کد خبر 12611
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۸۹ - ۱۵:۲۴
هيلاري کلينتون اخيراً در برنامهاي تحت عنوان "مسير ضربآهنگ: موسيقي آمريکايي در فراسوي مرزها" اظهار داشت: "من فکر ميکنم مواقعي وجود دارد که موسيقي بهتر از يک سخنراني قادر به انتقال ارزشهاي آمريکايي است."
به گزارش سرويس جنگ نرم مشرق، روزنامه آمريکايي هافينگتن پست با تشريح چگونگي استفاده مقامات آمريکايي از موسيقي براي انتقال ارزشها و ديپلماسي فرهنگي مدنظر خود به ديگر کشورها، بر کارآمدي اين روش تاکيد کرد.
بر اساس اين گزارش ، پايگاه اينترنتي روزنامه"هافينگتن پست" در مقالهاي به قلم "ليندا کانستنت" (Linda Constant) نوشت: اخيراً در برنامهاي که تحت عنوان "مسير ضربآهنگ: موسيقي آمريکايي در فراسوي مرزها" که صبحهاي يکشنبه از شبکه سيبياس پخش ميشود، خانم "هيلاري کلينتون" وزير امور خارجه آمريکا به درستي اظهار داشت: "من فکر ميکنم مواقعي وجود دارد که موسيقي بهتر از يک سخنراني قادر به انتقال ارزشهاي آمريکايي است."
نويسنده افزوده است: البته بيشتر مردم انتظار دارند که کلينتون در خصوص مسائل مربوط به سياست خارجي سخن بگويد و قطعاً آنچه اين اظهارات خانم کلينتون را بسيار ويژه جلوه ميدهد، همين انتظار عامه از وي است. موسيقي به راحتي ميتواند مرزهايي چون زبان و قوميت را پشت سر بگذارد و وزارت خارجه آمريکا نيز اين نکته را درک کرده و از آن در روابط با ساير کشورها بهرهگيري کرده است.
در ادامه اين مطلب آمده است: بسياري از هنرمندان آمريکايي که در عرصه موسيقي فعاليت ميکنند همچون همتايانشان در ساير کشورها در تلاش هستند تا محصولات خود را به مخاطبان خارجي نيز عرضه کنند بنابراين ميتوان گفت که "مسير ضربآهنگ" برنامهاي درازمدت است که با هدف تامين چارچوب مناسب براي اين نوع تعامل فرهنگي و کمکهاي مورد نياز آن ترتيب داده شده است.
موسيقيدانان مرکز لينکلن سفيران فرهنگي آمريکا در سراسر کره زمين
اين مقاله با طرح اين سؤال که مسير ضرب آهنگ چيست، ميافزايد: در سال 1955 و در بحبوحه جنگ سرد، برنامه موسوم به مسير ضربآهنگ بهدست گروهي از موسيقيدانهاي سبک جاز آمريکايي طراحي شد. اين موسيقيدانان وابسته به "مرکز لينکلن" بودند و قرار بود که سفيران فرهنگي آمريکا در سراسر کره زمين باشند.
بنا بر اين گزارش، مرکز لينکلن در اجراي اين ماموريت با دفتر امور فرهنگي و آموزشي وزارت امور خارجه آمريکا همکاري ميکرد، شايد بسياري از وجود چنين برنامهاي اطلاع نداشته باشند اما زيادند کساني که چهرههاي شاخص اين برنامه نظير "ديزي جيلسپي" (Dizzy Gillespie)، "لوئيس آرمسترانگ" (Louis Armstrong) و "دوک الينگتون" (Duke Ellington) را ميشناسند.
سالانه 10 گروه موسيقي آمريکايي به عنوان سفيران فرهنگي به جهان اعزام ميشوند
کانستنت معتقد است: اين افراد نه تنها از اولين نمايندگان معرفي شده از موسيقي آمريکايي به جهانيان، بلکه براي بسياري اولين آمريکاييهايي هستند که در عمر خود از نزديک ديدهاند، اين رويکرد، يعني پلزدن ميان فرهنگها و جوامع از طريق تعامل نزديک با شهروندان متعلق به اين فرهنگها، همچنان در رويکرد موسوم به مسير ضربآهنگ وجود داشته و امروزه نيز به کار سياست خارجي آمريکا ميآيد.
