به گزارش مشرق، برای این که بتوان عزیز شد در کنار قابلیت تأثیرپذیریای که مخاطبان باید داشته باشند، خود فرد نیز باید کارها و مقدمات بسیاری را فراهم آورد؛ اقداماتی که بتوان با آنها بر قلوب حاکم شد و تحوّلی عظیم را به وجود آورد، در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت محبوبیتی تأثیرگذار ایجاد شود.
فردی میتواند در بین خانواده و دوستان محبوب و عزیز شود که برای آنها از جان مایه بگذارد و نسبت به شادی و غصههای آنان بیتفاوت نباشد و در فضایی گستردهتر کسی میتواند بر جامعه تأثیرگذار باشد که بر قلوب آحاد مردم آن جامعه حکومت کند و این حاصل نمیشود مگر با دلسوزی و مهربانی حقیقی، چیزی که در سیره رفتاری رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به خوبی میتوان آن را دید.
خداوند متعال در قرآن کریم در یکی از توصیفاتش دربارۀ این موضوع چنین میفرماید: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم [توبه/ 128] به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد.»
بیشتر بخوانید
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «پیامبر اعظم»
دو ویژگی قابل توجه را که در این فرازها به آن اشاره شده خوب است بیشتر مورد توجه قرار دهیم؛ اولین آنها این است که بیان میدارد «عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ» یعنی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نسبت به مشکلات مردم بیتفاوت نبود، اگر چیزی بر مردم میگذشت که برای آنها سخت بود، آن سختی را پیامبر صلیاللهعلیهوآله با تمام وجود شریک میشدند و بر ایشان نیز سخت میگذشت.
با جرأت میتوان گفت بیتفاوت نبودن نسبت به مردم و به ویژه مؤمنین یکی از خصوصیات مهم پیامبر مهربانی محسوب میشد و آن را مورد سفارش نیز قرار میدادند؛ چنانکه در روایتی میفرمایند: «مَنْ أَصْبَحَ مِنْ أُمَّتِی وَ هِمَّتُهُ غَیْرُ اللَّهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ وَ مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُؤْمِنِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ [تحف العقول ص 58] هر کس از امّت من صبح کند در حالی که همّت او جز خدا باشد، از خدا نیست؛ و هر کس به کارهای مؤمنان اهتمام نورزد از مؤمنان نباشد.»
خصوصیت دیگری از ایشان که در آیه شریفه به آن اشاره شده، بیتفاوت نبودن به اشتباهات دیگران و همچنین رغبت و سعی و تلاش ایشان در جهت رساندن مردم به سمت موفقیت است «حَرِیصٌ عَلَیْکُم»؛ "حرص" در لغت به معنی شدت علاقه به چیزی است، و جالب اینکه در آیه مورد بحث به طور مطلق این تعبیر به کار برده شده و در آن نه سخنی از خصوص هدایت به میان میآورد و نه از چیز دیگر، بلکه اشاره به این دارد که رسیدن مردم به هرگونه خیر و سعادت، و به هرگونه پیشرفت و ترقّی و خوشبختی مورد مطلوب حضرت بوده است و حقیقتاً به مردم عشق میورزیدند [گرفته شده از تفسیر نمونه ج 8 ص 207] و چه ویژگیای از این زیباتر که فردی دلسوز و مشتاق برای سعادتمندی دیگران باشد!
هر چه بیشتر در این خصوصیات دقیق شویم، بیشتر مییابیم که علت موفقیت ایشان در تغییر و تحوّل مردم و رغبت و اعتماد مردم به ایشان چه بوده است و این برنامهای خواهد بود برای آنان که میخواهند عزیز شوند نه فقط در نزد مردم، بلکه عزیز در نزد خداوند متعال!