یورش به یمن وارد هفتمین سال خود شده است؛ جنگی بی نتیجه برای سعودی‌ها که حال رسانه‌ها از آن به عنوان «باتلاق یمن» یاد می‌کنند.

به گزارش مشرق، نظامی، منطقه‌ای و جهانی که تا بدین جا افق روشنی برای توقف آن دیده نمی‌شود. در این نوشتار تلاش داریم، به طور خلاصه به پیشینه، چرایی و ابعاد این جنگ بپردازیم.

پیشینه و چرایی آغاز جنگ

اعتراض مردم یمن به حکومت علی عبدالله صالح از ۲۷ ژانویه ۲۰۱۱ (۷ بهمن ۱۳۸۹) آغاز شد. در این روز برای اولین بار دانشجویان دانشگاه صنعاء به همراه فعالان مدنی یمنی به خیابان‌ها آمدند و تا ساختمان سفارت تونس پیش رفتند. اعتراضات اما یک سال و ۲۴ روز به طول انجامید تا عبدالله صالح در ۲۱  فوریه ۲۰۱۲ پس از ۳۳ سال حکومت در نشست موسوم به «ابتکار خلیجی» به طور رسمی سندی شامل بر کناره‌گیری خود از قدرت را امضاء کرد.

اما نکته این بود؛ اعتراضاتی که ۲۰۰۰ کشته و ۲۲۰۰۰ زخمی برجا گذاشته بود[۱]، جز برکناری «علی عبدلله صالح» آن هم با مصونیت قضایی او و تمامی اطرافیانش، دستاوردی نداشت. دولت سعودی، امارات و آمریکا با پیش کشیدن توافق «ابتکار خلیجی» و انتخاب «عبد ربه منصور هادی» معاون عبدالله صالح به جای وی، عملا کاری کردند که جز برکناری عبدالله صالح، شرایط یمن به همان روال سابق ادامه می‌یافت، بسیاری از وزراء و مقامات ابقاء شدند و این کشور همچنان تابع سیاست‌های آمریکا و عربستان بود.

ادامه فساد حکومتی، حضور مقامات حکومت سابق در قدرت و ادامه ناکارآمدی و سرانجام افزایش قیمت گازوئیل بار دیگر اعتراضات را در مرداد ۱۳۹۳ شعله‌ور کرد. دهها هزار نفر در اطراف صنعاء تحصن کردند و جنبش انصارالله رهبری اعتراضات را در دست گرفت و بزرگترین تظاهرات تا آن روز در ۲۷ مرداد به دعوت عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله در صنعاء برگزار شد. سرانجام تحصن کنندگان در ۳۰ شهریور (۲۱ سپتامبر) پایتخت و ساختمان رادیو و تلویزیون یمن را تصرف کردند.

سخنرانی سید عبدالملک الحوثی، دو روز پس از ورود کمیته‌های مردمی به صنعاء

«سند گفت‌وگوهای ملی» بار دیگر به میان آمد و منصور هادی و گروههای همسو با ریاض طرحی برای تشکیل شش اقلیم در یمن را مطرح کردند که انصارالله یمن و حزب کنگره ملی (به رهبری علی عبدالله صالح) این طرح را مقدمه‌ای برای تجزیه یمن دانسته و از مذاکرات کنار کشیدند. بار دیگر توافق شد تا طرح دیگری به مذاکره گذاشته شود، اما فردای توافق (دوم بهمن ۱۳۹۴) به یکباره «خالد بحاح» نخست‌وزیر وقت کناره‌گیری کرد. چند ساعت بعد نیز «عبد ربه منصور هادی» که دو روز هم از پایان مدت قانونی‌اش گذشته بود، استعفاء داد. یعنی منصور هادی عملا مقامی در آن روز نداشت.

ریاض؛ هراسان از توافق گروههای یمنی

به گفته مقامات یمنی، دلیل استعفای «خالد بحاح» و «منصور هادی» در آن روز فشار فزاینده دولت ریاض بود. سعودی‌ها که می‌دیدند روند امور در یمن خارج از سیطره آن‌ها پیش می‌رود و یمنی‌ها در حال رسیدن به یک توافق یمنی-یمنی هستند، بازی را بر هم زده و مقدمات جنگ را فراهم کردند. این واقعیت را «جمال بن عمر» نماینده وقت سازمان ملل در یمن نیز تأیید می‌کند.

