بسیاری از ما در اوقات یومیه روزانه خود و همینطور در ایام عزاداری بسیار در مورد ماجرای کوچه بنیهاشم و تمام احوالاتی که بعد از وفات پیامبر عظیمالشان اسلام بر حضرت صدیقهطاهره، فاطمه زهرا(س)گذشت که انتهای آن به موضوع حمله به خانه مولا امیرالمومنین علی(ع)ختم شد و داغ آن تا قیامت بر جان و روح تمام شیعیان جهان خواهد ماند، شنیدهایم؛ حال موضوعی که بسیار کمتر به واسطه شاید خروج از فضای هیجانی به آن پرداخته شده باشد، بحث سبک زندگی، منش و روش آن بانوی بزرگ تاریخ اسلام است که لازم است برای نیل به سوی سبک زندگی اسلامی مورد توجه قرار گیرد و به صورت الگویی در جهت حرکات به سوی آن سر لوحه زندگی باشد.
بیشتر بخوانید:
سبک زندگی حضرت فاطمه(س) به روایت رهبری
بندگی حضرت زهرا(س)
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب درباره سیره بندگی حضرت زهرا(س) اینگونه بیان میکنند: ارزش فاطمه زهرا (س) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه زهرا(س) نبود، او صدیقه کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدیق؛ «اولئک معالذین انعمالله علیهم منالنبیین و الصدیقین». «صدیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیقبودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدیقه کبری نمیشد.
ایشان در جای دیگری ضمن اشاره به ایثار و گذشت این بانوی بزرگ میفرمایند: ما باید راه فاطمه زهرا (س) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمیگوییم که «حتی تورّم قدماها»؛ اینقدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم، ما هم باید ذکر خدا بگوییم، ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبهروز زیاد کنیم.
سبک زندگی
مدل زندگی و سیره عملی حضرت صدیقه طاهره(س) که سبک زندگی مشترک با امیرالمومنین را شامل میشود، الگویی واضح برای زندگی امروز جامعه اسلامی است. امامخمینی (ره) درباره سادهزیـستی و کـوخنـشینی فاطمـه(س)و برکـات وجـودی آن حـضرت میفرماید: ما یک کوخ چهار، پنج نفری در صدر اسلام داشتیم و آن، کوخ فاطمه زهرا (س) اسـت. از ایـن کوخها هم محقرتر بوده، لکن برکات این چیست؟ برکات این کوخ چند نفری، آنقدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد.
این مدل حتی در کلام رهبر معظم انقلاب نیز به آن توجه بسیار شده تا جایی که ایشان در دیدار با جمع کثیری از بانوان در سال ۶۸ میفرمایند: ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد چون تشریفات و سختگیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانه اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدمات غیرلازم ازدواج سختگیری نکنند، جوانان که سختگیریای ندارند؛ بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بینظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف؛ اما بیگانه از همه تشریفات و زر و زیورهای پوچ و بیمحتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و اداره محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همهچیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی؛ اسلام این است.
فعالیت سیاسی و جایگاه علمی
در سیره رفتاری حضرت زهرا(س) آنچیزی که بسیار ایشان را از تمام زنان دوران خود متمایز میکند، حضور و فعالیت همهجانبه حتی تا پای جان در مسیر حقطلبی بدون ترس و ولایتمداری ایشان در قامت یک زن در جامعه اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از مداحان ضمن اشاره به جایگاه سیاسی حضرت صدیقهطاهره(س) میفرمایند: حضرت زهرا (س) در محیط علم یک دانشمند والاست. آن خطبهای که ایشان در مسجد مدینه بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبهای است که به گفته علامه مجلسی، «بزرگان، فصحا، بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اینقدر پرمغز است و از لحاظ زیبایی هنری مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغه است. فاطمه زهرا (س) میرود در مسجد مدینه، در مقابل مردم میایستد و ارتجالا حرف میزند؛ شاید یک ساعت ایشان با بهترین و زیباترین عبارات و زبدهترین و گزیدهترین معانی صحبت کرده است.
جایگاه سیاسی حضرت زهرا(س)همچنین در نگاه امام(ره)نیز بسیار مهم و تاثیرگذار تلقی شده است، تا جایی که وی درباره خطبه آن حضرت و نقش آن در رسوایی زمامداران باطـل و آگـاهسازی مردم میفرماید: خطبه فاطمــه زهــرا (س) در مقابــل حکومــت و قیــام امیرالمــؤمنین و صـبر امیرالمؤمنین در مدت ۲۰ و چند سال و در عین حال کمک به حکومت موجـود و بعـد هـم فداکاری در راه اسلام و فداکاری دو فرزند عزیزش، امام مجتبی(ع) که یک خدمت بسیار بزرگ بود و دولت جابر اموی را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بـزرگ بـرادر ارجمنـدش، حـضرت سیدالـشهدا، چیزهایی هستند که همه میدانید و میدانیم.
فاطمه، فاطمه است!
نمیشود که از حضرت فاطمه زهرا(س) سخن بگوییم و حرفی از کتاب «فاطمه فاطمه است» علی شریعتی به میان نیاید. این متفکر برجسته صفات حضرت زهرا(س)اینگونه یاد میکند: او با طفولیت شگفتش، با مبارزه مدامش در دو جبهه خارجی و داخلی در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعهاش، در اندیشه و رفتار و زندگیاش، «چگونه بودن» را به زن پاسخ میداد. نمیدانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ خواستم از «بوسوئه» تقلید کنم؛ خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی، از «مریم» سخن میگفت. میگفت هزار و ۷۰۰ سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن دادهاند؛ هزار و ۷۰۰ سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهای مریم را بیان کردهاند؛ هزار و ۷۰۰ سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقهشان را به کار گرفتهاند؛ هزار و ۷۰۰ سال است که همه هنرمندان، چهرهنگاران و پیکرهسازان بشر در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندیهای اعجازگر کردهاند؛ اما مجموعه گفتهها، اندیشهها، کوششها و هنرمندیها همه در طول این قرنهای بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانستهاند عظمتهای مریم را باز گویند که «مریم مادر عیسی است» و من خواستم با چنین شیوهای از فاطمه بگویم، باز درماندم.
خواستم بگویم: فاطمه دختر خدیجه بزرگ است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد(ص) است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه همسر علی(ع) است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است، دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است، باز دیدم که فاطمه نیست؛ نه، اینها همه هست و این همه فاطمه نیست؛ فاطمه، فاطمه است.
بهتر است در شرایط کنونی که به دلیل شیوع بیماری کرونا، امکان شرکت گسترده در هیئات مذهبی که خود بزرگترین محل برای ترویج سبک زندگی و سیره رفتاری و عملی این بانوی بزرگ است، وجود ندارد، هر کدام از ما سعی کنیم حتی بخش کوچکی از رفتار ایشان را سرلوحه رفتاری و عملی خود قرار دهیم که بلاشک میتواند در افزایش معرفت و همچنین بهبود سبک زندگی امروز ما هم مثمرثمر واقع شود.
منبع: صبح نو