به گزارش مشرق، سازمان همکاری شانگهای Shanghai Cooperation Organization – (SCO) در سال ۲۰۰۱ با هدف همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان و با هدف برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه پایهگذاری شد.
ایران در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۳۸۳ (۲۰۰۴) تقاضای عضویت خود در این سازمان را ارائه کرد و سند پیوستن به آن همراه پاکستان و هند به عنوان ناظر در اجلاس سران سازمان در شهر آستانه قزاقستان در تاریخ ۱۴ و ۱۵ تیر ماه ۱۳۸۴ امضا شد. هند و پاکستان در سال ۲۰۱۷ به عضویت دائم آن درآمدند، اما ایران تادیروز به عضویت قطعی این اجلاس نرسیده بود که روز جمعه در جریان حضور رئیس جمهور در اجلاس سازمان همکاری شانگهای در تاجیکستان، عضویت ایران در این سازمان قطعی شد.
در حال حاضر سازمان همکاری شانگهای دارای ۹ عضو دائم، یعنی کشورهای هند، قزاقستان، چین، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان است و سه کشور افغانستان، بلاروس و مغولستان نیز به عنوان عضو ناظر این سازمان محسوب میشوند.
با توجه به فعالیتها و همکاریهای گسترده اعضاء سازمان همکاری شانگهای در حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، بازرگانی، پولی-بانکی، انرژی و فرهنگی، عضویت دائمی ایران در این سازمان در روابط بینالملل و گسترش تعاملات اقتصادی فرصتهای زیادی را برای کشور به همراه خواهد داشت.
در این بین بهرهمندی ایران از بیشترین منابع نفت و گاز دنیا و موقعیت ژئوپلیتیک ایران در منطقه، کفه ترازو برای گسترش تعاملات چندجانبه با سایر کشورهای ذیل این سازمان سنگین میکند و بدین صورت ایران میتواند به عنوان یک بازیگر موثر ضمن تضمین امنیت انرژی و ترانزیت کشورهای عضو از ظرفیتهای سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیک این کشورها بهره ببرد.
به دعوت رئیس جمهور تاجیکستان و رئیس دورهای سازمان همکاریهای شانگهای، سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در راس یک هیات سیاسی و اقتصادی برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای روز پنچ شنبه ۲۵ شهریورماه راهی "دوشنبه" پایتخت تاجیکستان شد.
در اجلاس این سازمان ۸ کشور عضو دائم نظر خود را در مورد عضویت ایران در این سازمان اعلام کرده و با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای موافقت شد.
به اعتقاد کارشناسان، عضویت دائمی ایران در سازمان همکاریهای شانگهای فرصت مناسبی را برای گسترش تعاملات «ایران» و «چین» فراهم میکند، تا ذیل همکاریهای تعریف در این سازمان بتوان در جهت تحقق منافع مشترک این دو کشور حرکت کرد.
