سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ظریف از نگاه روزنامههای اصلاح طلب: اگر علیه کدخدا موضع گرفت مسخرهاش میکنیم و کاریکاتورش را میکشیم، اگر برجام را بزک کرد برایش سوت و کف میزنیم
در اواخر تیرماه سال جاری، در حالی که ظریف بعد از چهارسال به بد عهدی و نقض مکرر برجام توسط امریکا اشاره کرد، روزنامههایی که وی را روزگاری «امیرکبیر عصر ما» لقب داده بودند، او را به تمسخر گرفتند.
در همین رابطه، روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد با انتشار کاریکاتور ظریف در صفحه اول در مطلبی با عنوان «دلواپسی ظریف» ضمن تمسخر و حمله به ظریف نوشت: «ظاهراً آبوهوای ایالاتمتحده به جای آنکه ادبیات او را با دولت این کشور همسانتر و همخوانتر بکند، برعکس، خوی ضدآمریکایی وی را تشدید کرده است...حال از چه رو است که وزیر خارجه ایران آن هم درحالیکه آمریکا از وفای ایران به تعهدات و تمدید لغو تحریمهای هستهای ایران خبر میدهد، از موضعی دیگر وارد شده و به جای حرفهای دیپلماتیک و گفتمان مذاکرات، از گزینه خروج از برجام حرف میزند و آمریکا را تهدید میکند و آیا مشی انقلابی ظریف در گفتگوهای اخیرش در چنین برههای باعث تحریک طرفین برجام برای خط و نشان کشیدنهای بیشتر و دست آخر درخطر انداختن برجام تعبیر میشود؟ از چه روی، ظریف که همواره از مذاکره و گفتگو میگفت این بار در نیویورک اینگونه لب به سخن گشوده و در مصاحبههایش در آمریکا تابوشکنی کرده است؟».
ضعف و استیصال در مقابل دشمن که ناشی از عدم خودباوری و خودکمبینی است، یکی از شاخصههای اصلی روزنامههای اصلاح طلب است. برای این جریان، برجام و توافق هستهای و لغو تحریمها جزئی از حواشی محسوب میشود چرا که ازنظر آنها رخدادهای مهم، دست دادن وزیر خارجه کشورمان با اوباما و قدم زدن جان کری و ظریف است.
اما امروز به دلیل اظهارات روز گذشته ظریف درباره برجام، این رسانهها برای وی سوت و کف و هورا کشیدند.
روزنامه آفتاب یزد امروز به وکیل مدافع ظریف تبدیل شد و در گزارشی با عنوان «سریال تخریب ظریف» نوشت: «ظریف] دیروز در صحن علنی مجلس[ خطاب به ابطحی نمایندهای که مخالف او صحبت کرد، اظهار داشت: ... جمله جمله برجام نشاندهنده بیاعتمادی ما به سیاستهای آمریکا از نخستین روز مذاکرات تا واپسین لحظات مذاکرات در مسیر اجرای برجام بوده است».
اما در پاسخ باید گفت، علیرغم اینکه اجرای برجام از سوی دولت، به ۲۹ شرط ابلاغ شده از طرف رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مشروط شد، اما متاسفانه دولت مرتکب قصور و تقصیرهای فراوان در مراعات آن ۲۹ شرط شد. در همین رابطه، «علیاکبر ولایتی» عضو هیئت نظارت بر برجام - تیرماه ۹۵- گفت: «به برخی شروط ۹ گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجرای تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».
رویکرد «توافق به هر قیمت» از سوی دولت یازدهم و شخص آقای ظریف کار را به جایی رساند که قاعده «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیش بینی برگشت پذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، مطلقاً در برجام رعایت نشد و عملاً توافق، به شکل دو مرحلهای (واگذاری نقد و یکجای امتیازات در مقابل وعدههای نسیه تدریجی و فاقد ضمانت حریف) تدوین و اجرا شد؛ و این عاقبت نسیه فروشی و اعتماد به طرفی است که به «قاتل زنجیرهای توافقات» مشهور است.
