سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.  

*** 

توصیه‌های بانیان اغتشاش برای "نجات ملی" ایران

عبدا... ناصری، فعال چپ و از نزدیکان سیاسی لیدر اصلاح‌طلبان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با کانال تلگرامی امتداد اظهار کرده است: آقای خاتمی معتقد است هنوز می‌توان چهره موفقی از «جمهوری اسلامی» برجای گذاشت، به شرط اینکه قانون اساسی با پشتوانه مشروح مذاکرات خبرگان آن در ابتدای انقلاب مدنظر باشد. ایشان باور دارد که باید فصول و اصول مطرود قانون اساسی رعایت شود. از نگاه آقای خاتمی، بنابر قانون اساسی تنها باید یک دولت در کشور وجود داشته باشد یعنی همان دولتی که با پشتوانه رای و نظر مردم روی کار می آید.

او می‌افزاید: بنابراین آقای خاتمی همیشه گفته است که تکیه و اعتماد به مردم، فلسفه جمهوری اسلامی و روح قانون اساسی را تشکیل می دهد. او به درستی باور دارد که تنها راه نجات کشور «اصلاح طلبی» است. البته آن اصلاح طلبی ای که روزآمد شده باشد. تجربه دوره مدیریتی او نشان می دهد که می توان بدون دولت موازی و با شورای ‌نگهبان فراجناحی و سیاست خارجه متمرکز زیر نظر دولت، کشور را نجات داد.

ناصری تصریح می‌کند: شخصا باور دارم برای نجات این کشور قانون اساسی باید به طور اساسی تغییرکند، اما برای نگاه امثال آقایان خاتمی، موسوی و کروبی که اجرای بدون تنازل قانون اساسی را نجات بخش ایران امروز می دانند احترام قائل هستم. به نظرم روح توصیه اخیر آقای خاتمی و یا مفاد نامه اخیر آقای موسوی خویینی ها، آخرین امید برای «نجات ملی» است.

*اصلاح‌طلبان همانطور که بصورت دورهمی از تئاتر وحدت ملی و سپس "آشتی ملی" ابراز لذت می‌کردند؛ هم‌اکنون نیز گویا در حال فروختن بلیط تئاتر روحوضی جدیدی با عنوان "نجات ملی" هستند!

این در حالی است که ایران اسلامی به گواه واقعیت‌ها و اسناد و ارقام اگرچه با مشکلات عدیده‌ای که دولت منتخب اصلاح‌طلبان ایجاد کرده، مواجه است اما با هیچ بحران خاصی مواجه نیست و کوچک و بزرگ می‌دانند که مشکلات کشور با ظرفیت‌های داخلی و به شرط یک رأی خوب در انتخابات آینده حل است.

در این بین اگر هم کشور و مردم نیاز به نجات از چیزی داشته باشند؛ آن گزینه، نجات از فتنه‌گری‌ها، سیاه‌نمایی‌ها و ناامیدسازی‌های جریان چپ و لیدر اصلاح‌طلبان است که از سال 88 به این سو تقلا کرده‌اند که نگذارند آب خوش از گلوی مردم پایین برود.

یک بار با ایجاد فتنه 88، بار بعدی با تحریم انتخابات، سپس با روی کار آوردن یک دولت ناکارآمد که اعتقادی به نظارت بر قیمت‌ها ندارد و اکنون نیز با مسئولیت‌گریزی و تشویق مردم به سمت براندازی و اغتشاش!

جالب است که آقای ناصری حتما اگر می‌دانست رفقای گرمابه و گلستانش از قبیل علیرضا علوی‌تبار از مردم خواسته است که در صورت اعتراض خیابانی نقاط حساس نظام را اشغال کنند؛ حتما به استدلال ما صحه علنی می‌گذاشت که ایران اسلامی اگر هم نیازی به نجات داشته باشد؛ نجات از فتنه‌گری و مسئولیت‌گریزی است.

و یا ایضا نجاتی هم اگر ضروری باشد، نجات از شرّ کسانی است که برای پراید 100 میلیونی همان مویه و شیونی را سر می‌دهند که برای پراید 30 میلیونی سر می‌دادند و هیچ نکته مثبتی را برای نظام اسلامی و دستاوردهایش رواداری نمی‌کنند.

