مرتضی مبلغ، از مقامات وزارت کشور در دولت اصلاحات به تازگی در اظهاراتی اینطور گفته است که بسیاری از زیرساخت‌هایی که برای یک "حاکمیت مقتدر" باید وجود داشته باشد، در ایران مشاهده نمی‌شود!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.  

*** 

ضربه "نظارت میدانی قالیباف" به دولت!

حمید ابوطالبی، از مقامات سابق دفتر رئیس‌جمهور و از نزدیکان حلقه روحانی به تازگی در یک رشته توییت با اشاره به اقدامات مجلس یازدهم با کنایه نوشت:

"مجلسیانِ انقلابی در سه موضوع تمایل به انقلاب! دارند:

۱)قانون اساسی: باایجاد نظام پارلمانی، افزایش اختیارات شورای نگهبان، و...

۲)حقوق ملّت: با تبدیل آزادی‌های قانون اساسی به ممنوعیت‌ها، محدود کردن خواسته‌های مردم و...

۳)حقوق دولت: با نظارت میدانی، ارائه‌ی طرح‌های محدود کننده و..."

او می‌افزاید: سوال‌ مهم این است که آیا وظیفه‌ی مجلس اداره‌ی کشور است؟ یا قانون ‌گذاری؟ محدوده‌های قانون‌گذاری و تحقیقی مجلس وفق قانون اساسی کدام‌اند؟ رابطه‌ی مجلس و قانون اساسی چیست؟ آیا مجلس قادر به هرکاری می‌باشد؟ تعریف مجلسیان از انقلابی بودن و مجلسِ انقلابی! کدام است؟

در رشته توییت ابوطالبی همچنین می‌خوانیم: مجلسِ قانونگذار، صرفا، وفق قانون اساسی و رأی مردم است که مشروعیت می یابد و قانونی است؛ این مجلس، با مجلس موسسان و یا خبرگان قانون اساسی تفاوت دارد. آیا چنین مجلسی می تواند خلاف قانون اساسی و نظر مردم گام بردارد؟

*جالب است که گویا تمام قیام و قعود مجلس یازدهم از نظر آقای ابوطالبی وفق قانون اساسی و رأی مردم نیست.

یعنی حتی نظارت میدانی شخص رئیس مجلس هم یک انقلاب محدود کننده در اختیارات دولت شمرده شده است!

این کنایه‌ها البته در حالی است که دولت در ایران صاحب اختیار بیش از ۹۵ درصد از بودجه و اجرائیات کشور است و مجلس مادام که دولت نخواهد عملا جز نظارت و تقنین کاری نمی‌تواند انجام دهد.

پس علت این ناراحتی و نگرانی چیست؟!

برخی معتقدند هنگامی که دولت دچار ناکارآمدی باشد و همزمان و با رأی مردم یک مجلس کارآمد روی کار آمده باشد؛ "پارادوکس کارآمدی و ناکارآمدی" در ترازوی قیاس مردم و قضاوت عمومی قرار خواهد گرفت.

و این مسئله هرگز به کام ناکارآمدان خوش نخواهد بود.

مردم از یکسو رئیس‌جمهوری را می‌بینند که حتی در یک کارخانه سرپوشیده هم با خودرو به دیدار کارگران می‌رود اما از سوی دیگر رئیس مجلسی را می‌بینند که به دورترین نقاط کشور می‌رود تا نظاره‌گر اجرای تصمیمات دولت و رؤیت‌کننده کاستی‌ها باشد.

طبیعیست که مردم و افکار عمومی بصورت خودکار متوجه این تناقض می‌شوند و بالنتیجه سؤالاتی متوجه ناکارآمدان خواهد شد.

و این همان چیزیست که ناکارآمدان و حامیان آنها هرگز آنرا دوست ندارند.

و از همین روست که شاهدیم هنوز فرایندهای اداری مجلس یازدهم تکمیل نشده اما اصلاح‌طلبان بعنوان حامیان دولت آقای روحانی از بی‌نتیجگی اقدامات مجلس حرف می‌زنند و یا مسئول حل تمام مشکلات کشور را قالیباف معرفی می‌کنند[۱].

و ایضا رفتارهایی مثل نوشته‌های ابوطالبی را شاهدیم که همه رفتار و سکنات مجلس را غلط ارزیابی می‌کند.

در همین راستا لازم به اشاره است که رأی خوب مردم به مجلس انقلابی، "گام اول" برای آغاز فرایند حل مشکلات کشور است. گامی که باید در انتخابات سال ۱۴۰۰ و با رأی به کاندیدایی که دارای شاخص‌هایی مثل مدیریت جهادی است تکمیل شود.

