به گزارش مشرق، عصر امام حسن عسکری (ع) از یک وجه نقطهعطفی در تاریخ اسلام و بلکه تاریخ بشریت شناخته میشود؛ چرا که قرار بود آخرین حجت خداوند در این عصر متولد شود؛ همان بزرگواری که تمام انبیای الهی و ادیان آسمانی بشارت آمدن آن را داده بودند. از سوی دیگر شیطان و حزب او که از ابتدای خلقت بشر برای جلوگیری از رسیدن بشر به این نقطۀ حساس تاریخی برنامهریزی کرده بود و هر بار تلاش آنان با مکر الهی منجر به شکست شده بود، بناست آخرین تلاشهای خود را برای ممانعت از ظهور منجی یعنی امام زمان (عج به کار گیرد؛ چرا که ابالسه و اجنه به خوبی میدانستند با ظهور منجی، گامی بسوی نابودی و زوال نزدیک خواهند شد.
با این نوع نگاه، میتوان متوجه شد که ایادی شیطان در آخرین سالهای منتهی به ولادت منجی یعنی حداقل از دوران امام هادی تا ولادت امام عصر (عج) چه اختناقی برای ائمه و شیعیان ایجاد کردند. عباسیان که احادیث و روایات معتبر و متواتر مهدی موعود(عج) را در دست داشتند، مراقبت از امام حسن عسکری (ع) را به اوج خود رساندند و امام را مجبور به حضور مکرر در دربار میکردند و حتی بهبهانههای مختلف ایشان را به زندان میبردند و تحت نظارت مأموران مخفی خود قرار میدادند. مراقبتهای شدیدی در مورد رفتوآمدهای امام و شیعیان وجود داشت که با رفتار هوشمندانه و تدابیر خاص امام، نقشه آنان خنثی میشد.
دربارۀ برخی اقداماتی که امام حسن عسکری (ع) برای بسترسازی ولادت امام عصر (عج) و نیز آمادگی شیعه برای مواجهه با عصر غیبت انجام دادند، با حجتالاسلام امیرمحسن عرفان استاد حوزه و دانشگاه و نیز کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی گفت و گویی ترتیب دادیم.
صاحب کتاب «رسانه و آموزه مهدویت» ضمن این گفت و گو، به ۵ راهبرد امام حسن عسکری (ع) برای آمادهسازی شیعیان برای پذیرش امامت امام عصر(عج) و نیز آمادگیِ ورود به عصر غیبت اشاره میکند.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
تشابه ماجرای ولادت امام عصر با ولادت حضرت موسی
* ابتدا میخواستیم ترسیمی از عصر امامت امام حسن عسکری (ع) به ویژه مقطع پایانی امامت ایشان ارائه بدهید.
مقطع امامت امام حسن عسکری علیهالسلام روزگار حساسی بود. حاکمان مستبد عباسی به خوبی آگاهی داشتند که شیعه در انتظار امامی است که از آن با عنوان مهدی و قائم و منجی یاد میشود. او که با دست بردن در روایات منجی، خود را داعیهدار مهدویت میدانست، به شدت در جستجوی فرزند امام حسن عسکری بود تا او را نابود کند. در این راستا تلاشهای زیادی خرج کرد. در روایات ما، ماجرای تجسس امام منتظر توسط حاکمان عباسی را به ماجرای فرعون در یافتن موسی (ع) تشبیه کردهاند؛ آنگاه که منجّمان به او خبر دادند که فرزندی از بنیاسرائیل متولد خواهد شد که حکومت تو را تهدید میکند. فرعون برای جلوگیری از تولد او، دستور داد تمام فرزندان پسر بنیاسرائیل را بکُشند. سالها قبل امام صادق علیهالسلام خطاب به گروهی که خدمت ایشان رفته بودند، چنین فرموده بود که بنیامیه و بنی عباس وقتی فهمیدند زوال قدرتشان به دست قائم آل محمد است، شمشیرشان را برای کشتن او به کار بستند.
