کد خبر 1132289
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۰۶:۱۶

به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرامی مرزوبوم یک روایت شیرین از کتاب قرار بانه را منتشر کرد:

 ⁦ در آن زمان برای رفتن به بانه از بالگرد استفاده می‌شد. یک روز با همسرم از تهران آمدیم و می‌خواستیم سوار بالگرد بشویم. هفت، هشت نفر بیشتر نبودیم. یک پیرمرد کرد هم با ما بود که یک بسته‌بندی که حسابی چسب کاری شده بود دستش گرفته بود

⁦اجازه نمی‌دادند این آقا با آن بسته وارد بالگرد شود. فارسی خوب بلد نبود و مدام می گفت این بمب است

 زنگ زدند و پاسدار ها آمدند. باز نمی گذاشت به بسته دست بزنند و تکرار می‌کرد این بمب است.

⁦ بالاخره افراد متخصص حفاظت آمدند و بسته را باز کردند. دو ساعت و نیم وقت همه گرفته شد تا بسته باز شد. توی بسته پمپ آب بود