کد خبر 1229045
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۱

من در مستندسازی با موضوع بحران‌ها تجربه دارم. پیش از این، با مستند «ماهر» در جشنواره سینماحقیقت حضور داشتم که یک مستند پرتره در دل سیل آق‌قلا بود.

به گزارش مشرق، به‌دلیل شیوع بیماری کرونا در جهان، سال گذشته در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت بخش ویژه‌ای با عنوان «فیلم‌های کرونایی» راه‌اندازی شد و فیلم‌هایی با رویکرد به این مساله در آن بخش به نمایش درآمد. یکی از این فیلم‌ها، مستند «قطعه‌ 19» به کارگردانی مسعود دهنوی بود.گرچه او تاکید می‌کند فیلمش ربطی به کرونا ندارد و فقط در شرایط کرونا ساخته شده. دهنوی مستندساز باسابقه‌ای است که پیش از این فیلم‌های داستانی و مستندی مثل «باز هم ساک سفرت را خودم می‌بندم»،«یدالله»،«ماهر» (منتخب بخش ملی سیزدهمین جشنواره‌ سینماحقیقت)،«میهمان»،«مرگ روشن» (بهترین مستند از نگاه تماشاگران اولین دوره جشنواره آنلاین پاک‌کن، نامزد بهترین مستند از نگاه تماشاگران سومین جشنواره‌ مستند تلویزیونی) و «مادری» را ساخته است. او «قطعه‌ 19» را در شرایطی به ثمر رساند که خود و عواملش مشکوک به کرونا بودند و همراه با سوژه فیلم، قرنطینه شدند! این مستند با مدت‌زمان 52‌دقیقه در بخش فیلم‌های نیمه‌بلند شرکت داشت و برنده جایزه دوم بهترین مستند بخش ویژه کرونا از چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت شد.

ایده تولید مستند «قطعه‌19» از کجا آمد؟


آن زمان ما برای تولید مستند دیگری به شمال کشور رفته بودیم که حس کردیم تمام تیم تولید مشکوک به کرونا هستند و در شهرستان نیشابور قرنطینه شدیم. زمانی که فکر می‌کردیم دیگر چیزی برای از دست‌دادن نداریم متوجه شدیم نیروهای غسالخانه نیشابور به‌خاطر خطرهای احتمالی، برای شست‌وشوی اجساد وارد آن محیط نمی‌شوند. این ماجرا برمی‌گردد به اوایل شیوع کرونا، یعنی اسفندماه سال‌98 تا اواسط فروردین‌ماه‌99، چون آن‌جا شهر کوچکی بود و خبرها زود پخش می‌شد، فهمیدیم دو طلبه جوان به غسالخانه رفته‌اند و میت‌های کرونایی را غسل می‌دهند و کفن و دفن می‌کنند. ما وارد قرنطینه آن دو عزیز شدیم و حتی شب عید را کنار آن‌ها بودیم و با پذیرش این‌که احتمال دارد در مجاورت‌شان مبتلا بشویم، برای ثبت این لحظه‌های ویژه در قرنطینه ماندیم. در جریان کار متوجه شدیم یکی از آن دو طلبه، داستان ویژه‌ای دارد و همین انگیزه‌ای شد که وارد تولید یک مستند نیمه‌بلند بشویم. البته ابتدا قصد ساخت مستند نیمه‌بلند نداشتیم.

شیوه روایت این سوژه در مستندتان چگونه بود؟


فرم مستند به شکل مشاهده‌گر است، یعنی دوربین تمام اتفاق‌ها را ثبت می‌کند، بی‌آن که به ماجرا ورود پیدا بکند یا سوژه‌ها با پشت دوربین صحبتی داشته باشند. تمام تلاش‌مان این بود که همه اتفاق‌ها صادقانه بدون هیچگونه بازسازی صورت بگیرد و ما آن‌ها را ثبت بکنیم. می‌توانم به جرات بگویم همه لحظه‌های فیلم واقعی‌اند، یعنی برخلاف برخی مستندها که کارگردان این اختیار را دارد تا موقعیتی بسازد یا بازسازی بکند، این فیلم براساس یک اتفاق حقیقی شکل گرفت. ما فقط کنار آن‌ها بودیم و من از طریق گفت‌وگوهایی که پشت دوربین با سوژه داشتم، به دغدغه‌هایش پرداختم؛ به بحران ویژه‌ای که برای او بیش‌تر از بحران کرونا بود.