در این راستا برای بررسی ظرفیتهای موجود برای گسترش تعاملات اقتصادی ایران با چین و نقش عضویت در سازمان همکاری شانگهای در تقویت این روابط با «اصغر ابراهیمیاصل» سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در آفریقای جنوبی و دیپلمات ارشد وزارت امورخارجه و معاون اسبق وزیر نفت در دولتهای نهم و دهم به گفتوگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*دولت روحانی فرصت تعمیق روابط با چین و روسیه را به پای برجام سوزاند
در دولت نهم و دهم تعامل و همکاری خوبی بین ایران و چین برقرار شد که نتیجه این روابط نزدیک در حوزه مختلف قابل مشاهده است که یک نمونه آن همکاری نکردن چین با تحریمهای بینالمللی در سالهای ۹۰ به بعد بود. اما شما سطح، میزان و نوع روابط ایران و چین در دولت یازدهم و دوازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
ابراهیمیاصل: بنده در طول مدت ده سالی که مسئولیت کمیسیون اقتصادی و صنعت و معدن اجلاس مشترک جمهوری اسلامی ایران و چین را به عهده داشتم، بیش از سی سفر و ماموریت به کشور چین داشتهام و از شهرکهای صنعتی و صنایع بزرگ و پارکهای فنآوری بازدید داشته و برای خرید تجهیزات ثابت و متحرک متروی تهران و حومه بیش از سی و شش هزار صفحه قرارداد با شرکتهای بزرگ چینی و بانکها و شرکتهای بیمه منعقد کردم که همه عملیاتی شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
با توجه به دید و تجربهای که در طول این سالها در تعامل با چینیها داشتم، خدمتتان عرض میکنم که ظرفیتهای مشترک فراوانی برای همکاری بین ایران و چین وجود دارد. در بررسی عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم یک نکتۀ کلیدی وجود دارد و آن هم نگاه به غرب و در حاشیه قرار دادن شرق است. این موضوعات یکی از اشتباهات استراتژیک دولت آقای روحانی بود.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم، آقای رئیسجمهور وقت با این دکترین که اگر ما با آمریکا به توافق برسیم و امتیازاتی بدهیم و از برخی موارد کوتاه بیاییم، میتوانیم درهای بسته روابط میان ایران و آمریکا را باز کنیم و مثل کشورهایی نظیر ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، مالزی، امارات و ... وضعیت اقتصادی بهتری داشته باشیم، پا به عرصه دیپلماسی گذاشت.
لذا در هشت سال دولت تدبیر و امید، آقای حسن روحانی با این باور جلو رفت و به نوعی اقتصاد و معیشت مردم را به حل بحران هستهای و برجام گره زدند که این امر باعث یک فرصت سوزی بزرگ در برابر ظرفیت کشورهایی مانند چین، هند و روسیه شد. در فرایند مذاکرات برجام، به علت اینکه مقامات دولتی سعی داشتند، باعث رنجش غرب و امریکا نشوند، روابط با چین، هند و روسیه را کاملاً به حاشیه راندند و همه توجهات بهطرف غرب هدایت شد و کشور از ظرفیتهای فراوان همکاری با اقتصادهای نوظهور محروم ماند.
برای مثال وقتی در سال ۹۴ رئیسجمهور چین به ایران سفر کرد، از طرف دولت وقت مورد استقبال و بدرقه گرم و صمیمانهای قرار نگرفت و این در حالی بود که در سفر رئیسجمهور چین از تهران به ریاض، آقای شی جین پینگ از چنان استقبال و بدرقه گرمی برخوردار شد که نتیجه آن منتج به انعقاد قراردادهای کلان اقتصادی دوجانبه میان ریاض و پکن شد.
*لزوم همگرایی بیشتر ایران با سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه بریکس
پس از تجربه شکست ایده دولتهای یازدهم و دوازدهم در عرصه دیپلماتیک، حال باید سیاست دولت سیزدهم به چه سمتی حرکت کند؟ نقش و جایگاه وزارت امور خارجه در برقراری و تعمیق روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای هدف را چگونه ارزیابی میکنید؟
ابراهیمیاصل: جایگاه وزارت امور خارجه در برقراری روابط دوجانبه و چندجانبه و همچنین سرعت و جهت دادن به روابط با بازیگران منطقهای و بینالمللی بسیار کلیدی است. وزیر امور خارجه که از یک هوشمندی، تفکر سیستمی و تجربیات ارزندهای برخوردار است، میتواند روابط میان ایران با کشورهای مختلف را به طور استراتژیک و بر اساس منافع ملی ریل گذاری نماید.
لذا انتظاری که از دولت سیزدهم وجود دارد، آن است که با تغییر پارادایم از غرب محوری به اتکا به ظرفیتهای فراوان و ارزشمند داخلی کشور و ظرفیتهای کشورهای همسو، زمینه را برای همکاری و همگرایی بیشتر ایران با قدرتهای نوظهور و اعضای سازمان همکاری شانگهای و بریکس فراهم کند.