کمتر از یک ماه پس از آغاز جنگ (۱۶ آوریل ۲۰۱۵) «جمال بن عمر» نماینده سازمان ملل پس از پنج سال ناچار شد استعفا کند. او در سخنرانی خود در سازمان ملل دلیل استعفایش را این‌گونه بیان کرد: «من به اعضای شورای امنیت گفتم که یمنی‌ها زمانی که در حال دستیابی به توافق [برای حل مشکلات خود] بودند، حملات هوایی ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی آغاز شد».[۲]

جمال بن عمر در دیدار با عبدالملک الحوثی

بنابراین در شرایطی که گروه‌های یمنی در حال مذاکره بودند، منصور هادی در تاریخ سوم اسفند ۱۳۹۳ به طور مخفیانه از صنعاء فرار کرد و به عدن رفت. منصور هادی پس از رسیدن به «عدن» در بیانیه‌ای خود را رئیس‌جمهور قانونی یمن خواند، در حالی که پیش از آن استعفاء کرده بود. او همچنین گفت که به هیچ یک از توافقات با گروه‌های یمنی پایبند نیست و ملاک وی صرفا طرح «ابتکار خلیجی» است.[۳] کمتر از یک ماه بعد هم دولت سعودی به بهانه اینکه منصور هادی درخواست کمک کرده، تجاوز نظامی همه جانبه یه یمن را آغاز کرد. از این رو به روشنی مشاهده می‌شود که تمامی تلاش دولت سعودی در آن برهه این بود که مانع توافق گروه‌های یمنی با یکدیگر شود و سعی کند تا طرح «ابتکار خلیجی» به عنوان یک طرح تحمیلی ریاض و واشنگتن تنها مرجع بازچینش سیاسی در یمن باشد.

آثار و تبعات انسانی جنگ

سازمان ملل متحد سال در مرداد ۱۳۹۸ با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی یمن در پی جنگ ائتلاف متجاوز عربستان سعودی و امارات علیه این کشور که از سال ۲۰۱۵ آغاز شده، ۲۰ سال به عقب بازگشته است.

شورای حقوق بشر سازمان ملل (مستقر در ژنو) در ۲۷ فوریه (نهم اسفند ۱۳۹۹) در گزارشی اعلام کرد که از ابتدای آغاز جنگ ۱۸۴۰۰ غیر نظامی کشته شده‌اند.[۴]

از آغاز تجاوز ائتلاف سعودی به یمن تا پایان ژانویه ۲۰۲۱، ۶ هزار و ۱۹۰ زن و کودک یمنی جان خود را از دست داده‌اند و ۶ هزار و ۸۹۸ نفر دیگر زخمی شده‌اند. علاوه بر این، بر اساس میانگین از هر هزار تولدی که در یمن صورت می‌گیرد، ۲۷ نوزاد مرده به دنیا می‌آیند.

به گزارش سازمان حقوق بشری «انتصاف»، میزان ناهنجاری‌های مادرزادی طی این سال‌ها، به دلیل استفاده از سلاح‌های ممنوعه بین‌المللی، به میزان هشت درصد افزایش یافته است و میانگین سوء‌تغذیه طی این مدت به میزان ۲۰۰ درصد افزایش داشته است.[۵]

سوء‌ تغذیه میان کودکان زیر پنج سال به دلیل تجاوز به یمن و محاصره آن، به ۴۷ درصد رسیده و از ۵.۵ میلیون کودک زیر پنج سال، ۲.۶ میلیون کودک دچار این مشکل هستند.

بنابراین گزارش، بسته بودن فرودگاه بین‌المللی صنعاء نیز موجب تشدید بحران انسانی در یمن و مرگ ۸۰ هزار بیماری شد که برای درمان نیاز به سفر و خروج از کشور داشتند. علاوه بر این بیش از ۴۵۰ هزار بیمار هنوز نیازمند انجام سفر درمانی و خروج از صنعاء هستند و بیش از ۱۲ هزار بیمار دچار نارسایی کلیوی نیازمند پیوند کلیه هستند.

«دیوید بیزلی» مدیر اجرایی سازمان برنامه جهانی غذا در جریان سفر دو روزه خود به یمن در ۲۱ اسفند ۱۳۹۹، گفت که یمن در آستانه قحطی قرار دارد و آنچه در این کشور رخ می‌دهد، لکه ننگی بر پیشانی بشریت است.

چه چیزی عاید سعودی‌ها شد؟

صبح ششم فروردین ۱۳۹۴ جنگنده‌های سعودی شروع به بمباران صنعاء و مناطق دیگر یمن تحت عملیات موسوم به «عاصفة الحزم» (توفان قاطعیت) کرده و همزمان محاصره کامل دریایی، زمینی و هوایی نیز آغاز شد. شش سال کامل از آن روز می‌گذرد و وارد هفتمین سال شده‌ایم. تبعات این جنگ برای دولت عربستان سعودی چه بوده است؟

در این بخش قصد داریم به طور خلاصه، آثار و تبعات یورش به یمن برای دولت سعودی را در حیطه اقتصادی، منطقه‌ای و جهانی و سیاسی بررسی کنیم.

در بُعد اقتصادی، آمار رسمی از میزان هزینه‌کرد دولت سعودی در جنگ یمن وجود ندارد و اندیشکده‌ها و افراد مختلف آمار متفاوتی را ارائه کرده‌اند.

اندیشکده پژوهش‌های خاورمیانه واشنگتن در گزارشی در آگوست سال ۲۰۱۸ نوشت که هزینه جنگ برای دولت ریاض بین پنج الی شش میلیارد دلار در ماه است.[۶]

وبسایت شبکه الجزیره نیز در آگوست ۲۰۱۹ در گزارشی نوشت که میزان ذخایر ارزی ریاض از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ از ۷۳۲ میلیارد دلار به ۶۲۳ میلیارد دلار کاهش یافته است. (۱۰۹ میلیارد دلار در یک سال) که بخش عظیمی از آن صرف جنگ در یمن شده است.

