تمام تمرکز را روی دو سالن محدود سینما و برنامه‌های تبلیغاتی تلویزیونی گذاشت، بازهم شاهد رخوت عمیقی در این دو بخش هستیم تا همان گزاره تاریخی عدم جذب مخاطب توسط جشنواره کودک تکرار شود.

به گزارش مشرق، شاید کمتر کسی فکرش را هم می‌کرد که در روزهای اوج پیک سوم کرونا که منجر به تعطیلی تهران و برخی کلانشهرها شده، جشنواره فیلم کودک و نوجوان، در دو شهر تهران و اصفهان برگزار شود. تا پیش از جشنواره کودک، تنها جشنواره فیلم مقاومت به‌صورت کاملا محدود برگزار شد اما برگزاری جشنواره‌ای مانند کودک در روزهایی که تمام سینماهای تهران تعطیل است آن‌هم با اعلام الگوبرداری از جشنواره ونیز، حقیقتا تعجب‌آور است.

بیشتر بخوانید:

سیدداود اطیابی:فارابی انبوهی فیلم تولید کرده که رنگ اکران ندیده است


البته که جشنواره کودک امسال در مقایسه با سال‌های گذشته تفاوت‌های بسیاری داشته. تمام سینماهای مردمی در تهران و اصفهان حذف شده که مشخص نیست اگر شیوع کرونا تا این اندازه نبود آیا بازهم شاهد سینماهای مردمی بودیم یا خیر.

تنها سینما فرهنگ در تهران و سیتی‌سنتر در اصفهان، فیلم‌های جشنواره را نمایش می‎دهند. دیگر خبر از آن مسافرت‌های چندروزه هنرمندان و اهالی رسانه به اصفهان نیست و رسانه‌ای‌های تهران در سینما فرهنگ و اهالی رسانه و هنرمندان اصفهانی هم در نصف‌جهان به تماشای فیلم می‌نشینند.

برخی فیلم‌ها در پلتفرم‌های اینترنتی نمایش داده شده و این‌طور خبررسانی شده که کودکان، نوجوانان و پیگیران سینمای کودک از داخل خانه هم می‌توانند آثار جشنواره کودک را تماشا کنند تا جایی که یکی از شعارهای این دوره جشنواره کودک، «هر خانه، یک سینما» است.در ادامه این گزارش به برخی از شاخصه‌های جشنواره امسال کودک خواهیم پرداخت تا ببینیم چه تفاوت‌هایی با دوره‌های قبلی خود دارد.

گر در ادوار قبلی جشنواره بود، این ادعا مطرح بود که سینماهای مردمی با مشکلاتی درجهت پرکردن تمام صندلی‌هایش مواجه هستند اما اکنون که تمام امکانات جشنواره تنها در یک سینما فرهنگ خلاصه شده، چرا جشنواره نتوانسته حتی یک سالن این سینما را به‌صورت یکی‌درمیان برای تماشای فیلم پر کند؟

رکود؛ همچنان دامنگیر جشنواره بین‌المللی ۳۳ساله

همواره این انتقاد ضمیمه جشنواره کودک بوده که نتوانسته مخاطبانی پیگیر و پروپاقرص برای خود فراهم کند. در سال ۹۶ اعلام شد سینماهای مردمی جشنواره که تنها در اصفهان بودند، به‌صورت رایگان فیلم‌ها را نمایش می‌دهند.

این اقدام تبلیغاتی خوب سبب شد تمام سینماها پر شده و تقریبا هیچ صندلی خالی‌ای وجود نداشته باشد. کار حتی به چندین سانس فوق‌العاده برای هر شب هم کشید. در سال ۹۷، قیمت بلیت را ۵هزار تومان اعلام کردند که موجب افت شدید مخاطب شد و سالن‌ها تقریبا نیمه‌خالی بودند.

برای سال گذشته هم بلیت‌های ۸هزار تومانی برای فیلم‌های سینماهای مردمی در نظر گرفته شد که یک رکود تمام‌عیار در سینماها حاکم شد به‌طوری که در اکثریت قریب‌به‌اتفاق سانس‌ها، تعداد مخاطبان یک فیلم از انگشتان دو دست نیز فراتر نمی‌رفت.