گفتنیست، محمدرضا تاجیک، از دیگر فعالان اصلاح‌طلب نیز به تازگی در یادداشتی از سیاه بودن شرایط کشور در ذهن مردم سخن گفته و خواستار تدبیرگری در این باره شده بود.[1]

تاجیک هم البته در قبال این نکته مهم خود را به تجاهل زد که سیاه‌نمایی رسوب کرده در اذهان کسانی از مردم تماما دستپخت اتاق فتنه اقتصادی و فرماندهان برنشسته در این اتاق است که طی 10 سال گذشته تا توانستند از زمین و زمان بد گفتند و همه چیز را تاریک و سیاه جلوه دادند.

راه حل اکنونِ مسئله هم چیزی جز سکوت و اعتراف این جریان و آدم‌های بحران‌زای آن نیست.

و گرنه نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم بر روی ریل پیشرفت قرار دارند و برای حل مشکلات هم آینده بسیار امیدوارانه‌ای وجود دارد.

از نکات قابل تأمل اظهارات ناصری، اشاره به نامه فتنه‌انگیزانه موسوی خوئینی‌ها به رهبر مظلوم انقلاب است. نامه‌ای که با مسئولیت‌گریزی و دروغ، مشکلات کشور را به رهبری نظام ربط می‌داد و مدعی لاینحل بودن وضع موجود کشور بود اما  ناصری محتوای این نامه را امیدی برای نجات ملی نامیده است!

***

تاجگردون:

مجلس یازدهم می‌خواهد انتخابات بعدی را مهندسی کند!

غلامرضا تاجگردون، فعال اصلاح‌طلب و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در شماره پنجشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با اشاره به طرح مجلس یازدهم برای انجام کار بر زمین مانده "اصلاح قانون انتخابات" نوشت: اصلاح قانون انتخابات به دلیل اینکه قانون بالادست آن یعنی قانون اساسی در این خصوص شفافیت ندارد، هر قانونی که در مجلس تصویب می‌شود با مشکل مواجه خواهد شد.‌ چه آنچه در مجلس دهم تصویب شد و به شورای نگهبان رفت و چه این پیش‌نویسی که در مجلس یازدهم مطرح شده، تصویب شود و به شورای نگهبان برود، حتما با قانون اساسی تعارض خواهد داشت و شورای نگهبان نیز آن را رد خواهد کرد و همان نوع ایرادات را به نحو دیگری خواهد گرفت؛ مگر اینکه بخواهند تصمیم دیگری اتخاذ کنند.

او همچنین تصریح می‌کند:‌ به نظر می‌رسد این هم یکی از آن طرح‌هایی است که مثل مجالس قبلی باز هم عقیم خواهد ماند و با هر نوع نگاه سیاسی بخواهند تحلیل کنند جلو نخواهد رفت. ما از این نوع مشکلات در قانون اساسی داریم و بالاخره روزی باید این مساله‌ و نکاتی مثل تعریف رجل سیاسی، تفسیرهای متفاوتی که از قانون می‌شود و... را در قانون اساسی حل کنند وگرنه تلاش این مجلس نیز مثل مجالس قبل، که درصدد بودند قانون انتخابات را اصلاح کنند و نتوانستند، هدر خواهد رفت و این مجلس نیز کاری از پیش نخواهد برد.

تاجگردون در بخش دیگری از یادداشت خود می‌نویسد: البته نوع رفتار اکثریت نمایندگان مجلس یازدهم اینگونه است؛ چراکه می‌خواهند بر انتخابات ریاست‌جمهوری تاثیر بگذارند. البته گرچه مجلس‌نشینان درصدند بر ریاست‌جمهوری آینده تاثیر بگذارند اما سیستم اجرایی باید هزینه بسیاری بدهد تا اینها بخواهند به این شیوه انتخابات بعدی را مهندسی کنند.[2]

*انتظار این بود که آقای تاجگردون منطق نمایندگان پیگیر اصلاح قانون انتخابات را در صورت داشتن خدشه نقد می‌کردند نه اینکه با یک برداشت سیاسی اعلام کنند که اینان قصد تأثیرگذاری بر انتخابات را دارند!

