به گزارش مشرق، دوشنبه بیستمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران قرعهکشی میشود. بیست سالگی فوتبال حرفهای باشگاههای ایران چند ویژگی منحصر به فرد دارد. اولین عامل خاص بودنش ادامه شرایط کرونایی است. ویروسی که جهان را تحت تاثیر قرار داده و هنوز هم قربانی میگیرد. لیگ برتر بیستم به احتمال فراوان بدون تماشاگران در ورزشگاهها آغاز میشود و بازهم نگاه حسرت بار بازیکنان و مربیان به سکوهای خالی آزاردهنده خواهد بود. خیلی از کودکان و نوجوانان ایرانی هم در این شرایط نخواهند توانست عشق به فوتبال را از روی سکوها لمس کنند و بفهمند که فوتبال در ورزشگاهها جذابیتهای خاص خود را دارد ولی به آن زیبایی و راحتی که در تلویزیون دیده میشود نیست!
فوتبال حرفهای باشگاهی ایران دوشنبه ۲۰ ساله میشود. ۲۰ سالگی یکی از مهمترین سنین رشد در جوانان محسوب میشود . برخی روانشناسان میگویند ۲۰ سالگی نخستین مرحله از "دوران بزرگسالی" است. فرد در این دوره یکی از دو راه را می رود: یا در مسیر توسعه روابط شخصی و اجتماعی حرکت می کند یا فردی منزوی می شود. اکنون در آستانه ۲۰ سالگی فوتبال حرفهای ایران مدیران ارشد فدراسیون و سازمان لیگ باید تصمیم بگیرند که میخواهند فوتبال باشگاهی ایران در مسیر توسعه و رشد قرار بگیرند یا منزوی و ورشکسته شود!؟
بیشتر بخوانید:
رضایتنامه کرونایی عجیب و اجباری فدراسیون از داوران
اگر بخواهیم منصفانه لیگ برتر فوتبال ایران را قضاوت کنیم بدون اغراق میتوان نکات مثبت و مفیدی خوبی در آن پیدا کرد. از رشد و کشف استعدادهای فوتبالی از دوردستترین نقاط کشور گرفته که تبدیل به ستارههای درخشانی در فوتبال اروپا شدند تا پر کردن مفید اوقات فراغت جوانان و خانوادههای ایرانی. لیگ برتر فوتبال ایران با وجود همه کمبودهایی که دارد از دانش فنی مربیان گرفته تا دانش مدیریت و نبود سختافزارهای مناسبی مانند زمین چمن مناسب بدون تعارف مهمترین سرگرمی مردم ایران شده است.
ساخت ساعتها برنامه تلویزیونی در مورد ۸ مسابقه لیگ برتر در هفته یکی از دلایل خوب برای استقبال خانوادههای ایرانی از فوتبال است. ایرانیها فوتبال را با وجود همه مشکلات و حواشیاش دوست دارند و آن را سالمترین سرگرمی خود میدانند. خیلی از خانوادهها دوست دارند که فرزندانشان جا پای بزرگانی مثل علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدوی کیا، فرهاد مجیدی، علی سامره و... بگذارند. کاش قدر این عشق و علاقه به فوتبال را بدانیم. مدیران فوتبال و باشگاههای ما باید بدانند که چه سرمایه عظیمی دارند. سرمایهای مثل گنج پنهان که باید در ۲۰ سالگی لیگ برتر کشف شود و از آن به خوبی بهرهبرداری مثبت و موثر داشته باشیم.
فوتبال حرفهای ایران در ۲۰ سالگی اما اشکالات و نقصانهای فراوانی دارد. اینکه اکثر باشگاههای فوتبال مان فقط روی کاغذ حرفهای و تجاری شدهاند و اگر کارخانهها و صنایع دولتی نباشند شاید نتوانند سه ماه به زندگی حرفهایشان ادامه بدهند. این بزرگترین و اصلی ترین مشکل فوتبال ۲۰ ساله ایران است. جوانی ۲۰ ساله برومند و رشید که پولی در جیبش ندارد اما تا دلتان بخواهد توانایی دارد. به شرطی که بزرگترها و مدیرانش به او برسند و راه درست رشد و توسعه را به او نشان بدهند تا فوتبال ایران منزوی نشود.