در سینما فرهنگ تهران نیز اوضاع چندان خوشایند نیست. برخی از رسانه‌ای‌ها در چهارمین روز جشنواره اعلام کرده‌اند هنوز کارت جشنواره آنها صادر نشده است.
حالا امسال که سینماهای مردمی رخت بربسته، تنها دو سینما مسئولیت نمایش فیلم‌ها را برعهده دارند. پردیس سیتی‌سنتر اصفهان که درواقع بزرگ‌ترین پاساژ نصف‌جهان است و از امکاناتی نظیر هایپراستار بزرگ، شهربازی، فودکورت و رستوران، شهر کتاب، چندصد باب مغازه و پارکینگ رایگان برخوردار است، خالی‌تر از دوره‌های گذشته بوده و استقبال چندان چشمگیری از آن به عمل نیامد.


در سینما فرهنگ تهران نیز اوضاع چندان خوشایند نیست. برخی از رسانه‌ای‌ها در چهارمین روز جشنواره اعلام کرده‌اند هنوز کارت جشنواره آنها صادر نشده است. بنابراین در غیاب تماشاگران عادی و احیانا برخی رسانه‌ها، تنها عوامل فیلم‌ها هستند که می‌توانند به این سینما تردد داشته باشند که این عوامل نیز برای تماشای فیلم خود و حضور در نشست خبری بعد از فیلم در سینما فرهنگ حاضر می‌شوند.

خالی‌بودن سالن نمایش فیلم در فرهنگ به‌اندازه‌ای توی ذوق می‌زند که وقتی «سیدجواد هاشمی» برای تماشای فیلم خود (تورنادو ۲: جزیره فضایی) به این سینما رفت، از تعداد زیاد صندلی‌های خالی فرهنگ متعجب شد و این نکته را در نشست خبری بعد از فیلم نیز به زبان آورد

. در نظر بگیرید فیلم هاشمی را می‌توان جزء شاخص‌ترین اثر جشنواره این دوره دانست که در بخش رقابتی هم حضور دارد و خاطره خوبی از قسمت اول این فیلم، همراه تماشاگر است اما با این حال، اهالی رسانه و دیگر حاضران کم‌تعداد سینما فرهنگ بازهم استقبالی از آن به عمل نیاوردند. حالا در نظر بگیرید اوضاع برای فیلم‌های گمنام بخش رقابتی و دیگر بخش‎های جنبی و آثار کوتاه و پویانمایی به چه وضع اسفباری ختم خواهد شد.

بیشتر بخوانید:

جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان یا مدرسه پیرمردها؟!


یعنی یک جشنواره جهانی که عمده تیم خبری و رسانه‌ای آن در تهران متمرکز است و هر فیلم نیز عوامل بسیاری داشته و درکنار این، چندین مدعو خارجی هم دارد، از پرکردن سالن نمایش یک فیلم در منطقه خوش‌آب‌وهوای تهران مستاصل است. اگر در ادوار قبلی جشنواره بود، این ادعا مطرح بود که سینماهای مردمی با مشکلاتی درجهت پرکردن تمام صندلی‌هایش مواجه هستند اما اکنون که تمام امکانات جشنواره تنها در یک سینما فرهنگ خلاصه شده، چرا جشنواره نتوانسته حتی یک سالن این سینما را به‌صورت یکی‌درمیان برای تماشای فیلم پر کند؟


علاوه‌بر سالن‌های خالی جشنواره در تهران و اصفهان، بازتاب این رویداد فرهنگی که درحال حاضر، مهم‌ترین رویداد فرهنگی کشور طی روزهای اخیر است، در مطبوعات و دیگر رسانه‌ها بسیار اندک است. رسانه‌های ولو سینمایی، اشارات چندانی به این اتفاق ندارند و در اتفاقی کم‌سابقه، رسانه ملی هم ترجیح داده موضعی چراغ‌خاموش درقبال برگزاری جشنواره داشته باشد.

در ادوار گذشته برخی سرمایه‌های گروه کودک تلویزیون ازجمله عموپورنگ، ململ و... ویژه‌برنامه‌هایی به‌مناسبت جشنواره کودک تهیه و حتی لوکیشن و استودیوی کار خود را به اصفهان منتقل می‌کردند اما این برنامه‌ها امسال، همان روال عادی خود را دنبال کرده و انگارنه‌انگار که جشنواره‌ای درحال برگزاری است.