در برههای که صاحب نظران درباره منافذ فراوان برجام، تضمین نشدگی آن، عدم توازن و نا همزمانی و برگشت ناپذیری تعهدات در صورت بدعهدی طرف مقابل هشدار میدادند، مقامات ارشد دولت و اعضای تیم مذاکره کننده و روزنامههای اصلاح طلب-به اذعان مدیر مسئول روزنامه شرق- با این استدلال که «اعتبار آمریکا نمیگذارد نقض عهد بکند» و «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»، خسارت محض برجام را توجیه و رفع و رجوع میکردند.
دولت آقای روحانی و دستگاه دیپلماسی هماکنون در مقابل این سؤال مهم قرار دارد که چرا حتی با وجود گذار از خطوط قرمز و سماحت مقام معظم رهبری اما باز هم برجام حاوی هیچ دستاورد ملموسی برای مردم نبوده و نتوانسته اصلیترین هدف خود یعنی «لغو تمام تحریمها» را به ارمغان بیاورد؟!
** رونویسی روزنامه زنجیرهای از کانال بدسابقه!
روزنامه اعتماد در صفحه اول در گزارشی نوشت: «رییس مجلس ششم و از رهبران معترض به نتیجه انتخابات سال ۸۸ روز گذشته بنا به خبری که از سوی خانواده وی منتشر شد دست به اعتصاب غذای خشک زد.. از سوی دیگر «محمدرضا تابش» نایبرییس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی از درخواست جمعی از نمایندگان و فراکسیون امید برای پایان دادن به موضوع اعتصاب غذای مهدی کروبی خبر داد».
متاسفانه باید گفت ادبیات به کار رفته در گزارش این روزنامه زنجیرهای، رونویسی از پستهای منتشر شده توسط یک کانال بدسابقه و وابسته به سرویسهای جاسوسی غربی است. این کانال بدسابقه، ذوق زدگی از شهادت هموطنانمان-در مجلس شورای اسلامی و حرم امام (ره)- توسط تروریستهای داعش و فحاشی به سپاه-به دلیل حمله موشکی به مقر داعش- را در کارنامه کثیف خود ثبت کرده است.
روزنامه زنجیرهای اعتماد، یکی از سران فتنه را رهبر معترض به نتیجه انتخابات ۸۸ معرفی کرده است. این در حالی است که فتنه گران در سال ۸۸ به بهانه انتخابات اصل نظام اسلامی را نشانه گرفته و در اردوکشیهای خیابانی که به مدت نزدیک به هشت ماه طول کشید کشور را با خسارتهای سنگینی مواجه ساختند. هنوز شعارهای اصحاب فتنه در خیابانها از یادها نرفته است که جمهوری اسلامی و اصل مترقی ولایت فقیه را هدف گرفته بودند، در ۱۶ آذر همان سال به بهانه روز دانشجو به امام خمینی (ره) هتاکی شد و عاشورای ۸۸ نیز فتنهگران اصل نیت و هدف خود را در دین ستیزی نشان داده و با هتک حرمت به سیدالشهدا (ع) زمینه ساز قیام میلیونی ۹ دی شدند. فتنه گرانی که به دلیل شهوت قدرت علیرغم برگزاری انتخابات و مشخص بودن رأی مردم از هتاکی به عاشورای حسینی (ع) نیز ابا نداشتند.
کروبی اخیراً برای عمل قلب در بیمارستان بستری بود و به همین دلیل برخی عناصر گروهکی وابسته به نهضت آزادی و گروهک ملی- مذهبی و همچنین حزب منحله مشارکت به بیمارستان مراجعه کردند. بنابر برخی قرائن، وسوسه کروبی به اعتصاب غذا در همین آمدوشدها صورت گرفته است. خرداد سال ۸۴ نیز اکبر گنجی با تحریکات و فریب برخی عناصر گروهکی نظیر شیرین عبادی دست به اعتصاب غذا زد؛ اما به مرور زمان معلوم شد گروهکها از طریق برخی نزدیکان گنجی به اغوای او پرداختهاند تا ضمن قربانی گرفتن، از مرده وی برای مقاصد بعدی خود استفاده کنند. گنجی پس از بو بردن از ماجرا، قرار قبلی را به هم زد و خود را نجات داد.