مخارج جنگ یمن برای دولت ریاض، صرفا هزینه عملیات‌های هوایی، حقوق ماهیانه مزدوران یمنی و غیر یمنی و تأمین لجستیکی و نظامی نیست. بخش قابل توجهی از خسارت اقتصادی دولت سعودی در نتیجه حملات موشکی و پهپادی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن رخ می‌دهد.

صرفا در یک مورد در حمله پهپادی ۲۲ شهریور ۱۳۹۸ به تأسیسات نفتی «بقیق» و «خریص» برای حداقل چهار هفته نیمی از تولید نفت عربستان متوقف شد. دهها بار تأسیسات نفتی عربستان در جنوب این کشور هدف قرار گرفته که هر بار خسارات سنگینی به روند تولید نفت به عنوان ستون فقرات اقتصاد سعودی وارد آمده است.

حملات موشکی و پهپادی علاوه بر خسارت‌های مستقیم اقتصادی، بار مالی گسترده‌ای نیز روی دست سعودی‌ها برای مقابله با این حملات و تقویت پدافند هوایی خود گذاشته است. به عنوان مثال برای هدف قرار دادن هر پهپاد و موشک چند هزار دلاری باید سه موشک پاتریوت که قیمت هر کدام حداقل سه میلیون دلار است شلیک شود. حال حساب کنید که تاکنون صدها موشک و پهپاد به سمت عربستان شلیک شده است.[۷]

همزمان خریدهای سنگین تسلیحاتی، یک بار اقتصادی شدید برای دولت سعودی است. موسسه بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم ( Stockholm International Peace Research Institute)، در تاریخ  ۱۵ مارس گزارشی در خصوص کشورهایی که بیشترین واردات اسلحه در جهان را طی سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ داشته‌اند، منتشر کرد. بر اساس این گزارش عربستان سعودی در رده نخست قرار دارد.[۸]

این هزینه‌ها در کنار کاهش قیمت نفت موجب شده است تا دولت سعودی در سال‌های گذشته پیوسته با کسری بودجه قابل توجه مواجه شود. ریاض از سال ۲۰۱۴ به این سو بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار کسری بودجه داشته است؛ دولت سعودی سال ۲۰۱۴ با ۴۰ میلیارد دلار کسری، سال ۲۰۱۵ با ۳۸ میلیارد دلار، سال ۲۰۱۶ با رقم بی سابقه ۸۷ میلیارد دلار، سال ۲۰۱۷ با ۳۸ میلیارد دلار، سال ۲۰۱۸ با ۵۲ میلیارد دلار، سال ۲۰۱۹ با ۳۵ میلیارد دلار، سال ۲۰۲۰ با ۵۰ میلیارد دلار و سال جاری میلادی نیز با ۷۹ میلیارد دلار کسری بودجه مواجه شده است. این شرایط البته تأثیری در هزینه‌کردهای نظامی نگذاشته و بیش از هر چیزی در وضعیت اقتصادی مردم عربستان خود را نشان داده است؛ به طوریکه دولت عربستان برای تامین هزینه‌های خود از ژوئیه گذشته نرخ مالیات ارزش افزوده را سه برابر کرده و به ۱۵ درصد رسانده که موجب کاهش قدرت خرید عمومی و رشد تورم شده است.

هزینه منطقه‌ای و بین‌المللی

یورش به یمن تنها هزینه‌های اقتصادی روی دست آل سعود نگذاشته است، هزینه معنوی این جنگ برای سعودی‌ها چیزی است که شاید به دشواری قابل جبران باشد. بسیاری از مردم منطقه و کشورهای مسلمان دولت سعودی را به دید یک متجاوز به کشور مسلمان و فقیر یمن نگاه می‌کنند. در این ماجرا جریان رسانه‌ای سعودی تمامی تلاش خود را برای ممانعت از این نگاه انجام داده و برای تحریک احساسات مسلمانان بارها به دروغ مدعی شده است که حوثی‌های یمن به دنبال حمله به مکه مکرمه هستند. اما این دروغ به حد کافی بزرگ است تا اثر مورد نظر ریاض را نداشته باشد.

در بُعد دولتی فقط کافی است نگاهی به لیست کشورهایی که قرار بود در کنار دولت سعودی در یمن بجنگند و اکنون خبری از هیچ کدام نیست، بیاندازیم، در روز اول یورش، ریاض مدعی شد که کشورهای مصر، مغرب، اردن، سودان، امارات، کویت، قطر و بحرین در ائتلاف ادعایی حضور دارند. به جز امارات که اهداف دیگری را در یمن دنبال می‌کند و سودان که سربازانی را به عنوان مزدور به یمن فرستاده، خبری از دیگر کشورها نیست.