در سطح شهر نیز نشانه چندانی از نمادهای جشنواره کودک به چشم نمی‌خورد. تنها در برخی خیابان‌های مرکزی اصفهان، برخی المان‌های مربوط به جشنواره کودک نصب شده و دیگر هیچ خبری از حیات شهری جشنواره را نمی‌توان مشاهده کرد.

بیشتر بخوانید:

6 میلیارد تومان حق الناس را در جشنواره فیلم کودک چگونه تلف می‌کنند


در دوره‌ای که به‌دلیل کرونا، می‌شد تمام تمرکز را روی دو سالن محدود سینما و برنامه‌های تبلیغاتی تلویزیونی گذاشت، بازهم شاهد رخوت عمیقی در این دو بخش هستیم تا همان گزاره تاریخی عدم جذب مخاطب توسط جشنواره کودک، این‌بار قوی‌تر از همیشه مطرح شود که چطور جشنواره، لااقل در این دوره نتوانست تهدید را تبدیل به فرصت کرده و از امکان کوچک‌شدن اجتناب‌ناپذیر جشنواره، به‌نفع خود و انتقادهایی که هرساله از این رویداد می‌شود، بهره ببرد؟  

فیلم‌هایی که آنلاین نمایش داده نمی‌شوند

یکی از محورهایی که مسئولان جشنواره امسال تا پیش از برگزاری، خیلی روی آن مانور دادند، بخش آنلاین جشنواره امسال بود. صحبت آنها این بود که آثار جشنواره امسال روی پلتفرم‌های نماوا، فیلیمو و تلویزیون تعاملی تیوا نمایش داده می‌شود و اگرچه سینماهای مردمی نخواهند داشت اما دوستداران سینمای کودک می‌توانند آثار این دوره را در خانه تماشا کنند.


اقدامی در ظاهر مثبت که مخاطرات بسیاری نیز داشت. اصلی‌ترین دغدغه چنین طرحی، قاچاق فیلم و لو رفتن آن در فضای مجازی بود. برخی رسانه‌های غیررسمی حتی ادعا کردند با صاحبان آثار موافقت شده درصورت قاچاق آثارشان تا ۳۵میلیون تومان خسارت به صاحبان آن آثار تعلق خواهد گرفت؛ گزاره‌ای که به‌دلیل مسجل‌نبودن، نمی‌توان راجع به آن سخن گفت.


اما با آغاز جشنواره مشخص شد نمایش آنلاین شامل ۱۱فیلم مهم بخش رقابتی نمی‌شود و تنها فیلم‌های بلند سینمایی که در بخش مسابقه حضور ندارند، فیلم‌های کوتاه، انیمیشن‌ها و برخی فیلم‌های خاطره‌انگیز سالیان قبل جشنواره کودک در این پلتفرم‌ها قابل نمایش هستند. فیلم‌های بلند ۱۰هزار تومان و دیگر آثار نیز ۵هزار تومان قیمت‌گذاری شده‌اند. فرصت تماشای آثار نیز ۸ساعت خواهد بود.


اینکه آثار بخش مسابقه جشنواره کودک که «خورشید» مجیدی نیز یکی از آنهاست، در اکران آنلاین حضور ندارد، اتفاقی عقلانی و درجهت پرهیز از قاچاق است اما چرا مسئولان جشنواره مدام پیش از آغاز این رویداد عنوان می‌کردند آثار این دوره از جشنواره به‌صورت اینترنتی هم قابل مشاهده است؟ وقتی مهم‌ترین بخش جشنواره در اکران آنلاین حضور ندارد، نمایش دیگر بخش‌ها که در اکران حضوری ولو با بلیت رایگان نیز کسی را به سالن‌ها نمی‌فرستاد، چه محلی از اعراب می‌تواند داشته باشد؟ تازه مخاطب برای تماشای این بخش‌ها، باید بلیت‌های ۵ و ۱۰هزار تومانی خریداری کند.


این شکل تبلیغات که منحصرا برای این دوره از جشنواره کودک در نظر گرفته شد، چندان درست بیان نشد و سطح انتظارات را از نمایش آنلاین آثار این دوره بالا برد که اگر آثار بخش مسابقه نمایش داده می‌شد و آن آثار مورد قاچاق واقع نمی‌شد، آن زمان می‌توانستیم از این اتفاق به‌عنوان دستاورد مهم جشنواره این دوره نام ببریم اما درحال حاضر این اتفاق تنها به آیتمی تبدیل شده برای پرکردن رزومه اقدامات این دوره.

