سرویس سیاست مشرق- «برخی دوستان اصلاحطلب که در جمع، مصوبات را میپذیرند و صورتجلسه امضا میکنند اما در بیرون از جمع، راهی را میروند، حرفی را میزنند و کاری را در پیش میگیرند که بوی انشقاق میدهد نه همگرایی» این روایت عجیب از زبان یکی از نمایندگان لیست امید و نزدیک به محفل افراطی خاتمی نشان میدهد که برخلاف تبلیغات شیک رسانههای اصلاحطلب، ستاد انتخاباتی آنها تبدیل به محل زدوخورد سیاسی میان احزاب کاغذی و برخی پدرخواندهها شده است.
اصلاحطلبان باوجودآنکه در اظهارنظرهای رسمی از ناکارآمدی دولت در ایران میگویند، اما در پشتصحنه برای داشتن یکپا در قدرت بهشدت مشغول کار و حذف یکدیگرند!
افراطیها با دستور از بالا در رسانهها با ژستهای جذاب از وجود نهادهای موازی یا دولت پنهان در ساختار قدرت خبر داده اما درحالیکه با دست حضور در دولت را پس میزنند، با اشتیاق فراوان سعی میکنند پایی در آن داشته باشند!
البته دیگر همه میدانند که این ژستهای تکراری و سریال هر شبه اصلاحطلبانه در تدارکاتچی بودن دولت تنها بهانهای برای رفع مسئولیت از کارنامه ویرانکننده و بی دستاورد دولت تدبیر است که نتایج آن بر دوش اصلاحطلبان سنگینی میکند!
**اجماع یا محاکمه در خیابان!
درست در روزی که اصلاحطلبان در حسینیه جماران بدون حضور شخصیتهای استخواندار مانند عارف و لاری و تنها با اتکا به توان گروهکی از اجماع اصلاحطلبانه برای فتح دولت خبر میدانند، مشخص بود که بهزودی قرار است اتفاقهای مهمتری نیز رویداده و مخالفان دیکتاتور اصلاحات یکبهیک از صحنه حذف شوند!
این ترورهای سیاسی حالا صدای برخی روزنامههای اصلاحطلب را نیز درآورده اسبت. روزنامه آفتاب یزد در تیتر اول خود با عنوان «ساز ناکوک اصلاحات» از زد و بندهای عجیبوغریب در ناسا خبر داده و نوشته است: اصلاحطلبان یکدیگر را دور میزنند[۱]
قاسم میرزایی نیکو نماینده لیست امیدی و سخنگوی حزب کاغذی مجمع ایثارگران به این روزنامه گفته است که برخی در جلسات با ما تفاهم میکنند و فردای آن روز زیر میز زده و راه خودشان را میروند!
البته مدتی است که اصلاحطلبان با عبرت گرفتن از سرنوشت محمدرضا عارف، یکبهیک راه خود را از خاتمی جدا کرده و نامزد نزدیک به خودشان را برای انتخابات معرفی میکنند. حزب مردمسالاری؛ ندای ایرانیان و کارگزاران سازندگی تا امروز زیر میز مصوبات ناسا زده و به نظر راهشان از دیگر اصلاحطلبان جداشده است.
اما همه ماجرا به این سادگی نیست و اختلافات فقط به موضوع بر هم خوردن تفاهمهای ساده انتخاباتی منتهی نمیشود. تمامیت طلبی اعضای دو حزب منحله مشارکت و مجاهدین انقلاب باعث شده ستاد انتخاباتی اصلاحات در آستانه فروپاشی قرار بگیرد.
برخی از اصلاحطلبان اعتقاددارند که دو حزب پدرخوانده با هدایت خاتمی به دنبال ایجاد هژمونی بر سایرین است و میخواهند ناسا را به سود خود مصادره کنند.
ناصر قوامی از نمایندگان مجلس ششم با یک افشاگری عجیب خبر داده که بهزاد نبوی سعی دارد، ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان را تبدیل به گعده حزب مجاهدین کند.
این فعال اصلاحطلب دراینباره میگوید: بهزاد نبوی در جبهه اصلاحطلبان ایران بر اساس یک دموکراسی انتخابنشده و بسیاری از احزاب حاضر در نشست جماران از انتخاب یک فرد تمامیتخواه مانند نبوی پشیمان هستند.[۲]
تندروهای محفل نزدیک به خاتمی به دنبال آن بودند تا با کمک بهزاد نبوی و انتخاب یک نامزد افراطی و نشانهدار با تحریم انتخابات به جنگ نظام بروند؛ اما به نظر این نقشه موردتفاهم همه اصلاحطلبان نیست.
