کد خبر 1185330
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۱

تاریخ انتخابات فدراسیون فوتبال را که ورق بزنید به خوبی متوجه می‌شوید که دادن وعده‌ووعید اقتصادی یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های کاندیداهای احراز پست ریاست فدراسیون فوتبال بوده است.

به گزارش مشرق، پولی که همان روزها هم کسی پیدا نشد از او بپرسد چگونه قرار است سر از فوتبال دربیاورد، وقتی طرف حساب قانون است و باید ابتدا مشکل قانونی این مسئله حل شود. حالا هم درست همان حرف‌ها را می‌شنویم، مثلاً آجرلو می‌گوید: «کف درآمد مطلوب ما هزار میلیارد تومان برای یک فصل است» یا اینکه به هیئت‌های استانی وعده ۵۰۰ میلیونی می‌دهد.

عزیزی‌خادم هم عنوان می‌کند: «کف درآمدزایی ما در لیگ ۲ میلیون یورو است و این مبلغ می‌تواند تا پایان فصل به ۱۰ میلیون یورو و در نهایت تا سال ۱۴۰۴ به ۱۵ میلیون یورو افزایش یابد.»

خب این حرف‌های پرطمطرق را بگذارید کنار حرف‌های توخالی رؤسای قبلی فدراسیون فوتبال تا متوجه وخامت اوضاع شوید. ۱۶۰ میلیاردی که علی کفاشیان قرار بود به فوتبال بیاورد هیچ‌گاه نیامد و به جای آن انواع و اقسام بدهی‌ها و پرونده‌های شکایاتی به بار آمد که مجبور شدیم میلیاردها تومان از جیب مردم برای نجات فوتبال، علی کفاشیان و رفیق گرمابه و گلستانش یعنی مهدی تاج بپردازیم. حالا هم همان اتفاق در شرف وقوع است. چند نفری که اگر خوب دقت کنیم می‌توانیم به راحتی پی ببریم که در حاشیه‌های این روزهای فوتبال بی‌تقصیر هم نیستند، می‌خواهند برای نجات فوتبال برنامه بدهند و در این راه خیلی هم راحت همان حرف‌های دهان پرکن و وعده‌های توخالی اسلاف‌شان را تکرا می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

ناجی فوتبال بیمار ایران پیدا شد!/ وعده‌های قشنگ اما بی‌پشتوانه نامزدهای ریاست فدراسیون

آنچه امروز از زبان کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال شنیده می‌شود، همان ادبیاتی است که سال‌ها قبل علی کفاشیان به کار برد و بعد از او هم مهدی تاج، اما ثمره‌اش این شد که فوتبال هر روز بیشتر از قبل در منجلاب فساد و بدهی فرو رفت و در نهایت به جایی رسید که امروز مشاهده می‌کنیم. طبیعی است که هر مجموعه‌ای از کسب چنین درآمدهای افسانه‌ای و بالایی استقبال می‌کند، اما بد نیست که توجهی هم به پشتوانه‌ها و کارنامه کسانی که این شعارها و حرف‌های قشنگ را تحویل جامعه فوتبال می‌دهند، داشته باشیم و متوجه شویم که حرف زدن بسیار راحت است و عمل کردن بسیار سخت، پس یادمان باشد که گفته‌اند «دوصد گفته، چون نیم‌کردار نیست.»

فوتبال ایران از این دست حرف‌ها زیاد شنیده و زیاد زیر بار چنین قول و قرارهایی رفته و امروز به سبب همین‌ها کمر خم کرده و چیزی به شکستنش باقی نمانده، پس باید به‌هوش بود و زمام این مجموعه پرحاشیه و پرفساد را به دست کسی سپرد که حداقل بداند قرار است پا به چه فدراسیونی بگذارد و فقط کمی هم به فکر فوتبال و پیشرفت آن باشد. یادمان باشد فوتبال امروز بیشتر از آنکه به پول احتیاج داشته باشد، محتاج مدیری است که بداند این پول را چگونه و از کجا بیاورد و چطور هزینه کند، والا پیش از این هم این شعارها داده شده و شاید پول هم آمده، اما فقط جیب آقایان را چاق‌تر کرده و صفرهای جلوی بدهی‌های فوتبال ایران را بیشتر. فوتبال ایران از این حرف‌ها زیاد شنیده است.

منبع:‌ روزنامه جوان