اصغرزاده مدعی است که می‌توانیم با آمریکا درباره مبارزه با تروریسم مذاکره کنیم. کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که با قاتلان حاج قاسم سلیمانی درباره مبارزه با تروریسم مذاکره کنیم!؟

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

رقابت با ورزشکاران اسرائیلی را آزاد کنید!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «بازگشت سعید ملایی‌ رؤیا یا واقعیت؟» نوشت: «موضوع عدم مقابله ورزشکاران ایران با نماینده‌های اسرائیل هیچ وقت به شکل قانون نبوده است. مسئولان ورزش کشور اعتقاد دارند مبارزه‌نکردن با ورزشکاران اسرائیلی به اعتقاد خود ورزشکاران ایرانی برمی‌گردد و هیچ اهرم فشاری از سوی مسئولان روی آنها برای انجام چنین کاری نیست».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «ملایی در شرایطی که همراه تیم ملی ایران راهی رقابت‌های توکیو شده بود، بعد از آنکه شکست مصلحتی خورد تا از رویارویی با رقیب اسرائیلی پرهیز کند، یک‌راست به آلمان سفر کرد و خبر داد دیگر حاضر نیست به ایران برگردد؛ او اندکی بعد از حضور در آلمان، پناهنده مغولستان شد تا از این به بعد با پرچم این کشور در رقابت‌های جودو شرکت کند. حالا که فدراسیون جودوی ایران موضوع بازگشت احتمالی ملایی را مطرح می‌کند، معادلات در سطح کلان می‌تواند به هم بخورد».

روزنامه شرق پیش از این نیز در در گزارشی با عنوان  «با اسرائیلی ها مسابقه نده!» نوشته بود: «فدراسیون بین‌المللی جودو به دلیل خودداری جودوکاران ایرانی از تقابل با رقبای اسرائیلی، جودوی ایران را به صورت موقت به حالت تعلیق درآورده و در نظر دارد این تعلیق را دائمی کند... فدراسیون بین‌المللی جودو با اشاره به اینکه طرف ایرانی به مفاد منشور المپیک پایبند نبوده و دست به تبعیض در ورزش زده و سیاست را دخالت داده، تصمیم به تعلیق فعالیت‌های جودو در ایران گرفت».

پیش از آن نیز روزنامه اصلاح طلب همدلی در گزارشی با عنوان «می بازیم؛ چون سیاستمداران ما افسانه می بافند» نوشته بود: «ورزش تنها عرصه‌ای‌ست که باید با تمام قوا از آن سیاست‌زدایی و ایضا ایدئولوژی‌زدایی کرد... آنچه بدیهی است، این است که تا سیاست‌مداران ما به جای دیدن حقیقت، ره افسانه بزنند، خواهیم باخت؛ چه خودمان با میل و اراده و چه با دستور و بخشنامه؛ در همه میدان‌ها... هنوز هیچ‌کس در ایران نمی‌داند چه کسی دستور شرکت نکردن در مسابقاتی را که یک طرف آن‌ها شرکت‌کننده یا شرکت‌کنندگانی از اسرائیل حضور دارند، داده است؟ هیچ سند رسمی در این زمینه در دست نیست».

نکته قابل توجه اینجاست که نشریه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» نیز چندی پیش همصدا با رسانه های اصلاح طلب در مطلبی نوشته بود: «ورزشکاران ایرانی که از رقابت با حریف اسرائیلی امتناع می کنند، قربانیان ایدئولوژی نفرت هستند»!

طیف تندروی اصلاح طلب به بهانه ورزش در پی تطهیر و ایجاد مشروعیت برای رژیم جعلی اسرائیل است. این در حالی است که هر روز روشنفکران غیرمسلمان، خوانندگان و فعالین حوزه موسیقی و هنرمندان غربی بیشتری به تحریم فزاینده این رژیم جنایتکار، غاصب و جعلی می پیوندند.