دولت سعودی همچنین امید بسیاری به حضور پاکستان در این جنگ داشت، اما  نمایندگان پارلمان پاکستان در ۲۲ فروردین ۱۳۹۴، در جلسه ویژه‌ای که برای بررسی درخواست عربستان سعودی برای مشارکت در جنگ یمن تشکیل شده بود، به این درخواست رأی منفی دادند.

دولت سعودی همواره تلاش کرده به طرق مختلف خود را رهبر جهان اسلام جا بزند و با سوءاستفاده از وجود حرمین شریفین در عربستان و دلارهای نفتی در این راستا تلاش کرده است. یکی از این راهها تشکیل ائتلاف‌ها بر روی کاغذ است. ائتلاف متجاوز به یمن یک نمونه از این تلاش‌ها است. ائتلاف نظامی اسلامی برای مبارزه با تروریسم (تأسیس ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵) دیگر نمونه از این قبیل است. تعداد اعضای این ائتلاف در بدو تشکیل ۳۴ کشور بود که تا دسامبر ۲۰۱۶ به ۴۱ کشور افزایش یافت اما تاکنون یک عملیات و اقدام قابل توجه نیز ازین به اصطلاح ائتلاف مشاهده نکرده‌ایم.

اولین نشست ائتلاف اسلامی ضد تروریسم با حضور وزرای دفاع کشورهای عضو

در بُعد جهانی چهره دولت عربستان سعودی بیش از پیش مخدوش شده است. دهها گروه و نهاد حقوق بشری در کشورهای مختلف تاکنون علیه فروش سلاح به عربستان سعودی از سوی دولت‌هایشان تلاش کرده‌ و برخی نیز موفق شده‌اند. جنگ یمن در کنار قتل فجیع «جمال خاشقچی» روزنامه‌نگار منتقد عربستانی، بدترین چهره از عربستان سعودی را در عصر حاضر به جهانیان نشان داده است تا جایی که دولت «جو بایدن» ناگزیر از پاسخگویی به افکار عمومی آمریکا و جهان، حمایت نظامی و اطلاعاتی از ائتلاف سعودی در یمن را در ادعا متوقف کرده و چند کشور اروپایی گفته‌اند که حاضر به فروش سلاح به ریاض نیستند.

دستاورد جنگ برای یمن

اینکه از عبارت «دستاورد» استفاده شده، به این معنا نیست که یمنی‌ها از جنگ استقبال می‌کنند. آن‌چه آثار مثبتی با خود به همراه دارد، مقاومت و ایستادگی است. در پس این مقاومت است که کشور وارد دوران جدیدی می‌شود که به کلی با پیش از جنگ تفاوت داشته است.

نگاهی به یمن بیندازید، این کشور در دهها سال گذشته چه جایگاهی در معادلات منطقه‌ای داشت؟ علی‌رغم موقعیت ژئوپلتیکی که دارد، جز سرسپردگی و وابستگی به معادلات قدرت در منطقه و جهان، هیچ کنشی از خود نداشت. به دلیل همین موقعیت ژئوپلتیک بود که سعودی‌ها دست به یورش زدند تا اجازه بازیگری مستقل را به یمن ندهند. قرارگیری در مسیر مهم‌ترین آبراه جهان یعنی باب‌المندب به عنوان مسیر ارتباطی شرق به غرب، اشراف به خلیج عدن و اقیانوس هند، منابع استخراج نشده نفتی و گازی و قرار گرفتن در مسیر آبی به سمت سرزمین اشغالی امتیازات جغرافیایی یمن است که در صورت استفاده بهینه از این موقعیت، شرایط این کشور نسبت به گذشته تغییر محسوسی خواهد کرد.

به دلیل همین موقعیت است که امارات متحده عربی اهداف دیگری را برای خود در یمن تعیین کرده و در جنوب یمن متمرکز شده است. بر خلاف عربستان سعودی که نگران امنیت مرزهای جنوبی خویش است، امارات نگرانی امنیتی چندانی ندارد و از این رو از ابتدای جنگ به دنبال نفوذ در جنوب یمن و بهره‌وری از موقعیت جغرافیای یمن بود. اخیرا گزارش‌هایی از تلاش اسرائیل برای ورود به جزیره سقطری واقع در جنوب یمن منتشر شده که در همکاری با امارات، تلاش دارد یک پایگاه نظامی-اطلاعاتی در آن‌جا دایر کند. جزیره «میون» در نزدیکی باب‌المندب نیز دیگر منطقه مورد استفاده امارات است که اخیرا وبگاه «الصحافة الیمنی[۹]» در گزارشی نوشته است که اسرائیل نیز دست به فعالیت‌های ساخت و ساز در این جزیره زده است.

بنابراین بخش بزرگی از جامعه یمن اکنون در صف ارتش و کمیته‌های مردمی قرار دارند و برای اولین بار در راستای استقلال و بهره‌وری از منابع و موقعیت کشورشان می‌جنگند و مقاومت می‌کنند. یمن در فردای پایان جنگ دیگر آن کشور وابسته و سرسپرده نیست و افق جدید پیش رویش گشوده شده است. یمن در فردای پایان جنگ کشوری است که بیش از هفت سال در مقابل ثروتمندترین دولت منطقه با تمامی حمایت‌های جهانی از او ایستاده است.