پس مستند «قطعه‌19» یک مستند شخصیت‌محور است یا موضوع‌محور؟


می‌توان گفت یک فیلم پرتره از یک شخصیت است. من در مستندسازی با موضوع بحران‌ها تجربه دارم. پیش از این، با مستند «ماهر» در جشنواره سینماحقیقت حضور داشتم که یک مستند پرتره در دل سیل آق‌قلا بود. از این‌رو قائل به آن هستم که مستندسازان وقتی وارد بحران می‌شوند، خیلی دچار جوگیری فضا و هیجانات نشوند و خون‌سرد و با آرامش خاصی در بحران دنبال داستان‌های ویژه بگردند، چون مردم دوست دارند بحران‌ها را از لابه‌لای روایت‌های انسانی پیدا بکنند و با آن‌ها آشنا بشوند. چون آن تجربه موفق را داشتم، در بحث کرونا هم دنبال همان بودم. ابتدا اصلا قصد نداشتم درباره کرونا فیلم بسازم اما وقتی سوژه را دیدم ترغیب شدم.

انگار خودتان و عوامل گروه مشکوک به کرونا بودید. در جریان تولید،کسی دچار مشکل حادی نشد؟


پیش از عید نوروز پارسال، ماجرای پرندگان میانکاله پیش آمده بود که فلامینگوها به طرز شگفت‌انگیزی کشته شده بودند.


به‌خاطر دغدغه‌ای که در این زمینه داشتم، برای تولید مستند به شمال رفتیم اما وقتی برمی‌گشتیم مشکوک به کرونا بودیم. من، تصویربردارم و دستیارم دیگر چیزی برای از دست‌دادن نداشتیم و از طرفی کسی جرات نمی‌کرد آن موقعیت را ثبت بکند. بنابراین ما که حس کرده بودیم در شرایط کرونا هستیم، برای ساخت مستند پا پیش گذاشتیم. البته با رعایت کامل پروتکل بهداشتی در قرنطینه بودیم اما به هر حال معمولا مستندساز در شرایط بحران از برخی چیزها می‌گذرد تا لحظات نابی ثبت بکند، ولی الحمدالله اتفاق خاصی برای ما نیفتاد.

تهیه‌کنندگی مستند «قطعه‌19» بر عهده چه شخصی یا سازمانی بود؟


 ما چون در شهرستان بودیم، ارتباط‌مان با تهران و حتی مشهد قطع و راه‌ها هم بسته بود. خب تولید مستند یکسری هزینه‌های اولیه دارد که همان ابتدای کار با آقای روح‌الله رفیعی، مدیر گروه مستند تلفنی صحبت کردم و مساله ساخت این مستند مطرح شد. ایشان گفتند ما پای کار هستیم و هرچه نیاز دارید از راه دور کمک می‌کنیم تا شرایط بهتر بشود و به تهران برگردید. با این پشتیبانی تا مراحل تولید و پخش به صورت جدی پیش رفتیم.

باتوجه به این‌که در کنار سوژه اصلی، یعنی آن طلبه جوان، مساله کرونا هم مطرح می‌شود و شیوع این ویروس جهان را درگیر کرده، فکر می‌کنید مستندتان جنبه تاریخی و اسنادی هم دارد یا در حد یک مستند گزارشگر با تاریخ مصرف محدود باقی می‌ماند؟


فیلم من در بخش آثار کرونایی بود اما یک مستند کرونایی نیست، یعنی موضوع اصلی فیلم، داستان دو طلبه است که یکی از آن‌ها یک بحران شخصی و ویژه دارد اما در دل شیوع کرونا اتفاق افتاده. مستند ما، فیلمی مستقل از کروناست، با اینکه در شرایط فعلی،کل کشور درگیر این بیماری‌است، هیچ موضوع و اتفاقی از این قضیه مبرا نبوده. بنابراین «قطعه19» را مستندی در مورد یک سوژه انسانی در یک بحران می‌دانم که همزمان با کرونا رخ داده است.