«محمدرضا یزدانی خرم»  رئیس اسبق فدراسیون کشتی چندی پیش گفته بود: «در گذشته وقتی قرعه ورزشکاران ما به نماینده‌های رژیم صهیونیستی می‌خورد آنها راهش را بلد بودند. به پزشک مراجعه می‌کردند و نسخه‌ای می‌گرفتند که توانایی انجام مبارزه ندارند. یا دست‌شان را گچ می‌گرفتندالان هم راه‌حل فنی دارد اما توطئه برخی در داخل باعث شده مشکلاتی به وجود بیاید».

اصغرزاده:با آمریکا درباره «مبارزه با تروریسم» مذاکره کنیم

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «دیپلماسی پسا انتخاباتی» با اذعان به دشمنی دموکرات های آمریکایی با مردم ایران نوشت: «پیروزی بایدن لزوما ممکن است صحنه را به سود ایران برنگرداند...حزب دموکرات و شخص بایدن به خصوص پشتیبانی معنوی باراک اوباما توان اجماع‌سازی عمده‌ای را علیه ایران در فضای بین‌المللی خواهد داشت.تنهایی امروز ترامپ با به قدرت رسیدن بایدن می‌تواند به راحتی به اجماعی نه‌تنها شامل اروپا، ژاپن و دیگران بلکه حتی به سیاق زمان اوباما دارای اعضایی همچون چین و روسیه نیز باشد و می‌تواند این کار را برای ایران به غایت دشوار کند».

همزمان «ابراهیم اصغرزاده» فعال سیاسی اصلاح طلب و از دانشجویان تسخیرکننده لانه جاسوسی که پیش از این گفته بود «عذرخواهی از آمریکا کاری انسانی است»! در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «انتخابات آمریکا قطعا بر اوضاع اقتصادی ایران اثرگذار است. انتخاب هر کدام از این دو گرایش می‌تواند موجب نزدیکی یا دورشدن آمریکا به برجام شود و شرایط را برای مناسبات ایران با دنیای خارج سخت‌تر یا آسان‌تر کند. در دوره اوباما موقعیت برای مذاکرات چندجانبه به وجود آمد و بعد از برجام هم گشایش‌هایی برای اقتصاد ایران فراهم شد اما رفتار ترامپ کاملا در جهت عکس بود...متقابلا انتخابات ایران هم بر روابط ایران و آمریکا تأثیر خواهد گذاشت. اگر رئیس‌جمهور آینده شخصی محافظه‌کار باشد شرایط را سخت‌تر می‌کند. در نگاه ایدئولوژیک به سیاست خارجی، آمریکا کاملا یکپارچه دیده می‌شود و فرقی بین دموکرات و جمهوری‌خواه نخواهد بود. یکپارچه‌نگری باعث آمریکاستیزی بیشتر در ایران و تقویت جریانات محافظه‌کار، به‌خصوص محافظه‌کاران افراطی در آمریکا می‌شود»

اصغرزاده در ادامه گفت: «به نظرم برای اینکه مناسبات خودمان را در منطقه بهبود ببخشیم باید با اروپا و آمریکا ارتباط نزدیک‌تری برقرار کنیم و خیلی مهم است که آمریکا به اروپا نزدیک شود و همه آنها مقوم برجام باشند. در چنین شرایطی اوضاع ما باثبات‌تر خواهد شد. به همین دلیل مهم است رئیس‌جمهوری که در آمریکا انتخاب می‌شود شرایط بازگشت به برجام و مذاکره چندجانبه با ایران را بپذیرد. ما و آمریکا راهی جز گفت‌وگو نداریم».

این فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای شهر منحله اول تاکید کرد: «منتها این گفت‌وگو و مذاکره باید از موضع برابر باشد. ضمن اینکه مذاکره‌کردن یک ابزار است، قرار نیست وارد مرحله تشنج‌زدایی شویم. کافی است مذاکره را ابزاری برای جلوگیری از بدترشدن اوضاع، اجرای برجام، بهبود شرایط منطقه‌ای ایران، مسائل زیست‌محیطی، تغییرات جغرافیایی- اقلیمی، مبارزه با تروریسمی مثل داعش و مسائل دیگری که می‌تواند به صورت موردی در دستور کار باشد، در نظر بگیریم ....با عربستان هم به‌مثابه یک کشور مسلمان باید گفت‌وگو کنیم و به تفاهم برسیم...حتی برای اینکه بتوانیم ساده‌ترین تعاملات را با کشورهای منطقه و همسایگان خودمان داشته باشیم، نیازمند این هستیم که با بزرگ‌ترین ابرقدرت دنیا یعنی آمریکا تعامل شفاف و روشنی داشته باشیم».