اکنون موازنه قوا میان عربستان سعودی و یمن به طور کامل تغییر کرده است. طبق نظریه رئالیسم دولت‌ها عاقلانه رفتار می‌کنند و جنگ زمانی رخ می‌دهد که موازنه قوا بر هم خورده و به نفع کشور مهاجم باشد. دولت سعودی نیز چنین تصوری داشت که می‌گفت در عرض چند هفته کار یمن را یکسره می‌کند و گمان می‌کرد موازنه قوا در همه سطوح به نفع اوست. اکنون قدرت و توانایی یمن نه تنها برای دولت سعودی برای کل منطقه و جهان مسجل شده و بسیار بعید است که پس از این جنگ، کشور دیگری فکر تهاجم به یمن را در سر بپروراند و می‌توان گفت یمن برای همیشه از تهاجم خارجی مصون می‌شود.

اکنون قدرت و توانایی یمن نه تنها برای دولت سعودی برای کل منطقه و جهان مسجل شده و بسیار بعید است که پس از این جنگ، کشور دیگری فکر تهاجم به یمن را در سر بپروراند و می‌توان گفت یمن برای همیشه از تهاجم خارجی مصون می‌شود.

امکانات نظامی یمن پیش از تهاجم در حدی نبود که بازدارنده باشد. کل نیروی هوایی یمن متشکل از جنگنده‌های قدیمی ساخت شوروی سابق از جمله ۳۴ جنگنده سوخو-۲۲ و ۲۵ فروند میگ ۲۹، ۳۵ فروند میگ ۲۳، ۵۲ فروند میگ ۲۱ بود.[۱۰] پدافند هوایی و توان موشکی یمن نیز داستان عجیبی دارد؛ به طوریکه تمامی توان موشکی و پدافندی یمن به دست دولت علی عبدالله صالح و به درخواست آمریکا نابود شد و از بین رفت. طبق اسناد ویکیلیکس ماجرا از این قرار بود که آمریکا مدعی بود که نگران است این موشک‌ها به دست تروریست‌های القاعده بیفتد، از این رو در قبال برخی امتیازهای مالی دولت وقت یمن را متقاعد کرد که در دو نوبت مجموعا ۲۱۶۳ فروند انواع موشک خود را منهدم کند. بار اول، مجموعاً ۱۱۶۱ موشک ( ۱۰۷۸ موشک سام ۷ استرلا، ۶۲ موشک سام ۱۴ و ۲۰ موشک سام ۱۶) در تاریخ ۲۸/۲/۲۰۰۵ در منطقه الجدعان استان مأرب منفجر شدند. علاوه بر این تعداد موشک، ۱۳ لانچر (قابل حمل بر دوش) و ۵۲ لانچر بزرگ منهدم شد. دومین عملیات انهدام موشک‌های یمن در ۲۷/۷/۲۰۰۹ در پایگاه نظامی «وادی حلحلان» استان مأرب رخ داد که طی آن، ۱۰۲ موشک که اغلب آن‌ها از نوع سام ۷ استرلا، سام ۱۴ و دو موشک هم از نوع سام ۱۶ به همراه ۹۱ لانچر منهدم شد.[۱۱] [۱۲][۱۳]

بنابراین یمن در حالی با حمله همه جانبه عربستان سعودی مواجه شد که هیچ توان بازدارندگی نداشت، اما اکنون انواع موشک‌های بالستیک یمنی عمق خاک عربستان را با دقت نشانه می‌روند به طوریکه می‌توانند ریاض در فاصله ۱۱۲۵ کیلومتری یمن را هدف قرار دهند و پهپادهای یمنی به هر نقطه‌ای پرواز می‌کنند.

لحظه شلیک موشک بالستیک «برکان اچ-۲» به سمت کاخ الیمامه در ریاض

نقش آمریکا در جنگ یمن

حکومت‌هایی مانند رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی بدون مجوز اولیه و در ادامه حمایت همه جانبه آمریکا خود را وارد کارزاری همچون جنگ نمی‌کنند. واشنگتن و دولت باراک اوباما از ابتدای انقلاب ۲۰۱۱ یمن همراستا با ریاض، درصدد کنترل این انقلاب بود و از طرح موسوم به «ابتکار خلیجی» کاملا حمایت کرد و در ادامه همان‌طور که «جمال بن عمر» نماینده وقت سازمان ملل در یمن گفته است، قطعنامه نوشته شده از سوی عربستان سعودی را در شورای امنیت به تصویب رساند. قطعنامه‌ای که به گفته وی یکی از عوامل به درازا کشیده شدن جنگ است. حمایت آمریکا و نقش این کشور در جنگ یمن به حدی است که می‌توان به طور جداگانه بدان پرداخت.