** وقتی اصلاح طلبان در انتخاب شهردار تهران، حضور زنان و جوانان را بازیچه قرار دادند!
روزنامه آرمان در گزارشی نوشت: «شورای شهر تهران در دوره پنجم هفته گذشته تصمیم خود را مبنی بر انتخاب شهردار جدید پایتخت اعلام کرد و به این ترتیب، محمدعلی نجفی شهردار جدید تهران نام گرفت. بسیاری از مردم و همچنین صاحبنظران از این تصمیم استقبال کردند و برنامههای نجفی را کامل و جامع دانستند».
اصلاح طلبان پس از چند هفته بازی رسانهای، در نهایت شهرداری را معرفی کردند که به اذعان بسیاری از کارشناسان، توانایی قالیباف جوان را ندارد و به دلیل کهولت سن قدرت مقابله با انتظارات ایجاد شده از جانب اصلاحطلبان در نزد مردم را نخواهد داشت و البته با مشکلات جسمی هم مواجه است. این فرد به حزب دولت ساخته «کارگزاران سازندگی» گرایش زیادی دارد.
از سوی دیگر الهه کولایی، فعال سیاسی اصلاح طلب که نامش در میان هفت گزینه نهایی شهرداری تهران-به عنوان تنها نامزد زن- دیده میشد، چندی پیش تصریح کرد که صرفاً قرار بود نقشی ویترینی برای روند انتخاب شهردار در شورای شهر ایفا کند.
اصلاح طلبان در حالی انتقاداتی همچون نبود زنان در کابینه یا بالا بودن میانگین سنی اعضای کابینه را مطرح میکنند که در مورد شهرداری تهران نه خبری از شهردار زن است و نه خبری از جوانگرایی!
بررسی کارنامه اصلاح طلبان نشان میدهد که عوام فریبی و استفاده ابزاری از مفاهیم، به جزو لاینفک رفتار این جریان تبدیل شده است. از سوی دیگر، انحصارطلبی و بی توجهی به اصل شایسته سالاری نیز در رفتار اصلاح طلبان به وفور مشاهده میشود.
برای آشنایی با نحوه فریب افکار عمومی توسط اصلاح طلبان به یک نمونه تاریخی اشاره میکنیم: اعضای شورای شهر] منحله[اول در اقدامی نمایشی با انتشار اعلامیهای از مردم خواستند تا کسانی را که برای شهرداری تهران توانایی دارند، معرفی کنند. حاصل این فراخوان اعلام نام ۷۴ نفر بود. هر نامزدی که در رأی گیری مقدماتی ۵ رأی را کسب میکرد، در فهرست نهایی قرار میگرفت؛ اما در نهایت پس از چند هفته کش و قوس، به پیشنهاد عبدالله نوری (رئیس شورا) و سعید حجاریان (نایب رئیس شورا)، مرتضی الویری- که اصلاً نام وی در میان اسامی منتخب وجود نداشت- به عنوان شهردار تهران انتخاب شد. الویری از لحاظ فکری به حزب دولت ساخته «کارگزاران سازندگی» گرایش زیادی داشت.
** ارزان فروشی گاز و تکرار کرسنت، شاهکار زنگنه در وزارت نفت!
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «زنگنه، بلد راه صنعت نفت» نوشت: «رئیس جمهوری در چند روز اخیر بیژن نامدار زنگنه را که سهدوره وزیر نفت ایران بوده، بهعنوان وزیر پیشنهادی نفت برای کابینه دوازدهم به مجلس شورای اسلامی معرفی کرده است.. تقریباً تمام کارشناسان انرژی در مورد توانمندی بیژن زنگنه در صنعت نفت اتفاق نظر دارند. اینکه او میداند مسیر درست برای حداکثر کردن منافع ملی کدام است و برای رسیدن به این جایگاه چه باید کرد... وزیر پیشنهادی دولت دوازدهم میداند که اولویت و راهکار کدام است. هر کس دیگری جای او باشد تا کارها را در دست بگیرد زمان میبرد و از دست دادن زمان در صنعت نفت دیگر جایز نیست».