اصغرزاده در ادامه گفت: «در فضاهای رادیکال و تند که منافع ملی فقط بر اساس ایدئولوژی ترسیم می‌شود، منافع ملی منافع ایدئولوژیک خواهد بود که در آن شرایط قدرت مانور برای ملت خیلی فراهم نخواهد بود..  یک سیاست‌مدار انگلیسی گفته بود ما متحدان و دشمنان همیشگی نداریم، تنها منافع ملی ماست که همیشگی و دائمی است و وظیفه دولت هم دنبال‌کردن این منافع است».

وی تصریح کرد: «تأیید می‌کنم که پیروزی بایدن شرایط را برای رونق اقتصادی ایران مساعدتر و رشد اقتصادی را کمی مثبت‌تر می‌کند که آثار روانی بر اقتصاد ایران خواهد داشت. موقعیتی ایجاد می‌کند که بتوانیم به‌ویژه با برگشتن آمریکا به برجام و مذاکرات دوجانبه یا چندجانبه در چارچوب برجام، شرایط را کمی برای ایران آرام‌تر کنیم و با جذب سرمایه خارجی بتوانیم اقتصاد کشور را از این وضعیت نجات دهیم».

ساختار حاکمیتی آمریکا- دموکرات ها و جمهوری خواهان- بر پایه سلطه گری، تروریسم، غارت منابع و سرمایه دیگر کشورها، آدم کشی، دیکتاتوری و عهدشکنی بنا شده است.

آمریکا می گوید ایران حق ندارد توان دفاعی و قدرت موشکی خود را تقویت کند؛ ایران حق ندارد با تروریسم در منطقه مبارزه کند؛ ایران حق ندارد از دانش هسته ای برای درمان بیماری ها و تأمین برق برای شهروندان خود بهره مند شود؛ ایران حق ندارد ماهواره به فضا پرتاب کرده و از مزیت های اقتصادی و امنیتی آن استفاده کند؛ ایران به هیچ عنوان نباید فاکتورهای قدرت ساز داشته باشد...

ساختار حاکمیتی آمریکا- دموکرات ها و جمهوری خواهان- برای مقابله با کشورهای مستقل و مقتدر و مستعد برای تبدیل شدن به کشوری پیشرفته، سه گزینه را روی میز دارد؛ تحریم، جنگ، مذاکره

اکنون اندیشکده ها و تحلیلگران غربی اذعان دارند که تحریم های آمریکا علیه ایران به سقف خود رسیده و مدت هاست که دولت آمریکا به فاز «تحریم های نمادین» و تحریم مجدد افرادی که پیش از این نیز تحریم بودند، روی آورده است.

از سوی دیگر تجربه موشک باران پایگاه عین الاسد و سرنگون کردن پهپاد متجاوز آمریکایی و ارسال مکرر نفت کش های ایرانی به ونزوئلا بیش از پیش ثابت کرد که گزینه حمله نظامی علیه ایران به هیچ عنوان روی میز مقامات آمریکایی نیست.

بنابراین آمریکا برای از کار انداختن مولفه های قدرت ساز ایران تنها یک راه پیش روی خود دارد و آن مذاکره است. آمریکا در پی آن است تا با ابزار مذاکره به همان هدفی برسد که میخواست از طریق تحریم و حمله نظامی به آن برسد.

در این میان لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی برای مردم ایران هیچ جایگاهی در برنامه طرف آمریکایی ندارد.

با اینحال برخی از فعالین اصلاح طلب با بی توجهی نسبت به تجربه عبرت آموز و پرهزینه برجام، برای گشایش اقتصادی، سراب مذاکره را نشان می دهند!