در این بخش ابتدا تلاش خواهیم کرد چرایی حمایت آمریکا از ائتلاف سعودی در جنگ یمن را مورد بررسی قرار دهیم و در بخش دوم به نوع و حجم حمایت‌های سیاسی، تسلیحاتی و لجستیکی آمریکا بپردازیم. حمایت‌هایی که احتمالا در حال حاضر نیز علی‌رغم اینکه دولت «جو بایدن» مدعی پایان آن‌ها شده است، به نوع دیگری ادامه دارد و در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

به سؤال اول باز گردیم، آمریکا چرا از ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در جنگ یمن حمایت می‌کند؟ چه انگیزه‌ها و نگرانی‌هایی داشت و دارد؟

برای تبیین این موضوع از راه یک نظریه روابط بین‌الملل به نام «رئالیسم تهاجمی» بهره می‌بریم.

جان مرشایمر نظریه پرداز مطرح روابط بین‌الملل معتقد است که در چارچوب رئالیسم تهاجمی قدرت‌های بزرگ به منظور کنترل و مهار دشمنان و رقبای خود از دو استراتژی عمده استفاده می کنند یک : موازنه سازی؛ دو: مهار رقبا از طریق احاله مسئولیت[۱۴]. به عنوان مثال آمریکا در قبال ایران و چین همزمان با کنش مستقیم بخش قابل توجهی از مسئولیت را به عربستان سعودی و هند احاله کرده است. بنابراین دولت سعودی یک وظیفه عمده در منطقه دارد و آن هم این است که برای مهار ایران و ممانعت از بسط و نفوذ ارزش‌های انقلاب اسلامی تلاش کند. این مسئولیت دولت سعودی در دهه‌های اخیر است.

کنترل انرژی و نظارت بر حمل و نقل نفت و گاز در خلیج فارس نیز همواره برای آمریکا اهمیت راهبردی داشته است. آمریکا به عنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی جهان شدیدا از تغییرات و نوسانات در عرضه انرژی متاثر خواهد شد.[۱۵]

بنابراین با نگاه از این دو دریچه در ادامه به حمایت‌های سیاسی، نظامی و لجستیکی آمریکا از ائتلاف سعودی در یورش علیه یمن می‌پردازیم.

حمایت‌های سیاسی

یکی از بارزترین حمایت‌های سیاسی آمریکا از دولت سعودی در ارتباط با یمن، پشتیبانی از طرح موسوم به «ابتکار خلیجی» بود. تا جایی که دولت باراک اوباما در این راستا برای تصویب قطعنامه ۲۲۵۱ جهت حمایت از این طرح تمام تلاش خود را کرد. قطعنامه ۲۲۵۱ اولین قطعنامه‌ای بود که بعد از برکناری علی عبدالله صالح صادرشده و راه‌حل و نقشه راه خروج از بحران را مشخص ساخت. این قطعنامه در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۱ و با اتفاق آراء اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت تصویب شد. خروج کاملِ علی عبدالله صالح از صحنه سیاسی یمن و لزوم پیاده‌سازی طرح شورای همکاری خلیج‌فارس، دلیل صدور این قطعنامه بود. شورای امنیت سعی داشت با این قطعنامه برای طرح شورای همکاری خلیج‌فارس وجاهت و پشتوانه حقوقی و سیاسی مهیا کند.[۱۶]

دومین قطعنامه به شماره ۲۱۴۰ در تاریخ هفتم اسفند ۱۳۹۲ و با اتفاق آراء اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت تصویب شد. این قطعنامه نیز بار دیگر طرح «ابتکار خلیجی» را به عنوان اساس حل و فصل سیاسی بحران یمن معرفی کرد. در این قطعنامه برای اولین بار از تشکیل کمیته تحریم جهت تحریم مالی و نظامی مقامات وابسته به علی عبدالله صالح و انصارالله یمن سخن به میان آمد.[۱۷]

سومین قطعنامه به شماره ۲۲۰۱ در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ زمانی در شورای امنیت به تصویب رسید که منصور هادی از صنعاء به عدن گریخته بود و ۳۹ روز به آغاز جنگ مانده بود. در این قطعنامه دولت مستعفی منصور هادی تنها دولت قانونی یمن معرفی و از انصارالله و کمیته‌های مردمی نیز خواسته شد تا از تمامی شهرها خارج شوند.[۱۸] چهارمین قطعنامه نیز  در تاریخ ۵ اسفند ۹۳ به شماره ۲۲۰۴ تصویب شد و فعالیت کمیته تحریم را یک سال دیگر تمدید کرد.

کمتر از یک ماه بعد از آغاز جنگ در تاریخ ۱۴ آوریل پنجمین قطعنامه به شماره ۲۲۱۶ در شورای امنیت با حمایت کامل آمریکا به تصویب رسید. این قطعنامه در واقع همان پیش‌نویسی بود که دولت اردن که در آن زمان عضو غیر دائم شورای امنیت بود به نمایندگی از دولت سعودی ارائه کرد و بدون هیچ تغییرانی همان پیش‌نویس به عنوان قطعنامه تصویب شد.