*نقش استراتژیک ایران در پروژه «کمربند-راه» چین به اتحادیه اروپا
اشاره کردید که ایران و چین ظرفیتها و منافع مشترکی برای همکاری و تعامل دارند. به طور کلی دو موضوع «انرژی» و «ترانزیت»، از اصلیترین محورها در تعاملات کشورها با یکدیگر است. در گذشته در مصاحبهای که با عنوان «آمریکا و اروپا دیگر به نفت ایران نیاز ندارند/ لزوم تغییر راهبرد از اتکا به غرب به تعامل با گروه بریکس» با شما داشتیم، در حوزه نفت و انرژی به ظرفیتهای همکاری دو کشور ایران و چین پرداختید، در حوزه ترانزیت چه ظرفیتهایی وجود دارد؟ راه ابریشم جدید و سهم ایران در این مگاپروژه چینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ابراهیمیاصل: چینیها دو ضربالمثل معروف دارند که در اینجا بد نیست به آنها اشارهای داشته باشیم، یکی اینکه «اگر میخواهی ثروتمند شوی، ابتدا راه بساز» و دیگری «یک سفر هزار فرسخی با برداشتن اولین قدم شروع میشود». با توجه به این دو ضربالمثل، چینیها تصمیم به بازسازی مجدد جاده ابریشم قدیمی در چارچوبی نوین گرفتهاند.
در سال ۲۰۱۳ ابتدا این پروژه در جلسه رسمی حزب کمونیست به تصویب رسید و در سال ۲۰۱۵ سند اقدامات و چشماندازهای آن به تصویب حزب کمونیست رسیده و در سال ۲۰۱۶ نام طرح به «ابتکار کمربند - راه» تغییر پیدا کرد تا به واسطه این طرح عظیم، ۶۵ درصد جمعیت جهان با مجموع ۲۳ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی GDP در این طرح عظیم استراتژیک درگیر شوند.
طبق برآوردهای اولیه، درآمد این مگاپروژه بیش از ۳ تریلیون دلار در سال برای چین هدفگذاری شده است. برای طرح «ابتکار کمربند-راه» حدود ۹۰۰۰ پروژه تعریف شده است که چیزی حدود حداقل ۱.۵ تریلیون دلار و حداکثر ۸ تریلیون دلار تا سال ۲۰۳۰ سرمایهگذاری برای آن در نظر گرفته شده است. از مجموع ۹۰۰۰ پروژه برنامهریزیشده، در حال حاضر حدود ۳۰۰۰ طرح کلید خورده، ۶۶۶ طرح تمام شده و ۲۰۰۰ طرح در حال اجراست و بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار تابهحال برای این پروژه ها سرمایهگذاری و هزینه شده است.
البته باید ذکر کرد که چینیها برای ایران نیز در این مگاپروژهها جایگاه، نقش و سهم سرمایهگذاری دیدهاند، خصوصا در زمینه ترانزیتِ کالا، برق و دیتا، بین چین و اتحادیه اروپا از مسیر چابهار به طرف آسیای میانه و روسیه و از طریق بندرعباس به آستارا و سن پطرزبورگ و بندر پوتی در گرجستان در اولویت است.
در مورد تأمین مالی پروژۀ کمربند، چین برای تأمین مالی پروژههای «کمربند - راه» بر روی بانکهای خط مشیگذاری، بانکهای دولتی، صندوقهای ثروت ملی و موسسات مالی بین المللی حساب باز کرده است. البته بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری داخلی نقش اصلی را در فاینانس این پروژهها بر عهده دارند و در کنار آن بانک توسعه و زیرساخت آسیا و بانک سرمایهگذاری آسیا نقشآفرینی میکنند.
