بر طبق الگو و نسخه افراطیون اصلاح طلب، ایران باید همواره به طرف خارجی به صورت یکطرفه و بدون هیچ چشم داشتی امتیاز بدهد. گویا الگوی این طیف در سیاست خارجی، شخصی همچون «معمر قذافی» است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

******

** زیباکلام: نباید با رزمایش نظامی به آذربایجان پیام می دادیم

«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«آذربایجان تحت تحریک برخی کشورها امروز در مقابل ایران ایستاده و به برخی اظهارات نسنجیده می‌پردازد. همین مساله نیز باعث شده تا نوع نگاه ایران نسبت به بحث آذربایجان تغییر کند و از دریچه دیگری به موضوع جمهوری آذربایجان نگریسته شود. البته به نظر می‌رسد که نگاه در مناسبات خارجی‌ همانند نگاهش در مناسبات داخلی است. هرکس انتقاد و مخالفتی داشته باشد خیلی انتقاداتش وارد نیست».

زیباکلام در ادامه نوشت:«لذا این نگاه در عرصه سیاست خارجی نیز عینا وجود دارد. اگر ما با آذربایجان مشکلی پیدا کنیم و اختلافی بین ایران و آذربایجان، ترکیه و سایر کشورها پیدا شود حق با ایران است. یعنی دقیقا همان نگاه در داخل در سیاست خارجی نیز وجود دارد. لذا تشخیص می‌دهند در برخی اوقات حتی در سیاست خارجی نیز با قوه قهریه به کشورهای مدنظر پیام خود را بدهند...راه دفاع از منافع ملی استفاده از دیپلماسی و دستگاه سیاست خارجی است و راه دیگری جز این نیست».

این فعال اصلاح طلب در این یادداشت با اشاره به مسئله آذربایجان تاکید کرده که «تشخیص می‌دهند در برخی اوقات حتی در سیاست خارجی نیز با قوه قهریه به کشورهای مدنظر پیام خود را بدهند». گویا آقای زیباکلام از اجرای رزمایش نظامی دلاورمردان ارتش تحت عنوان «فاتحان خیبر» در داخل خاک کشورمان نگران و آشفته شده است.

انتقاد این فعال اصلاح طلب در حالی است که به فاصله کوتاهی پس از برگزاری رزمایش فاتحان خیبر، «الهام علی اف» رئیس جمهور آذربایجان در مصاحبه با شبکه اسپانیایی «افه» با عقب نشینی از اظهارات نسنجیده و ضدایرانی خود گفت:«از همکاری با ایران، روسیه و ترکیه حمایت می کنیم».

رهبر معظم انقلاب امروز در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح در دانشگاه افسری امام حسین(ع) فرمودند:«نیروهای مسلح کشور عزیز ما همواره با اقتدار همراه با عقلانیت عمل می‌کنند و این عقلانیت باید الگویی برای دیگر کشورها و عامل حل مسائل موجود باشد و همه بدانند که اگر کسی برای برادران خود چاه بکَند اول خودش در چاه می‌افتد».

ایشان در بخش دیگری از فرمایشات خود تاکید کردند:«ارتش‌های منطقه می‌توانند امنیت منطقه را تأمین کنند و نباید اجازه دهند که ارتش‌های بیگانه برای حفظ منافع خود، دخالت یا حضور نظامی داشته باشند.حوادثی که در شمال‌غرب ایران، در برخی کشورهای همسایه در جریان است باید با همین منطق پرهیز از دادن مجوز حضور بیگانگان حل شود».

آقای زیباکلام و همفکران وی- سهوا یا عمدا- از دو مسئله غفلت می کنند؛ یکی خوی زورگویی و غارتگری آمریکا و انگلیس و فرانسه و رژیم اسرائیل و... است و دیگری لزوم بکارگیری دیپلماسی مقتدرانه و عزتمند در مواجهه با حوادث مختلف است.

فعالین و رسانه های اصلاح طلب از یکسو مدعی هستند که ایران باید همانند توان هسته ای، در توان موشکی و قدرت دفاعی و منطقه ای خود نیز بتن بریزد و از سوی دیگر مدعی هستند که ایران هیچگاه نباید با زبان اقتدار با دیگر دولت ها سخن بگوید.

بر طبق الگو و نسخه این طیف، ایران باید همواره به طرف خارجی به صورت یکطرفه و بدون هیچ چشم داشتی امتیاز بدهد. گویا الگوی زیباکلام و همفکران وی در سیاست خارجی، شخصی همچون «معمر قذافی» است.  