این همان قطعنامه‌ای است که «جمال بن عمر» نماینده وقت سازمان ملل در خصوص آن می‌گوید: «قطعنامه ۲۲۱۶ شورای امنیت پوششی برای فجایعی که بعد رخ داد فراهم کرد. این قطعنامه را سعودی‌ها تنظیم کردند و به سرعت آمریکا و انگلیس و فرانسه به شورای امنیت دادند[۱۹].»

دولت اوباما از زمان فرار «منصور هادی» به عدن و علی‌رغم پایان مهلت قانونی وی و از سوی دیگر استعفایش (همان‌طور که در بخش ابتدایی مقاله اشاره شد) ادعای وی مبنی بر اینکه رئیس‌جمهور قانونی یمن است را پذیرفت. «متیو تولر» سفیر آمریکا در یمن نخستین دیپلمات غربی بود که از زمان خروج عبد ربه منصور هادی از صنعاء و حضورش در عدن با وی دیدار کرد و او را رئیس‌جمهور یمن دانست.

حمایت تسلیحاتی

دولت آمریکا اصلی‌ترین تأمین کننده سلاح‌های ائتلاف سعودی در این شش سال چه در زمان دولت باراک اوباما و چه در دولت دونالد ترامپ بوده است. طبق اعلام انستیتوی تحقیقات بین‌المللی صلح استکهلم، آمریکا از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ به میزان ۷۳ درصد نیاز تسلیحاتی عربستان سعودی را تأمین کرده و فروش سلاح به عربستان ۲۵ درصد کل صادرات سلاح آمریکا در این سال‌ها بوده است.

کمک تسلیحاتی، لجستیکی و اطلاعاتی از همان روزهای ابتدایی به ائتلاف سعودی آغاز شد. از سوخت‌رسانی به جنگنده‌ها در فراز آسمان تا جمع‌آوری اطلاعات دقیق برای استفاده در حملات هوایی، خدمات نظامی بود که آمریکا به سعودی‌ها در جنگ یمن ارائه کرد.

چند مقام آمریکایی در ۲۸ مارس ۲۰۱۷ به خبرگزاری رویترز گفتند که واشنگتن قصد افزایش پشتیبانی نظامی از ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در بخش‌های لجستیکی و اطلاعاتی دارد.[۲۰]

همکاری با تروریست‌ها

اداره عقیدتی نیروهای مسلح یمن در ۲۶ اسفند ماه در اطلاعیه‌ای به مکاملات تلفنی میان «علی عبدالله صالح» رئیس‌جمهور برکنار شده یمن با «جرج تنت» رئیس وقت سازمان سی.آی.ای دست یافته است. همچنین در یکی از این مکالمه‌ها به ارتباط مستقیم سازمان سیا و تروریست‌های القاعده و همکاری مقامات دولت عبدالله صالح در شکل‌گیری این ارتباط اشاره شده است. در این مکالمه رئیس سازمان سیا اصرار دارد که دولت یمن یکی از عناصر القاعده (وابسته به آمریکا) به نام «انور العولقی» را که در انفجار در ناوشکن «یو.اس.اس.کول» دستگیر شده بود، آزاد کند.[۲۱]

اصولا تروریست‌های القاعده بهانه و دروازه ورود آمریکا به یمن شدند. حمله به ناوشکن «یو.اس.اس.کول» در ۱۲ اکتبر ۲۰۰۰ این بهانه را به آمریکا داد و این کشور حضور نظامی و اطلاعاتی خود در یمن را تقویت کرد.

در همین حال تروریست‌های القاعده به شکل کاملا عیان و واضح در استان مأرب در کنار شبه نظامیان ائتلاف سعودی علیه ارتش و انصارالله یمن می‌جنگند و دولت آمریکا نیز دلیلی برای ممانعت از حضور القاعده در مأرب نمی‌بیند.

جمع‌بندی

وارد هفتمین سال جنگ یمن شده‌ایم. جنگی که عامل اصلی آن از یک نگرانی از سوی آمریکا و دولت سعودی سرچشمه می‌گیرد، نگرانی از استقلال عمل یمن و نهادینه شدن تفکر خودباوری و حرکت به سوی استفاده از امکانات ژئوپلتیک و خدادادی از سوی مسئولین این کشور، به طوریکه جریان سلطه برای ممانعت از رشد چنین تفکری ابتدا از دریچه سیاسی وارد شد تا انقلاب یمن را مصادره کند و تحت کنترل در آورد. بنابراین طرح «ابتکار خلیجی» را پیش کشید. این طرح با هوشیاری انقلابیون یمن ناکام ماند، بنابراین دولت سعودی و آمریکا ناگزیر از حمله نظامی و محاصره همه‌جانبه شدند که آثار و تبعات ویرانگری بر یمن گذاشت، اما نکته ماجرا این است، جنگی که برای ممانعت از شکوفایی خودباوری مردم یمن شعله‌ور گردید، خود عاملی برای رشد این مقوله شد. یمنی‌ها اکنون به این باور رسیده‌اند که صرفا با اتکا به خود می‌توانند در برابر ثروتمندترین کشور منطقه بایستند؛ کشوری که تمامی حمایت‌ها و پشتیبانی‌ها را دارد، اما اکنون مستأصل به دنبال پایان آبرومندانه جنگ است.