***

افزایش و تخفیف تحریم ها; دروغ ۴۱ ساله به مردم ایران

آمریکا رسما اعلام کرده ۳۰ شهریور مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال می‌کند. رئیس جمهور ایران اما شنبه و یکشنبه را «روز پیروزی ملت ایران» خوانده و «شکست مفتضحانه آمریکا» را تبریک گفته. اما شنبه و یکشنبه چه خبر است؛ آیا قرار است مکانیسم ماشه فعال ‌شود؟

به گزارش تجارت‌نیوز، وزیر امور خارجه آمریکا رسما اعلام کرده روز شنبه، ۳۰ شهریور ماه کلیه تحریم‌های لغو شده ایران بازمی‌گردد.

اما این گزاره که "تحریم‌ها افزایش می‌یابد" چرا درست نیست و چرا پس از اقدامات تحریمی جدید آمریکا؛ مردم ایران شاهد رویداد اقتصادی خاصی که علت آن در خارج از مرزها باشد، نخواهند بود؟!

*درباره درست و عقلانی نبودن گزاره افزایش تحریم‌ها بایستی ۲ توضیح مهم را ارائه کرد. اول پیرامون چرایی عقلانی نبودن این حرف و دوم پیرامون مشکلات اقتصادی که در کشور وجود دارد.

این توضیحات تحلیلی را در ادامه بخوانید:

۱_ چرا "افزایش تحریم‌ها" یک حرف غلط است؟

در وهله اول باید دقت شود که دشمنی دست به تحریم می‌زند که از حمله نظامی و براندازی سخت عاجز شده باشد.

در گام بعدی باید دانست که تحریم‌های آمریکا به لحاظ ماهوی هرگز تابعی از رفتار ایران نیست بلکه تابعی از امکانات کاخ سفید در تحریم ایران است.

به این معنی که آمریکا از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون در هر لحظه‌ای هر تحریمی را که توانسته یا بتواند را علیه مردم ایران اعمال کرده و خواهد کرد.

در واقع این گزاره خنده‌دار است که آمریکا مشتی تحریم را در انبان خود نگه داشته و در اِزای عادی یا غیرعادی شدن ایران (نسبت به خود) برای رواداری آنها تصمیم خواهد گرفت.

گزاره‌ای که صرفا به ذهن آدم‌های ناآشنا به ذات آمریکا، ناآشنا به ذات قدرت و ناآشنا به روابط بین‌الملل خواهد آمد نه به ذهن عقلا و اندیشمندان خردمند.

بماند که در این زمینه حتما باید این سؤال را از برخی افراد پرسید که چرا وعده "لغو تمام تحریم‌ها" را به مردم دادند در حالی که می‌دانستند هیچ تحریمی علیه ایران لغو نخواهد شد مگر اینکه یا نظام جمهوری اسلامی تغییر ماهیت داده باشد یا آن تحریم از کارکرد افتاده باشد.

در واقع آمریکا اگر هم تحریمی را لغو کند در واقع روغن سوخته را نذر امامزاده می‌کند و باید این حقیقت را به مردم گفت که قدرت روزافزون ایران در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی است که توانسته از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون اثر ۱۰۰ درصدی تحریم‌های آمریکا علیه ایران را به گواه تمام کارشناسان مبرّز کشور به کمتر از میانگین ۳۰ درصد برساند و می‌رود تا آنرا به تک‌رقمی شدن و حتی صفر بکشاند.

و گرنه این حرف به هیچ وجه منطقی نیست که دشمن جرّاری مثل آمریکا به هر دلیلی برای ایران "تخفیف تحریمی" قائل شود.

گزاره تحریم جدید نیز صرفا از آنرو قابل بررسی است که یک جبهه عملیاتی جدید و بکر برای آمریکا باز شده باشد وگرنه عقلاً نمی‌توان در این تصور بود که آمریکا برخی تحریم‌ها علیه ایران را اعمال نکرده و یا مثلا برای اعمال تحریم‌های جدید منتظر رخدادهایی مثل رفتارهای نظامی ایران، مکانیزم ماشه و... ایستاده است!

در اینباره می‌توان به مثال‌های مختلفی مثل دستیابی آمریکا به امکانات معدنی کشور افغانستان (بعنوان بهشت معادن خاورمیانه) پس از اشغال این کشور اشاره کرد.

دستیابی‌ای که توانست آمریکا و متحدانش را پس از رفع نیازهای معدنی، وارد فاز "تحریم معدنی و ادوات معدنی" ایران کند اما خیلی‌ها با ندانستن سابقه پیش‌گفته؛ تحریم‌های جدید را به حساب یک قدم خطای ایران گذاشتند!

تحریم نفتی ایران نیز دارای همین قاعده است و آمریکا به محض اینکه توانست چاه‌های نفت لیبی بحران‌زده را به یغما ببرد و متحدان نفتی خود را مجاب به تأمین نیاز انرژی جهان کند؛ بلافاصله از تحریم نفت ایران سخن گفت و آنرا عملی کرد.

