به گزارش مشرق، عصر هریک از اهلبیت عصمت و طهارت(ع) دورانی پرتلاطلم از جهات سیاسی، اجتماعی، علمی، فکری و فرهنگی بود. در ترسیم فضای آن دوران همین بس که شرایط در جهان اسلام بهگونهای بود که شرط بقای در مسند قدرت در گروی سرکوب مخالفان و یا تضعیف جایگاه آنان به هر بهایی بود. وجود دو سلسله خلافت امویان و عباسیان مهمترین عامل این اختناق بود.
از دیگر سو زایش فرقههای مختلف اعتقادی در سدههای ابتدایی تاریخ اسلام و به وجود آمدن مکاتب متعدد فکری در درون اسلام، چالشی دیگر در این دوران شناخته میشود؛ بخشی از این فرقهها مربوط به مدعیان دروغین مهدویت بود تا شیعه را از مسیر اصلی خود خارج کند. مدیریت این فضا برای جلوگیری از انحراف اسلام از خط اصلی خود کنار تدابیر لازم جهت تداوم مسیر امامت و حفظ شیعیان از توطئه دشمنان دشواریهایی را بههمراه داشت.
در این راستا دوره امامت حضرت امام علی النقی علیه السلام بهلحاظ نزدیکی با عصر غیبت امام عصر(عج) از اهمیتی ویژه برخوردار بود؛ چه اینکه دشمنان با علمِ به تولد امام عصر بهعنوان منجی و موعود امتها بر اقدامات مخرّبانه خود شدت بخشیده بودند؛ از این رو فهم بخشی از اقداماتِ ظاهریِ امام دهم در مسیر ارتقای سطح فکری جامعه و روش مبارزه ایشان با جریانات انحرافی ضروری مینماید.
در این باره با حجتالاسلام دکتر امیرمحسن عرفان استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* با توجه به نزدیکی عصر غیبت در دوران امام هادی علیه السلام، این امام بزرگوار چه اقداماتی در راستای بصیرتبخشی شیعیان و آمادهسازی آنها برای ورود به عصر غیبت و انتظار انجام دادند؟
امام هادی علیه السلام در تعمیق اندیشه مهدویت در جامعه چند کار را انجام دادند:
اول، ارتقای اندیشهای باورداشت آموزه مهدویت در جامعه و تقویت آن
دوم، صیانت از باورداشت آموزه مهدویت
سومین کار، خطمشیگذاری در فرهنگ و آموزه مهدویت.
در توضیح عرض کنم امام هادی علیه السلام از سال 220 تا 254 ه.ق. 33 سال بر مسند امامت قرار داشتند که معاصر با خلافت 6 نفر از سلاطین عباسی از جمله معتصم، واثق، متوکل، مستنصر، مستعین و معتد بود. یکی از مهمترین راهبردهای ایشان در مهندسی فرهنگ انتظار یا باور مهدویت، تقویت بنیان اندیشهای این اصل بود. آن امام در این زمینه دو کار بسیار بزرگ انجام دادند:
اول، تقویت امامشناسی؛ برخی از اندیشههای ناب تشیع در زمینه امامت از سوی امام هادی مطرح شد که در حد خود بینظیر است؛ همچنان که سنخ منجی و موعود در قالب امامت مطرح است. امام هادی وقتی اندیشه عمیق باور به امام را مطرح میکند، در واقع کمک به یک هویت متمایز درباره باور به منجی و موعود در مکتب تشیع میکند. زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام در این زمینه بینظیر است؛ مثلاً در فرازی از این زیارتنامه میفرمایند «أَشْهَدُ أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُکرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِیعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ، الْفَائِزُونَ بِکَرَامَتِهِ، اصْطَفَاکُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاکُمْ لِغَیْبِهِ؛ گواهی میدهم که شمایید پیشوایان راهنما، راهیافته، معصوم، مکرّم، مقرّب پرهیزگار، راستگو، برگزیده، فرمانبردار خدا، قیامکننده به فرمانش، عملکننده به خواستهاش، دستیافته به کرامتش، شما را با دانشش برگزید، و برای غیبش پسندید.»
نکته دوم، در ارتقای کیفی باور به آموزه مهدویت است؛ یعنی پس از امامشناسی، اماممهدیشناسی است.
جلوه غیبت امام عصر و دوران انتظار در زیارت جامعه کبیره
*بهصورت مصداقی در این باره چه اقداماتی ترتیب دادند؟
کنار روایاتی که درباره باورهای مهدوی از امام هادی علیه السلام نقل فرمودند، در زیارت جامعه کبیره نیز برخی از این نکات را مشاهده میکنیم؛ مثلاً یکی از مهمترین آنها، خبر از غیبت امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه است، در فرازی از آن میفرمایند «مُؤْمِنٌ بِسِرِّکمْ وَ عَلَانِیَتِکمْ وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ»؛ به این ترتیب برخی از مصادیق ایمان را، ایمان به سرّ و علن و حضور و غیابشان برشمردند؛ همانند آنچه در آیه سوم سوره بقره درباره متقین فرموده است «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب؛ همانها که به غیب ایمان آوردند.»