** عبدی: هنوز خادم و خائن در پرونده کرسنت معرفی نشده اند

«عباس عبدی» فعال اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «پرونده کرسنت چه می گوید؟» نوشت:«پرونده کرسنت می‌گوید؛ در غیاب رسانه‌های مستقل و کارآمد و در فقدان شفافیت، این پرونده‌ها در بخش محرمانه ادارات دولتی دچار فرسایش رسیدگی می‌شوند و در نهایت خادم و خائن آنها شناخته و معرفی نمی‌شوند و دایره معیوب مدیریت همچنان به کار خود ادامه می‌دهد».

این فعال اصلاح طلب در ادامه نوشت:«روسیه با صادرات گاز خود به اتحادیه اروپا، آنان را در موقعیت ضعیف قرار داده است، آنگاه در ایران بزرگ‌ترین سنگ‌اندازی‌ها در برابر چنین قراردادی صورت می‌گیرد. عربستان، قطر، امریکا و اسراییل در این ماجراها بیکار نمی‌نشینند. بدون تهیه چنین گزارشی که جامع باشد، باز هم شاهد این موارد خواهیم بود. در این مورد خاص لازم است آقای زنگنه که اشراف کامل به موضوع و اطلاعات دارد، گزارش جامعی را در اختیار مردم قرار دهد».

جریان تندرو اصلاح طلب عادت دارد که جای ظالم و مظلوم، قاتل و مقتول، خائن و خادم و شاکی و متهم را عوض کرده و روایتی مغشوش به مخاطب عرضه کند. علاوه بر این افراطیون اصلاح طلب، سانسورچی های ماهری هستند و با تقطیع و حذف یک روایت، آن را تحریف کرده و اصل ماجرا را به حاشیه می برند.

 قرارداد کرسنت در سال ۱۳۸۱ در دولت اصلاحات و در دوران وزارت «بیژن زنگنه» بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت نفت الهلال یا همان کرسنت امضا شد. این قرارداد با اشتباهات فاحش امضا شد. در آن مقطع شرکت ملی نفت ایران تعهد داده بود که گاز میدان سلمان در سال ۱۳۸۴ آماده صادرات است. این در حالی بود که به دلیل کم‌کاری و تعلل دولت اصلاحات در توسعه میدان گازی سلمان، عملاً امکان صادرات گاز در سال 84 وجود نداشت.

علاوه بر این، وزارت نفت دولت خاتمی طوری قرارداد را بسته بود که گاز ایران با بهایی ناچیز- با یک چهاردهم قیمت منطقه‌ای- و تقریباً رایگان در اختیار دلال اماراتی قرار می‌گرفت.

همچنین در قراردادهایی مانند کرسنت، توتال و استات اویل اغلب پای رشوه در میان بوده است؛ به عنوان مثال شرکت توتال متهم است هنگام وزارت زنگنه در دولت اصلاحات، به تیمی که در راس مدیریت آن مهدی هاشمی بوده، رشوه ۳۰ میلیون دلاری داده است. توتال به همین دلیل در دادگاه فرانسه به جریمه ۵۰۰ هزار یورویی محکوم شد.

«حسن روحانی»- آذرماه 1381- در کسوت دبیر شورای عالی امنیت ملی، نامه اعتراض آمیزی خطاب به رئیس‌دولت وقت(خاتمی) نوشت و اقدام وزیر نفت (زنگنه) در انعقاد قرارداد با شرکت اماراتی «کرسنت» را بیرون از چارچوب قانون، از طریق «واسطه» و دارای آثار منفی فراوان برای کشور دانست».

ایران برای دفاع از خود و برای جبران قصور و تقصیر دولت اصلاحات، روی فساد سازمان یافته در امضای این قرارداد دست گذاشت تا همه چیز در داوری مشخص شود. این اختلافات تا سال ۹۲ ادامه داشت که زنگنه دوباره به وزارت نفت رسید. وی قول داد که در مدت 3 ماه پرونده کرسنت را جمع می‌کند.

اما این ادعا نه تنها هیچوقت به واقعیت نپیوست بلکه با انتصاب متهمان پرونده کرسنت توسط زنگنه در دولت روحانی، دست طرف اماراتی علیه ایران پر شد و این روند خسارت بار به محکومیت ایران در مرحله اول داوری منجر شد.

زنگنه همان وزیری است که خسارت بیش از ۱۴ میلیارد دلاری کرسنت را به کشور تحمیل کرد. حذف کارت سوخت در دوره وزارت زنگنه با حساب ارز ۴۲۰۰ تومانی حدود ۱۵۰ هزارمیلیارد تومان به کشور خسارت زد. علاوه بر این جریمه قرارداد صادرات گاز به ترکیه و همچنین بدهی و جریمه قرارداد واردات گاز از ترکمنستان در دوره وزارت زنگنه در مجموع حدود ۴ میلیارد دلار به کشور خسارت زد. خسارت توتال و تعلل در ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس را هم باید به این فهرست افزود.