امسال که ماهیت حقیقی جشنواره کودک نمایان شده، دست فارابی به‌عنوان مالک تمام‌عیار صفرتاصد این جشنواره از سیاستگذاری تا اجرا عیان گشته ااصفهان؛ مهره تشریفاتی جشنواره

خیلی جالب است که این جشنواره به‌نام اصفهان است و به گفته مسئولان برگزاری، تمام سینماگران جهان، این جشنواره را به‌نام اصفهان می‌شناسند اما تمام تصمیم‌گیری‌ها و حالا امسال فرآیند اجرایی آن در تهران و توسط فارابی درحال انجام است.


تا سال گذشته، به‌واسطه حضور سینماگران در اصفهان و وجود سینماهای مردمی در این شهر، این‌طور تصور می‌شد که بخشی از امور اجرایی توسط اصفهانی‎ها درحال انجام است اما امسال که ماهیت حقیقی جشنواره کودک نمایان شده، دست فارابی به‌عنوان مالک تمام‌عیار صفرتاصد این جشنواره از سیاستگذاری تا اجرا عیان گشته است.

حتی کاخ جشنواره نیز به‌جای سیتی‌سنتر اصفهان، فرهنگ تهران درنظر گرفته شده و فیلم‌های جشنواره با حضور کارگردان و عوامل اجرایی در این سینما نمایش داده شده و حتی نشست‌های خبری فیلم‌ها نیز در سینما فرهنگ انجام می‌شود. سهم اصفهان هم یک سالن برای اصحاب رسانه و هنرمندان این شهر است که با کارت جشنواره می‌توانند بروند و فیلم‌های این دوره را تماشا کنند!


این مساله سال‌هاست که توسط مدیریت فرهنگی اصفهان مورد اعتراض واقع‌شده و به‌جایی هم نرسیده است. سهم اصفهان در برگزاری جشنواره، تنها به‌لحاظ جغرافیایی محدودشده و در موارد کمرنگی چون داوران نوجوان و مواردی از این‌دست، سهم چندانی در پروسه اجرایی و مخصوصا سیاستگذاری جشنواره نداشته و تمام تصمیم‌گیری‌ها و حتی تیم خبری جشنواره در دست تهران و فارابی است.

 در باب ضرورت‌های برگزاری جشنواره

با این توصیف‌هایی که از جشنواره امسال به عمل آوردیم، باز به همان پرسش کلیدی می‌رسیم که ضرورت برگزاری چنین جشنواره‌ای چه بود؟ وقتی مردم قرار نیست تولیدات جدید سینمای کودک کشور را ببینند، وقتی سینماگرانی بیرون از آثار شرکت‌کننده در این رویداد حضور ندارند، وقتی هیچ جریان‌سازی از این اتفاق در محدوده کشور و حتی پایتخت رقم نخورده، پس برگزاری جشنواره کودک امسال چه منفعتی داشت؟


اینکه چنین رویدادی باید در تاریخ مقرر خود برگزار شود و قرار نبود هیچ دستاوردی از این محل برای سینمای کودک به دست بیاید، پس چه الزام و اصراری به برگزاری آن بود؟ سینماهای پایتخت هم‌اکنون حدود ۲۰روز است که تعطیل هستند، در این بین آمدند و برای برگزاری جشنواره در این شرایط حاد کرونایی، یک سینما را باز کردند؛ آیا چنین الزامی ضروری بود؟ با این حرکت چه حمایتی از سینمای کودک به عمل آمد؟ تا پیش از این، یکی از انتقادهایی که به جشنواره کودک می‌شد، عدم حمایت از پروسه تولید در این ژانر بود؛ اتفاقی که هنوز هم از سطح همکاری فارابی در تولید که آن‎‌هم شامل بسیاری از فیلم‌ها در تمامی ژانرها می‌شود، فراتر نرفته است.