مثلا درک این منطق که داوطلبان ریاست جمهوری باید از سطح تحصیلی بالاتری برخوردار باشند تا شاهد سیل ثبت‌نام کنندگان در موسم انتخابات نباشیم؛ آسان نبود که آقایان از عزم تأثیرگذاری جناح اصولگرا صحبت می‌کنند؟

ما قضاوت درباره آنچه که تاجگردون گفته است را بر عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم...

***

محتسب شیخ شد، از یاد ببرد...

شکوائیه جهانگیری از اشغال برخی مناصب نظام!

اسحاق جهانگیری، معاون اول اصلاح‌طلب رئیس‌جمهور روحانی به تازگی در اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:‌ گاهی تأسف می خورم کسانی که کمترین اطلاعی از عملکرد و اقدامات دولت در زمینه اقتصاد مقاومتی ندارند در خصوص این اقدامات در جامعه اظهارنظر می کنند. سبقت گیری از یکدیگر در پمپاژ ناامیدی و یأس در جامعه زیاد شده است. افرادی که سابقه انقلابی و مسئولیت دارند و وظیفه‌شان این است که به مردم خدمت کنند و از بیت المال حقوق دریافت می‌کنند و مناصب مختلفی را نیز اشغال کرده اند به جای اینکه در شرایطی که مردم در گرفتاری، سختی و فشار هستند فکر حل مشکلات باشند، نمک به زخم ها می پاشند و به پمپاژ سخنان منفی در جامعه اقدام می کنند.

او تصریح می‌کند: اینکه شرایط جامعه را سیاه و آینده را تیره و تار نشان دهیم، چه نفعی برای کشور دارد؟ و کدام مشکل را حل می کند؟ ممکن است با فردی مخالف باشیم. آیا باید به دلیل مخالفت با آن فرد کاری کنیم که مردم ناامید شوند و نسبت به کشور و آینده خود مأیوس باشند.[3]

*آقای جهانگیری و دوستان ایشان در ستاد دولت در چاه ویلی افتاده‌اند که خودشان با دستان خودشان حفر کرده‌اند.

چه کسی جز آقای جهانگیری در زمان نعمت پراید 30 میلیون تومانی می‌گفت کشور در "شرایط ته درّه" است؟[4]

یا چه کسی گفته بود: "خزانه خالیست"؟

و ایضا جهانگیری بود که در قبال دولت پیشین گفت بزرگترین فسادهای قرن در دولت گذشته رخ داده.

اکنون نیز همین سیاه‌نمایی‌های منتج به فتنه اقتصادی که کار کشور را به دو فتنه دیماه 96 و آبان 98 و ایضا به پراید 100 میلیونی رساند؛ مثل دو وزنه بزرگ به پای دولت بسته شده‌اند و آقایان ستاد دولت هرچه بیشتر دست و پا بزنند؛ بیشتر در این عمق فرو خواهند رفت.

راه چاره هم حمله به دیگران و یا فرافکنی نیست چه اینکه این ستاد مشترک دولت و اصلاحات بود که با پاشیدن نمک به زخم مردم عملا مناصب دولتی را اشغال و "سیاه‌نمایی" را به سکه رایج بازار ایران تبدیل کرد!

بلکه راه چاره آنست که اولا از تمام آن حرف‌های غلط عذرخواهی کنند، یک بار برای همیشه در قبال سیاه‌نمایی ژن درمانی کنند و سه دیگر اینکه در کنار گردن نهادن به راهبردهای مشفقانه‌ای مثل "ضرورت نظارت بر قیمت‌ها" به بیان دستاوردهای کشور روی بیاورند.

اگر آقای جهانگیری مرد این میدان است که بسم‌ا... و اگر هم نیست باید که به قعر حفره سیاه‌نمایی و بی‌کارنامگی که خود با دست خودش کنده عادت کند.

کما اینکه انزوای سیاسی او پس از انتخابات سال 96 هم ثمره همین سیاه‌نمایی و بی‌کارنامگی است.

طی سال‌های گذشته بارها این سؤال را پرسیدیم که چرا نام اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحات در ردیف اول فهرست سیاه‌نمایان می‌درخشد؟!

پاسخ این سؤال هنوز هم می‌تواند کلید حل معماهایی مثل گرانی و مثل درصد احتمال تکرار آبان 98 باشد!

***

1_ https://etemadonline.com/content/431663

2_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/296687

3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1469019

4_ mshrgh.ir/818894