به گزارش مشرق، هوکشتاین چهارشنبه راهی تلآویو شد تا با نتانیاهو دیدار کرده و در خصوص پیشنویس توافق صحبت کند. بهنظر میرسد، متن پیشنویس تقریباً نهایی است و نبیه بری و نماینده آمریکا نیز مسیر توافق را مثبت ارزیابی کردند. تا الان اما صهیونیستها اظهارنظری در خصوص ادامه یا عدم ادامه جنگ اعلام نکردهاند اما با در نظر گرفتن تشدید حملات حزبالله به اسرائیل و فرسایشی شدن آن بهنظر میرسد، حالا بیش از هر زمانی توافق در دسترس است. احیای قطعنامه ۱۷۰۱ همچنان در دستورکار است با این تفاوت که در خصوص برخی موارد گفتوگوی صورت گرفته است.
برای بررسی ابعاد توافق آتشبس در لبنان با مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل لبنان گفتوگو کردیم که مشروح آن را از نظر میگذرانید.
اسرائیل با ترور سیدحسن به اهدافش نرسید
پس از تحولاتی که در طول ماههای اخیر رخ داد تمرکز جنگ از غزه به لبنان منتقل شد، هرچند تجاوزهای وحشیانه علیه غزه همچنان ادامه دارد. مسعود اسداللهی با بیان اینکه جنگ در لبنان بهطور قابلتوجهی گسترش یافته و باعث جلب توجه بسیاری شده است، تصریح کرد: «در این میان اتفاقات عجیبی نیز رخ داد؛ ازجمله هدف قرار گرفتن رهبران و فرماندهان مهم حزبالله. از دیدگاه اسرائیلیها تصور میشد که بهطور کلی حزبالله و مقاومت اسلامی در لبنان، سلسلهمراتب فرماندهی خود را از دست داده است. آنها بر این باور بودند که رهبران درجه یک، چه در حوزه سیاسی و چه نظامی، از دست رفتهاند و سازمان رزم حزبالله از هم پاشیده است. همچنین گمان میکردند رزمندگان حزبالله دیگر فرماندهی مؤثر ندارند و قادر نخواهند بود در برابر ورود زمینی ارتش رژیمصهیونیستی به لبنان مقاومت کنند. به همین دلیل، از حدود یک ماه پیش، اسرائیل اقدام به آغاز ورود زمینی کرد. این اقدام چند روز پس از شهادت سیدحسن نصرالله و با فاصله کوتاهی پس از شهادت سیدهاشم آغاز شد. در این حملات، شمار زیادی از فرماندهان اصلی نیز به شهادت رسیدند. اسرائیلیها به این نتیجه رسیدند که اکنون فرصت مناسبی برای ورود زمینی و اشغال بخشی از خاک لبنان، میان «خانه» و مرز، فراهم شده است. اما برخلاف تمام توقعات و پیشبینیهای اسرائیلیها، در این یک ماه، با مقاومت بسیار مؤثر، سازماندهیشده، دقیق و شجاعانه رزمندگان حزبالله مواجه شدند. این مقاومت نهتنها تلفات سنگینی به اسرائیل وارد کرد (چه از نظر کشته و چه زخمی)، بلکه موجب شگفتی آنان شد که چگونه این رزمندگان با این قدرت مبارزه میکنند. علاوه بر این، پرتاب موشکها نهتنها متوقف نشد، بلکه موشکهای جدید و قویتری نیز مورد استفاده قرار گرفت.»
هوکشتاین یک افسر اسرائیلی است
ارتش رژیمصهیونیستی علاوه بر حملات هوایی به سرزمینهای اشغالی و لبنان، نیروی زمینی خود را نیز به کار میگرفت تا پازل جنایتهایش را تکمیل کند. اسداللهی با اعتقاد بر اینکه آنها در میدان نبرد زمینی لبنان هم نیز درگیر شده و موفقیت چندانی کسب نکردند، ادامه داد: «با وجود تلاشهای مکرر، آنها نتوانستند شهرها و مناطق مهمی در جنوب لبنان را اشغال کنند. تنها موفقیتهای محدود آنان در تصرف برخی نقاط مرزی یا روستاهای کوچک در نزدیکی مرز بوده است. برای مثال، تصرف «کفر کلا» که دقیقاً در نقطه صفر مرزی قرار دارد و با شهرکهای صهیونیستی در فلسطین اشغالی تنها بهوسیله یک حصار جدا شده است، کار نظامی پیچیدهای محسوب نمیشود؛ حتی از پنجرههای خانههای این منطقه نیز دو طرف یکدیگر را میبینند.