نمونه نقدش هم موجود است: تا پیش از تعطیلی سینماها، فیلم «پیشی‌میشی» روی پرده بود که با تعطیلات فعلا ۲۰روزه سینماها، به محاق رفت. جشنواره کودک چه تدبیری برای احیای این فیلم انجام داده یا می‌دهد؟ 

مدیرعامل فارابی پیش‌تر در گفت‌وگویی و در انتقاد به عدم تخصیص هزینه‌های جشنواره کودک به بحران معیشتی هنرمندان عنوان کرده بود: «هزینه این جشنواره‌ها از محل جشنواره تامین می‌شود و وقتی جشنواره‌ای برگزار نشود معنایش آن نیست که آن بودجه را بگیریم و در بخش دیگر هزینه کنیم.» همین چند روز پیش بود که برخی اخبار غیررسمی از جشنواره فیلم کوتاه تهران سخن گفتند و اینکه قرار است بخشی از بودجه این جشنواره به معیشت سینماگران این حوزه اختصاص یابد. بنابراین چطور آن جشنواره می‌تواند از محل برگزاری جشنواره به رفاه سینماگرانش برسد اما جشنواره‌ای مانند کودک یا فجر نمی‌توانند؟


فارغ از اینکه چقدر این سخن مدیرعامل فارابی درست است و آیا واقعا نمی‌شود چنین هزینه‌ای را در بخش دیگر هزینه کرد، باید به این حقیقت رجوع کنیم که برگزاری جشنواره در چنین روزهایی و با این ابعادی که در اصفهان و تهران برشمردیم، چه آورده‌ای برای سینمای ایران، هنرمندان حوزه سینمای کودک و اصلا همان فیلم‌های حاضر در جشنواره دارد؟

جز یک سلسله‌کارهای کلیشه‌ای از افتتاحیه تا اختتامیه که میان چند فیلم بدون تماشاگر برگزار می‌شود و در روز پایانی هم چند فیلم جایزه می‌گیرند و عده‌ای هم به فرآیند داوری اعتراض می‌کنند.


اگر استدلال برگزارکنندگان، الزام به برگزاری سالانه این رویداد تحت هر شرایطی است که هیچ، اما اگر بخواهند از درون آن به‌دنبال آورده‌ای برای سینمای ایران، سینمای کودک یا حتی مخاطبان این سینما باشند، خیلی حرف وجود دارد چون اصلا آورده‌ای از این محل به هیچ‌کدام از این طرف‌ها حواله نشده که حالا مسئولانش بخواهند ژست آن را بگیرند.

پردیس سیتی‌سنتر اصفهان که درواقع بزرگ‌ترین پاساژ نصف‌جهان است و از امکاناتی نظیر هایپراستار بزرگ، شهربازی، فودکورت و رستوران، شهر کتاب، چندصد باب مغازه و پارکینگ رایگان برخوردار است، خالی‌تر از دوره‌های گذشته بوده و استقبال چندان چشمگیری از آن به عمل نیامد.

جشنواره‌ای که می‌شناختیم، جشنواره‌ای که هست

جشنواره کودک و نوجوان امسال هم مانند تمام سال‌های اخیر، با موجی از انتقادها آغاز شد و ادامه یافت. عده‎‌ای حضور جشنواره را یک غنیمت برای روزگاری می‌دانند که هیچ حمایتی از سینمای کودک نمی‌شود و حالا حضور این جشنواره را به‌مثابه چراغی می‌دانند که اگرچه خیلی وقت است به سوسوزدن افتاده اما فضای این ژانر را روشن نگه‌داشته است.

در مقابل، منتقدان پرتعداد این جشنواره به کارکرد و راندمان این جشنواره اشاره کرده و آن را در اندازه محفلی برای دورهمی و خرج بی‌دلیل بودجه‌های دولتی متهم می‌کنند. بودجه‌هایی که به اعتقاد بسیاری از منتقدان، می‌تواند در بخش‌های دیگری از سینمای کودک نظیر فرآیند تولید، اکران و... هزینه شده و دستاوردهای به‌مراتب بهتر و ارزشمندتری از جشنواره به دست آورد.


علیرضا خمسه که در کارنامه خود تجربه حضور در چندین کار کودک را داشته و با جشنواره فیلم کودک نیز آشنایی کاملی دارد، دربرابر این پرسش که چرا جشنواره کودک به چنین روزی افتاده، به «فرهیختگان» گفت: «بخشی از این اتفاق، تقصیر خود ما هنرمندان است و البته مسئولانی که نتوانستند آن نگاه جدی و حرفه‌ای را به کار در این حوزه برای مخاطبان نهادینه کنند. الان سالهاست که این نگاه وجود دارد کسی که در سینما کودک بازی می‌کند، چون پیشنهاد دیگری در حوزه‌های دیگر نداشته، آمده و در فلان کار کودک بازی کرده است درحالی که این نگاه و این‌گونه تفکر، اصلا حرفه‌ای نیست و سینمای کودک هم مانند دیگر ژانرهای سینمایی، استقلال و هویت خاص خود را دارد و نباید آن را با چنین ابزارهایی کوچک و کم‌اهمیت خطاب کرد.»

