به گزارش مشرق، کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: محمدرضا بهزادیان که خود از حامیان دولت به شمار میرود، به روزنامه اقتصادی تعادل گفت: دولت آقای حسن روحانی، از یک تیم اقتصادی هماهنگ و منسجم برخوردار نیست. به ویژه از ابتدای دوره دوم دولت روحانی شاهد هیچگونه طرح یا راهبردی در سطح کلان نبودیم که بتواند گره از مشکلات اقتصادی بگشاید. دوره نخست دولت هم تمامی امیدها به توافق برجام گره خورد. در پرتو آن تصویر از اقتصادی ترسیم شد، که همه چیز سروسامان خواهد گرفت. اما متاسفانه هیچ پیشبینی برای وضعیتی غیر از آن در دستور کار قرار نگرفت.
وی افزود: الان هم شاهد نظرات متضاد و بعضا متناقض در کابینه دولت هستیم. ضمن اینکه عموم مردم و نخبگان جامعه نیز بر این نکته تاکید دارند که هیچ راهبرد مشخصی در دولت آقای روحانی در بخش اقتصادی وجود ندارد. حتی در همین مدت باقیمانده هم نمیتوان گفت که دولت قرار است چه راهی را پیش ببرد.
بهزادیان خاطرنشان کرد: مسئله تحریمها، یک توجیه بیشتر نیست که مدام از سوی دولتمردان ناکارآمد شنیده میشود. اینکه تصور شود تنها تحریمها موجب شده که اقتصاد به این روز بیفتد، اینگونه نیست. خیلی از تحلیلگران نیز بارها گفتهاند، باید از سد خود تحریمیها عبور کرد و تحریمهای بیرونی چالش اصلی کشور نیست. عمدتا عدم مدیریت نتیجهاش را در اقتصاد میبینیم. نفس اقتصاد به صادرات بستگی دارد؛ به کسانی نیاز داریم که بتوانند کالاهای تولید داخل را در بازارهای خارجی بفروشند و ارزآوری داشته باشند، اما شما میبینید که بخش تجارت و بازرگانی تحت سختترین حملات و فشارها از سوی مسئولین است و در نتیجه در آمار سه ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سال 98 آمار صادرات کشور 45 درصد سقوط کرده است.
این فعال اقتصادی با انتقاد از برخی سختگیریهای نامعقول بر بخش خصوصی میگوید: تصمیمگیران و سیاستگذاران باید بررسی کنند ببینند اشکال کارشان کجاست و چرا درست عمل نکردند. من بیشتر بیتدبیری و عدم دلسوزی مدیران را عامل اصلی میبینم. ما امضای مسئولیتدار در مقابل آن امضاهای طلایی را شاهد نیستیم. امروز مسئولی را پیدا نمیکنید که با جسارت به صحنه بیاید و مسئولیت بپذیرد و تصمیمات بزرگ در چهارچوب اختیاراتش بگیرد و آن را عملیاتی کند! رئیس دولت، وزیر، یا حتی مدیرکل و معاون وزیر طرحی ارائه و پای آن را امضا کند و در اجرای آن تلاش کند که باعث تقویت در آن بخش و بهبود وضعیت مردم بشود، حتما موفق خواهد شد. اما کدام مدیری را پیدا میکنید که مسئولیت بپذیرد و پای طرحش را امضا کند و مجری و پاسخگو باشد؟
وی معتقد است: هیچ همگرایی بین دولت و بخش خصوصی وجود ندارد؛ چرا که وقتی دولتها نمیتوانند ناکارآمدیهای خودشان را توجیه کنند، گناه را گردن بخش خصوصی میاندازند.
دولت است که بخش خصوصی را مسبب همه ناکامیهای سیاستهای اقتصادی معرفی کرده و افکار عمومی را به این سمت سوق داده که بخش خصوصی فاسد و متخلف است. بهزادیان همچنین گفت: از سیاستهای غلط ارزی، همین تخصیص ارز 4200 تومانی بود که به عدهای خاص داده شد تا کالای اساسی وارد کنند. باید مشخص شود که این ارزها به چه کسانی داده شده است؟ البته آنقدر حلقه تخصیص را تنگ کردند و شرط گذاشتند که تنها عدهای خاص بتوانند از این فیلتر عبور کنند و ارز ارزان را دریافت کنند. بقیه تجاری که سالها در کار کالای اساسی فعالیت داشتند هم در این فضای رانتی عملا یا بیکار شدند یا نتوانستند از موقعیتها به درستی بهره ببرند. حال ببینید در شرایطی قرار گرفتیم که باید نگران صنعت مرغ و تخممرغ کشور باشیم؛ چرا که ممکن است حتی بهدلیل کمبود نهادههای دامی، شاهد تعطیلی مرغداریهایمان باشیم و برویم دنبال واردات «مرغ و تخممرغ» آیا این سیاستگذاری درستی است که در سال جهش تولید با تاکید مقام معظم رهبری، یکییکی واحدهای تولیدیمان تعطیل شود؟