تحول در کابینه دوم روحانی، تقریباً فراگیرترین انتظاری بود که افکار عمومی (اعم از موافق و مخالف وی) داشتند. روحانی نیز وعده کرد که به این مطالبه عمومی جامه عمل بپوشاند؛ اما متاسفانه بررسی فهرست وزرای پیشنهاد شده به مجلس نشان داد که به این مطالبه افکار عمومی پاسخ مناسبی داده نشده است.
یکی از اسامی فهرست کابینه دوازدهم، بیژن زنگنه است که انتقادات بسیاری به وی وارد شده است. زنگنه در حالی که معاونان قبلی و افرادی را که در فساد کرسنت دست داشتهاند را دوباره به مسئولیتهای مهم رسانده است، چندی پیش به ارزانفروشی گاز به طرف مقابل اعتراف کرد.
گفتنی است به گفته نعمتزاده وزیر صنعت دولت یازدهم، در مسئله کرسنت دیوان لاهه ایران را به مبلغ ۱۸ میلیارد دلار غرامت محکوم کرده است که البته برخی از دو برابر بودن این رقم نیز صحبت کردهاند. «اکبر ترکان» مشاور رئیس جمهور-فروردین ۹۰- گفته بود: «دیوار کرسنت تا ثریا کج است». اکنون سؤال این است که متهمان ایرانی کرسنت چگونه توانستند قرارداد محرمانه توتال را هم به امضا برسانند؟! آیا ارزان فروشی گاز و تکرار قرارداد خسارت بار کرسنت، شاهکار است؟!
** بازکردن حساب ویژه روی اروپا، خطای فاحش است
اروپا، فرزندخوانده آمریکاست. این موضوع به حدی ملموس است که رسانههای ضد انقلاب نیز به آن اعتراف میکنند.
سایت ضد انقلاب زیتون در مطلبی نوشت: «باز کردن حساب ویژه روی اتحادیه اروپا میتواند خطای فاحش ایران باشد. اروپا از خلال رابطه با ایران، یک سری منافع کوتاه و میان مدت از جمله همین قراردادهای تجاری را دارد. برای محفوظ ماندن این منافع هم، اروپا تا حدی به آمریکا دست کم برای امنیت برجام، فشار خواهد آورد اما ایران نباید فکر کند که میتواند از اتحادیه اروپا به عنوان کارت سبز دائمی در برابر ترامپ استفاده کند. برای نمونه وقتی به درگیریهای خاورمیانه میرسیم، اروپا به راحتی از منافع اسرائیل حمایت خواهد کرد».
حامیان دولت بهخوبی میدانند که علت اصلی دستاورد تقریباً هیچ برجام، عهدشکنی آمریکا و لغو نشدن تحریمها و در نهایت ترس بانکها و مؤسسات اروپایی از عواقب همکاری اقتصادی با ایران و واهمه از جریمههای سنگین وزارت خزانهداری آمریکاست؛ اما این جماعت اصرار دارد که صورت مساله را پاک کنند. به همین دلیل ادعای «ایجاد شکاف میان اروپا و آمریکا به واسطه برجام» در ماههای اخیر به دفعات از سوی حامیان دولت مطرح شد.
کشورهای اروپایی عضو ۱+۵ تاکنون نهتنها بههیچعنوان اعتراض ایران نسبت به نقض برجام از سوی آمریکا را نپذیرفتهاند، بلکه صریحاً از تحریمهای ضد ایرانی هم حمایت کردهاند. برای نمونه، «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه آلمان-بهمن ۹۵- در اظهار نظری گستاخانه از رویکرد آمریکا در قبال ایران حمایت کرده و تحریمهای جدید تصویب شده علیه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزیابی کرد.