اصغرزاده مدعی است که می توانیم با آمریکا درباره مبارزه با تروریسم مذاکره کنیم. کدام عقل سلیمی می پذیرد که با قاتلان حاج قاسم سلیمانی درباره مبارزه با تروریسم مذاکره کنیم!؟

 شما از «قاتلِ یک زن» قهرمان نسازید، حمایت از حقوق زنان پیشکش

«پروانه سلحشوری» نماینده اصلاح طلب مجلس دهم که پیش از این گفته بود «ما ایرانی ها به مرگ عادت کرده ایم»! و «صداقت برای ایرانی ها معنا ندارد»! در مصاحبه با روزنامه آرمان با اشاره به مسئله انتخاب رئیس جمهور زن گفت: «سیر تحولات به گونه‌ای پیش رفته است که نشان می‌دهد مردم اعتقادات و باورهای گذشته خود را ندارند و در عین حال تجارب مدیریتی کشور ما و سایر کشورها نشان داده است که مدیران زن بعضا موفق تر عمل می‌کنند همانطور که در بحران اقتصادی که اروپا و آمریکا را فرا گرفته بود آلمان با یک رهبر زن کمترین تغییرات را داشت. در حوزه کرونا نیز می‌بینیم که رهبران زن در کشورهای خود بسیار موفق‌تر عمل کرده‌اند. این تجارب نشان می دهد در ایران نیز می‌توان چنین الگویی را پیدا کرد. امروز تابوها و تبعیض‌های جنسیتی کمتر معنا پیدا می‌کند و به‌نظر می‌رسد از نظر بار فرهنگی مردم آمادگی پذیرش چنین اتفاقی را دارند».

سلحشوری در ادامه گفت: «من امکان زیادی برای مشارکتی پرشور(در انتخابات ریاست جمهوری) نمی‌بینم...امروز برای مردم فرقی نمی‌کند که در انتخابات حضور پیدا کنند یا نه؟ و جریان انتخابات ریاست‌جمهوری نیز مثل انتخابات مجلس از این رو که در زندگی آنها اهمیت در حد انتظار را ندارد و برایشان بی‌اهمیت است...مشکلات مردم را حل کنند، رئیس جمهوری زنان پیشکش».

اصلاح طلبان به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره حقوق زنان را ندارند. چرا که این طیف در ماجرای قتل همسر دوم نجفی در دفاع از حقوق زنان رفوزه شد.

پروانه سلحشوری در آن مقطع نماینده مردم در مجلس یود اما بجای اینکه از مقتول دفاع کند، از «قاتلِ یک زن» حمایت کرد و با تهمت به مقتول و توهین به زنان ایرانی گفت: «درباره پرونده قتل همسر محمدعلی نجفی، واقعاً نمی‌دانم پرستوسازی واقعیت دارد یا نه، اما همه اشاره می‌کنند که پرستوسازی در کشور رخ می‌دهد و میترا استاد قربانی این پرستوسازی بوده است»!

این اظهارنظر زشت و غیرمنصفانه در حالی مطرح شد که نجفی در جلسه دوم دادگاه با برائت جویی از آن گفت: «میترا استاد نه پرستو بود و نه مهدور الدم».

پروانه سلحشوری تاکید کرده که «مشکلات مردم را حل کنند، رئیس جمهوری زنان پیشکش». این در حالی است که وی 4 سال در مجلس نماینده مردم بوده است اما هیچگاه به مشکلات و مطالبات اصلی جامعه اشاره نکرد و همواره در پی حاشیه سازی و جنجال آفرینی درباره موضوعات فرعی و بی اهمیت بود.

سلحشوری پیش از این نیز بارها با سیاه نمایی، تحریک مردم به اغتشاش و آشوب و ارائه اخبار مجعول، با رسانه ها و فعالین معاند همصدا شده است.

برخی فعالین اصلاح طلب در حال پیمودن راهی هستند که سال‌ها پیش امثال فاطمه حقیقت جو و رجبعلی مزروعی پیمودند.

لازم به ذکر است که همسر پروانه سلحشوری در دولت روحانی در پست معاونت وزیر در یکی از وزارتخانه های مهم اقتصادی چندین سال مشغول به کار بوده است.

برچسب‌ها