مجهول مسئله زمانی جالب‌تر می‌شود که از خود بپرسیم چرا آمریکا در زمانی که اقتصاد ایران به پویایی و قدرت امروز نبود؛ دست به تحریم کامل نفت ایران نزد؟!

خوانش سابقه تحریم‌های آمریکا علیه ایران در ابعاد مختلف و از زمانی که آمریکا سیم خاردار به ایران نمی‌فروخت تا امروز که صرفا می‌تواند با فروش برخی قطعات پیشرفته مخالفت کند نیز جهت درک بیشتر این تحلیل ضروریست.

۲_ تحریم یا سوء مدیریت؛ علت مشکلات اقتصادی کشور چیست؟

بر خلاف آنچه که دولت و اصلاح‌طلبان اصرار دارند، گرانی‌ها و مشکلات اقتصادی ایران هرگز و بیش از ۳۰ درصدی که در بالا اشاره کردیم به تحریم‌ها ارتباطی ندارد.

و مثلا متأسفانه شاهدیم که حتی شخص رئیس‌جمهور هم صراحتا گرانی گوشت قرمز را به تحریم‌ها مرتبط می‌داند!

 این گزاره که ما در حالت خوشبینانه آنرا از سر "محاسبه غلط" می‌دانیم در حالی است که مشکل مبتلی‌به امروز اقتصاد ایران "مشکل قیمتی" است.

به این معنی که بی‌اعتقادی دولت به نظارت بر بازار موجب لجام‌گسیختگی قیمت‌ها شده است.

در این فضا به‌جای اینکه دولت حکم‌گذار بازار باشد گزینه طمع جانشین دولت خواهد شد و می‌رسیم به فضای کنونی که گرانی موجود در بازار از هیچ قاعده تورمی، تحریمی، دلاری و بازاری پیروی نمی‌کند، یک تولیدکننده با قلدری از این می‌گوید که قیمت جدید حتی هزینه جریمه تعزیرات را نیز پوشش می‌دهد و آن مقام خودروساز نیز اظهار می‌دارد که وقتی همه گران می‌دهند چرا ما گران ندهیم؟
پر واضح است که در این بلبشو اساسا خبری از تحریم و دشمن نیست و اگر و فقط اگر عزمی برای نظارت می‌بود هیچیک از این مشکلات وجود نمی‌داشت و اقلام مختلف با قیمت‌های غیر واقعی و چند برابر به دست مردم نمی‌رسید.

در این زمینه می‌توان به دستورات هر ماهه آقای روحانی مبنی بر ضرورت مقابله با گرانی و دستور چندین باره به اسحاق جهانگیری (معاون اول) برای مقابله با تورم لجام گسیخته اشاره کرد که هرگز اجرا نمی‌شوند و این شائبه را بوجود آورده‌اند که عملا همگی شاهد یک شوآف از جانب دولت آقای روحانی در مبارزه با گرانی هستیم.[۲]

کارشناسان معتقدند در صورت عزم دولت برای حل مشکلات اقتصادی، تنها ظرف چند روز می‌توان صرفا از طریق نظارت جدی و دارای پیوست، بسیاری از قیمت‌ها را به کانال واقعی خود برگرداند و تجربیات زیادی هم در این زمینه وجود دارد. (مثل کنترل چند روزه و البته پایدار قیمت گوشت مرغ در دوره مدیریت سابق قوه قضائیه)

لازم به توضیح است که طبق قوانین موضوعه کشور "قوه قضائیه" هم این اختیار را دارد که با مبنای قضایی مدعی ‌العمومی وارد بحث گرانی شود و در نبود دولت؛ جلوی گرانی اقلام مایحتاج مردم را بگیرد.

در این زمینه، اشاره به تجربه قبلی مردم ایران از تهدیدات ترامپ برای "تحریم‌های ۱۳ آبان سال ۹۷" نیز ضروریست. تحریم‌هایی که حتی برخی اقتصاددانان اصلاح‌طلب گفته بودند بواسطه آنها ۱ میلیون نفر در ایران بیکار می‌شوند و بعدا نیز از این حرف غلط و از این سیاه‌نمایی آشکار و بی‌مبنا عذرخواهی نکردند![۳]

***

مبلّغ: حاکمیت ایران مقتدر نیست!