اين گزارش حاکي است: هر سال 10 گروه موسيقي در يک فرآيند آزمون جامع انتخاب شده و براي برنامههاي مختلف هيجانانگيز فرهنگي به سراسر جهان اعزام ميشوند. اين گروههاي موسيقي در کشورهاي مقصد چيزي در حدود يک هفته اقامت ميکنند و بعضاً با هزاران نفر در طول سفرهاي خود ديدار ميکنند.
در ادامه اين مقاله آمده است: برنامه مسير ضربآهنگ پس از سال 2005 در بيش از 100 کشور پياده شده که در بين آنها ميتوان به کويت، اندونزي، قرقيزستان، موزامبيک، تانزانيا و سوريه اشاره کرد.
ديپلماسي فرهنگي تسخير کننده قلبها و ذهن هاي ملتهاي ساير کشورهاست
نويسنده مقاله با بيان اينکه «شخصا با سه نفر از افراد آگاه در اين زمينه از جمله "آدريان اليس" (Adrian Ellis)، مدير اجرايي واحد موسيقي جاز در مرکز لينکلن، "آري رولند" (Ari Roland)، موسيقيدان متخصص در جاز و "مائورا پالي" (Maura Pally)، مسئول واحد مبادلات فرهنگي و علمي دفتر امور فرهنگي و آموزشي وزارت امور خارجه آمريکا. بحث و گفتگو کرده است، افزوده است: آنچه در همه اين گفتگوها قابل توجه بود تاکيد بر اين واقعيت است که "ديپلماسي فرهنگي" تا همين امروز نيز در قلب ها و ذهن هاي مردمان ساير کشورها، فارغ از تفاوتهاي اجتماعي، مذهبي و ژئوپلتيک تاثير ميگذارد.
وي ميافزايد: هرچند که اين امر ممکن است در وهله اول ساده بهنظر برسد اما بايد دانست که با توجه به خروجيهاي بسيار متنوع رسانهها در نقاط مختلف دنيا، روابط بسيار پيچيدهاي بر ديپلماسي فرهنگي حکمفرما است. در شرايطي که شبکههاي ارتباطاتي ابعاد گستردهاي يافتهاند ميتوان گفت که اهميت برنامه مسير ضربآهنگ نيز افزايش يافته است.
پالي در اين خصوص ميگويد: "موسيقي از موانعي همچون زبان، مذهب، سياست و ... عبور ميکند... هر چند که ما در عرصه ديپلماسي به مباحثات سياسي و ارتباطات رسمي نياز داريم اما علاوه بر اينها بايد بتوانيم در سطح انساني يکديگر را بشناسيم."
موسيقي جاز به ديپلماسي فرهنگي آمريکا جايگاه ويژه بخشيده است
وي در ادامه اين مقاله تأکيد کرده است: هرگاه سخن از وجهه يک کشور به ميان آيد، ديپلماسي فرهنگي ميتواند از مرزهاي سياسي، مذهبي و زباني گذر کرده و اجازه ميدهد گفتمان و تفاهم عميقتري ميان شهروندان کشورها صورت پذيرد.
در ادامه اين مقاله تصريح شده است: علاوه بر اينکه محشور بودن پيشقراولان فرهنگي آمريکا با موسيقي جاز منجر به جايگاه ويژه اين موسيقي در عرصه ديپلماسي فرهنگي آمريکا شده است، اين سبک خاص موسيقي بهخوديخود نيز داراي خصوصياتي است که به آن جايگاه ويژهاي در حوزه ديپلماسي فرهنگي آمريکا ميبخشد.
رولند که خود به عنوان يک موسيقيدان در 26 کشور جهان سفير برنامه مسير ضربآهنگ بوده است، بر اين باور است که حتي کساني که غربي نيستند و براي اولين بار اين موسيقي را ميشنوند بهراحتي مي توانند نسبت به آن احساس خوبي پيدا کنند.