منابع:

[۱] http://www.washingtonpost.com/world/middle_east/yemen-says-more-than-۲۰۰۰-killed-in-uprising/۲۰۱۲/۰۳/۱۸/gIQAGOtcLS_story.html

[۲] http://https//www.newsweek.com/yemen-diplomacy-back-what-next-opinion-۱۵۷۰۲۹۱?fbclid=IwAR۳HMJQZjl_bcXQJ-GTBwCSCISDLMN۴O۵p-

[۳] https://bit.ly/۳tCrCO۶

[۴] https://www.hrw.org/ar/world-report/۲۰۲۱/country-chapters/۳۷۷۳۷۰

[۵] https://www.ansarollah.com/archives/۴۰۷۰۳۱

[۶] https://arabic.rt.com/middle_east/۹۷۰۳۸۲-%D۸%AA%D۹%۸۲%D۸%B۱%D۹%۸A%D۸%B۱-%D۸%AD%D۸%B۱%D۸%A۸-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸A%D۹%۸۵%D۹%۸۶-%D۸%A۸%D۸%A۷%D۹%۸۷%D۸%B۸%D۸%A۹-%D۸%AC%D۸%AF%D۸%A۷-%D۸%B۹%D۹%۸۴%D۹%۸۹-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۳%D۸%B۹%D۹%۸۸%D۸%AF%D۹%۸A%D۸%A۹-%D۹%۸۸%D۸%B۲%D۹%۸۷%D۹%۸A%D۸%AF%D۸%A۹-%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۸%BA%D۸%A۷%D۹%۸A%D۸%A۹-%D۸%B۹%D۹%۸۴%D۹%۸۹-%D۸%A۵%D۹%۸A%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۶/

[۷] https://www.aljazeera.net/news/reportsandinterviews/۲۰۱۸/۳/۲۷/%D۸%A۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AF%D۹%۸۸%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%AE%D۸%B۳%D۸%A۷%D۸%A۶%D۸%B۱-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۳%D۸%B۹%D۹%۸۸%D۸%AF%D۹%۸A%D۸%A۹-%D۸%A۸%D۸%AD%D۸%B۱%D۸%A۸-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸A%D۹%۸۵%D۹%۸۶-%D۹%۸۱%D۹%۸A

[۸] https://www.aljazeera.net/news/۲۰۲۱/۳/۱۵/%D۸%A۸%D۹%۸A%D۹%۸۶-%D۸%B۹%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۹%۸A-۲۰۱۶-%D۹%۸۸۲۰۲۰-۵-%D۸%AF%D۹%۸۸%D۹%۸۴-%D۸%B۹%D۸%B۱%D۸%A۸%D۹%۸A%D۸%A۹-%D۸%B۶%D۹%۸۵%D۹%۸۶-۱۰-%D۸%A۳%D۹%۸۳%D۸%A۸%D۸%B۱

[۹] http://www.ypagency.net/۳۴۳۵۹۳

[۱۰] https://www.bbc.com/arabic/middleeast/۲۰۱۳/۰۲/۱۳۰۲۱۹_yemen_military_plane_crashed.shtml%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸A%D۹%۸۵%D۹%۸۶:

[۱۱] https://wikileaks.org/plusd/cables/۰۴SANAA۱۹۶۵_a.html#

[۱۲] https://wikileaks.org/plusd/cables/۰۴SANAA۱۹۶۲_a.html

[۱۳] https://wikileaks.org/plusd/cables/۰۴SANAA۲۵۲۰_a.html

[۱۴] https://qpss.atu.ac.ir/article_۲۳۰۸_۲۵۳dbcab۷c۱۹b۶۵۲۳۰۸bd۴۹c۳۰ca۳۷۲۹.pdf

[۱۵] https://www.sid.ir/FileServer/JF/۶۰۰۰۵۱۳۸۶۰۷۰۶.pdf

[۱۶] http://www.tabyincenter.ir/qadim/index.php/menu-examples/child-items-۵/۱۳۹۵۰۷۲۸۰۲

[۱۷] https://www.un.org/press/en/۲۰۱۴/sc۱۱۲۹۶.doc.htm

[۱۸] http://www.un.org/press/en/۲۰۱۵/sc۱۱۷۸۱.doc.htm

[۱۹] http://https//www.newsweek.com/yemen-diplomacy-back-what-next-opinion-۱۵۷۰۲۹۱?fbclid=IwAR۳HMJQZjl_bcXQJ-GTBwCSCISDLMN۴O۵p-

[۲۰] https://jp.reuters.com/article/usa-yemen-military-ar۳-idARAKBN۱۶Y۲Q۸

[۲۱] https://clvod.itworkscdn.net/almasirahvod/pd/almasira/۱۰۵۴۹۳۰-۷۴-Encoded-۲۶۰۱۲۷۴۳-۳۶۰p.mp۴

منبع: فارس