جشنواره کودک و نوجوان امسال هم مانند تمام سال‌های اخیر، با موجی از انتقادها آغاز شد و ادامه یافت. عده‎‌ای حضور جشنواره را یک غنیمت برای روزگاری می‌دانند که هیچ حمایتی از سینمای کودک نمی‌شود و حالا حضور این جشنواره را به‌مثابه چراغی می‌دانند که اگرچه خیلی وقت است به سوسوزدن افتاده اما فضای این ژانر را روشن نگه‌داشته است.


این بازیگر در ادامه افزود: «ما زمانی می‌توانیم درمورد یک جشنواره کودک حرفه‌ای و پربازده صحبت کنیم که سیکل تولیدی خوبی در این حوزه داشته باشیم. مانند جشنواره فجر که ما با انبوه تولیدات در این حوزه روبه‌رو هستیم، بنابراین جشنواره‌ای پربار و جریان‎ساز داریم. در سینمای کودک، عملا چنین تولیداتی نداریم و اصلا حمایتی از فرآیند تولید نمی‌شود که بخواهیم انعکاسش را در جشنواره کودک شاهد باشیم به همین دلیل است که این جشنواره در دوره‌هایی، حکم تشریفات را داشت اگرچه معتقدم شرایط کنونی جشنواره، در مواردی از دوره‌های قبلی‌اش بهتر است مثل برخی شاخصه‌های کیفی برگزاری ولی از اینکه این اتفاق در دوره‌هایی حکم انجام وظیفه را داشت هم نمی‎توان گذشت.» علیرضا خمسه در پایان عنوان کرد: «الان تمام سهم حمایت از تولیدات کودک به همان وامی بازمی‌گردد که فارابی دراختیار تهیه‌کنندگان قرار می‌دهد و به همین دلیل، تهیه‌کنندگان حرفه‌ای که در این سینما مشغول به‌کار باشند، خیلی کم هستند. این اتفاق اجازه نمی‌دهد سینمای کودک به سیکل حرفه‌ای تولید نزدیک شود.

در حوزه اکران و پخش هم همه از سر شکم‌سیری به این سینما نگاه می‌کنند و نتیجه این جشنواره و این ژانر می‌شود همین چیزی که طی این سال‌ها وجود داشته. طبیعی است که در چنین شرایطی اگر در متن قضیه نباشی، خیلی بهتر است.

در حوزه اکران و پخش هم همه از سر شکم‌سیری به این سینما نگاه می‌کنند و نتیجه این جشنواره و این ژانر می‌شود همین چیزی که طی این سال‌ها وجود داشته. طبیعی است که در چنین شرایطی اگر در متن قضیه نباشی، خیلی بهتر است.» این صحبت‌های خمسه درحالی مطرح می‌شود که سینمای کودک سال‌هاست از نداشتن تهیه‌کنندگان تخصصی رنج می‌برد. در حوزه کارگردانی باز وضعیت بهتر است و ما کمتر از انگشتان یک‌دست، کارگردان تخصصی در حوزه کودک داریم که همین تعداد را در حوزه تهیه‌کنندگان نداریم.

در دوره‌ای مانند دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ به‌دلیل بسیاری از محدودیت‌هایی که سر درام‌های اجتماعی و خانوادگی وجود داشت، برخی از این سینماگران به‌سمت سینمای کودک آمده و سبب بارور کردن این ژانر شدند. پس از رفع این محدودیت‌ها، آن سینماگران به ژانر اصلی خود بازگشتند و سینمای کودک خالی از نام‌های بزرگ شد و این وضعیت تا امروز نیز ادامه یافته است.


پژمان بازغی از دیگر هنرمندانی است که علاقه بسیاری به آثار حوزه کودک دارد و اگر فیلمنامه خوبی در این حوزه به او پیشنهاد شود، در پذیرش آن تردید نمی‎کند. بازغی که طی سالیان اخیر و با اجرای «کودک‌شو»، علاقه‌مندی به حضور در کارهای کودک را بار دیگر به اثبات رسانده، به «فرهیختگان» گفت: «نمی‌توان خیلی محکم درمورد جشنواره کودک تعریف یا انتقاد کرد. نمی‌توان تعریف کرد چون در برخی تصمیم‌گیری‌ها، نقصان‌هایی دارد که در تمام این سال‌ها تکرار شده و نمی‌توان انتقاد کرد چون همین رویداد اگر برگزار نشود، به‌معنای خاموشی تقریبی جریان کودک در سینمای ماست.»


