظر قرار خواهد گرفت. بر خلاف توافق محدودِ مرحله اول، در مرحله سوم هیچ تعجیل و فوریتی وجود ندارد و با توجه به چالش‌های ریشه‌دار در منطقه، چنین مذاکراتی می‌تواند بین ۵ تا ۷ سال به طول بینجامد. البته فرض مشاوران بایدن در این‌جا این است که توانسته‌اند بر اساس توافق اولیه، هم به یک آرامش نسبی در منطقه دست یابند، و هم پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کنند. از همین رو تعجیلی در حل مسائل باقی‌مانده در مرحله سوم ندارند.

ایالات متحده در این مرحله برای طولانی کردن تعهدات هسته‌ای ایران حاضر است امتیازاتی از قبیل عادی‌سازی روابط اقتصادی و امکان دسترسی ایران به «یو-تِرن» (U-turn، به معنای انجام تراکنش‌های دلاری از طریق بانک‌های غیرآمریکایی) را ارائه کند. در فاز مذاکرات منطقه‌ای نیز نقش بسیار مهمی به روسیه اعطا شده است تا زمینه کاهش تنش میان تهران و تل‌آویو را فراهم کند. این مرحله، ضمن اِعمال برخی محدودیت‌ها در زمینه ارتباط ایران با نیروهای نیابتی‌اش، به خصوص در یمن و فلسطین، از طرح‌های بلندپروازانه پیشین واشینگتن در مورد از میان بردن حزب‌الله لبنان و غیره صرف‌نظر می‌کند.

با توجه به محدودیت‌ها و محذوریت‌های منطقه‌ای، و همچنین برخی ملاحظات در سیاست داخلی کشورهای منطقه، به ویژه خود ایران، بعید به نظر می‌رسد پس از تابستان سال ۲۰۲۱ فضای مذاکره و خوش‌بینی نسبت به آینده تداوم داشته باشد. در واقع، آرامش زمستان تا تابستان ۲۰۲۱ حکم آرامش قبل از طوفان را خواهد داشت.

در این صورت، احتمالاً دوباره پای معمارهای رژیمِ تحریم‌ها و رویکردهای سخت در تیم دموکرات‌ها، نظیر «ریچارد نفیو» (مدیر امور ایران در شورای امنیت ملی آمریکا بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ و هماهنگ‌کننده سیاست‌های تحریمی وزارت خارجه این کشور بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵، که او را معمار اصلی تحریم‌های ضدایرانی می‌دانند) و «وان ون‌دیپن» (دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور امنیت بین‌الملل و منع اشاعه هسته‌ای بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ که نقش مهمی در تدوین گزارش «برآورد اطلاعات ملی» آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران داشت) به ماجرا باز خواهد شد.

افراد احتمالاً طراح یا تأثیرگذار در سیاست دولت احتمالی بایدن در قبال ایران (منبع(+)

اگرچه وجوهی از عمل‌گرایی در برنامه دموکرات‌ها وجود دارد، اما پیچیدگی‌های آن و وجود سوءظن تاریخی در میان نخبگان ارشد سیاسیِ ایران نسبت به آمریکا باعث بروز برخی تردیدهای راهبردی در ایران برای ورود به این فرآیند خواهد شد. از این نظر، برنامه ترامپ در قبال ایران، بسیار صریح‌تر و ساده‌تر است و نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی راحت‌تر می‌توانند آن را درک و نسبت به آن موضع‌گیری کنند.

در همین‌باره بخوانید:

›› گزارش نشریه آمریکایی از تقلای ترامپ برای تمدید تحریم تسلیحاتی تهران

[۱] تیم بایدن با یک برنامه‌ی سه مرحله‌ای برای ایران می‌آید لینک

[۲] Reengaging Iran Link

[۳] اطاله بررسی لینک

برچسب‌ها