با اینحال امثال عبدی و همقطاران وی مدعی هستند که هنوز خادم و خائن در پرونده کرسنت معرفی نشده اند.

** در انتخاب شخصی مثل نجفی،نگاه تخصصی حاکم بود؟!

«علی اعطا» عضو شورای شهر پنجم تهران- که همگی اصلاح طلب بودند- در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:« برای فردی مثل من که سابقه فنی و تخصصی‌ام به سابقه سیاسی می‌چربد، در انتخاب شهردار مسئله تخصص و تجربه در حوزه‌های مرتبط با مدیریت شهری اهمیت جدی دارد. در شورای پنجم تهران هم چنین نگاهی حاکم بود».

اعطا در ادامه گفت:«ما در شورای پنجم سه شهردار انتخاب کردیم. شهردار اول ما دکتر نجفی، در همین شورای شهر تهران شش سال سابقه عضویت داشت. شهردار دوم ما آقای مهندس افشانی، دقیقا پیش از حضور در جایگاه شهرداری تهران، معاون عمران، توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور بود و در نهایت سومین شهردار ما دکتر حناچی، پیش‌تر معاون شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی و دبیر شورای‌عالی شهرسازی و معماری کشور و همچنین دارای درجه دکترا در رشته مرمت شهری بود. سابقه و تجربه و تخصص، برای شهردار تهران موضوع مهمی است. اما همه داستان این نیست».

برخلاف ادعای این عضو سابق شورای شهر تهران، در دوره پنجم که لیست امید با «تَکرار می کنمِ» لیدر اصلاحات به شورا را یافت، به هیچ عنوان شاهد انتخاب شهردار بر مبنای تخصص نبودیم.

«محمدعلی نجفی» اولین شهردار منتخب شورای شهر اصلاح طلب تهران بود. شخصی که نهادهای ذیربط عدم صلاحیت وی را برای شهرداری اعلام کردند، اما شورای شهر با اصرار و بدون هیچ پشتوانه کارشناسی، وی را انتخاب کرد و در نهایت این شهردار اصلاح طلب با سوءمدیریت از شهرداری کنار رفت و مدتی بعد در اقدامی جنایتکارانه، همسر دوم خود را با سلاح غیرمجاز به قتل رساند.

«محمدعلی افشانی» نیز شهردار دوم اصلاح طلب در شورای شهر پنجم بود که باز هم به دلیل سوءمدیریت و همچنین به دلیل اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان کنار رفت. سومین شهردار نیز «پیروز حناچی» بود که به هیچ عنوان نتوانست کارنامه قابل قبولی از خود به جای بگذارد.

«محسن هاشمی» رئیس شورای شهر پنجم تهران- تیر 1400- در مصاحبه با روزنامه ایران در پاسخ به این سوال که «تغییرات پی‌درپی شهردار در تهران تا چه حد موجب شد تا آن‌گونه که باید برنامه‌های شورا بدرستی اجرا نشود و اساس این بی‌ثباتی در مدیریت شهری آثار نامطلوبی بر اداره شهر داشت؟» گفت:«اینکه ثبات در مدیریت در کارآمدی و موفقیت تأثیری بسزا دارد قابل انکار نیست و سه بار تغییر شهردار در این دوره موجب بروز بی‌ثباتی شد».

مردم در انتخابات ششمین دوره شورای شهر تهران، اصلاح طلبان را اخراج کردند. این تصمیم به این دلیل بود که این طیف به هیچ عنوان به مطالبات مردم رسیدگی نکرده و صرفا مشغول امور حزبی و سیاسی بود، به گونه ای که کارشناسان عنوان «شورای اسم و فامیل» را برای شورای شهر اصلاح طلب پنجم تهران انتخاب کردند.

به عقیده کارشناسان، زمزمه‌هایی درباره کشف اسناد و پرونده‌های مفاسد اصلاح‌طلبان در دوره چهارساله شهرداری تهران و احتمال برخورد زاکانی با آنها باعث شده تا اصلاح‌طلبان پروژه اعتبارزدایی از شهردار جدید را کلید بزنند.

لازم به ذکر است که «لیست جمهور» - لیست امید سابق- علیرغم حمایت ویژه خاتمی و پشتیبانی گسترده احزاب و رسانه های اصلاح طلب، ۲۱ بر صفر در انتخابات شورای شهر ششم تهران باخت.

برچسب‌ها