کد خبر 1164464
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۹ - ۰۶:۰۵

دولت و وزارت نفت، طی ۷ سال اخیر، مسیری اشتباه را در زمینه حامل‌های انرژی و نفت و گاز و بنزین پیموده‌اند.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه جوان در بسط این تحلیل خود، به مسیر آزمون و خطا در آمریکا اشاره کرد و نوشت: آمریکا که تا دهه ۴۰ میلادی بزرگ‌ترین تولیدکننده و صادرکننده نفت در جهان بود، در طول یک دهه بعدش، تبدیل به بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و واردکننده انرژی شد.

هنوز هم در آمریکا، بسیاری از صاحبنظران معتقدند باز گذاشتن طرف تقاضا در کشورشان تا توانسته برای واشنگتن بحران خلق کرده و خواهد کرد.

این کشور از دهه ۶۰ میلادی وارد کننده بزرگ نفت بوده و مصرفی به میزان ۲۰ میلیون بشکه در سال دارد؛ رقمی که از اواسط دهه ۲۰ آغاز شد و در پایان قرن، به این عدد رسید. هر چه رؤسای جمهوری این کشور از مردم می‌خواستند در مصرف انرژی به بهره‌وری هم فکر کنند نه تنها مردم به دعوت دولت پاسخ منفی می‌دادند بلکه شرکت‌های خودروساز نیز که «خورنده» اصلی نفت بودند به کار خود مشغول بودند.

این روزها، آزادی مردم در مصرف منتقدان جدی در داخل آمریکا دارد. رهاسازی مصرف در این کشور موجب شده است هرگونه اتفاقی در بازارهای نفتی، روی بسیاری از شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی، معیشتی و امنیتی آمریکا تأثیر بگذارد.

ایالات متحده برای فائق آمدن بر این مشکلات، روی تولید نفت و گاز متمرکز شد و توانست میزان اتکا به نفت خارجی را در کوتاه مدت به ۵۰ درصد کاهش دهد و در نهایت به صادرکننده نفت تبدیل شود. ولی باز هم طرف تقاضا و مصرف، به حرکت خود ادامه می‌دهد.

جوان در ادامه می‌نویسد: در سال ۹۲ دولت تدبیر و امید، بهینه‌سازی مصرف را رها کرد و کنترل آن را نوعی ایجاد محدودیت برای مردم نامید. وزارت نفت  به بهانه اینکه مردم را نباید اذیت کرد، طرح مدیریت مصرف بنزین را لغو کرد تا میزان مصرف از رقم ۷۰ میلیون لیتر به بالای ۱۰۰ میلیون لیتر و حتی به ۱۱۰ میلیون لیتر برسد. بحران در حال ایجاد شدن بود که سیستم مدیریت مصرف سوخت دوباره در سال ۹۸ احیا شد و مصرف بنزین مجدداً به زیر ۸۰ میلیون لیتر بازگشت.

در حوزه گاز نیز چنین روندی حاکم است؛ با توسعه نیافتن میادین گازی در سمت عرضه و بی‌تفاوتی نسبت در طرف مصرف، کشور با کمبود گاز و سوزاندن فرآورده‌های پالایشی در نیروگاه‌ها رو به رو شده است. آلودگی هوای امروز برخی کلانشهرها، به دلیل جایگزین شدن مازوت با گاز طبیعی است و مردم را به تنگ آورده است؛ همان مردمی که وزارت نفت معتقد بود نباید برای مصرف انرژی توسط آنها محدودیتی ایجاد شود ولی ثمره این دیدگاه، منجر به آلودگی شدید شهرها و فوت صدها نفر شده است.

وضعیت امروز نتیجه سیاست‌های دولت طی هفت سال اخیر بوده است. دولتی که پروژه‌های بهینه‌سازی مصرف انرژی را در مرحله کاغذبازی ثابت نگه داشت و عملاً هیچ برنامه‌ای برای تنظیم مصرف اجرایی نکرد و برعکس، مردم را برای مصرف بیشتر تشویق کرد و نتیجه چیزی شد که امروز در سطح شهرها می‌بینیم.

اگر وزارت نفت طرح‌های خود طی سال‌های اخیر را اجرایی می‌کرد و اراده‌ای برای پیاده‌سازی آن داشت و از سوی دیگر، در بخش عرضه میادین گازی را توسعه می‌داد، امروز نه تنها با بحران انرژی مواجه نبودیم بلکه صنایع، ‌پتروشیمی‌ها و نیروگاه‌ها نیز به جای فرآورده‌های نفتی، گاز مصرف می‌کردند و صادرات گاز هم با محدودیتی مواجه نمی‌شد.