این حرم با بقیۀ حرم‌ها فرق اساسی دارد. این حرم، زیارتش هم روضه است. همین دیدن ضریحش گریز است به واقعه. حتی در خود کربلا هم اینقدر روضه‌خوانیِ در و دیوار عیان نبود.

به گزارش مشرق، محمدقائم خانی، نویسنده در بخشی از کتاب جدیدش درباره سوریه یا نام «سور سوریه» آورده:

این حرم با بقیۀ حرم‌ها فرق اساسی دارد. این حرم، زیارتش هم روضه است. همین دیدن ضریحش گریز است به واقعه. حتی در خود کربلا هم اینقدر روضه‌خوانیِ در و دیوار عیان نبود. اینجا خلافِ عراق، نه روضه‌خوانی در حرم هست و نه زائر چندانی. همان ابتدا که چشمت به ضریح می‌افتد، دل‌شورۀ یک کاروان می‌افتد به دلت. صدای جرسش می‌رسد به گوشت، می‌ریزی به هم. همان اول نظر که نگاهت افتاد بر گنبد، نوای ناله‌ای گوشۀ دلت زنگ‌زنگ پیچید و قدم‌به‌قدم که صحن را پیش آمدی، هول و تشویش ریخت به جانت. وقتی برسی روبه‌روی ضریح، زنگ کاروان تمام ذهنت را پر می‌کند و دست که برسانی به پنجره‌های سادۀ ضریح، دلت به ضرب طبل و سنج دسته‌های عزاداری می‌تپد و تو دیگر به خودت نیستی.

مثل همۀ حرم‌ها، زیارتنامه را باز می‌کنی بخوانی و بعدش نماز زیارت و بعد... ولی این زیارتنامه غیر از آنهایی است که قبلاً خوانده‌ای.

فرازبه‌فراز برابرت کش پیدا می‌کند و جمله‌به‌جمله گسترده می‌شود جلوی رویت. نمایش‌نامه‌طوری است که صحنه‌هایش سلام‌به‌سلام پیش چشمت ساخته می‌شود و خط‌به‌خط داستانش گره کور پیدا می‌کند، اما نه خیالی، که واقعی‌تر از هر واقعیتی. اصلاً حقیقت تاریخ اسلام است، و تو چطور می‌توانی در نقطۀ به هم رسیدن حقیقت و واقعیت، همراه با روایتی در بطنش شاعرانه، در حضور محض، «زائر» بودن را تاب بیاوری و نشکنی و در تمام حرم پراکنده نشوی، آنطور که حسین بن علی(ع) در تمام شام پراکنده شده است؟!

کتاب «سور سوریه» را انتشارات چاپ و شر بین الملل در ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۳۰۰۰۰ تومان منتشر کرده است.