همچنین تصرف مناطقی مانند «مارونراس» که در کنار «بنتجبیل» قرار دارد و در نقطه صفر مرزی است، برای ارتش اسرائیل کار دشواری نبود. اما با این حال، آنها در طول این یک ماه نتوانستند وارد بنتجبیل شوند یا مناطقی مانند «خیام» را اشغال کنند. اسرائیل حتی با نیروهای زیاد و حملات سنگین نیز موفق نشد این شهر را تصرف کند. در چند شب اخیر، مقاومت حزبالله بهویژه جانانه و مؤثر بود، بهطوریکه تلفات واردشده به اسرائیل موجب شد این دیدگاه در میان اسرائیلیها تقویت شود که موفقیت زمینی امکانپذیر نیست. اکنون آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که باید جنگ را به یک دستاورد سیاسی تبدیل کرده، از مواضع خود عقبنشینی کنند و این اقدام را بهعنوان دستاوردی جدید جلوه دهند.
آمریکاییها همیشه به همین روش عمل میکنند؛ اجازه میدهند رژیمصهیونیستی ابتدا تجاوز نظامی را آغاز کرده و تا جایی که میتواند پیشروی کند. اما وقتی این رژیم به مشکل برمیخورد، تلاش میکنند آن را بهعنوان یک دستاورد سیاسی جا بزنند. در این زمینه هوکشتاین، نماینده دولت بایدن که خودش یک افسر اسرائیلی است، نمونهای جالب است. این فرد در جنگ ۳۳ روزه بهعنوان افسر ارتش اسرائیل شرکت داشت و پس از جنگ به آمریکا رفت، تابعیت دوگانه گرفت و حالا بهعنوان یکی از مقامات دولت بایدن فعالیت میکند. چنین فردی چگونه میتواند در نقش یک واسطه بیطرف ظاهر شود؟»
اسرائیل تلاش میکند با حزبالله، زیر آتش مذاکره کند
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه این افراد بار دیگر بحث آتشبس را با شرایط جدید مطرح کردهاند، افزود: «در جنگ ۳۳ روزه، این جنگ با قطعنامه ۱۷۰۱ پایان یافت. بر اساس این قطعنامه، ترتیبات جدیدی در جنوب لبنان تا مرز اتخاذ شد که تا مدتها ادامه داشت. اسرائیلیها در ابتدا با این قطعنامه موافق نبودند، اما به دلیل ضربات سنگینی که در روزهای آخر جنگ ۳۳ روزه متحمل شدند، ناچار به پذیرش آن شدند.
اما این بار اسرائیلیها نمیخواهند شرایط مشابهی را بپذیرند. آنها ادعا میکنند که بازگشت به قطعنامه ۱۷۰۱ قابل قبول نیست و طرف لبنانی تأکید دارد که این قطعنامه باید دوباره اجرا شده و وضعیت به حالت عادی بازگردد. در مقابل، اسرائیل تلاش میکند از طریق فشار آوردن و بهاصطلاح «مذاکره زیر آتش» طرف مقابل را وادار به پذیرش شرایط خود کند.
آنها یا خواهان کنار گذاشتن کامل قطعنامهاند یا میخواهند تغییراتی در آن اعمال کنند؛ از جمله اینکه حزبالله در جنوب لبنان تا مرز خلعسلاح شود. این موضوع حتی در قطعنامه ۱۷۰۱ نیز مطرح شده بود، اما نه در آن زمان امکان اجرایش وجود داشت و نه اکنون. در آن زمان کمیتهای سهجانبه برای نظارت بر اجرای قطعنامه تشکیل شد که شامل لبنان، رژیمصهیونیستی و نمایندگان بینالمللی بود، با نظارت محدود آمریکا و فرانسه. اما اکنون اسرائیلیها خواهان تشکیل کمیتهای بزرگتر با حضور آلمان، انگلیس، آمریکا، فرانسه و سازمان مللاند. عجیبتر اینکه اسرائیل به دنبال ایجاد حقی برای خود در توافق جدید است؛ حقی که به آنها اجازه میدهد هرگاه احساس کنند این توافق نقض شده است، بتوانند دوباره حمله کنند و جنگ را از سر بگیرند. این رویکرد، با توجه به شناختی که از رژیمصهیونیستی وجود دارد، جای نگرانی جدی دارد؛ زیرا این رژیم همواره با اتهامات دروغ، دلایل واهی و بهانههای بیاساس، جنگها را آغاز میکند.»
حزبالله با هرگونه تعدیل در شرایط قطعنامه ۱۷۰۱ مخالف است
حملات اسرائیل به بیمارستانها و اردوگاههای آوارگان فلسطینی مورد توجه اسداللهی قرار گرفته و در این باره گفت: «در جریان حملات به غزه، بیمارستانها را هدف قرار دادند. وقتی از آنها پرسیده شد که چرا بیمارستانها را میزنند، با وجود ممنوعیت حمله به این اماکن طبق قوانین بینالمللی، ادعا کردند حماس زیر بیمارستانها تأسیسات نظامی و مخازن سلاح دارد. اما بارها و بارها هیئتهای مختلف از این بیمارستانها بازدید کرده و هیچ مدرکی دال بر این ادعا پیدا نکردند. با این حال، اسرائیل به این موضوع اهمیتی نمیدهد.
