کد خبر 1269368
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۴

فرزند مرحوم آیت‌الله طالقانی گفت: شاه، تصور می‌کرد که با این بگیر و ببند و خون‌ریزی می‌تواند کمی نفس بکشد و مردم دیگر به خیابان‌ها نمی‌آیند اما درست برعکس شد و تظاهرات روزبه‌روز بیشتر شد.

به گزارش مشرق، برای نسل اول انقلاب، «جمعه سیاه» نقطه عطف و یکی از دلایل محکم برای ماندن مردم در خیابان و ادامه تظاهرات ضد پهلوی است که به پیروزی انقلاب اسلامی ختم شد. درکتاب‌های تاریخی و در نشریاتی که گفت‌وگو و تحلیل‌های سیاسی منتشر می‌کردند، جمعه سیاه؛ روز ۱۷ شهریور سال ۵۷ است که میدان ژاله رنگ خون گرفت و جمعه خونین ‌در حافظه تاریخ به ثبت رسید. جمعه خونین شد و خون رنگ جنون گرفت و دیگر آرام نگرفت تا رسید به بهمن ۵۷ و پیروزی انقلاب. عصبانیت مردم در اوج بود که کشتار میدان ژاله شکل گرفت و رژیم پهلوی به سمت خودش شلیک نهایی را انجام داد.
 


در همین رابطه روزنامه  جام جم گفت‌وگویی با مهدی طالقانی فرزند مرحوم آیت‌ ا... طالقانی انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید.

مردم باور نمی‌کردند که سربازها به سمت‌شان مستقیم شلیک کنند

- آن روز من هم مثل بقیه مردم به اطراف میدان ژاله رفته بودم. خاطرم هست در خیابان فخرالدوله بودم که تیراندازی شروع شد.

- از شب قبل نیروهای نظامی به خیابان‌ها آمده بودند. شهر و به‌خصوص اطراف میدان ژاله امنیتی بود. اما مردم شعارگویان به سمت میدان حرکت می‌کردند.

- چند بار فرمانده‌ نیروهای نظامی با بلندگو از مردم خواست که تظاهرات را تمام کرده و به خیابان‌ها را ترک کنند اما مردم گوش نکردند چون تجربه شنیدن این اخطارها را داشتند و باور نمی‌کردند که سربازها به سمت‌شان مستقیم شلیک کنند، اما فرمان شلیک صادر شد و سربازها واقعا به سمت آنها شلیک کردند. این اولین بار بود که سربازها مستقیم به سمت مردم شلیک می‌کردند.

فاجعه بازتاب جهانی میدان ژاله برای رژیم پهلوی 

- روز بعد روزنامه‌ها به‌خصوص روزنامه کیهان که عکاسش هم در محل حضور داشت، اخبار و عکس‌های میدان ژاله را منتشر کرد و باعث عصبانیت همه کشور شد.

- خبرنگاران خارجی هم آن روز در تهران و در میدان ژاله بودند و این اتفاق بازتاب جهانی هم داشت که برای رژیم پهلوی اصلا خوب نبود.

مردم باورشان شده بود باید راهی که انتخاب کرده‌اند را ادامه دهند

- به نظرم شاه پیش‌بینی نمی‌کرد که مردم از سربازان او نترسند و در خیابان بمانند و تعداد کشته‌ها زیاد شود. شاید تصورش این بود که با اولین تیراندازی‌ها مردم متفرق شوند. اما مردم ماندند و تظاهرات ادامه پیدا کرد چون زمینه‌های انقلاب فراهم شده بود.

- مردم تجربه تظاهرات تاسوعا و عاشورا را داشتند و باورشان شده بود باید راهی که انتخاب کرده‌اند را ادامه دهند. بعد از اتفاق ۱۷ شهریور، دولت حکومت نظامی هم برقرار کرد اما دیگر فایده نداشت و هیچ منع و فشاری نمی‌توانست مردم را آرام کند.

شاه تصور می‌کرد با بگیر و ببند و خون‌ریزی می‌تواند کمی نفس بکشد

- حالا خون‌ زیادی ریخته شده بود و ثابت کرده بود که شاه نه تنها قصد تغییر استراتژی خود در نوع حکومت‌ را ندارد که اگر لازم باشد مردم را در خیابان‌ها به شهادت می‌رساند.

- از آن طرف شاه، تصور می‌کرد که با این بگیر و ببند و خون‌ریزی می‌تواند کمی نفس بکشد و مردم دیگر به خیابان‌ها نمی‌آیند اما درست برعکس شد و تظاهرات روزبه‌روز بیشتر شد.

من نام این میدان(ژاله) را میدان شهدا می‌گذارم!

- مرحوم علامه نوری پیش از پیروزی انقلاب در میدان ژاله کتابخانه و حسینیه‌ای داشته و در آنجا برای مردم سخنرانی می‌کرده و به واسطه همین سخنرانی‌ها بین مردم طرفداران زیادی داشته و خیلی‌ها پای منبر او می‌نشسته‌اند.

- قبل از اتفاق ۱۷ شهریور آن‌طور که خود علامه در گفت‌وگویی عنوان کرده، نیروهای نظامی و ساواکی‌ها در محل سخنرانی‌های او، با مردم برخورد می‌کرده‌اند و در یکی از این درگیرها چند نفری هم به شهادت می‌رسند که روز بعدش شریف‌امامی؛ نخست‌وزیر وقت با علامه نوری تماس می‌گیرد و توضیحاتی می‌دهد که علامه نمی‌پذیرد و به سخنرانی‌های خود علیه رژیم ادامه می‌دهد.

- در سخنرانی‌ای که شب عید فطر (چند روز مانده به ۱۷ شهریور) انجام می‌دهد می‌گوید: من نام این میدان(ژاله) را میدان شهدا می‌گذارم چه دستگاه حاکمه و شهرداری بپذیرد چه نپذیرد. همین که مردم قبول کنند کافی است. همان شب مردم حدود ۱۰۰ مقوا تهیه کرده و روی آنها می‌نویسند میدان شهدا و در میدان ژاله نصب می‌کنند. بعد از واقعه ۱۷ شهریور هم برای همیشه میدان ژاله به میدان شهدا تغییر نام می‌دهد.