فوتبال ما حرفهای شده اما بزرگترین و پرهوادارترین تیم های ایران هنوز ورزشگاه اختصاصی برای برگزاری مسابقه ندارند. استقلال و پرسپولیس با وجود همه طرفداران ایرانی که در سراسر جهان دارند اگر ورزشگاه آزادی نباشد محلی برای مسابقه ندارند و حتی گاهی نمیتوانند هزینه اجاره این ورزشگاه را هم به موقع بپردازند.
در فوتبال حرفهای و جوان ایران بسیاری از باشگاهها از باشگاههای صنعتی مثل سپاهان و ذوب آهن گرفته تا استقلال و پرسپولیس و صنعت نفت آبادان منابع مالی پایدار و مشخصی ندارند و بیشتر متکی به کمکهای دولتی یا شرکت های مثلا خصوصی هستند که در واقع از بیت المال ارتزاق می کنند. تامین منابع مالی اولین شرط فوتبال حرفهای در جهان است. فوتبالی که اگر به درستی خصوصی شود و حق و حقوق خودش از جمله کپی رایت تولید البسه و حق پخش تلویزیونیاش پرداخته شود نه تنها نیازی به پول دولت ندارد بلکه میتواند با پرداخت مالیات به دولت کمک کند.
فوتبال حرفهای باشگاهی ما اگر مدیرانی قدرتمند داشته باشد نیازی ندارد که مدام در مصاحبههایشان از بیپولی گلایه کنند و وعدههای بی عمل و تکراری از پرداخت سریع مطالبات مربیان و بازیکنان تیمشان رابدهند! اکثر سوال و جوابهای خبرنگاران و مدیران باشگاههای ایرانی در مورد مسایل مالی است! پروندهها و شکایتهای متعدد مربیان و بازیکنان خارجی در فیفا نیز یکی دیگر از فاکتورهای زشت فوتبال پرتوان و با استعداد ماست. برانکو موفقترین مربی پرسپولیس و شفر آلمانی و استراماچونی نازک نارنجی ایتالیایی همه از استقلال و پرسپولیس به فیفا شکایت کردهاند. این حجم از پروندهها نشان میدهد که مدیران باشگاههای فوتبال ایران حتی به عملکرد مربیان خود هم توجه ندارند و غرق در روزمرگی هستند. فوتبالی که حتی قدرشناس بهترین سرمربی خود نیست و مردی که ۳ مرتبه متوالی تیمش را قهرمان کرده هم دستمزدش را نمیدهد.
نکته منفی دیگری که فوتبال حرفهای ایران با آن دست به گریبان است حضور موقت و بدون برنامه مدیران در بهترین باشگاه های ایران است. اتاق مدیریت باشگاههایی مثل استقلال و پرسپولیس تبدیل به محل برو و بیا شده است! هر کدام از این مدیران هم که میآیند در ابتدای حضورشان یک جمله کلیشهای و نا امید کننده دارند« وارث بدهیهای کلان و میلیاردی هستیم!» هیچ کس اما نمیپرسد برخی از شما اصلا در کجای فوتبال و دنیای توپ گرد بودهاید که حالا آمدهاید و مدعی نجات این باشگاهها هستید!؟ نمیگوییم که همه مدیران باشگاهها باید فوتبالیست باشند ولی حداقل اصول اولیه مدیریت را که باید بدانند! مدیری که در اولین روزهای حضورش فقط به عکاس های باشگاه سفارش میکند عکسها زیبا از او بگیرند و در رسانههای باشگاه کار کنند آیا واقعا توانایی مدیریت ستارههای محبوب دنیای فوتبال را دارد؟!
فوتبال ایران با همه اشکالاتش با همه مشکلات ریز و درشتی که داشته و دارد ولی هنوز هم محبوبترین رشته ورزشی کشور است. کاش در آستانه ۲۰ سالگی فوتبال حرفهای کشورمان مدیران ارشد ورزش برنامهای مدون برای باشگاههای فوتبال ایران داشته باشند و نظام جامع باشگاهداری را که سالهاست فقط اسمی از آن شنیده می شود را اجرایی کنند تا امیدوار باشیم که فوتبال حرفهای ایران به جای انزوا در مسیر پیشرفت و توسعه قرار بگیرد و بدانیم که فوتبال ایران چه در زمینه ملی و چه در زمینه باشگاهی میتواند کارکردهای مثبت زیادی در جامعه داشته باشد و تولید هنجارهای زیبای فرهنگی داشته باشد. ۲۰ سالگی فوتبال ایران مبارک!