مدارس، مساجد، کلیساها، دانشگاهها و حتی مکانهای پناهجویان نیز از حملات در امان نماندهاند. مدارس که محل اسکان آوارگان بودند، با این ادعا هدف قرار گرفتند که حماس در این مدارس مخازن سلاح قرار داده است. این رژیم حتی مساجد و کلیساها را نیز نابود کرده است. با چنین رفتارهایی، اگر این رویه در لبنان نیز تکرار شود، دیگر چیزی به نام آتشبس وجود نخواهد داشت.
اسرائیل میتواند هر روز به بهانهای یک شخصیت را ترور کند، یک مدرسه را هدف قرار دهد یا یک مسجد را نابود کند و جنایات خود را مانند غزه ادامه دهد. به عنوان مثال، در موضوع فرودگاه بینالمللی بیروت، ادعای اسرائیل مبنی بر وجود تأسیسات حزبالله کاملاً بیاساس است. همه بازدیدها نشان دادهاند که این فرودگاه کاملاً تحت کنترل دولت لبنان است و هیچ ارتباطی با حزبالله ندارد. به همین دلیل، حزبالله با هرگونه تعدیل در شرایط قطعنامه یا مفاد جدیدی که اسرائیل مطرح کند، مخالف است. این مسئله به مذاکرات کنونی گره خورده است. روش اسرائیل برای مذاکره زیر آتش، یعنی اعمال فشار در حین جنگ، بهوضوح تلاش میکند تا حزبالله یا لبنان را مجبور به پذیرش شروط خود کند. اما حزبالله موضع کاملاً روشنی دارد و حاضر نیست هیچگونه تغییری را بپذیرد که به نفع اسرائیل تمام شود.»
نتانیاهو آتشبس را بهعنوان هدیهای برای ترامپ نگه میدارد؟
اسداللهی با بیان اینکه برخی در ایران از پذیرش قطعنامه ۱۷۰۱ توسط حزبالله در جنگ ۳۳ روزه تعجب میکنند، توضیح داد: «این پذیرش موضوع تازهای نیست و به دلایل خاصی صورت گرفت که شرایط آن زمان ایجاب میکرد. اکنون نیز حزبالله بههیچوجه تعدیلی را که اسرائیل بخواهد اعمال کند، نمیپذیرد.
مذاکراتی که در حال حاضر با واسطهگری نبیه بری، همپیمان بزرگ حزبالله انجام میشود، نشان داده است مواضع لبنان و حزبالله کاملاً قاطع و بدون تغییر باقی مانده است. نبیه بری، همانند جنگ ۳۳ روزه، از سوی حزبالله بهعنوان مذاکرهکننده اصلی عمل میکند. تا به حال، نه توسعه کمیته نظارت و نه شروط پیشنهادی اسرائیل را قبول نکرده است.
موضع حزبالله این است هیچگونه شرطی که به تضعیف مقاومت منجر شود، پذیرفتنی نیست. نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان که درحال مذاکره با آمریکاست نیز برای تن دادن به خواستههای اسرائیل به شدت تحت فشار است. اسرائیل شب گذشته به پایگاه ارتش لبنان در منطقه الصرفند حمله کرد.
این منطقه یکی از مراکز قدرت نبیه بری در جنوب لبنان بهشمار میرود و حتی منزل وی نیز در این منطقه قرار دارد. بهوضوح، اسرائیل با این اقدام تلاش دارد پیامی به نبیه بری ارسال کند مبنیبر اینکه او باید در مذاکرات کوتاه بیاید. اما نبیه بری از نظر توانایی در مذاکره بسیار برجسته است. وی همواره مواضع روشنی داشته و نشان داده که در برابر زیادهخواهیهای اسرائیل کوتاه نمیآید. امیدواری بسیاری وجود دارد که اینبار نیز اسرائیل مجبور به عقبنشینی از خواستههای غیرمنطقی خود شود و درنهایت آتشبس را بپذیرد.
در سوی دیگر، نتانیاهو تمایلی به آتشبس ندارد، زیرا تلاش میکند تا زمانی که ترامپ روی کار میآید (اول بهمن)، فضای بیشتری برای اقدامات نظامی در غزه و لبنان داشته باشد. اما از سوی دیگر، ارتش اسرائیل به این نتیجه رسیده است که ادامه جنگ در لبنان به نفع آنها نیست و ممکن است در دقیقه ۹۰ به توافقی اضطراری تن دهند. ابهام بزرگی در این مذاکرات وجود دارد؛ آیا نتانیاهو حاضر است این آتشبس را به نام دولت بایدن تمام کند یا ترجیح میدهد آن را بهعنوان هدیهای برای ترامپ نگه دارد؟ بعید به نظر میرسد که آتشبس دائمی برقرار شود. شاید تنها شاهد آتشبسهای موقت به دلایل انسانی باشیم، اما پایان جنگ در لبنان در شرایط فعلی غیرممکن به نظر میرسد و احتمالاً حداقل تا روی کارآمدن ترامپ ادامه خواهد داشت.»