وي ميگويد: "جاز در دهههاي 20، 30 و 40 ميلادي توانست مردم آمريکا را کنار هم جمع کند و اکنون نيز همين کار را در سراسر جهان انجام ميدهد، در غرب ما بر فردگرايي تاکيد داريم، در موسيقي جاز فردگرايي و ابراز وجود فردي در قالب يک کار گروهي انجام ميشود چنين تفکري بيشتر به حالات رواني غيرغربيها نزديک است."
آمريکاييها خوب ميدانند ارزشهاي بيگانه را چگونه بايد به خورد ملتها داد؟!
نويسنده در ادامه مقاله خود ميافزايد: تجربه بسيار زياد رولند به وي اجازه داده است تا قدرت ترکيب موسيقي با فرهنگ بومي را به خوبي درک کند. در برنامه مسير ضربآهنگ بعضاً موسيقيدانهاي محلي به موسيقيدانهاي جاز ياد ميدهند که چگونه موسيقي سنتي کشورشان را بنوازند و آنها نيز با آموزشهايي که دريافت ميکنند ميتوانند موسيقي جاز مورد نياز مناطق مختلف را توليد کنند.
رولند خود از افرادي است که به اين ترتيب موسيقي جاز را براي کساني توليد ميکند که آن را نشنيدهاند.
بهگفته رولند،"در نتيجه چنين فرآيندي و تفسير سنتهاي مردم به زبان موسيقي جاز، مخاطبان از شنيدن آن لذت ميبرند، اين امر کمک شاياني به هر دو فرهنگ تعاملکننده ميکند. در هر کنسرت سه يا چهار باراتفاق ميافتد که تمامي شنوندگان به همراه ما نغمههاي برگرفته از فرهنگ خودشان را تکرار ميکنند.
رولند تأکيد ميکند: اين شرايط بعضاً در ميان شهروندان کشورهايي اتفاق ميافتد که دولتهايشان روابط سياسي خوبي با آمريکا ندارند، در اين شرايط خاص قضيه پيچيدهتر و مهمتر هم ميشود.
ليندا کانستنت پس از برجستهکردن نقش موسقي جاز در ديپلماسي فرهنگي ايالات متحده گريزي نيز به ساير سبکهاي موسيقي زده و نوشته است: البته جاز تنها سبک موسيقي نيست که طرح ديپلماتيک مسير ضربآهنگ از آن استقبال ميکند. بايد توجه داشت که هرچند هنوز اهداف دوران جنگ سرد بر سر جاي خود باقي است اما واقعيات قرن بيست و يکم نيز بايد مورد پذيرش قرار گيرند.
آمريکا تلاش دارد جوانان را با موسقي جذب کند
وي ضمن نام بردن از برخي سبکهاي موسيقي آمريکايي تصريح ميکند که اين سبکهاي جديدتر نيز از سال 2008 مورد توجه ديپلماسي فرهنگي ايالات متحده واقع شدهاند.
پالي مسئول واحد مبادلات فرهنگي و علمي دفتر امور فرهنگي و آموزشي وزارت امور خارجه آمريکا در اين خصوص ميگويد: "ما در تلاش بوديم تا توجه مخاطبان بيشتر، بالاخص جوانان را جلب کنيم، جاز فوقالعاده است اما سبکهاي فوقالعاده ديگري نيز وجود دارند که نشانگر توان فرهنگي در آمريکا هستند."
اين گزارش حاکي است: نشاندادن تنوع فرهنگي در يک کشور تنها از طريق شيوههاي کليشهاي نظير رسانههاي خبري و تلويزيون ممکن نيست. در حالي که بعضاً نسبت به هزينه کردن پول در چنين اموري اعتراض ميشود اما بايد دانست که بودجه اينگونه برنامههاي غيرمتعارف در مقايسه با ديگر برنامهها ناچيز بوده اما خروجي آن بسيار زياد است.
نويسنده در ادامه به نقل از اليس مدير اجرايي واحد موسيقي جاز در مرکز لينکلن ميافزايد: "اگر به ديدگاه عمومي مردم نسبت به فرهنگ و سپس به عملکرد مؤسساتي چون گوته يا فرانسيس آليانس توجه کنيد متوجه ميشويد که در نتيجه عملکرد اين مؤسسات طي چند سال تغييرات فرهنگي گستردهاي ايجاد شده است.