مرتضی مبلغ، فعال چپ و از مقامات وزارت کشور در دولت اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، در لابه‌لای توضیح دلایل حمایت اصلاح‌طلبان از رئیس‌جمهور روحانی گفته است:

"متأسفانه این‌روزها ثباتی در سیاست‌ورزی وجود ندارد و بسیاری از زیرساخت‌هایی که برای یک حاکمیت مقتدر باید وجود داشته باشد، مشاهده نمی‌شود. ما در سیاست‌ورزی نمی‌توانیم پیش‌بینی آینده را انجام دهیم زیرا معیارها ثابت نیست!"[۴]

*البته از جریانی که صراحتا برای فتنه اقتصادی، براندازی نظام و تحریم انتخابات نقشه می‌کشد و برای آن پایمردی می‌کند انتظاری نبود که به مدح نظام و شمردن مثبتات بپردازد!

ولی ما جهت اطلاع آقای مبلغ و قضاوت مخاطبان محترم بیان می‌کنیم که اتفاقا نشانه‌های اقتدار حاکمیتی در ایران به رأی‌العین وجود دارد و معیارهای سیاست‌ورزی نیز ثابت است.

چه اینکه ایران اسلامی توانست علیرغم تحریم انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان یک انتخابات را با مُرّ قانون اجرا کند و نمایندگانی مردمی را به مجلس بفرستد. و این رخداد از خصیصه‌های یک نظام مقتدر است که ولو علیرغم تحریم قانون از سوی یک قشر سیاسی اما توانایی برگزاری قانونی انتخابات را دارد.

نظام اسلامی توانسته اثر تحریم‌های دشمن را تا ۷۰ درصد کاهش دهد.

نظام اسلامی برای نخستین بار در جهان توانست هیمنه نظامی آمریکا را در هم بشکند و متقدرانه بر سر یک پایگاه آمریکایی موشک بریزد و دشمن هم از ترس هیچ پاسخی ندهد.

سران فتنه ۸۸ همچنان و با وجود فضاسازی‌های فراوان اما با تصمیم نظام و با معیارهای ثابت سیاست‌ورزی حکومت در حصر هستند.

کشور با وجود تمام مشکلات اقتصادی که دولت ائتلافی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون ایجاد کرده اما همچنان پابرجاست، دورنمایی پر امید دارد و مردم منتظر انتخابات ریاست جمهوری هستند تا حرف تازه خود را به کرسی بنشانند.

هولناک‌ترین رخداد امنیت داخلی دهه اخیر در آبان ۹۸ به فضل الهی در کمترین زمان ممکن دفع شد و نظام اسلامی توانست دشمنان معیشت مردم را رسوا کند.

حکومت اسلامی دشمنانش را از قلب آمریکا و اروپا دستگیر می‌کند و کت‌بسته به محکمه ایران می‌آورد.

و ده‌ها نشانه واضح دیگر از اقتدار که مشخص نیست مرتضی مبلغ چگونه توانسته خود را در قبال آنها به ندیدن بزند.

و اما قابل پیش‌بینی نبودن آینده که مبلغ مدعی آنست...

اتفاقا در فضای یک حکومت عقلانی همه چیز قابل پیش‌بینی است و یکی از دلایل حقد و کینه هسته سخت اصلاحات در طراحی فتنه علیه نظام همین عقلانی بودن و قابل پیش‌بینی بودن رویدادهاست.

چه اینکه مردم شاهدند و می‌دانند چگونه در پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ هشدار بی‌اثر بودن مذاکره و غلط بودن وعده لغو تمام تحریم‌ها داده شد.

چگونه آگاهان کشور، بی‌بنیاد بودن برجام را هشدار دادند.

و چگونه رخدادهایی مثل دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و تحریم انتخابات از سوی محافل تحلیلی به وضوح هرچه تمامتر پیش‌بینی شد و در اختیار مردم قرار گرفت.

چیزی که مردم باید در قبال "رجال و جریانات بدخواه" بدانند این است که "گزینه دروغ و تحریف" جنس رایج بازار اینان است و چنانچه درهای بصیرت گشوده نگردد و حرف‌های اینان بر هر کوی و برزنی رسوا نگردد؛ بسا که گرانی و سایر مشکلات اجتماعی و بین‌المللی همچنان از دامن مردم و ایران رفع نگردد.

مبلغ یکسال قبل نیز در اظهاراتی گفته بود: شرایط حادّ است و احتمال عبور مردم از همه وجود دارد.[۵]

نگاهی به قیمت ارزان بسیاری از اقلام مورد نیاز مردم در آن روزها به وضوح هرچه تمامتر عزم مبلغ و امثال مبلغ برای آتش‌افروزی و سوق دادن مردم به سمت فتنه اقتصادی را آشکار می‌کند...

***

۱_ mshrgh.ir/۱۰۴۵۸۳۵

۲_ mshrgh.ir/۱۰۹۵۴۰۴

۳_ mshrgh.ir/۱۱۰۹۶۱۹

۴_ https://etemadonline.com/content/۴۳۳۵۲۵

۵_mshrgh.ir/۹۵۰۲۸۵

برچسب‌ها