* به طور قطع دشمنان جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی را علیه ائمه به ویژه امام حسن عسکری (ع) راه انداختند. امام چه اقداماتی در برابر این هجمهها انجام دادند؟
نکته بسیار مهمی که در کنار زمینهسازی برای غیبت و ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه در سیرۀ امام حسن عسکری میتوان یافت، راهبردهای حضرت در مدیریت جامعۀ شیعی است. یکی از مهمترین راهبردهای ایشان، فعالسازیِ قدرت نرم است؛ یعنی امام در صدد کسب اقتدار از طریق ایجاد جاذبه و مکارم اخلاق بود. ایشان به قدری رفتار زیبا داشتند که بین دوست و دشمن، به بخشش، حکمت، فضل و صاحب علم و حکمت مشهور بودند. جالب این است که وقتی امام هادی علیهالسلام به شهادت رسیدند، فرزندان متوکل عباسی و والی قم که با ائمه دشمنی داشت، برای عرض تسلیت به محضر امام حسن عسکری رسیدند. خود آنها اعتراف میکنند از سادات علوی کسی را مثل امام حسن عسکری در زهد، ورع، مقام، شرافت ندیدند. اینها نشاندهندۀ اوج تسلط امام در افکار عمومی و کسب اقتدار بود.
روزهایی که امام مجبور بود در سامراء خودش را به حکومت معرفی کند، مردم برای ملاقات ایشان صف میبستند. یا مورخان، حضور گسترده مردم در تشییع پیکر مطهر امام حسن عسکری (ع) را به قیامت تشبیه کردهاند.
طرحریزی سازمان وکالت برای صیانت فکری شیعه
دومین راهبرد امام حسن عسکری (ع)، فائق آمدن بر نظارت و کنترل اطلاعاتی نظام حاکم بود. در شرایطی که دشمنان در صددند مدام امام را تحت نظر داشته باشند، امام با اشراف اطلاعاتی و رهبری شبکه وکالت، در صدد صیانتبخشی و امنیت فکری شیعه برآمدند. در روزگار امام حسن عسکری، در نیشابور، قم، طبرستان، گرگان، بصره، کوفه و اهواز شبکۀ وکالت گسترش یافته بود. حضرت به خوبی اینها را مدیریت کردند.
علاوه بر اینها، امام با انحرافات فکری عصر خویش به مقابله میپرداختند؛ مثلاً زمانی که متوجه شدند اسحاق کندی میخواهد کتابی در نقض قرآن بنویسد، او را از این کار منع کردند.
بنابراین علاوه بر اینکه باید خطر دشمنان برای جلوگیری از ظهور منجی دفع شود و نیز شیعه آمادگی لازم برای پذیرش امام معصوم را دریابد، جامعۀ اسلامی باید از آسیبهای فکری و انحرافات فرقهای در مصونیت باشد. میبینیم که همزمان برای تمام اینها ساز و کارهای گستردهای تعریف کردند.
* با توجه به جوّ خطرناکی که در آن عصر حاکم بود، ساز و کارهایی که امام حسن عسکری (ع) برای صیانت امام عصر (عج) و صیانت شیعه از آسیب دشمن به کار بستند، چگونه بود؟
امام زمان عجل الله تعالی فرجه در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری متولد میشوند. با توجه به نظارت و کنترل اطلاعاتی شدید دشمن، پنهان داشتن ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه و همزمان، صیانت از جان شیعیان کار دشواری جلوه میکند. برای آنکه اوج کنترل دستگاه عباسی علیه امام حسن عسکری و شیعیان ایشان را فهم کنیم، علی بن جعفر میگوید هرگاه که امام در سامراء قصد داشت خود را به دستگاه حکومت معرفی کند، ما میایستادیم تا ایشان را ملاقات کنیم. روزی قرار بود امام(ع) را به دارالخلافه ببرند، در انتظار دیدن ایشان نشسته بودم که ناگهان توقیعی از ایشان به من رسید که در آن، فرموده بود «أَلَا لَا یُسَلِّمَنَ عَلَیَ أَحَدٌ وَ لَا یُشِیرُ إِلَیَّ بِیَدِهِ وَ لَا یُومِئُ أَحَدُکُمْ فَإِنَّکُمْ لَا تَأْمَنُونَ عَلَی أَنْفُسِکُمْ» یعنی زمانی که از مقابل شما عبور می کنم به من سلام هم ندهید و یا اشارهای هم نکنید، زیرا شما در امان نیستید و با این امر، ارادت شما به من نشان داده میشود و جانتان به خطر میافتد. شرایط این قدر سخت است که حتی سلام بر آن حضرت ممکن است جان شیعه را در خطر بیندازد.
