به گزارش مشرق، «دانیل لاریسون»، دبیر ارشد سایت تحلیلی «امریکن کانسرویتیو»، در یادداشتی که در پایگاه تحلیلی «ریسپانسیبل استیت کرفت»، منتشر شد، به بررسی نقش آمریکا در عدم موفقیت مذاکرات «وین» پیرامون احیای برجام تاکنون، پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
التماس آمریکا برای مذاکره با ایران با ترفند تکراری «چماق و هویج»
«لاریسون» در این یادداشت با اشاره به ابهام در مورد احیای برجام، از وجود نشانههای نگران کنندهای سخن گفت که به عدم موفقیت تلاشها برای بازگشت آمریکا به این توافق اشاره دارند.
تلاش دولت «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا، تحت تاثیر رئیس کمیته روابط خارجی سنا برای کسب امتیازهای بیشتر و بزرگتر از ایران، طرح درخواستهایی مانند دست کشیدن ایران از غنی سازی داخلی، حضور در یک بانک سوخت هسته ای، ... از جمله این نشانهها هستند.
این در حالی است که افرادی که بایدن از آنها در رویکرد برجامی خود تاثیر میگیرد، به عنوان مخالفان برجام در ۶ سال گذشته هر کاری را برای تضعیف و تخریب این توافق انجام دادند.
پیشنهاد بانک سوخت «لیندسی گراهام» و «باب منندز» از مهمترین پیشنهادهای غیر مفید در چارچوب دستیابی آمریکا به توافقی بهتر است.
بیشتر بخوانید:
احیای برجام آینده توافق ابراهیم اسرائیل با اعراب را به خطر میاندازد
اگرچه از نظر تئوری، این ایده دارای مزایایی برای واشنگتن است، اما به نظر نمیرسد ایران تحت هیچ شرایطی آن را بپذیرد؛ چراکه حفظ امکان غنی سازی داخلی که نقطه عطف ایران در مذاکرات منجر به توافق ۲۰۱۵ با دولت «باراک اوباما»، رئیس جمهور سابق آمریکا بود، از نظر ایران بسیار مهم است.
لاریسون در ادامه به بی حاصل بودن لفاظیهای دولت بایدن در مورد تلاش برای دستیابی به یک توافق طولانیتر و قویتر اشاره کرده و نوشت، ایران به صراحت اعلام کرد که مذاکرهای در مورد مسائل غیر هستهای انجام نخواهد داد و تاکید آمریکا بر منوط کردن برجام به تعهد ایران به این موضوعها برای بازگشت به این توافق، اشتباه است.
از دیدگاه این تحلیلگر، هشدار دولت آمریکا مبنی بر رو به اتمام بودن زمان مذاکرات با هدف تحت فشار قراردادن ایران، از منظر تهران، مدرکی دال بر عدم تمایل واشنگتن برای بازگشت به برجام است؛ چراکه دولت آمریکا تاکنون به اشکال مختلف سبب طولانی شدن فرآیند مذاکره شده است.
یکی از این موارد اصرار بایدن و مقامهای آمریکایی بر ادامه تحریمها علیه ایران است.
این در حالی است که آمریکا به عنوان طرف ناقض برجام، موظف بود گام ابتدایی برای جبران را بردارد، اما این اتفاق نیفتاد.
درخواست ایران برای دریافت تضمین از آمریکا جهت عدم نقض توافق در سالهای آینده نیز قابل درک است، اما بعید است که دولت بایدن آن را قبول کند.
مشکل اصلی دیپلماسی آمریکا با ایران، بی ارزش بودن وعدههای آمریکاست؛ هیچکس نمیتواند به دولت آمریکا اعتماد کند؛ زیرا یکی از دو حزب اصلی مخالف برجام است و در داخل آمریکا هزینهای سیاسی برای نقض قراردادها و توافقهای بین المللی پرداخت نمیشود.
لاریسون در پایان تاکید میکند که بازگشت به برجام، کار نسبتا سادهای بود و نباید تا این حد زمان و هزینه بر میشد؛ اعمال مجدد تحریمهای «فشار حداکثری» دوران ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، اشتباهی مهم و قابل اجتناب بود که مهمترین دلیل موثر نبودن مذاکرات تاکنون است.