کد خبر 1123590
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۱

آقای رئیس‌جمهور در حالی که در جنگ اقتصادی ادعایی بودید، چرا چوب حراج به 18 میلیارد دلار ذخایر ارزی زدید؟

به گزارش مشرق، کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: آقای رئیس‌جمهور در حالی که در جنگ اقتصادی ادعایی بودید، چرا چوب حراج به 18 میلیارد دلار ذخایر ارزی زدید؟ روزنامه وطن امروز ضمن طرح این سوال نوشت: رئیس‌جمهور در جلسه هیئت ‌دولت گفت: ایران از سال 97 در جنگ اقتصادی قرار دارد. وی از مردم خواست این جنگ را باور کنند.

منظور روحانی از شرایط جنگی شرایط صرفا تحریمی نیست بلکه او مدعی است در 2 سال و نیم گذشته شرایطی در نتیجه سیاست‌های آمریکا برای ایران به وجود آمده که با زمان قبل از آن متفاوت است: «ملت دقت کنند ما از سال 59 تحریم اقتصادی داشته‌ایم اما جنگ اقتصادی از 97 شروع شد؛ آمریکا با تمام امکانات وارد جنگ با ایران شده است». روحانی با به‌کارگیری چنین جملاتی به‌دنبال آن است که به مردم بگوید شرایط امروز بازار از مسکن و خودرو و طلا گرفته تا کره و تخم‌مرغ، در نتیجه شرایط جنگی که آمریکا علیه ایران راه انداخته به وجود آمده است.

مگر غیر از آن است که روحانی با ادعای بهبود اوضاع معیشتی و برداشته شدن تمام تحریم‌ها قدم در مسیر انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 گذاشت؟ روحانی مدعی بود حضور وی ‌به‌عنوان رئیس‌جمهور سبب می‌شود با بستن با کدخدا، چرخ‌های اقتصاد کشور را با چرخ‌های سانتریفیوژها همزمان می‌چرخاند. نادیده گرفتن تمام خطوط قرمز مذاکراتی که حتی به قدم‌زدن‌های کنار رودخانه ظریف و کری نیز کشیده شد، همه برای رقم زدن توافقی بود که از قبل آن اوضاع اقتصادی کشور بهبود یابد. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ کدام‌یک از مشکلات اقتصادی کشور برطرف شد؟ قیمت کدام‌یک از کالاهای اساسی حتی قبل از سال 97 با همان سال جنگ اقتصادی نسبت به سال‌های پیش از ریاست روحانی کاهش یافت؟

قیمت ارز و دلار در پاییز 96 جهش خود را آغاز کرد و منجر به آغاز تلاطمات بازار شد. روحانی که معتقد است سال‌های پس از برجام سال‌های خوب و موفقی بوده است، باید پاسخ دهد حدفاصل سال 94 یعنی امضای برجام تا سال 97 یعنی خروج آمریکا از برجام و به قول حسن روحانی آغاز جنگ اقتصادی، وضعیت اقتصاد در چه حوزه‌ای مناسب بوده است؟

از سال 96 و پس از استقرار حسن روحانی در کرسی ریاست‌جمهوری برای 4 سال دیگر، کشور شرایط نابسامان جدید و عجیبی را شاهد بود. از پاییز همان سال یعنی چند ماه پس از رای اعتماد کابینه، قیمت ارز با جهش مواجه شد. بازار در نتیجه تلاطمات ارزی به هم ریخت، لوازم خانگی با کمبود شدید مواجه شد، طلا در اوج قرار گرفت و خودرو دوران جدید خود در ایران را از همان سال شروع کرد.

حسن روحانی معتقد است مردم می‌دانند که ایران در شرایط جنگ قرار دارد اما سوال این است: مردم در شرایط فعلی حس جنگ اقتصادی دارند یا احساس بی‌دولتی؟

جنگ اقتصادی موضوع جدیدی نیست؛ تحریم نفت و بانک مرکزی نیز به‌عنوان تحریم‌های اساسی علیه ایران از سال 90 و در قانون تحریمی سیسادا وضع شده است.

نکته اما این است: در شرایط جنگ اقتصادی، مهم پای کار بودن رئیس‌جمهور و اعضای کابینه برای مدیریت بهتر جامعه و بازار است. مردم از شرایط تحریمی آگاهی دارند اما بیش از آنکه نگاه به تحریم‌ها داشته باشند نگاه به وضعیت اداره جامعه توسط قوه مجریه دارند. نمونه واضح برای توضیح این گزاره ماجرای اختصاص ارز 4200 تومانی و فروش سکه در سال 97 است. یعنی همان سالی که حسن روحانی معتقد است جنگ اقتصادی آغاز شده است. در نتیجه سیاست‌های اشتباه بانک مرکزی قیمت دلار افزایش پیدا کرد و در یک تصمیم یک‌شبه، جهانگیری خبر داد دولت برای سامان دادن به بازار ارز، ارز 4200 تومانی را عرضه می‌کند؛ اختصاص ارز بدون چارچوب نظارتی مناسب و بدون دستورالعمل‌های مشخص کار را به جایی می‌رساند که دادگاه‌های ویژه مفاسد اقتصادی با هدف اصلی برخورد با مفاسد شکل‌گرفته به‌دلیل رانت‌های ارزی، ماه‌ها پس از این دستور شکل گرفت یا چند تن از ذخیره طلای کشور در نتیجه سیاست‌های اشتباه به بازار طلا وارد شد.

آقای رئیس‌جمهور! حرف شما قبول و درست؛ الان شرایط جنگ اقتصادی است اما دولت به اندازه شرایط جنگی یا حتی به اندازه زمانی که شرایط معمول و عادی در کشور وجود دارد، توان خود را به کار گرفته است؟

برچسب‌ها