یا زمانی که به حضرت سم دادند، معتمد عباسی اطرافیان خود را به سراغ ایشان فرستاد تا خبری از فرزند ایشان بگیرند. در نهایت اینکه با معجزۀ الهی امام عصر (عج) متولد شدند و در امنیت قرار گرفتند. از جمله آنکه تا آخرین لحظات، آثار بارداری در نرجس خاتون پیدا نشد، همچنان که مادر موسای نبی نیز اینچنین بود.
* همان طور که میدانید، دوران امام حسن عسکری (ع) اوج بروز فرقههای انحرافی به ویژه مدعیان دروغین امامت است. امام از یک سو باید این انحرافات را دفع کنند و از دیگر سو باید شیعه را برای ورود به عصر غیبت آماده کنند. امام چه اقداماتی در این باره صورت داد؟
امام در این مقطع با طرح مسئله غیبت و گفتمانسازی در عرصه غیبت منجی، به یاری شیعیان شتافتند. امام در این مقطع با مدیریت منابع انسانی از طریق شبکه وکالت اقداماتی انجام دادند. ایشان با این کار در صدد است به جامعۀ شیعی القاء کند که نیازهای علمی و فقهی را از طریق علما و فقها برطرف کنند. جالب است که گاهی امام پاسخ به سؤالات فقهی را به صورت کامل بیان نمیکرد و گاه به بیان قاعدهای کلی اکتفا میکرد تا فقها بتوانند با کمک این قواعد به پاسخ برسند. این کار سبب ارتقای منابع انسانی در شبکه وکالت میشد. ایشان در صدد بودند شیعیان مسائل فقهی خویش را بدون حضور امام یاد بگیرند و مردم نیز به فقها رجوع کنند تا به این ترتیب با آمادگی وارد عصر غیبت شوند. همچنین امام گاهی از طریق نامه برای ارتباط با شبکه وکالت استفاده میکرد، مثل نامهای که به علی بن حسین بن بابویه به مردم قم نوشت.
اقدام دیگر امام حسن عسکری (ع) برای آمادگیِ پذیرش مهدی موعود و غیبت حضرت، عبارت است از رابطهمندسازی ارتباط اجتماعی با شیعیان؛ یعنی امام برای مهیا کردن ذهنیت مردم برای امر غیبت، ارتباط اجتماعی خویش را با شیعیان دارای ضابطه کرد؛ لذا حضرت ملاقات عمومی کلان نداشت. یا کمتر اجازه ملاقات حضوری میداد و یا در برخی جلسات از پشت پرده با شیعیان سخن میگفت.
راهکار بعدی امام، آگاهسازی خواص از ولادت منجی و تجدید عهد آنان با مهدی موعود (عج) بود. گزارشهای متعددی در این باره وارد شده است. گاهی امام به خواص نامه مینوشتند و ایشان را در جریان ولادت امام مهدی (عج) قرار میدادند. گاهی برخی از آنها را فرا میخواندند تا با فرزند ایشان دیداری داشته باشند و عهدی تازه کنند. فردی به نام «احمد بن محمد بن عبدالله» که از یاران حضرت است، میگوید نامهای به من رسید که امام فرمود خداوند به من فرزندی به نام محمد به من عطا کرده است. مرحوم شیخ صدوق در کتاب کمالالدین اسامی این افراد را یک به یک میآورد. همین افراد جزو کسانی میشوند که مقابل جریانات انحرافی می ایستند و از ولادت و امامت امام عصر دفاع میکنند.
هرچند با این وجود، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) انشعاباتی ایجاد شد، اما تداوم نیافت؛ لذا میبینیم که شیعۀ یازده امامی نداریم. خروجیِ مهندسی فرهنگی امام حسن عسکری، تحقق امنیت فکری و اندیشهای شیعه و نیز صیانت از آموزۀ منجی برای شعیان بود.