به نظرتان بازخورد تماشاگران داخلی و خارجی نسبت به مستند شما چیست؟


الان دیگر مخاطبان خارجی هم آداب و رسوم دینی و معنوی ما را در رابطه با مردگان می‌دانند، یعنی می‌دانند مسلمانان شرایط خاصی دارند، مثل خیلی از ادیان مختلف که شکل و رسوم مختلفی برای دفن میت‌ها دارند. آن‌ها تقریبا با مراسم ما آشنا هستند و حالا با بحران جدید کرونا هم، آشنایی ویژه‌تری پیدا کردند. در ایران مساله غسل و کفن و دفن میت در زمان کرونا یک مساله مهم و چالش‌برانگیز است. برای خود من، مرگ همیشه اتفاق ویژه‌ای بوده و چه بهتر مرگ را از این زاویه ببینیم، یعنی حالا که مرگی هست، آیا کسی هست در این شرایط به فکر رسوم و احکام دینی باشد تا خیال مردم از این بابت راحت بشود؟!

گفتید مرگ برای‌تان اتفاق ویژه‌ای است. شما مستند دیگری به نام «مرگ روشن» ساخته بودید. این دیدگاه و دغدغه نسبت به مرگ از کجا می‌آید؟ قرار است همیشه فیلم‌هایی با این رویکرد بسازید؟


«مرگ روشن» مستندی محیط زیستی با موضوع مرگ درختان بود که به‌دلیل آلودگی نوری اتفاق می‌افتد. آن مستند به آلودگی نوری می‌پردازد که یک پدیده ناشناخته در ایران است. منتها همیشه مقوله مرگ برایم جذاب و نگاهم به آن، مستقل و منحصر به‌فرد بوده.
کما این‌که هر فردی زاویه دید خود را به مرگ دارد. مرگ در «قطعه19» شکلی به خود می‌گیرد که تماشاگر بیش‌تر به آن فکر می‌کند. امیدوارم مخاطبی که فیلم را می‌بیند، نسبت به مرگ تحمل ویژه‌تری داشته باشد!

به‌عنوان یک مستندساز، وضعیت تولید مستند در ایران را چگونه می‌بینید؟ آیا به استانداردهای جهانی نزدیک شده‌ایم؟


قطعا! در سال‌های گذشته با جوایز بین‌المللی و دیده‌شدن مستندهای ایرانی در جشنواره‌های معتبر خارجی ثابت کردیم ایران یکی از سردم‌داران مستند در جهان شده و همچنین حجم مستندهای خوب با استانداردهای بین‌المللی در حال افزایش است. ما به‌خاطر نوع نگاه‌مان به زندگی و مقوله‌هایی مثل مرگ، فقر و اعتیاد و امثال این‌ها می‌توانیم حتی پیشرفت‌های چشم‌گیرتری در این زمینه داشته باشیم!

اگر نکته ناگفته‌ای باقی مانده، بفرمایید.


نکته‌ای که دوست دارم اشاره بکنم، اینکه مستند «قطعه19»، فیلمی نبود که به تنهایی ساخته بشود. من چند دست‌خط از عوامل فیلم دارم که همه آن‌ها پیش از شروع تصویربرداری، رضایت‌شان را با دست‌خط خودشان نوشته‌اند که مثلا «من، مجتبی عمارلو، تصویربردار این مستند، با رضایت کامل وارد این پروژه خطرناک شده‌ام»، چون ما قرار بود به غسالخانه برویم، به محل قرنطینه آن دو طلبه برویم و این‌ها جاهای بسیار خطرناکی بودند. وقتی فیلم به جشنواره سینماحقیقت راه پیدا کرد، دست‌خط‌ها را که می‌دیدم، نوعی ایثار و فداکاری عوامل عزیزم در آن‌ها پیدا بود که باعث ثبت لحظه‌های ویژه‌ای شدند تا مردم بتوانند این مستند را ببینند. همراهی عواملم برایم خیلی ارزشمند بود. همه عوامل تولید، عوامل بومی و اهل شهرستان نیشابور و دوستان بسیار کاربلدی بودند.