در این شرایط وزارت فرهنگ با برگزاری یکی دیگر از طرح‌های فصلی فروش کتاب سعی کرد شوکی به بازار وارد کند تا از این حالت خارج شود. اتفاقی که با استقبال ناشران و به‌خصوص کتابفروشان روبه‌رو می‌شود.

به گزارش مشرق، ما تشنه اعداد و ارقام هستیم. مثلا همین که گفته شود فلان کشور سرانه مطالعه‌اش بیش از ۶۰ دقیقه در روز است تبدیل می‌شود به یک بهشت! بهشتی که اعداد و ارقام، سازنده آن هستند و ساکنانش هم اسیر این عددبازی‌ها. اصلا باید گفت ساکنان آن بهشت عدد می‌خورند و زیر سایه اعداد زندگی می‌کنند. برای انسانی که با اعداد و ارقام حتی نفس می‌کشد و زنده است (رجوع کنید به آمار روزانه قربانیان کرونا در کشورمان که میزان رعایت اصول بهداشتی بستگی به تعداد جان‌باختگان آن روز دارد) کتاب‌ها نیز با اعداد و ارقام معنا پیدا می‌کنند و برای همین است که سال‌هاست سطح فرهنگ و دانش با عبارت «سرانه مطالعه» معنا می‌شود؛ عبارتی که پشتوانه آن عدد و رقم است و اگر نبود این اعداد، حتما اهمیت این ترکیب هم به مراتب پایین‌تر از چیزی بود که امروز هست!

بگذریم، چون نمی‌خواهم خیلی درباره اعداد و منطق حاکم بر ذهن خودمان حرف بزنم؛ منطقی که اعداد در آن جایگاه و مفهوم ویژه‌ای دارد، بلکه می‌خواهم با یک بازی عددی شما را مواجه کنم.

هفته کتاب در حالی پشت سر گذاشته شد که کرونا بسیاری را خانه‌نشین کرده و البته اوضاع اقتصادی هم مزید بر علت بود که بسیاری به‌خصوص کتابفروش‌ها و ناشران بابت اوضاع پیش آمده و ضربه‌هایی که نشر در این شرایط خورده گلایه داشته باشند. 

در این شرایط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با برگزاری یکی دیگر از طرح‌های فصلی فروش کتاب سعی کرد شوکی به بازار وارد کند تا از این حالت خارج شود. اتفاقی که با استقبال ناشران و به‌خصوص کتابفروشان روبه‌رو می‌شود.

طرح پاییزه کتاب در حالی با تخفیف ۲۰ درصدی روی کتاب‌ها آغاز شد که هرکسی می‌توانست تا سقف ۲۰۰ هزار تومان از این تخفیف‌ها استفاده کند. در پایان این هفته در ارائه آمارها گفته شد که نسبت به سال قبل همه‌چیز رشد داشته و اوضاع بر وفق مراد بوده است.

برای مثال گفته شد؛ «در پاییزه کتاب سال ۹۸، ۳۲۰ هزار و ۹۸۶ نسخه کتاب به مبلغ ۹۸ میلیارد و ۵۹۴ میلیون و ۵۹۸‌هزار و ۳۹۷ ریال فروخته شد اما تعداد کتاب‌های فروخته شده در طرح پاییزه امسال با افزایش ۴۳درصدی به ۴۵۸هزار و ۸۳۳ نسخه کتاب به مبلغ ۱۹۸میلیارد و ۱۳۷میلیون و ۵۹۱ هزار و ۷۳۰ریال رسیده‌است.» بسیاری با دیدن این اعداد ذوق‌زده شده و خوشحال شدند و حتی نوشتند که این نشان از کتابخوان بودن جامعه ایرانی دارد.

در این که جامعه ما فرهیخته است و در صورتی که شرایط دسترسی به کتاب برای همه فراهم باشد مطالعه امری جدی‌تر خواهد بود؛ تردیدی نیست، ولی نباید فریفته اعداد شد. هرچند که ما مصرف‌کننده‌های قهار اعداد و ارقام هستیم و به هر طریقی شده تلاش می‌کنیم با اعداد و ارقام زنده بمانیم. گفته شده تعداد کتاب‌های به فروش رفته امسال در قیاس با سال قبل ۴۳‌درصد رشد داشته است! رشدی که در قیاس با جمعیت کل کشور اگر در نظر گرفته شود «هیچ» است و این مساله در روایت‌های خبری نادیده گرفته می‌شود.

به‌طور قاطع می‌توان گفت، هیچ‌کس مطرح نکرد که این رشد در قیاس با کل کشور آیا یک اتفاق محسوب می‌شود یا این‌که قدم بزرگی نباید آن را دانست و تا تحقق شعارهای فرهنگی دولت مسیر بسیاری مانده درحالی که فرصتی برای دولت باقی نمانده است. نکته جالب توجه که بسیاری از رسانه‌ها آن را برجسته کردند میزان فروش این طرح بود.

با توجه به رشد کمتر از ۵۰ درصدی تعداد کتاب‌های به فروش رفته اما میزان مبلغ فروش بیش از صددرصد رشد داشته است که نشان می‌دهد افزایش قیمت کتاب چشمگیر بوده و این خود را در این آمار نشان می‌دهد و در شرایط کنونی اقتصادی حاوی پیام منفی به بازار کتاب است که احتمالا بسیاری کتاب را از سبد خانواده خود حذف کنند یا شاید کرده باشند. نکته‌ای که در گزارش‌ها، آمارها، اعداد و ارقام معمولا از آن غفلت می‌شود این است که کدام استان‌ها کمترین میزان فروش را داشته‌اند در حالی که همواره روی استان‌های پرفروش تاکید می‌شود ولی اشاره‌ای به استان‌هایی که کمترین میزان فروش را داشته‌اند نمی‌شود. 

به نظر می‌رسد دسترسی به کتاب مقوله‌ای است که پیش از مانورهای این‌چنینی باید حل شود که البته این دسترسی فقط محدود به توزیع نیست، بلکه توانایی خرید و حتی تجهیز کتابخانه‌های عمومی به کتاب‌های روز مصداق دقیق‌تر دسترسی به کتاب است. بهتر است مسؤولان مربوطه به‌جای پرداختن به آمار و ارقام و خوراندن آنها به مخاطبان، دسترسی‌ها را باز کنند تا همه در آزادراه کتاب حرکت کنند.

*حسام آبنوس دبیر قفسه کتاب / روزنامه جام جم