یکی از مهمترین نکاتی که در این زیارتنامه مطرح میکنند، انتظار برای برپایی حکومت جهانی امام عصر عجل الله تعالی فرجه است؛ در فرازی میفرماید «مُؤْمِنٌ بِإِیَابِکُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِکُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِکُمْ؛ به بازگشتتان مؤمنم، رجعتتان را تصدیق دارم، چشم به راه فرمان شمایم، در انتظار حکومت شما بهسر میبرم»؛ لذا رسالت شیعه است که هم رجعت را قبول داشته باشند و هم منتظر امر ظهور و حکومت اهلبیت علیهم السلام در عصر ظهور باشند.
پس ارتقای اندیشه شیعه در مسئله باورهای مهدوی یکی از اقدامات اساسی امام هادی بود.
* یکی از اقدامات امام علی النقی علیه السلام در زمینه مهدویت را صیانت فکری و فرهنگی آموزه مهدویت معرفی کردید، در این باره توضیح میدهید؟
امام هادی علیهالسلام در این راستا دو اقدام مهم انجام دادند:
1ــ مبارزه با جریانهای انحرافی و شبهات
2ــ عمل به تقیه
مبارزه با غالیان یکی از اقدامات مبارزاتی ایشان بود. سران غالیان که در آستانه غیبت امام عصر رفتارهای خویش را تشدید کرده بودند، با برخورد سلبی و خشن امام هادی علیه السلام مواجه شدند که تاریخ برخی از آنها را به ثبت رسانده است.
همچنین امام با جریان واقفیه مبارزه کردند. ابراهیمبن عُقبه میگوید از امام هادی پرسیدم "آیا میتوانم واقفیه را در قنوت نماز لعن کنم؟"، حضرت فرمود "بله."، این نکته گویای شدت برخورد امام با این گروه انحرافی بود.
سومین جریان، تفکرات صوفیانه بود که در حقیقت جریانی بودند که برداشتهای ناصحیح از منجی داشتند.
جریانهایی مثل واقفیه و غُلات در آموزه مهدویت تردیدآفرینی میکردند.
قداستزدایی از چهره منجی و چهرهسازی دروغین از موعود آخرالزمان
درباره تقیه امام هادی علیه السلام عرض کنم مثلاً وقتی میخواهند به ولادت امام عصر عجل الله تعالی فرجه اشاره کنند، از عبارتهایی مثل الخَلَفُ بَعدَ الخَلَف استفاده میکنند؛ یعنی جانشینِ بعد از جانشین من. یا در روایتی به عبدالعظیم حسنی میفرمایند "ولادت مهدی بر همگان مخفی است و نباید اسم او را به زبان آورد."
امام هادی در صدد مهندسی رفتار شیعیان در قبال آموزه مهدویت بودند
امام هادی در راهبرد مهندسی فرهنگ انتظار و ارتقای باورداشت آموزه مهدویت، خطمشیگذاری داشتند، بهعبارت دیگر، امام در صدد مهندسی رفتار شیعیان در قبال آموزه مهدویت بودند، در صدد بودند این نکته را القا کنند که "شتابزده عمل نکنید". خیلیها توقع داشتند خود امام هادی و فرزند ایشان امام حسن عسکری قائم باشند. امام آنها را برحذر میداشت و مردم را دعوت به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه میکرد و در این راستا یکی از مهمترین راهکارها در شناسایی ایشان را غیبتشان معرفی میکردند.
امام هادی برای روزگار غیبت صغری کادرسازی کرد
* با این حساب درمییابیم که سیاست کلان امام دهم علیه السلام بهسوی تثبیت جایگاه امام مهدی(عج) و آمادهسازی شیعه برای عصر غیبت بود، درست است؟
همین طور است، در این راستا اقدام دیگری که انجام دادند، ارتقای فرهنگ ارتباطی در سازمان وکالت بود. این سازمان در دوران امامت امام هادی، مهمترین برهۀ تاریخی خود را طی میکرد؛ این مدل از تربیت، جهت آمادهسازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود؛ یعنی آن زمان که شیعیان باید به نایبان آن حضرت رجوع میکردند. یکی از مهمترین دستپروردههای امام هادی علیه السلام، «عثمانبن سعید» است که بهعنوان اولین نائب امام عصر عجل الله تعالی فرجه نیز معرفی شد؛ یعنی امام هادی برای روزگار غیبت صغری، نیروسازی کرد، این مدیریت منابع انسانی امام هادی در راستای آمادهسازی شیعیان برای ورود به عصر غیبت بود.
بنابراین ایشان با ارتقای فرهنگ ارتباطی و مدیریت منابع انسانی، کادری ویژه جهت آمادهسازی شیعیان برای دوران غیبت شکل دادند. دکتر جاسم حسین در کتاب «تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم» تصریح دارد که در روزگار امام هادی در چهار ناحیه وکلایی با حضرت در ارتباط بودند: اول: بغداد و مدائن و کوفه. دوم: بصره و اهواز سوم: قم و همدان و چهارم: حجاز، یمن و مصر. افرادی مثل «ابوعلیبن راشد» و «ایوببن روح» از مهمترین وکلای امام هادی در این بازه زمانی بودند.