*بازی برد-برد ایران و اعضای سازمان همکاری شانگهای در حوزه ترانزیت
با توجه به قرارگیری ایران در کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب، تکمیل راه آهن چابهار - زاهدان تا سرخس و راه آهن رشت - آستارا تا چه اندازه قادر است که بر روابط ایران و چین اثرگذار باشد؟
ابراهیمیاصل: در حال حاضر حمل کانتینرهای صادراتی چین و آسیای جنوب شرقی به اروپا از طریق دماغه امیدنیک یا کانال سوئز به نقاط مختلف اروپا حدود ۴۳ تا ۴۸ روز از طریق دریا طول میکشد و این در حالی است که با استفاده از کریدورهای شمال به جنوب و شرق به غرب و بالعکس از سرزمین جمهوری اسلامی ایران این زمان به ۱۸ روز تقلیل پیدا خواهد کرد. بنابراین ملاحظه میشود که تکمیل این پروژهها هم با منافع ملی و اقتصادی کشورمان و هم با منافع چین، روسیه، هند، کشورهای آسیای میانه و اتحادیه اروپا منطبق است.
بخش دیگری از همکاریهای ایران و چین در عرصههای فناوریهای نو مانند: نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، اقتصاد کوانتومی، باروری ابرها، اقتصاد دیجیتال، پتروپالایشگاهها، هوافضا، مبارزه با خشکسالی، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، اتومبیلها و لوکوموتیوهای برقی، انرژی خورشیدی و نیروگاههای بادی است که در این حوزهها نیز میتوان همکاریهای گسترده دوجانبه و چندجانبه با این کشور داشته باشیم.
در بحث بهره برداری از میادین مشترک نفت و گاز ایران با کشورهای همسایه، نیازمند همکاری با کشور چین در راستای سرمایهگذاری مشترک هستیم، اما در دولت آقای روحانی متأسفانه چینیها را به بهانه حضور توتال از میدان آزادگان و پارس جنوبی اخراج کردند.
لذا زمان آن رسیده است که در حاشیه اجلاس شانگهای و ملاقاتهای بعدی که در آینده برگزار میشود، مذاکرات جدی میان ایران، چین، هند و روسیه انجام شود و با عقد توافقنامهها و قراردادهای بلندمدت بر اساس منافع طرفین و به صورت برد-برد زمینه سرمایهگذاری و همکاریهای بخشهای دولتی و خصوصی فراهم شود.
*عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای زمینه همکاری با بریکس را فراهم میکند
چه ظرفیتهایی برای گسترش تعاملات با چینیها و کشورهای بلوک شرق وجود دارد. در گذشته به موضوع ظرفیتهای توافق ۲۵ ساله ایران و چین و پیوستن ایران به گروه بریکس پرداختیم. نظر شما در مورد سازمان همکاری شانگهای و عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در این سازمان بینالمللی چیست؟ آیا میتواند به گسترش همکاری و تعمیق روابط ایران و چین کمک کند؟
ابراهیمیاصل: عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای برای کشور بسیار مهم و کلیدی است. پیوستن به این سازمان در دستور کار کشورمان بوده است. با توجه به اینکه نحوه رأیگیری در سازمان همکاریهای شانگهای به صورت اجماعی است، در اجلاس قبل، تاجیکستان با عضویت ایران مخالفت کرد.
ان شاالله در اجلاس پیش رو توافق اولیه برای عضویت رسمی ایران انجام شد. فرآیند اداری و حقوقی رسیدن به مرحله عضویت رسمی حدود، حداقل یکسال طول میکشد و پیوستن به این سازمان همکاری قدم مهمی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و روابط چندجانبه برای جمهوری اسلامی ایران است.
حتی پیوستن به این سازمان موضوع همکاری ایران با اتحادیه بریکس را نیز تقویت میکند. اتحادیه بریکس شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی هستند. بریکس یک بازار به وسعت ۴۴ درصد اقتصاد جهان و ۴۳درصد جمعیت جهان است و همکاری با این اتحادیه فرصتهای زیادی را برای کشور به همراه دارد.