کد خبر 1134410
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۱

امام حسن عسکری(ع) تکمیل‌کننده طرحی بلندمدت بود که با شهادت آن حضرت، به آغاز امامت حضرت مهدی(عج) انجامید

به گزارش مشرق، دوران امامت امام حسن عسکری(ع)، با اضمحلال خلافت عباسی هم‌زمان بود؛ از یک‌سو عباسیان با رقابت‌های داخلی دست به گریبان بودند و برای به‌دست آوردن مسند خلافت، به کشتار یکدیگر دست می‌زدند و از سوی دیگر، در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی، اوضاع اصلاً مساعد نبود؛ در ایران، «یعقوب لیث» علیه خلیفه قیام کرد و اگر مرگ زودهنگام وی و تدبیر وزیر زیرک خلیفه نبود، بی‌تردید طومار خلافت عباسی درهم پیچیده می‌شد. ظلم و ستم حاکمانی که به نمایندگی از خلیفه بر اقصی نقاط جهان اسلام حکومت می‌کردند، باعث قیام سراسری بردگان به رهبری «صاحب‌الزنج» شد.

بیشتر بخوانید:

زندگی امام عسکری(ع) در دوران محنت/ زیارتی که غم را رفع می‌کند

این قیام نیز، خطرات فراوانی برای دستگاه خلافت به‌وجود آورد و عباسیان، با زحمت و سختی فراوان آن را سرکوب کردند. در این میان، وضعیت شیعیان بسیار ناگوار و نامساعد بود. دستگاه خلافت، به بهانه‌های مختلف، شیعیان را بازداشت و زندانی می‌کرد و گاه، به شهادت می‌رساند. مهدی پیشوایی، در کتاب «سیره پیشوایان» می‌نویسد:«فشارهای دستگاه خلافت عباسی در عصر امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) در سامرا، به اوج خود رسید. شدت این فشارها [و محدودیت‌ها] به قدری بود که سه پیشوای بزرگ شیعه که در مرکز حکومت می‌زیستند، عمر کوتاهی داشتند و در جوانی به شهادت رسیدند.»


چرا محدودیت‌های بیشتر؟


محدودیت‌هایی که بر امام حسن عسکری(ع) اعمال می‌شد، بیش از دیگر امامان(ع) بود. علت نخست اتخاذ چنین رویکردی، افزایش چشمگیر جمعیت پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) در جهان اسلام و به‌ویژه در عراق و ایران بود. دستگاه خلافت عباسی و گردانندگان آن، از نفوذ معنوی امامان شیعه(ع) به شدت در هراس بودند. آن‌ها می‌دانستند که با وجود اعمال گسترده محدودیت‌ها، ارتباط امامان(ع) با پیروانشان، از طریق شبکه گسترده و مخفی وکالت برقرار است. با کمک این شبکه گسترده، می‌شد در اندک زمانی، دستورهای امام(ع) را به شیعیان رساند و وصول وجوه شرعیه را تسهیل کرد.

علت دوم اعمال محدودیت‌ها، روایات متواتری بود که درباره فرزند امام حسن عسکری(ع) وجود داشت. بر اساس این روایات که محدثان شیعه و سنی راوی آن بودند، فرزند امام یازدهم(ع)، همان مهدی‌موعودی بود که رسول‌خدا(ص) بشارت ولادت او را به مسلمانان داده بود. از سوی دیگر، تهدیدهای پیرامونی، چنان‌که اشاره شد و بروز ضعف در مهار حرکت‌های مستقل در جهان اسلام، دستگاه خلافت را به‌شدت از فعالیت امامان شیعه(ع) نگران می‌کرد؛ این بیم که ممکن است در شرایط درگیری با جریان‌های مستقل، ناگهان شیعیان علم قیام را برافرازند، باعث می‌شد که خلفای عباسی در تقابل با امام(ع) و شیعیان، بسیار سخت‌گیرانه‌تر عمل کنند.

به نوشته علامه «سید محسن امین» در جلد دوم کتاب «أعیان الشیعه»، گردانندگان دستگاه خلافت عباسی به قدری از نفوذ اجتماعی امام حسن عسکری(ع) بیمناک بودند که افزون بر اجبار آن حضرت به زندگی در منطقه نظامی، امام(ع) را مجبور کرده بودند روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه به دربار برود تا از ایشان بازجویی و سوال شود. «علامه مجلسی» در جلد پنجاه «بحارالانوار» روایتی را نقل کرده است که بر اساس آن، «مُهتدی»، یکی از خلفای معاصر امام حسن عسکری(ع)، به دلیل بیم از نفوذ معنوی آن حضرت، به فکر به‌شهادت‌رساندن امام(ع) افتاد و به «سعید حاجب»، یکی از گماشتگان خود، دستور داد مقدمات این کار را فراهم کند، اما «مهتدی»، پیش از آن‌که نیت خود را عملی کند، به دست رقبایش به قتل رسید.