احزاب معتدلتر نمیخواهند با طناب یک حزب تندرو دوباره در چاه رفته و ماجرایی چون فتنه ۸۸ را دوباره بازسازی کنند.
نشانههای مهمی نیز از آمادگی برای این رویداد میان اصلاحطلبان رادیکال وجود دارد! اکنون نیز محسن آرمین از اعضای حزب توسعه ملی (بدیل سازمان منحله مجاهدین انقلاب) در گفتوگو با روزنامه «شرق» گفته است: احزاب اصلاحطلب نمیتوانند در انتخاباتی که از پیش نتیجه آن مشخص است، نقش جوری جنس را بازی کنند. کسانی که به نام اصلاحطلب پذیرفتهاند نقش گندمنمای جوفروش را بازی کنند، خود را رسوا خواهند کرد.
سعید حجاریان، علیرضا علویتبار، مصطفی تاجزاده، عباس عبدی و محسن آرمین در زمره کسانی هستند که تمایل زیادی دارند تا بستر انتخابات را امنیتی کرده تا با تکیه بر روی کار آمدن متخصصان براندازی نرم در کاخ سفید، یکبار دیگر کارتهای خودشان را در خیابان بازی دهند.
اصلاحطلبان تندرو دشمنی ریشهدار با نظامدارند، اما بخشی از اصلاحطلبان نمیخواهند در این بازی سیاه با آنها همبازی شوند. آنها از نقشههای ناسا آگاهی پیداکردهاند.
اصلاحطلبان معتدل بهخوبی میدانند که بازی دادن به گروهکهای مرتد و منافق از سوی افراطیها بدون برنامه نیست! آنها میدانند که بیجهت نبود که نتانیاهو جنبش سبز و اصلاحطلبان تندرو را سرمایه بزرگ اسرائیل خواند و شیمون پرز گفت جنگ با ایران از داخل مرزهای این کشور آغاز میشود و سبزها به نیابت از ما با جمهوری اسلامی میجنگند.
در آن روزها مجمع روحانیون و سازمان مجاهدین انقلاب و حزب مشارکت بار مسئولیت این دستورالعمل را بر دوش کشیدند. هرچند که تیرشان به سنگ خورد!
سهم جریان مدعی اصلاحطلبی در این آشوب نیابتی سهم بزرگی است و این پرسش را پیش میکشد که چرا آنها در پازل دشمن نقش ایفا کردند؟
رهبر انقلاب اردیبهشت ۷۹ از داستانی تراژیکی میان اصلاحطلبان سخن گفتند؛ ایشان از ظهور و ایجاد پایگاه دشمن در میان برخی جریانات مشکوک و روزنامهها خبر دادند که در میان نظام رخنه کرده و این طیف مشغول شارلاتانیسم مطبوعاتی هستند. دو سال پیش از آن مهاجرانی وزیر ارشاد در وصف روزنامههای زنجیرهای که توسط دو حزب منحله مجاهدین و مشارکت مدیرت و کنترل میشد میگوید: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند و گروههایی که در سال ۶۰ به هم پیوستند و مقابل انقلاب ایستادند، مانند جبهه ملی، نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
حالا از آن غروب ۹ دی و پیام فتنه نزدیک به 10 سال است که میگذرد، در این سالها محفل خاتمی چند باری تلاش کرده از جای خودش بلند شده و بازی گردانی کند؛ اما هر بار با بی میلی جامعه به عقب پس زده شده است. آخرین باری که این مرده متحرک تکانی به خودش داده با عناصر اغتشاشگر در آبان ۹۸ پیوند خورده است.
حالا بهزاد نبوی با سرعت آن ۷۷ نفر را در ستاد انتخاباتی سازمان دهی کرده است. حالا نوبت اصلاحطلبانی است که ادعا میکنند میانه رو هستند! آنها باید مشخص کنند که فاصله واقعی آنها با هواداران داعش در تهران چقدر است!
[۱] http://aftabeyazd.ir/?newsid=۱۸۲۳۴۷
[۲] https://ana.press/fa/news/۱۵/۵۶۴۸۶۳