سرویس سیاست مشرق - محمد موسوی خوئینیها، فردی که به مرد خاکستری اصلاحطلبان مشهور است و چندی قبل نیز در نامهای سرگشاده، رهبری نظام را مقصر اوضاع کشور معرفی کرده بود! [۱] به تازگی و در یک بیانیه سرگشاده دیگر(بعبارتی در دومین نامه سرگشاده خود در ماههای اخیر!) به موضوع "انتخابات ۱۴۰۰" اشاره کرده و در ابتدای امر ضمن تقدیس انتخابات نوشته است:
«در روزها و ماههای آینده از اهمیت انتخابات نیز نباید غافل ماند. همینجا عرض میکنم که بیتوجهی به امر خطیرِ انتخابات ریاست جمهوری قطعاً اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور را نهتنها به سامان نمیرساند که بدتر از آنچه هست میکند. نهاد ریاستجمهوری تنها نهادی است که، در قوارهٔ سایر جمهوریهای دنیا، نماد جمهوریت نظام است و برخلاف انتخابات خبرگان رهبری (که آن هم مشکلاتی دارد و باید در زمان دیگری به آن پرداخت) یک انتخابات صنفی نیست. ریاست جمهوری نهادی است که با همه آنچه دستگاه های مسئول و غیرمسئول به هنگام انتخابات بر سرش آوار کرده و می کنند باز هم نماد جمهوری است، و همین هم آرامش را از گروهی گرفته است و میخواهند با هر بهانهای آن را از ساختار نظام حذف کنند و نمیدانیم چه خوابهایی برای پس از آن دیدهاند.»
او اما حرف اصلیتر خود را در بندهای بعدی این نامه مطرح میکند و خطاب به همقطاران اصلاحطلب خود مینویسد:
"گفته میشود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروهها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالتهای ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمیکنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالتهای ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالتهای ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک میکنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات میآورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمیرود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهرهٔ کسانی که انتخابات را به بازی گرفتهاند...
شما عزیزان برای آوردن مردم بر سر صندوقهای رأی تلاش کنید و تلاش خود را مضاعف کنید؛ اگر انتخابات با مشارکت حداکثری و قابل قبول برگزار شد، شما پیروز شدهاید و اگر مردم به گونهٔ دیگری رفتار کردند، این شما نیستید که شکست خوردهاید، بلکه کسانی شکست خوردهاند که بارها با تمام قوا تلاش کردهاند تا اصلاحات را ناکام بگذارند و مردم را از اصلاحات ناامید کنند و در نتیجه مردم از پای صندوقهای رأی و انتخابات کنار روند. آنان نهتنها به نظام لطمه میزنند، که خود را هم به اقلیت تبدیل میکنند و ادارهٔ کشور را برای خود سختتر و بهتدریج غیرممکن میسازند. "
خوئینیها در تکمیل فرمان خود تصریح میکند: پس زمان آن است که تمام احزاب و گروهها و فعالان سیاسی از هر قشر و جناحی در انتخابات حضوری فعال داشته باشند. اگر در کشور آزادی است و انتخابات آزاد برگزار میشود، پیروزی یک جناح و شکست جناح دیگر هیچ خطری برای کشور و ملت و جمهوری اسلامی ندارد. اگر انتخابات آزاد نباشد و از همان آغازِ راه و در مراحل مختلفِ انتخابات، عدهای مرتکب کارهایی شوند که نباید بکنند، سرانجام این ملت بزرگ ایران است که تصمیم نهایی را خواهد گرفت، و در اینصورت خسران از آن کسانی است که راه را بر اصلاحات بستند. [۲]
*این اظهارات که میگوید به انتخابات بیایید و اگر تأیید صلاحیت نشدید یا کسانی از مردم نیامدند، پس شما شکست نخوردهاید و دیگران رسوا میشوند! بدیل نسخه قبلی "تحریم خاموش انتخابات" است که اصلاحطلبان آنرا در جریان انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸ پیاده کردند.
تحریمی که با پیشخوانی سعید حجاریان مبنی بر مشارکت مشروط کلید خورد، با فرمان رسمی خاتمی محکم شد [۳] و با بیانیه خائنانه شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مبنی بر عدم معرفی لیست انتخاباتی به اجرا درآمد.
رخدادی که اصلاحطلبان اگرچه در ابتدا تلاش میکردند آنرا استتار کنند تا به خروج از دموکراسی متهم نشوند اما بعدا و پس از افتادن آبها از آسیاب در پرتو عدم توجه خواص به این فتنه سیاسی؛ با پیروزی از آن یاد کردند و حتی آنرا پیغامی به شورای نگهبان بعنوان نهاد حاکمیتی نامیدند. [۴]
و همان رخدادی که بعدها کسانی مثل بهزاد نبوی و محسن هاشمی آنرا تقبیح کردند و وقوعش را به نفع اصلاحطلبان ندانستند. [۵]
اکنون موسوی خوئینیها هم چیزی بیشتر از لزوم تکرار همین طراحی را نمیگوید...