بااین‌حال، امام حسن عسکری(ع) از هر فرصتی برای بیان حقایق استفاده می‌کرد. به دیگر سخن، برگزیدن تقیه، به عنوان روشی برای حفظ شیعیان و عبور دادن آن‌ها از پیچ‌های تند تاریخی، مانع از تبیین حقیقت از سوی آن حضرت نبود. «علامه مجلسی» در «بحارالانوار» به نامه امام حسن عسکری(ع) به «عبیدا... بن عبدا... بن طاهر»، یکی از سرداران عباسی اشاره می‌کند که در آن، امام(ع)، خلیفه عباسی را فردی طغیانگر نامیده و او را، به سبب رفتار و منش ضداسلامی و غیرانسانی‌اش، به شدت نکوهش کرده است.
 

شیوه‌نامه تقابل با الحاد


افزون بر خطراتی که از جانب دستگاه خلافت عباسی، امام(ع) و پیروان ایشان را تهدید می‌کرد، گسترش تفکرات الحادی و انحرافی نیز، مسئله‌ای بُغرنج بود که جهان اسلام، عموماً و شیعیان، خصوصاً، با آن درگیر بودند. امام حسن عسکری(ع) برای رفع این مشکل و مبارزه با تفکرات الحادی، دست به اقدامات گسترده و مؤثری زد. رسول جعفریان در کتاب «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام»، به ماجرای پاسخ مستدل آن حضرت به نوشته‌های الحادی «یعقوب بن اسحاق کندی» و اعتراف وی به اشتباهاتش در برابر  استدلال محکم امام(ع)، اشاره کرده‌است. رویکرد آن حضرت در برخورد با غالیان نیز، قاطعانه بود. به علاوه، امام حسن عسکری(ع)، با تربیت شاگردان مبرز و توانا و فرستادن آن‌ها به اقصی نقاط جهان اسلام، به مبارزه‌ای فراگیر علیه تفکرات الحادی پرداخت.

«شیخ توسی»، فقیه و عالم نامدار شیعه، در کتاب «رجال» خود، بیش از ۱۰۰ شاگرد برجسته امام حسن عسکری(ع) را نام برده است که در میان آن‌ها، نام‌های بزرگی همچون «احمد بن اسحاق اشعری قمی»، «داوود بن قاسم جعفری» و «محمد بن حسن صفار» به چشم می‌خورد. کثرت شاگردان امام حسن عسکری(ع)، با وجود همه محدودیت‌هایی که علیه آن حضرت اعمال می‌شد، شگفت‌انگیز است. علاوه بر این، امام(ع)  با استفاده از شبکه گسترده وکالت، پاسخ‌گوی پرسش‌های مسلمانان در موضوعات مختلف بود؛ «معتمد عباسی» که از این اقدامات به شدت بیمناک بود، دست به جنایتی هولناک زد و دستور داد مخفیانه امام حسن عسکری(ع) را، در حالی که تنها ۲۸ سال از عمر مبارکش گذشته بود، به شهادت برسانند.
 

دوران گذار به عصر غیبت


با شهادت امام حسن عسکری(ع)، دوران امامت حضرت مهدی(عج) آغاز شد؛ دورانی که پس از طی‌شدن عصر غیبت صغری و ورود به دوران غیبت کبری، از حدود سال ۳۲۹ هـ.ق، تاکنون ادامه یافته‌است. هرچند که دوران امامت امام یازدهم(ع) را، به‌حق، یکی از مهم‌ترین ادوار روند آماده‌شدن امت اسلامی برای ورود به عصر غیبت می‌دانند، اما واقعیت آن است که اگر احادیث نقل‌شده از رسول‌خدا(ص)، امیرمؤمنان و حسنین(ع) را درباره وعده ظهور منجی عالم بشریت، صرفاً در چارچوب آشنایی کلامی مردم با این مقوله بدانیم، بعد از واقعه عاشورا و در آغاز دوران امامت امام سجاد(ع)، روند فعالیت عملی برای آماده‌سازی مؤمنان در عصر غیبت آغاز شد.

در واقع طی حدود ۱۹۹ سال، از سال ۶۱ تا ۲۶۰ هـ.ق، مجموعه اقدامات و فعالیت‌های برنامه‌ریزی‌شده هشت امام معصوم(ع)، به‌تدریج مردم را با شرایطی که پیش رو داشتند، آشنا کرد؛ هرچند، این‌که چرا باید این روند طی می‌شد و چه عواملی امت را از درک حضوری ولی‌خدا(عج) محروم کرد، موضوع این نوشتار نیست.

از دوران امام سجاد(ع) به بعد، تمرکز ائمه اطهار(ع) بر تربیت شاگردان خاص در راستای رفع نیازهای مردم و آغاز ایجاد شبکه وکالت، نقش مهمی در این آماده‌سازی داشت. از سوی دیگر، به ویژه از دوران امامت امام جواد(ع) به بعد، به دلیل محدودیت‌های گسترده دستگاه خلافت، عموم مردم از ارتباط مستقیمِ همیشگی با امام(ع) محروم بودند و این روند، تلاش برای آماده‌سازی امت را وارد مرحله جدیدی کرد که در دوره امامت امام حسن عسکری(ع)، به اوج خود رسید و باعث شد شیعیان با کمترین‌مشکل، وارد عصر غیبت شوند و با تمهیداتی که اندیشیده شد، این توانایی را دارا باشند که از پیچ‌های تند بگذرند و مشکلات هر عصر و زمانی را با اتکا به گنجینه علمی و آموزه‌های اهل‌بیت(ع) از پیش‌رو بردارند.

منبع: روزنامه خراسان