وي افزوده است: آنچه مردم در حوزه ديپلماسي عمومي و ديپلماسي فرهنگي انجام ميدهند زيرساختهايي را ايجاد ميکنند که ديپلماسي رسمي ميتواند بر آن بنياد نهاده شود."
ارتباطات فرامليتي از طريق موسيقي هدف نهايي مسير ضربآهنگ بهشمار ميرود
کانستنت در ادامه افزوده است: گروههاي موسيقي دهگانهاي که براي مشارکت در مسير ضربآهنگ برگزيده ميشوند بايد داراي مشخصات معيني باشند که يکي از مهمترين اين خصوصيات گستردگي فعاليتها و توانايي آموزش مخاطبان است.
اين مقاله ميافزايد: آنگونه که اليس ميگويد، از مهمترين عوامل تاثيرگذار در انتخاب نوازندگان اين است که آنها توانايي انتقال دانش خود را داشته باشند.
وي ميگويد: "به نظر من اين امر يکي از مهمترين تفاوتهاي ديپلماسي فرهنگي در سال 2010 با همين ديپلماسي در سالهاي دهه 1960 ميلادي است. در شرايط کنوني آموزش از مهمترين اجزاي برنامه مسير ضربآهنگ بهشمار ميآيد. ما با اين ابزار نميخواهيم فرهنگ آمريکا را به ديگران معرفي کنيم بلکه ميخواهيم از تمامي موانع گذر کرده و ارتباط لازم را با مردم ديگر سرزمينها برقرار کنيم." ارتباطات فرامليتي از طريق موسيقي هدف نهايي مسير ضربآهنگ بهشمار ميرود.
نويسنده در بخش ديگري از اين مقاله تإکيد کرده است: هرچند که برنامه مسير ضربآهنگ از سوي دولت آمريکا مورد حمايت قرار ميگيرد اما گروههاي موسيقي شرکتکننده در اين طرح الزاما موظف نيستند که کليه سياستهاي خود را با دولت اين کشور هماهنگ کنند.
کانستنت به نقل از رولند در اين خصوص مينويسد: "در هر سفري که در چارچوب برنامه مسير ضربآهنگ داشتهايم وزارت خارجه آمريکا خطاب به ما تاکيد کرده که ما شهروندان آزاد آمريکايي هستيم که اجازه داريم ديدگاههاي خود را در هر زمينهاي به راحتي بيان کنيم." رولند خود نيز تجربه چنين مباحثاتي را با مردمان ديگر کشورها داشته است. اين آزادي ممکن است مهمترين "بيان هنري" باشد که ملتي به آن دست يافته است!
هنر و موسيقي گفتمان ميان فرهنگي را تسهيل ميکند
نويسنده آمريکايي در ادامه مدعي شده است: حمايت از هنر در کنار آزادي فرهنگي و آزادي بيان سياسي در واقع براي بسياري از شهروندان جهان امروز يک رويا محسوب ميشود! هرچند که ارزيابي عملکرد نهادهاي ديپلماسي فرهنگي به روشهاي معمول چندان کار سادهاي نيست اما ميتوان گفت که مسير ضربآهنگ نهتنها گفتمان ميانفرهنگي را تسهيل ميکند بلکه چارچوب خارقالعادهاي را براي هنرمندان فراهم ميآورد تا آنچه را توليد ميکنند از نزديک در اختيار کساني قرار دهند که با آن آشنايي ندارند.
به اعتقاد کانستنت، در شرايطي که موسيقي با سرعتي برقآسا از طريق اينترنت توزيع ميشود، کوتاهي است است که به دنبال مخاطبان بيشتر نباشيم، با افزايش جاهطلبيهاي هنرمنداني که ميخواهند در سطح جهاني مطرح شوند، تبادلات فرهنگي منجر خواهند شد تا فرهنگهاي داخلي از طريق تعميق روابط انساني و درنورديده شدن مرزهاي فرهنگي ارتقا يابند.
نويسنده مقاله خود را با دعوت از نوازندگان آمريکايي براي مشارکت در برنامه مسير ضربآهنگ به پايان رسانده است.