او در واقع و در پشت نقاب تأکید بر حضور در انتخابات اما میگوید اصلاحطلبان با کاندیداهای بیصلاحیتی که ردّ آنها در شورای نگهبان از پیش محرز است به انتخابات بیایند و پس از رد صلاحیت شدن این افراد به انتظار تکرار رفتار کسانی از مردم در انتخابات ۹۸ و عدم حضور آنها در انتخابات بنشینند. و سپس این پرچم را به دست بگیرند که راه اصلاحات بسته شده و ملت هم تصمیمش را گرفت!
در واقع خوئینیها اگر نیتی برای تحریم انتخابات نداشت، باید این حرف را نیز صادقانه به مردم میگفت که اگر هم ما تأیید صلاحیت نشدیم اما شما شرعا و اخلاقا موظف به حضور در انتخابات هستید و ما در هر شرایطی لیست انتخاباتی خواهیم داد.
اما شاهدیم که از بیان این حرف درست طفره رفته و حتی گزینه "کنار رفتن مردم از پای صندوقهای رأی و در انتخابات" هم که در واقع یک گِرای منافقانه است در بیانیه خوئینیها به چشم می خورد.
البته گزاره مورد اشاره خوئینیها قبلا از سوی تاجزاده و پیش از انتخابات ۹۸ نیز گفته شده بود اما آنطور که باید مورد رصد خواص کشور قرار نگرفت.
تاجزاده در یک جلسه پیرامون همین مسئله اظهار کرده بود:
"من هم معتقدم اگر به نقطه بحران برسیم، ساخت قدرت باید تصمیمهای متفاوت بگیرد و به احتمال زیاد خواهد گرفت. ولی مستقل از آن، معتقدم با لغو نظارت استصوابی در هر شرایطی باید لیست بدهیم. برای اینکه یک گام به سمت دموکراسی است. اگر شورای نگهبان صلاحیت و پلتفرم کسانی را که فتنهگر خوانده میشوند، تأیید کرد، پروژه انتخابات را پیش میبریم. در غیر این صورت آن را تحریم میکنیم و با مردم تحریمکننده هماهنگ میشویم. "[۶]
روشن است که تاجزاده حرفهای امروز خوئینیها را به وضوح هرچه تمامتر تفسیر کرده است و مابقی کار را بایستی به قضاوت مردم و البته خواص کشور گذاشت تا به وظیفه روشنگری خود در مسیر "جهاد سیاسی" عمل کنند.
در این میان البته باید تأکید کرد که نقش اصلاحطلبان در مأیوس کردن مردم از صندوق رأی، لیست ندادن، اعلام عدم حضور در انتخابات و تشویق مردم به رأی ندادن عامل اصلی کاهش مشارکت در انتخابات است. رخدادی که در انتخابات ۹۸ روی کسانی از مردم تأثیر گذاشت و بسا که در انتخابات ۱۴۰۰ نیز موجب تأثیر شود.
معالوصف پر واضح است که قوام انتخابات به قانون است و مادام که مُرّ قانون رعایت شود؛ همه انتخاباتها با هر میزان مشارکتی اما برگزار خواهند شد. همانطور که انتخابات مجلس یازدهم برگزار شد.
ولی این روسیاهی به زغال خواهد ماند و مشخص نیست که اصلاحطلبان داغ ننگ تحریم انتخابات و خروج از دموکراسی را چگونه از پیشانی خود خواهند زدود!
برخی تحلیلگران معتقدند رفتار تحریمی اصلاحطلبان در قبال انتخابات در کنار عزم آنها برای روی کارآوردن یک دولت ناکارآمد که منجر به گرانیهای اخیر نیز شد؛ تماماً با هدف ایجاد "فتنه اقتصادی" در کشور بوده است.
هدفی که تا اینجا شاهد دو پیش لرزه خود در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ بوده است و اگر با روشنگری خواص همراه نشود؛ میرود تا به رخدادهای وسیعتری ختم شود.
ماجرا وقتی جالبتر میشود که بدانیم سعید حجاریان چندی قبل در یادداشتی از وقوع اغتشاش در جریان انتخابات ۱۴۰۰ سخن گفته است. [۷]
آیا او و خوئینیها در ارائه این نظرات با یکدیگر هماهنگ هستند یا نه!؟ به این معنی که آیا شاهد یک نوازندگی دوئت هستیم!؟ که حجاریان آدرس اغتشاش میدهد و خوئینیها بر طبل حضور نیافتن مردم در انتخابات میکوبد!؟
این سؤالیست که به نظر میرسد پاسخ آن مثبت است و اگر تجربیات گذشته را در نظر نگیریم! باید برای پاسخ آن منتظر آینده ماند...
***
1_mshrgh.ir/1088498
2_https://telegra.ph/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%DB%8C%DB%8C%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B0-09-22
3_mshrgh.ir/976402
4_mshrgh.ir/1080492
5_mshrgh.ir/1091200
6_mshrgh.ir/938200
7_ mshrgh.ir/1119442