بازغی در پاسخ به این پرسش که اصلی‌ترین نقصان جشنواره کودک را چه می‎داند، گفت: «اصلی‌ترینش، حمایت‌هایی است که از فیلم‌های این حوزه انجام نمی‌دهند. سینمای کودک اکنون در حوزه متولی، اشکالات بسیاری دارد. این جشنواره که از قدرت اجرایی خوبی برخوردار است باید با شورای صنفی نمایش جلسات مختلفی انجام دهد و به این نتیجه برسد که لااقل برای فیلم‌های منتخب خود، یک اکران طلایی در زمانی درست داشته باشد. الان می‌بینیم که آثار برگزیده جشنواره کودک، تنها در همان مراسم اختتامیه تجلیل می‌شوند و دیگر جشنواره به آینده آنها کاری ندارد درحالی که می‌توان با یک سلسله برنامه‌ریزی‌ها، حداقل اکران سینمای کودک را سروسامان داد و آن را برای مخاطب جدی‌تر کرد.»

این بازیگر در پایان گفت: «خانواده‌ها باید سینما را برای فرزندان‌شان جدی‌تر پیگیری کنند. برای فیلمساز کار در سینمای ملودرام و خانوادگی با کار در سینمای کودک فرقی ندارد چه‌بسا کار در سینمای کودک سخت‌تر هم باشد اما اگر جریان‌هایی مانند جشنواره کودک، جدیت بیشتری در حوزه نمایش فیلم‌های کودک انجام دهند و شرایط اکران این فیلم‌ها بهتر شود، خانواده‌ها هم استقبال خوبی از آن به عمل خواهند آورد و درنتیجه، سیکل تولیدات حوزه کودک با تغییراتی مواجه می‌شود که آثار آن در جشنواره کودک نمایان خواهد شد و خیلی از این مواردی را که الان در قالب انتقاد از این جشنواره عنوان می‌کنیم در آن زمان مشاهده نخواهیم کرد.»


حمایتی که پژمان بازغی به آن اشاره کرده، ازجمله مطالبات به‌حقی است که طی سالیان اخیر به کرات از جشنواره کودک خواسته شده است. اتفاقی که قرار بود زمینه‌هایش با ایجاد دبیرخانه دائمی جشنواره در اصفهان قوت بگیرد اما مشخص نیست چرا این دبیرخانه شکل نمی‌گیرد. قرار بود اکران کودک سروسامانی بگیرد اما مشخص نیست جشنواره کودک به‌عنوان تنها متولی جدی این حوزه که بودجه نیز دراختیار دارد، چرا تاکنون از اجرایی‌کردن آن سر باز زده است. اتفاقی که بروکراسی خاصی را هم نمی‌طلبد و لااقل امروز به‌واسطه گسترش ناوگان سینمایی کشور، به‌راحتی قابل تحقق است. شاید جشنواره کودک این‌طور می‌اندیشد که این کار، امری فراتر از وظایف یک جشنواره است که هیچ جشنواره‌ای در جهان هم به آن ورود نکرده اما قدرمسلم آنکه اگر جشنواره کودک بتواند به این مهم که مطالبه هنرمندان بسیاری است، ورود کند، نه‌تنها سبب رونق و توزیع نظام‌مند آثار حوزه کودک می‌شود بلکه چرخه کمی و کیفی فستیوال نیز رونق گرفته و بسیاری از انتقادها به این رویداد نیز از میان می‌رود.


به‎قول علیرضا خمسه؛ بارها و سال‌ها درمورد جشنواره کودک صحبت کردیم که تمام‌شان به گنجینه تاریخ و بایگانی سپرده شد، کاش این‌بار عزمی واقعی در مسئولان سینمایی و کادر تصمیم‌گیر جشنواره کودک وجود داشته باشد که برای یک‌بار، شهامت اجرایی‌کردن این راهکار را به‌کار ببندند و حیاتی دوباره به این گونه سینمایی مظلوم ببخشند.

منبع: روزنامه فرهیختگان